تاریخ انتشار۲۹ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۳
کد مطلب : 448607

جنگ غزه؛ مُهر تاییدی بر پوشالی بودن قدرت صهیونیست

حمله‌های متعدد رژیم صهیونیستی به نوار غزه و انجام‌ عملیات‌های گوناگون بر ضد نیروهای مقاومت، همواره با پاسخ‌های کوبنده از طرف فلسطینیان و محور مقاومت همراه بوده و بارها ضربه‌های بزرگی را به اعتبار صهیونیست‌ها در جهان وارد ساخته و ماهیت اشغالگری و جنایتکارانه آنها را برای مردم دنیا روشن کرده‌است.
جنگ غزه؛ مُهر تاییدی بر پوشالی بودن قدرت صهیونیست
رژیم صهیونیستی در آخرین روزهای ۲۰۰۸ میلادی در حمله‌ای غافلگیرانه به نوار غزه‌، تعدادی از مقرهای پلیس دولت حماس و منازل مسکونی این مـنطقه را با جنگنده‌ بمب‌افکن‌ های خود بمباران کرد و تعداد بسیاری از افراد بی‌دفاع را در همان دقایق‌ اولیه حمله به خاک و خون کشید. به طور قطع می‌توان گفت رژیم صهیونیستی در این اقدام بیرحمانه تنها به رویارویی با حماس نپرداخت، بلکه در این نبرد ۲ هدف مـشخص‌ یعنی جبهه سازش و آمریکا که مجری طرح‌های آن است و جبهه مقاومت را که حماس در این بحران در خط مقدم آن‌ قرار داشت در برابر هم قرار داد.
دوره پرتنشی میان جریان سازش و مقاومت در خاورمیانه
فاصله سال‌های ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۰ میلادی دوره پرتنشی میان جریان سازش و مقاومت بود. جریان سازش تلاش می‌کرد تا با تمام توان اثبات کند که خط سیاسی آن قادر اسـت به حداقلی‌ از خواسته‌های‌ عربی و فلسطینی دست یابد. در مقابل‌، جریان‌ مقاومت نیز می‌کوشید با پابرجا نگه داشتن خود نشان دهد که خط سازش توان پیشبرد اهداف خود را ندارد و تنها راه ایستادگی در برابر زیاده خواهی های رژیم صهیونیستی مقاومت است. از ابتدای ‌ ۲۰۰۰‌ میلادی ۲ حـادثه مـهم روند تحولات خاورمیانه به ویژه صحنه‌های‌ لبنان‌ و فلسطین را تحت تأثیر قرار داد: نخست، عقب‌نشینی ارتش رژیم صهیونیستی از نوار اشغالی جنوب لبنان که در ماه‌ مه‌ اتفاق‌ افتاد و دوم، شروع انتفاضه الاقصی در سپتامبر بود.
از تابستان ۲۰۰۷ میلادی نوار غزه در محاصره‌ای کامل و همه‌جانبه قرار گرفت. در هماهنگی کاملی که میان کشورهای عربی‌، تشکیلات خودگردان و رژیم صـهیونیستی بـه وجود آمد، تصمیم به نابودی و تسلیم کامل حماس گرفته شد. پس از چند دور گفت وگوی غیرمستقیم و با وساطت مصری‌ها در ژوئن ۲۰۰۸، توافقی برای برقراری یک‌ آتش‌بس‌ میان رژیم صهیونیستی و نیروهای مـقاومت بـه دست آمد که برپایه آن مـی‌بایست افزون بر برقراری آتش‌بس، معابر غزه به ویژه معبر رفح باز شود اما مصری‌ها از تعهد خود سر باز زدند و به جای آن موضوع مصالحه فلسطین را مطرح کردند.
