شورای آتلانتیک: آمریکا از سیاستهای رادیکالی پشیمان میشود
سیاستهای آمریکا تاکنون نتوانسته است اوضاع خاورمیانه را به نفع کاخ سفید تغییر دهد. اندیشکده «شورای آتلانتیک» نزدیکی بیشتر ایران و عراق را از پیامدهای خط مشی «دونالد ترامپ» دانست و رادیکالیتر شدن رویکردها را عاملی برای پشیمانی واشنگتن در آینده توصیف کرد.
اشتراک گذاری :
در بحبوحه تنشهای خاورمیانه که اقدام آمریکا در ترور سردار «قاسم سلیمانی» به آن دامن زد، موضع پارلمان عراق در زمینه ضرورت خروج نیروهای نظامی آمریکا از این کشور باعث پیچیدگی بیشتر اوضاع برای کاخ سفید شد. واشنگتن در واکنش به رای اکثریت نمایندگان عراقی تهدید کرد اگر دولت بغداد بخواهد بر اجرای خواسته خود پافشاری کند، این کشور را هدف تحریمهای شدید قرار میدهد.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که ترور سردار سلیمانی در فرودگاه بغداد به همراه «ابومهدی المهندس» فرمانده حشد الشعبی عراق، اشتباه بزرگ «دونالد ترامپ» بود که بسیاری از محاسبات کاخ سفید برای آینده را بر هم می زند. این اقدام باعث نزدیکی بیشتر تهران و بغداد شده است و به طور قطع جایگاه ایران و مقاومت را در منطقه تحکیم خواهد کرد. افول جایگاه آمریکا و دلار
در دهه ۱۹۹۰ غرب صدام را تحت تحریمهای قرار داد و دسترسی این کشور به منابع مالی را محدود کرد. وقوع حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و طرح اتهامهایی علیه عراق موجب شد تا وزارت خزانهداری آمریکا در شکل تحریمها بازبینی کند و در سال 2015 با ظهور داعش آن را دوباره برقرار ساخت. چند مدتی است که پس از نابودی داعش این تحریم ها به ویژه در حوزه بانکی و مالی اجرا نمی شوند. حال برخی مقام ها در ایالات متحده از بازگشت دوباره این تحرمها سخن میگویند.
تارنمای اندیشکده «شورای آتلانتیک» در زمینه تأثیر این تصمیم کاخ سفید بر نزدیکی و اتحاد ایران و عراق آورده است، اینکه اکنون بار دیگر واشنگتن تهدید کرده است تحریمها را علیه عراق برقرار میکند اینبار به منافع و اهداف ایالات متحده لطمه سنگینی وارد میآورد. این خط مشی میتواند به تقویت جایگاه ایران منجر شود و این دقیقاً همان موضوعی است که واشنگتن از آن بیزاری میجوید. اقدامات محدودساز آمریکا در حوزه اقتصادی، عرصه داخلی عراق را به ایران واگذار میکند ضمن اینکه یکی دیگر از پیامدهای مخرب آن برای بانک مرکزی آمریکا تخریب موقعیت جهانی دلار است.
کاخ سفید سالها تحریمهای بینتیجهای را علیه عراق به راه انداخت و موفقیتی را کسب نکرد؛ امروزه آمریکا تلاش میکند تا با کمترین آسیب بیشتر درد و سختی را به کشور هدف منتقل سازد. طبق این تحلیل تحریمهایی که از سال ۲۰۱۰ به بعد علیه ایران برقرار شد نمونهای از این دیدگاه واشنگتن ارزیابی میشود زیرا توانست دسترسی بانکها و شرکتهای ایرانی به دلار را محدود سازد. این تحریمها سپس صنعت نفت تهران را هم هدف گرفتند و حتی موجب تردید کشورهایی چون هند و چین در تعامل با ایران شدند.
طبق این تحلیل، ترامپ مشتاق است تا راهبرد فشار حداکثری خود علیه تهران را تقویت کند اما ابزارهای بیشتری را تحریمهای شدیدتر نیاز دارد که فعلاً در اختیار ندارد. ترور سپهبد سلیمانی هم شرایط را برای آمریکا بدتر کرد و به دنبال درخواست نمایندگان مجلس عراق برای خروج ایالات متحده، از تواناییهای نظامیان آمریکایی در عراق کاهش داد. اگر واشنگتن تهدیدی را که برای خنثی کردن این موضوع بیان کرد، عملی سازد موجب تقویت موقعیت ایران میشود. بانک مرکزی آمریکا موسوم به فدرال رزرو اعلام کرد که آماده است تا تحریمهای سختی را که پیش از این اجرایی میکرد، به جریان اندازد. این گامهای رادیکالی با هدف محدود کردن دسترسی عراق به حساب ارزهای خارجی و جلوگیری از انتقال پول آن به مجراهایی اندیشیده شده است که آمریکا تمایل ندارد.
