ابراهیم فیاض، جامعه شناس گفت: معتقدم جهان در حال دگرگونی و تحول است. این تحول نیز امروز از درون خاک آمریکا آغاز شده است. این تحول یا میتواند بر محوریت سوژه سوسیالیستی باشد یا سوژه سرمایهداری.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه سایر رسانههای خبرگزاری تقریب، روزنامه آرمان ملی در گفتگو با ابراهیم فیاض جامعهشناس به بررسی شرایط فعلی جامعه جهانی پرداخته است که اهم آن در ادامه میآید.
- واقعیتهای جهانی بیانگر این است که در شرایط کنونی مردم بر دولتها مقدمترند. درنوردیدن مرزهای جغرافیایی نیز به وسیله شبکههای اجتماعی میسر شده است.
- نظریه «مردم- دولت» علاوهبر اینکه مرزهای جغرافیایی را برنمیتابد با نژادپرستی نیز مخالف است و همه ابنای بشر را مساوی و برابر میداند.
- نمونه دیگر بروز بیرونی «مردم- دولت» درگیری مردم جهان با بیماری کرونا بود. این بیماری مردم جهان را بیش از همیشه به هم نزدیک کرد و مرزهای جغرافیایی را از بین برد.
- بنده معتقدم جهان در حال دگرگونی و تحول است. این تحول نیز امروز از درون خاک آمریکا آغاز شده است. این تحول یا میتواند بر محوریت سوژه سوسیالیستی باشد یا سوژه سرمایهداری.
- ترامپ را نقطه آغاز فروپاشی نظم جهانی و غرب میدانم و معتقدم نظم جدیدی در جهان شکل خواهد گرفت. در نتیجه تحولاتی که در آمریکا رخ داده با محوریت سرمایهداری بوده است.
- جهان در حال حرکت به سمت بیناذهنیتی و بینافرهنگی است و شبکههای اجتماعی این روند را تسریع کردهاند. به همین دلیل نیز امروز مشاهده میکنیم که ترامپ با شبکههای اجتماعی درگیر شده و حتی میخواهد آنها را محدود و سانسور کند.
- قتل جورج فلوید در آمریکا تنها یک چاشنی کوچک در مقابل یک ماده انفجاری بسیار بزرگ بوده که آتش به خرمن جامعه آمریکا زده است. به همین دلیل نیز امروز مباحث امنیتی از جمله تجزیه آمریکا مطرح شده است.
- اگر این تحولات شتاب بیشتری به خود بگیرد احتمال تجزیه شدن آمریکا به کشورهای کوچکتر وجود خواهد داشت. این دغدغهها به خصوص پس از شیوع ویروس کرونا در آمریکا در بین مردم آمریکا مطرح شده است.
- در چنین وضعیتی مردم آمریکا گمان میکردند اگر در کشور کوچکتری زندگی میکردند از امنیت و رفاه بیشتری برخوردار بودند. ترامپ روند فروپاشی آمریکا و غرب را تسریع کرده است. این دیدگاهی است که بنده از زمانی که وی در آمریکا به قدرت رسیده مطرح کردهام.
- مردم کشورهای اروپایی و حتی چین و روسیه نیز به این نتیجه رسیدهاند که هر چه کشورها کوچکتر باشند احتمال وقوع جنگ بین آنها کمتر خواهد شد... در نتیجه اگر آمریکا به ایالتهای کوچکتر تجزیه شود این فروپاشی به همه کشورهای جهان خواهد رسید.
- ایران دارای یک ویژگی متمایز است که خطر فروپاشی سرزمینی را تا حدود زیادی از بین میبرد. این ویژگی نیز همزیستی ایرانیان در طول تاریخ در کنار یکدیگر بوده که پوپر نیز در فلسفه سیاسی خود به آن اشاره کرده است.
- نکته دیگر اینکه اغلب شهرهای ایران در گذشته پایتخت بودهاند و مرکزیت را تجربه کردهاند. این مسأله نیز دارای اهمیت است که مناطق مختلف ایران را در کنار یکدیگر نگه داشته است.
- واقعیت این است که در دههای گذشته برخی از استانهای ایران در چرخه مدیریت کشور یا نمایندهای نداشتهاند یا اینکه تأثیرگذاری آنها بسیار کم بوده است. به همین دلیل نیز این احتمال وجود دارد که استانهای کشور برنامههای استانی و منطقهای خود را در محوریت قرار بدهند و رابطه خود را با مرکز کمرنگ کنند.
- مسأله دیگر تمرکز تصمیمگیریها در تهران است که با تئوریهایی که درباره آینده مطرح میشود سازگاری ندارد. در دهههای گذشته شرایط به شکلی بوده که همه نخبگان و همه امکانات کلیدی در شهر تهران متمرکز شده و به همین دلیل نیز میزان مهاجرت به این شهر بسیار زیاد بوده است. این تمرکز بالا مشکلات زیادی برای تهران به وجود آورده است.