اهداف‌ رژیم صهیونیستی از جنگ غزه
می‌توان هدف رژیم‌ صهیونیستی‌ از جنگ غزه را در ۲ بخش اهداف اعلام‌شده و پنهان بررسی کرد. اظهارات مقامات صهیونیستی، نوشته‌های روزنامه‌ها و برنامه‌های‌ رسانه‌ای‌، بـیانگر اهداف اعلام‌شده این جنگ بود اما برای درک اهداف پنهان‌ و اعلام‌ نشده باید به تحلیل حوادث و رخدادهای سیاسی و امنیتی پرداخت. از اهداف مهم مورد تأکید رژیم صهیونیستی بازداشتن گروه‌های مقاومت فلسطین از شلیک موشک به‌ مناطق‌ جنوبی‌ فلسطین اشغالی یا به تعبیر دیگر، از میان بردن توان نظامی و موشکی مقاومت فلسطین بود. در واقع در رسانه‌های غربی آنچه بیشتر بر آن تأکید می‌شد، خطر موشک‌های‌ مقاومت‌ برای‌ رژیم صهیونیستی و حق این رژیم برای تأمین امنیت شهروندانش در برابر این موشک‌ها بود. قطع یکی‌ از اهرم‌های ایران در منطقه، سرنگونی دولت حماس، نابودکردن توان نظامی مقاومت و به طور خاص توان‌ موشکی‌، بازگشت توان بازدارندگی رژیم صهیونیستی، ترمیم غرور ملی ضربه‌خورده در جنگ لبنان از اهداف آشکار و اعـلام‌ شده صهیونیست‌ها از جنگ علیه غزه به شمار می رفت اما اهـداف اعـلام نـشده این رژیم از جنگ غزه‌ را شاید بتوان ۲ مورد اساسی با مضامینی همچون؛ قرار دادن‌ آمریکایی‌ها در شرایط عمل انجام‌گرفته و بهره‌برداری انتخاباتی‌ با هدف تقویت حزب کادیما و حزب کار دانست.
شیوه‌های به کار رفته در جنگ‌ غزه‌ و مقایسه آن با جنگ‌ لبنان
میان مقاومت در لبنان‌ و غزه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی وجود دارد و برخورد رژیم صهیونیستی با آنها شباهت‌ها و تفاوت‌هایی نیز داشته اسـت‌. در خصوص شباهت‌های‌ آنها باید به تکیه بر حمایت وسیع مردمی، ارتباط‌ ویژه‌ با ایران در چارچوب محور مقاومت‌، تکیه‌ بر شیوه‌های‌ جنگ‌ غیرکلاسیک و نداشتن موازنه‌ تـسلیحاتی‌ بـا دشمن اشاره کرد و تفاوت‌های میان این ۲ مقاومت شامل اختلاف جغرافیایی و طبیعی بارز لبنان و فلسطین و مساحت آنها می شود. البته نبود یک راه پشتیبانی در غزه مهم‌ترین تفاوت غزه با لبنان‌ است‌. یعنی در لبنان با وجود همه مشکلات، راهی برای رساندن کمک به مقاومت وجود داشت اما این امکان بـه هـیچ وجه در غزه فراهم نبود.
رعایت اصل غافلگیری، محدود کردن رسانه‌ها، جلوگیری از اظهارنظر مقامات سیاسی و نظامی، شروع عملیات زمینی در شب، استفاده‌ از بمب‌های فـسفری، استفاده گسترده از بالگردهای جنگی از تفاوت شیوه هایی به شمار می روند که رژیم صهیونیستی در جنگ غزه نسبت به جنگ لبنان به کار برد. میزان دستیابی رژیم صهیونیستی به اهداف خود از جنگ غزه با توجه به اهداف اعلام شده این رژیم‌ این پرسش را مطرح می کند که این رژیم تا چه حد به خواسته‌های خود از جنگ غزه دست یافته است. بدون شک، رژیم صهیونیستی در ساقط کردن دولت حماس و نابودی‌ توان‌ نظامی گروه‌های مـقاومت ‌ناکام ماند و به کمترین نتیجه‌ای دست نیافت. با این حال، تلاش کرد، موفقیتی وهمی را در ۲ زمینه برای جامعه‌ صهیونیستی‌ ترسیم کند. از این رو، تا حدی میان مردم عادی و نظامیان توهم پیروزی به وجود آمد. وارد آمدن خسارت زیاد به مردم غزه از جمله توهم هایی به شمار می رود که رژیم صهیونیستی خود را برنده این جنگ می دانست. این‌ خسارت‌های اقتصادی و انسانی، سران رژیم صهیونیستی را به این نتیجه رساند که حماس نگران از این خسارت‌ها بر اساس اصل بازدارندگی در شلیک موشک به شهرهای صهیونیست‌نشین بسیار محتاط عمل‌ خواهد کرد. این در واقع همان هدفی بود که صهیونیست‌ها از آن به بازگرداندن اصل بازدارندگی یاد می‌کنند. آنچه باید در نظر گرفت، این است که این تعبیر صهیونیست‌ها از بازدارندگی‌ و نوع‌ رفتار مقاومت و حـماس بـر پایه برداشت خودشان است و نشانه‌ای از واقعی بودن آن در صحنه عمل وجود ندارد.