عراق در قبال نفتی که میفروشد دلار آمریکا را دریافت میکند و نه دینار عراقی. در این شرایط ارز ارزشمند دلار برای خرید کالا در اختیار بغداد قرار میگیرد. کشورهایی که به عراق کالا صادر میکنند می توانند ارز بین المللی دلار را دریافت کنند که بسیار به صرفهتر از دینار است. به صورت دورهای بانک مرکزی عراق برای تأمین نیازهای داخلی از حسابهای خود در شعبه نیویورک بانک مرکزی برداشت میکند و دلارها را از طریق مزایده در اختیار بانکها و صرافیهای عراقی قرار میدهد. در سال ۲۰۱۵ برای این بنگاهها قوانین سختگیرانهای برقرار شد تا مسیر حرکت این دلارها به ویژه به سوی ایران بسته شود.
تحلیلگران تاکید دارند، بخش مهمی از موقعیت سیاسی و بین المللی واشنگتن به واسطه دلار و قدرت این ارز تعیین میشود که از طریق تسلیحاتی انگاشتن حساب کشورها در بانک مرکزی مورد استفاده قرار میگیرد. براساس این تحلیل، هیچ ارز دیگری در جهان نیست که بتواند نیازهای سرمایه گذاران را برآورده سازد. از طرف دیگر برای اینکه دلار سیطره جهانی خود را حفظ کند تنها فدرال ریزرو تصمیمگیر و تأمینکننده آن نیست. نمونه بارز پیامدهای تحریمی و اختلال در دسترسی به دلار را در تنشهای چند ماه گذشته خلیج فارس و بحرانی که برای امارات متحده عربی رخ داد، شاهد بودیم. حتی در سال ۲۰۱۴ روسیه که برداشت هنگفتی از حساب خود در بانک مرکزی داشت به علت تحریمها مجبور به بازگرداندن سریع آن شد. پس از مدتی به علت تشدید تحریمهای آمریکا علیه روسیه، مسکو تصمیم گرفت تا بخش اعظم خزانه خود را به ارز یورو و یوآن چین ذخیره کند.
اینکه کاخ سفید عراق را تهدید میکند که دسترسی بغداد به حسابش در بانک مرکزی را میبندد به علت ناگهانی بودن این اقدام و نیز با توجه به ماهیت مجازاتگونه آن خطرناک است. تحریمها علاوه بر اینکه میتوانند در زمینه دستیابی به مزایای اقتصادی مؤثر باشند، میتوانند به ملتها انگیزه نیز بدهند.
براساس برآورد این اندیشکده آمریکایی نفوذ اقتصادی ایران در عراق به علت پابرجا بودن رژیم تحریمها دچار اختلال شده است. تهران هنوز به بغداد گاز طبیعی و برق صادر میکند که این نیاز در ماه های گرم بیشتر میشود. سیستم برق عراق به واسطه جنگ و حملات داعش ناکارآمد است و ایران هم یک سوم نیاز این کشور را تأمین میکند. این صادرات برای اقتصاد عراق ضروری است و دادن معافیت به آن از سوی واشنگتن، منطقی به نظر میرسد. پرداختهای عراق به دینار صورت میگیرد و نه دلار. در این تعامل عراق به ایران در کاستن از فشار تحریمها کمک میکند و اگر آمریکا تلاش کند تا اقتصاد این کشور (عراق) را منزوی کند، در واقع به ایران کمک کرده است زیرا به تقویت شبکه حامیان ایران در منطقه کمک میکند.
یکی از علل هراس تحلیلگران آمریکایی آن است که در صورت افزایش فشار آمریکا بر عراق و برقرار سازی نظام تحریمی علیه بغداد، این کشور معاملات خود به ویژه فروش نفت را بهتدریج از چرخه دلاری خارج خواهد کرد و در میانمدت از ظرفیتهای جهانی و بینالمللی این ارز کاسته شود. این روند از سوی برخی کشورها دنبال میشود و آنها ارزهای دیگری را جایگزین دلار کردهاند. اگر عراق نیز پس از ایران، روسیه و چند کشور دیگر به تدریج از معاملههای دلاری دوری کند و تجارت با ارزهای جایگزین چون یورو، یوآن و غیره را تقویت نماید، اعتبار و پایههای دلار در جامعه بین المللی به شدت لرزان میشود.
اگرچه تاکنون کمتر تحلیلگر آگاه و بیطرفی اقدام تروریستی ترامپ را منطقی دانسته است، طبق ارزیابی شورای آتلانتیک، اقدام رادیکال و تحریمی واشنگتن علیه عراق گام اشتباه دیگری است که دستاورد مثبتی برای آمریکا ندارد بلکه مضرات آن بیشتر است و باعث تقویت موقعیت ایران در این کشور میشود. اجرای این راهبرد در آینده پشیمانیهای جدی را در کاخ سفید موجب خواهد شد.