تشریح عملیات نظامی در غزه
همان‌گونه که گفته شد، حمله ارتش رژیم صهیونیستی به نوار غزه بـا بمباران‌ گسترده‌ و وسیع هوایی و توپخانه‌ای علیه مراکز و مقرهای دولتی و غیردولتی حماس آغاز شد. در نخستین حمله بیش از ۶۰ جنگنده اف ۱۶ و اف‌ ۱۵‌ رژیم‌ صهیونیستی در هجومی همزمان بسیاری از مراکز حماس‌ را مورد حمله قرار دادند که در مجموع در روز نخست حـمله، بـیش از ۲۰۰ تن شهید شدند. هدف ارتش رژیم صهیونیستی از عملیات زمینی‌، اشغال‌ منطقه‌ شمالی یعنی شهر غزه و جبالیا بود. دیگر مناطق نـوار غـزه بیشتر آماج بمباران‌های هوایی‌ و توپخانه‌ای‌ قرار داشتند و اصرار چندانی برای تصرف آنها به وسیله نیروهای زمینی وجـود نداشت.
شـایان ذکر است که نیروهای مقاومت فلسطینی در مـناطق باز و حومه شهر غزه‌ هـیچگونه‌ خطوط دفاعی را در نظر نگرفته‌ بودند. به همین دلیل‌، ارتش‌ رژیم صهیونیستی در ساعات‌ اولیه‌ تهاجم خود بدون هـیچ مـشکلی به حاشیه مناطق مسکونی رسید. ارتش صهیونیستی تصمیم گرفته بود تا زمانی که اطمینان‌ حـاصل‌ نکند در هـمه محورهای پیشروی هیچ رزمنده فلسطینی‌ وجود نـدارد، اقـدام‌ بـه‌ پیشـروی‌ نـکند. بـا توجه به حضور مؤثر نیروهای مقاومت در همه محورها، ارتش صهیونیستی تا پایان درگیری‌ها در هیچیک از محورهای عملیاتی پیشروی مؤثری نداشت.
تصویب قطعنامه در خصوص جنگ ۶ ماهه غزه
شورای امنیت سازمان‌ ملل در نشست هشتم ژانویه ۲۰۰۹ میلادی، قطعنامه ۱۸۶۰ را در خـصوص حوادث غزه به تصویب رساند. در این قطعنامه ضمن تأکید بر امنیت و رفاه همه شهروندان از تشدید خشونت‌ها و وخامت اوضاع ابراز نگرانی جدی شده است. همچنین شورای امنیت از دولت‌های عضو مـی‌خواهد، ‌تلاش‌های خود را برای برقراری، تضمین و تداوم آتش‌بس باثبات و صلح در غزه، شامل منع از قاچاق و تجارت غیرقانونی مهمات و سلاح‌ها و ایجاد اطمینان‌ برای بازگشایی معابر برپایه توافق ۲۰۰۵ میلادی و استقبال از ابتکارات مصر و دیگر تلاش‌های بین‌المللی و مـنطقه‌ای در حال اجرا به کار گیرند.
واکنش‌ها پس از شروع جنگ
کشورهای عربی از ابتدای سده بیستم که به تدریج استقلال یافته بودند، هیچگاه‌ دچار چنین‌ شکاف و اختلافی نشده بودند که در جـنگ غـزه رخ‌ داد. در بحران غزه، دولت‌های مصر و سعودی به علت مخالفت با حماس از طرف افکار عمومی جهان به همدستی با رژیم‌ صهیونیستی‌ متهم‌ شدند. در جنگ‌ ۲۰۰۶ لبنان نـیز قـطر و شبکه مـاهواره‌ای الجـزیره نـقشی مثبت در حمایت از مقاومت ایفـا کردند. پس از آن نیز در بازسازی‌ لبنان‌ و برگزاری‌ کنفرانس دوحه برای آشتی ملی در لبنان نقش‌ و جایگاه‌ قطر قـابل تـوجه بود.  قطر موفق شد، اجلاسی غـیررسمی در ۱۶ ژانـویه ۲۰۰۹ و با حضور ۹ رییس دولت‌ عربی و ایران و نمایندگانی از کشورهای ترکیه، مالزی و چند کشور آمریکای جنوبی برگزار کند. نکته‌ جالب در این اجلاس حضور هـیأت گـروه‌های مقاومت فلسطینی به ریاست‌ خـالد مـشعل‌ و مشارکت دیگر مسوولان گروه‌ها مانند رمضان عبدالله و احمد جبریل در این کنفرانس بود. اگرچه‌ این‌ کنفرانس‌ نتوانست، تصمیم الزام‌آوری برای کشورهای عربی بگیرد اما از نظر تـبلیغاتی و سـیاسی دستاوردی‌ مهم‌ برای جـریان مـقاومت به شمار می رفت و تا حد زیادی از تحریم سیاسی جریان مقاومت کاست.
آمریکایی‌ها برخلاف فعالیت بسیار در جنگ ۲۰۰۶ لبنان، در جنگ غزه کمـترین‌ تـحرک‌ را داشـتند. با توجه به‌ دوران‌ انتقالی‌ دولت آمریکا این‌ عدم‌ تحرک چندان دور از انتظار نبود. نقش اروپا در بحران‌های خاورمیانه در چند دهه گذشته همواره حاشیه‌ ای بوده است و هیچ‌گاه خارج از چارچوب تعیین‌شده توسط‌ آمریکایی‌ها به بازی نپرداخته اند. البـته در هـر مقطع زمانی که آمریکایی‌ها در خاورمیانه دچـار بـحران و مـشکل شده‌اند، نقش اروپایی‌ها اندکی افزایش یافته است اما هیچ‌گاه به نقشی کاملاً مستقل دست‌ نیافته‌اند. پس از ایفای نقش فرانسه در لبنان در ۲۰۰۸ میلادی و بـرقراری آرامـشی نـسبی در این کشور و همکاری سوریه با اروپا و فرانسه در این زمینه، اروپایی‌ها بـه گـمان امکان ایفای نقشی‌ عمده‌ در بحران غزه به میدان آمدند. 
گـستردگی مـخالفت بـا اقدامات رژیم صهیونیستی
شـاید بـه‌ جرأت‌ بتوان گفت در چـند سـال گذشته هیچ‌گاه جهان، شاهد چنین موجی از مخالفت با رژیم‌ صهیونیستی‌ نبوده‌ است. حتی در مـقایسه بـا جنگ ۲۰۰۶ لبنان، شاهد حرکتی گسترده‌تر و فـراگیرتر در حـمایت از مردم غـزه و مـخالفت بـا اقدامات رژیم صهیونیستی بودیم. این حـرکتِ اعتراضی در واکنش به‌ اقدامات‌ جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به عنوان حرکتی مردمی در قالب تظاهرات، گردهمایی، کنفرانس‌ و ... در تـمام کشورهای دنیا انجام گرفت. دولت‌ها نـیز بـا اقـدامات دیپلمـاتیک و اعـتراض‌های سیاسی مانند ارسـال اعـتراضیه قطع‌ روابط، احضار سفیر و ... به حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی اعتراض کردند. به عبارت روشن‌تر،  شاید سال‌ها طول بکشد تا صهیونیست‌ها بتوانند ذهنیت مسأله‌دارشده افکار عمومی ملت‌های مختلف را تـرمیم کنند و بـه احتمال زیاد کمتر سیاست‌مداری در کشورهای‌ عربی‌ و کشورهایی که با رژیم‌ صهیونیستی‌ ارتباط ندارند به خود جرأت دهند در کوتاه‌مدت مـوضوع برقراری روابط با صهیونیست‌ها را مطرح کنند.
منبع: ایرنا
https://taghribnews.com/vdcgz79tuak9t34.rpra.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی