کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

معرفی شخصیت های تقریبی/8| سید قطب؛ فریادگر احیای عظمت اسلام

16 شهريور 1398 ساعت 10:03

مولف : سید قطب

یکی از چهره های شاخص پیشگامان بیداری اسلامی و فریادگر احیای عظمت اسلام که شهره اسلام خواهیش از مرزهای جغرافیائی کشورش فراتر رفت؛ شهید سید قطب است.


حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب: یکی از چهره های شاخص پیشگامان بیداری اسلامی و فریادگر احیای عظمت اسلام که شهره اسلام خواهیش از مرزهای جغرافیائی کشورش فراتر رفت؛ شهید سید قطب است تا آنجا که در بسیاری از کشورهای اسلامی مانند ایران، افغانستان، پاکستان، مصر، ترکیه و ... می توان تاثیرگذاری افکار و نظریات سید قطب را به وضوح مشاهده کرد. در دهه سی و چهل شمسی در ایران، ترجمه کتابهای سید قطب بود که خوراک فکری انقلابیون بویژه طلاب جوان در شناخت اهداف و روشهای استعماری و مارکسیستی فراهم می کرد. و در افغانستان مجاهدین افغان با خواندن آنها خشم شعله¬ور خود را بر پیکره کمونیسم خالی کردند.

امروزه نیز از مصر و الجزایر و تونس گرفته تا ترکیه و ایران و افغانستان، آثار سید قطب پشتوانه فکری مدافعان حکومت دینی بر مبنای احکام الهی است. چراکه او مرزها را مانع وحدت جهان اسلام می¬دانست و معتقد بود پیشرفت و پیروزی مسلمانان در هر کجا زمینه¬ای است برای ایجاد حکومت جهانی اسلام، و نامه سید قطب به آیت الله کاشانی به مناسبت ملی شدن صنعت نفت نیز در همین راستاست. سید در این نامه نکات بسیار مهمی را بیان می¬کند. به اعتقاد او، نهضت ملی شدن صنعت نفت «ملی» نیست؛ بلکه نهضتی اسلامی به رهبری یک روحانی است. وی در بخشی از این نامه آورده است: «استعمار غربی می¬داند که اگر میهن اسلامی یکپارچه شود، چه موقعیت استوار نظامی، سیاسی و اقتصادی نیرومندی خواهد داشت. امپریالیسم از منابع مادی و انسانی فراوانی که جهان اسلام می¬تواند فراهم بیاورد به خوبی آگاه است. برای استعمار کاملاً عیان است که وقتی صد میلیون نفر زیر یک پرچم و در سایه عقیده¬ای واحد و نظام اجتماعی واحد گرد هم بیایند، کفه ترازو به نفع اینها سنگین خواهد شد».

سید قطب تأکید کرده است: «کمونیسم بوسیله بوقهای خود هشدار داده و همواره سعی می¬کند از ارزشهای اندیشه اسلامی بکاهد و وانمود کند که زمینه عملی برای ایجاد آن وجود ندارد. در این راستا گام به گام سرمایه¬داری را همراهی می¬کند اما در میان تمام این دشمنیها و تجاوزها، فریاد مشترک از گوشه و کنار جهان اسلام برخاسته است که خواستار اتحاد مسلمانان برای ایجاد حکومت واحد اسلامی است» .

آنچه جالب توجه است نزدیکی نظریات سید قطب با امام خمینی(ره) است که اشتراکاتی در موضوعاتی چون غرب، آمریکا، صهیونیسم و رمز موفقیت مسلمین دارند.

1) تولد در خانواده¬ای انقلابی و بیدار

سید قطب در سال 1906میلادى در روستاى «موشه» از توابع استان اسیوط مصر که به روستاى عبدالفتاح نیز معروف است، دیده به جهان گشود. پدرش حاج ابراهیم از معتمدین منطقه و روستا بود که از نظر سیاسى عضو حزب¬اللواى مصر و منزلش مرکز امور سیاسى روستا بود. در جریان انقلاب 1919 میلادى در مصر، اجتماعات علنى و سرى تشکیل داد و راه انقلاب را به مردم مى‏آموخت. حاجى قطب ابراهیم دوبار ازدواج کرد که حاصل ازدواج اول یک دختر و حاصل ازدواج دوم سه دختر و دو پسر بود که همگى به نوعی با دولت وقت درگیر شدند و همه آن‏ها طعم تلخ زندان را چشیدند. هنگامى که سید قطب به جرم اسلام‏خواهى، به زندان افتاد، خواهرش نفیسه و خواهرزاده‏هایش رفعت و عزمى نیز دستگیر و روانه زندان شده، مورد اذیت و آزار قرار گرفتند. پس از مدتى نفیسه آزاد شد؛ ولى فرزندان نفیسه یعنى رفعت و عزمى در زندان ماندند. دولت از رفعت خواست ضد دایى‏اش سید قطب شهادت بدهد تا آزاد شود؛ ولى او نپذیرفت و زیر شکنجه‏هاى شدید مأموران زندان شهید شد؛ ولى‏ عزمى پس از مدتى رهایى یافت(خالدى، ص42).

 

خواهران دیگر سید به نامهاى أمینه و حمیده و همچنین برادرش محمد قطب سرنوشتى شبیه آنها داشتند. محمد قطب که در سال 1919 میلادى چشم به جهان گشود و به دلیل مبارزات سیاسى و دوران حبس، در پنجاه سالگى ازدواج کرد، وی به عربستان عزیمت کرد و به کار تحقیق و تألیف اشتغال دارد.

مادر سید قطب، زنى پاکدامن و از خاندانى بلند مرتبه بود و قبل از ازدواج با حاج ابراهیم در قاهره زندگى مى‏کرد. دو تن از برادرانش در دانشگاه الأزهر مصر تدریس مى‏کردند. از خصوصیات مادرش این بود که استماع قرآن را بسیار دوست مى‏داشت و پسرش سیدقطب را به این نیت به مدرسه فرستاد تا قرآن بیاموزد و براى مادر تلاوت کند. مادر سید قطب در سال 1940 میلادى در روستای ‏موشه‏درگذشت.

2) دوران کودکی

پس از گذراندن دوران کودکى، سید در سال 1912 میلادى به مدرسه رفت. سید در سال دوم ابتدایى مشغول تحصیل بود که تصمیم گرفت هم درس بخواند و هم قرآن حفظ کند و در نتیجه، در سال دوم ابتدایى حفظ قرآن را آغاز کرد و در سال چهارم ابتدایى یعنى در ده سالگى حافظ کل قرآن کریم شد. وى به کتاب و کتابخوانى بسیار علاقه داشت؛ به طورى که بین مردم روستا به این صفت معروف شده بود.

3) دوران جوانی و دانشجویی

 سید قطب به مدت دو سال به سبب اوضاع آشفته داخلى نتوانست تحصیلات خود را ادامه دهد؛ اما در سال 1920میلادى براى ادامه تحصیل به قاهره سفر کرد و در منزل دایى‏اش، احمد حسین عثمان سکونت گزید. حدود 16سالگى وارد دانش‏سراى عبدالعزیز قاهره شد. او بعد از اتمام دوره دانش‏سرا به استخدام وزارت تعلیم و تربیت درآمد و بعد آن دوران دانشجویی را تجربه کرد. او زمانى دانشجوى دانشگاه دارالعلوم بود که ریاست دانشگاه را دکتر طه حسین به عهده داشت. در سال سوم دوره دانشجویى، کنفرانسى به وسیله ریاست دانشگاه ترتیب داده شد تا سید در آن سخنرانى کند. او با مقاله‏اى تحت عنوان «مهمه الشاعر فى الحیاه، شعر الجیل الحاضر» همگان را به شگفتى واداشت.

وى در زمان دانشجویى بسیار با نشاط و آگاه بود و با شجاعت از اوضاع علمى و فرهنگى دانشگاه انتقاد مى‏کرد. سید در 1932 میلادى با مدرک لیسانس در رشته ادبیات عرب، از دانشکده دارالعلوم فارغ التحصیل شد و همان سال در تشکیل جماعتى به نام جماعت دارالعلوم مشارکت کرد. هدف این جمعیت که از بین فارغ¬التحصیلان دارالعلوم انتخاب مى‏شدند، دفاع از ادب و لغت عربى بود که به همین مناسبت مجله‏اى به نام «دارالعلوم» منتشر مى‏کرد. سید علاوه بر امر تدریس در مدارس مختلف مصر، به ترتیب در بخشهاى روابط عمومى، آمار، بازرس مدارس ابتدایى وزارت تعلیم و تربیت مشغول فعالیت بود.

4) فعالیتهای مطبوعاتی

 سید هم¬زمان با دوران دانشجویی وارد دنیای مطبوعات شد. نخستین مقاله وى در 16سالگى در مجله «صحیفه بلاغ» در سال 1922 میلادى چاپ شد. وى ابتدا با نشریات معروفى چون البلاغ، البلاغ الاسبوعى، الجهاد، الاهرام، و غیره همکارى مى‏کرد و مرتب براى این نشریات مقاله مى‏نوشت. سید قطب در چهل سالگى همزمان با آغاز تفکر درباره حرکت اسلامى و انقلابى با نشریاتى چون الکتاب المصرى، الکتاب السوادى، الشؤون الاجتماعیه و غیره همکارى داشت. پس از چند سال در مجله «اللواء الجدید» نیز که شاخه جوانان حزب وطنى مصر آن را چاپ مى‏کرد، مقاله نوشت؛ اما پس از اندک‏ زمانى ‏به علت انتقاد شدید سید از استعمار و اتهام همکارى دولت با آنان، تعطیل شد. وى پس از تعطیلى مجله اللواء الجدید، دست از مبارزه نکشید و در جایگاه سردبیر و نویسنده مجله «الدعوه» کار خود را ادامه داد. مقالات وى در این نشریه، دعوت از مردم براى انقلاب، تشکیل حکومت اسلامى و تغییر حاکمیت بود؛ اما این مجله را نیز پس از مدتى رژیم مصر تعطیل کرد. سید باز هم ناامید نشد و با همکارى یوسف شماته، نشریه‏اى به نام «العالم العربى» را منتشر ساخت. یوسف شماته در جایگاه مدیر مسئول و سید قطب در مقام سردبیر مشغول فعالیت شدند (سید قطب از ولادت تا شهادت، خالدی، ص103). وى همچنین در سال 1948میلادى با همکارى جمعیت اخوان المسلمین، مجله «الفکر الجدید» را تأسیس کرد و در این مجله نیز طرفدارى از اصلاحات و تغییر حاکمیت موجود را جزو اهداف خود قرار داد. مقالات سید در این مجله از تندترین و در عین حال قوى‏ترین مقالات به شمار مى‏رود. با ادامه موضع انقلابى در مقالات سید، این نشریه هم تعطیل شد.

در سال 1954 جمعیت اخوان¬المسلمین مجله‏اى به نام «اخوان¬المسلمین» چاپ کرد و سید قطب را در جایگاه رئیس هیئت تحریریه آن برگزید. سید در این هفته‏نامه افکار اسلامى و انقلابى خود را بیش از گذشته منتشر می¬کرد؛ از این‏رو پس از چاپ دوازده شماره در تاریخ 6 ذى‏الحجه 1373 از انتشار آن جلوگیرى شد و این واپسین فعالیت مطبوعاتى سید قطب به شمار مى‏رفت؛ زیرا در همین سال دستگیر و روانه زندان شد.

سید قطب در طول حیات 25ساله مطبوعاتى خود، 455 مقاله و قصیده در مجلات و روزنامه‏هاى گوناگون مصر چاپ کرد (همان، ص109).

5) دوران مبارزه و تبعید

وجه تمایز آثارش، انتقادات شدید او به هیئت حاکمه مصر و سران غرب زده بود که سرانجام به تعطیلی نشریاتی می¬انجامید که وی در آنها فعالیت می¬کرد. پس از آن، خود، نشریه العالم العربی را راه انداخت. سید در نشریه العالم العربى بر خلاف همه نشریات مصرى که تاریخ روز را به میلادى درج مى‏کردند، بر اساس تاریخ هجرى قمرى مى‏نوشت. دولت مصر که از فعالیت مطبوعاتی وی نگران بود و برخورد مستقیم با او را به صلاح نمی¬دید، به بهانه تحقیقات وی را به آمریکا فرستاد تا شاید تحت تأثیر محیط آنجا اندکی تغییر کند. می¬توان برای این تصمیم دو دلیل پنداشت: 1. دور نگه داشتن سید از فضای علمی و فرهنگی مصر 2. تأثیر پذیرفتن از فضای فکری و فرهنگی غرب. وى در سال 1948 میلادى سفرش به آمریکا را آغاز کرد. پس از ورود به نیویورک به انجام مأموریت محوله پرداخت و هر روز به مدارس امریکا مى‏رفت و از نحوه آموزش در آن‏جا اطلاعاتى کسب مى‏کرد. او حدود دو سال در امریکا اقامت داشت و در این مدت به این نتیجه رسید که امریکا مى‏خواهد از سلطه انگلیس بر دنیا بکاهد و خود، استعمار کشورهاى عربى و اسلامى را ادامه دهد؛ بدین سبب تصمیم گرفت هنگام بازگشت به مصر با نوشتن مقاله، به مردم به ویژه نسل جوان آگاهى بخشد و طرح امریکا را آشکار سازد.

وی پس از بازگشت از آمریکا، در جایگاه دستیار دفتر وزیر تعلیم و معارف مصر، مشغول کار شد. سفر به امریکا نه تنها او را از اهداف و آرمانهایش دور نکرد، بلکه مصمم شد با استعمار بجنگد؛ اما چون نبرد فرهنگى را از درون حکومت مقدور ندید، در 1952 میلادى استعفانامه خود را تقدیم وزارت کرد و اعلام داشت دیگر حاضر به همکارى با آنها نیست. تا دو سال استعفاى او مورد قبول واقع نشد؛ ولى سرانجام در اوایل سال 1954 با استعفاى وى موافقت شد (همان، ص88).

6) تکامل فکری

از کسانی که بر اندیشه¬های سید قطب مؤثر بودند و سهمی در اندیشه¬های او داشتند، می¬توان به محمود عقاد، حسن البنا و ابو الأعلی مودودی نام برد.

این¬که چه شد که سید قطب از یک اصلاح¬طلب سکولار به یک اسلام¬گرای سنتی مبدل شد خود جای بحث دارد، اما در این باره نظریات گوناگونی وجود دارد. یکی از نظریه‌های عمده این است که طی سال های ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۴ که در زندان به سر می‌برد و شاهد شکنجه و جنایات زیادی علیه اخوان¬المسلمین بود، به این نتیجه رسید که جز با یک حکومت پای‌بند به قوانین شرع نمی‌توان جلو چنین ظلم هایی را گرفت. نظریه دیگر این است که تجربیات وی در آمریکا از یک‌سو و از سوی دیگر سیاستهای ناصر به اندازه کافی ضدغربی نبودند لذا باعث شد تا او افسون قدرتمند و خطرناک جاهلیت (که در نظر او خطر جدی یک ذهنیت سکولار بود) را احساس کند. سرانجام، قطب نظریه خودش را در «معالم فی الطریق» مطرح کرد، او ادعا می‌کند تا زمانی که از قوانین شریعت به عنوان یک سیستم جامع برای تمام جنبه‌های زندگی پیروی کنیم، هیچ چیز غیراسلامی ناجور و فاسدی وجود نخواهد داشت و انسانیت از تمام مواهب برخوردار خواهد شد، از آرامش شخصی و اجتماعی گرفته تا «گنجینه‌های» نهفته در جهان.

در اواخر عمر، سید قطب تجربیات شخصی و پیشرفتهای نظری‌اش را در بدنه باورهای مذهبی و سیاسی‌اش ترکیب کرد و در «معالم فی‌الطریق» منتشر کرد. این کتاب خلاصه‌ای از دیدگا‌ههای کلی قطب درباره سیستم اسلامی است. در ضمن در این کتاب قطب آشکارا حکومت سکولاری مثل رژیم عبدالناصر که مشروعیتش را بر مبنای خواست و رضایت انسا‌نها قرار داده بود، محکوم کرده‌است. این اثر بیش از دیگر آثار سید شخصیت تکامل یافته و شکل گرفته وی  را به عنوان رهبر اسلام‌گرایان افراطی در قرن بیستم نشان می¬دهد.

7) دیدگاههای سیاسی

ابتدا به بعضی از مهترین اندیشه¬های سید اشاره می¬کنیم. بعضی از باورهای وی در مبحث اتحاد میان کشورهای اسلامی و موضوع حکومت اسلامی از این قرار است: وی معتقد بود که اگر چنان چه دولتی به یکی از کشورهای اسلامی حمله کند، دیگر کشورهای اسلامی موظفند که کشور متخاصم را تحریم اقتصادی و سیاسی کنند و روابط اقتصادی خود را آن کشور قطع کنند. وی به شدت  با فرهنگ غربی و غرب¬زدگی مخالف بود و معتقد بود که برای عزتمندی و پیشرفت بایستی به اندیشه¬های ناب اسلامی رجوع کرد. در نظر سید، اسلامی که در آن روزگار عرضه می¬شد، نه اسلام حقیقی؛ بلکه اسلام جعلی است، که سید از این اسلام جعلی به اسلام آمریکایی تعبیر می¬کند. جالب توجه است که لفظ اسلام آمریکایی برای اولین¬بار توسط خود سید به کار گرفته شد. سید هم¬چنین نسبت به یهود و صهیونیسم بدگمان بود و آنان را مایه انحطاط جوامع اسلامی می¬دانست. یکی از آموزه¬های که سید بر آن تأکید داشت بحث جهاد بود. وی معتقد بود چنان چه کشوری از طریق گفتگو دست از ستمگری بر ندارد، باید با جهاد مسلحانه آن را تسلیم کرد. از دیگر اندیشه¬های خاص سید قطب می-توان انتقادهای وی به بعضی از خلفای صدر اسلام به ویژه بنی¬امیه اشاره کرد.

سید قطب قائل به حاکمیت اسلام بود؛ حاکمیتی که در آن قوانین، مبتنی بر شرع اسلام باشد. وی برداشت متفکرین و روشنفکران اسلامی که سعی در تطبیق اندیشه¬های غربی حاکمیت هم¬چون دموکراسی و اسلام را دارند؛ قبول ندارد و برداشت دموکراتیک که روشنفکران از  بحث شورا (که در قرآن بر آن تأکید شده است (شورا، 38)) دارند را نمی¬پذیرد. او بیان می دارد که خطاب قرآن در موضوع شورا تنها به حاکم است؛ تا با برخی از مشاوران مشورت کند و این ربطی به انتخابات و نوع حکومت ندارد.

 قطب خودش را یک مسلمانِ پیش‌تاز می‌دید که باید با دو روش با جاهلیت مبارزه کند: یکی تبلیغ کردن و دیگری براندازی سازمانها و قدر‌تهای سیستمهای جاهلی از طریق «قدرت فیزیکی و جهاد». جنبش پیشرو باید رشد کند تا یک جامعه حقیقتاً اسلامی را تشکیل بدهد و سپس آن را به سراسر سرزمینهای اسلامی گسترش دهد و در نهایت تمام جهان را در بر بگیرد.

قطب تأکید می‌کند که این مبارزه آسان نیست. اسلام حقیقی تمام جنبه‌های زندگی را دگرگون خواهد کرد و هر چیز غیر اسلامی را از میان خواهد برد. مسلمانان غیرواقعی، یهودیان و غربیهایی که جاهلی هستند همه مبارزه خواهند کرد و هم‌پیمان می‌شوند تا نگذارند جاهلیت از بین برود. مسلمانان واقعی می‌توانند مشتاقانه به استقبال «فقر، مشقت، ناامیدی، عذاب و فداکاری» بروند.

سید، اسلام را یگانه دین رهایی بخش از مشکلات جوامع بشری می¬دانست و معتقد بود هیچ نظامی غیر از نظام اسلام نمی-تواند سعادت بشری را فراهم کند. وی هم¬چنین معتقد است آینده در قلمرو اسلام خواهد بود. در این باره می¬نویسد: «شکی نیست علی¬رغم این دشمنیها و کارشکنیها، آینده در قلمرو اسلام است و ما اینک جهادی طولانی، دشوار و پرخطر داریم. این جهاد برای نجات فطرت از لابلای انبوه ابرهای تیره و پیروز ساختن آن بر تیرگیهاست. باید برای این جهاد مجهز شویم و قوای فراوان آماده سازیم. تجهیزات لازم برای این جهاد فقط یک چیز است: آشنایی کامل با حقایق اسلام و فراگرفتن دین در سطح عالی آن».

سید غرب و فرهنگ آن را نفی می¬کرد. وی همانند دیگر متفکران متعهد جهان اسلام مانند سید جمال¬الدین اسدآبادی، محمد عبده، اقبال لاهوری و ... به شدت با فرهنگ غرب مخالفت می¬کرد و از اندیشه و اخلاق غربی انتقاد می¬نمود. سید مقاله¬ای به نام «عود الی الشرق» به چاپ رساند و در آن فرهنگ غرب را فرهنگی حیوانی و پست خواند. در قسمتی از این مقاله آمده است: «حیات غرب بدون شک هم لذیذتر است و هم راحت¬تر، ولی از نظر انسانیت بهتر، والاتر و گرامی¬تر نیست. حیات غرب حیاتی است که زن در آن از هر قیدی رهاست. آری حیات غرب، حیات لذیذی است. لکن حیاتی است پست¬تر از حیوان، زیرا فقط غرایز جنسی دیده می¬شود. در غرب هیچ قیدی نیست و این را آزادی می¬نامند. بله آزادی است اما نه آزادی روح بلکه آزادی بدن، آزادی حیوانیت نه آزادی انسانیت» (عدالت اجتماعی در اسلام، سید قطب، ص130)

شاید یکی از دلایل غرب¬ستیزی سید قطب همین مسئله اسلام آمریکایی باشد. همان¬طور که گفتیم ایشان اولین اندیشمند جهان اسلام که کلمه اسلام آمریکایی را مطرح کرد. او قائل بود دو اسلام وجود دارد یکی اسلام راستین و یکی اسلامی که آمریکا می¬خواهد. وی در این زمینه می¬نویسد: «این روزها آمریکاییها باز به فکر اسلام افتادند. آنها نیازمند اسلام هستند تا در خاورمیانه و کشورهای اسلامی آسیا و آفریقا با کمونیسم بجنگند ... البته اسلامی که آمریکا و غربیهای استعمارگر و همپیمانانشان در خاورمیانه خواستار آن هستند، همان اسلامی نیست که با استعمار می¬جنگد و با خودکامگیها مبارزه می¬کند، بلکه فقط اسلامی است که با کمونیست مبارزه می¬کند. زیرا آنها اسلامی نمی¬خواهند که حکومت کند و اصولاً تحمل حکومت اسلامی را ندارند؛ چراکه وقتی اسلام حکومت یافت امتی دیگر تربیت و ایجاد می¬کند و به ملتها می¬آموزد که تهیه قدرت و نیرو واجب است و طرد و نفی استعمار فرض است و کمونیست هم مانند استعمار آفتی است و هر دو دشمن هستند و تجاوزکار».

وی درباره تقسیم جامعه به جامعه اسلامی و جاهلی می¬گوید: «یا اسلام یا جاهلیت! حد وسطی وجود ندارد که نیمش اسلام و نیم دیگرش از جاهلیت باشد و اسلام آن را بپذیرد و بدان رضایت دهد. دیدگاه اسلام روشن است؛ حق واحد و تعدد ناپذیر است. حکم یا حکم خداست و یا حکم جاهلی است. قانون یا قانون خداست و یا هوا و هوس.»

این اندیشه سیاسی سید قطب ما را به یاد حضرت امام خمینی(ره) می¬اندازد که فرمود: «حکومت یا طاغوت است یا اسلام».

سید قطب همچنین به مسئله صهیونیسم آگاه بود و آن¬را خطری برای جوامع اسلامی می¬دانست. سید از خطر یهود و صهیونیسم به کرات صحبت می¬کرد. حتی چند روز قبل از اعدام به یکی از دوستانش گفته بود: «یهود خود را برای سلطه جهانی آماده می¬کند. همه مردم جهان مخصوصاً مسلمانان باید مراقب باشند». سید قطب نسبت به جنبش یهود و صهیونیسم شدیداً بد گمان بود و آن را عامل انحطاط و عقب¬ماندگی جوامع اسلامی می¬دانست. وی در این باره می¬نویسد: «معتقد هستم که هرکجا دعوتی برخلاف اخلاق و دعوت به بی¬عفتی و اشاعه فحشاء و ربا و جنگ است، دست صهیونیسم در کار است. کارل مارکس یهودی بود و از پشت پرده کمونیسم اخلاق و ادیان را کوبید. دورکهایم با نقاب جامعه¬شناسی و اخلال در سازمان خانواده فضیلت و اخلاق را از میان برد و سارتر یهودی و یا نیمه یهودی از ماورای اگزیستانسیالیسم و احترام منتهی به حیوانیت فرد - و فروید یهودی از پشت منطق روانکاوی ـ غریزه جنسی را مرجع احساس دینی، هنری و خانوادگی دانست. اینها یک تصادف نیستند.

 آثار و تألیفات سید قطب

سیدقطب آثار ارزنده ای به جهان اسلام عرضه کرد و بسیاری از تألیفات او به زبان فارسی ترجمه شده است. آثاری که از او تاکنون به زبان فارسی ترجمه شده، چنین است:

 1. آفرینش هنری در قرآن، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
 2. آینده در قلمرو اسلام، ترجمه علی خامنه ای.
3. اسلام و صلح جهانی، ترجمه و توضیح هادی خسروشاهی و زین العابدین قربانی.
4. ترجمه تفسیر فی ظلال القرآن، ترجمه علی خامنه ای و تصحیح حسن نیری.
5. ترجمه فارسی فی ظلال القرآن، ترجمه مصطفی خرم دل.
6. چرا اعدامم کردند؟ ترجمه مصطفی اربابی.
7. دور نمای رستاخیز در ادیان پیشین و قرآن، ترجمه غلامرضا خسروی حسینی، مقدمه از جلال الدین مجتبوی.
8. عدالت اجتماعی در اسلام: مباحثی در زمینه های جامعه، اقتصاد، سیاست و حکومت، ترجمه و توضیحات سیدهادی خسروشاهی و محمدعلی گرامی.
9. فاجعه تمدن و رسالت اسلام، ترجمه علی حجتی کرمانی.
10. فی ظلال القرآن، ترجمه محمدعلی عابدی.
11. ما چه می گوییم، ترجمه و تفصیل از هادی خسروشاهی.
12. نامه سید قطب به خواهرش آمنه، ترجمه جلال معروفیان.
13. نشانه های راه، ترجمه محمود محمودی.
14. ویژگی های ایدئولوژی اسلامی، ترجمه محمد خامنه ای.

سیدقطب افزون بر این آثار، کتاب های دیگری نیز نوشته که در زمان زندگی او چاپ شده اند که به برخی از آن ها اشاره می شود:

1. الاسلام و مشکلات الحضاره، سید قطب.
2. التصویر الفنی فی القرآن، سید قطب.
3. هذا الدین، سید قطب.
4. خصائص التصور الاسلامی و مقوماته، سید قطب.
5. مهمة الشاعر فی الحیاه و شعر الجیل الحاضر، سید قطب.
6. الشاطئ المجهول، سید قطب.
7. نقد کتاب مستقبل الثقافة فی مصر، سید قطب.
8. الأطیاف الاربعه، سید قطب.
9. طفل من القریه، سید قطب.
10. المدینة المسحوره، سید قطب.
11. العدالة الاجتماعیة فی الاسلام، سید قطب..
12. معرکة الاسلام و الرأسمالیه، سید قطب، بیروت، (این کتاب توسط آیت الله سید محمد شیرازی به زبان فارسی ترجمه شده و به نام «اسلام و سرمایه داری» در تهران به چاپ رسیده است.)
13. السلام العالمی و الاسلام، سید قطب.
14. تفسیر فی ظلال القرآن، سید قطب.

8) سید قطب و همکاری با اخوان¬المسلمین

 با شکل¬گیری جمعیت إخوان¬المسلیمن در مصر، فصل جدیدی از فعالیتهای سیاسی در این کشور آغاز شد.

 مقالات تند و صریح او در روزنامه¬ها و انتقاد از سیاست استعماری انگلستان و ضرورت تشکیل دولت اسلامی باعث شد که سید قطب در سال 1945م. به همراه دیگر مجاهدان اخوان¬المسلمین دستگیر و به مدت 15 سال محکوم به زندان شود . اما 5 سال از زندانی شدن وی نگذشته بود که به علت وخامت حالش از زندان آزاد شد.

با ادامه فعالیتهای سید قطب و تأثیر افکار و آرای وی بر مردم به خصوص جوانان مصر و جهان عرب، سید قطب در سال 1965م. مجدداً دستگیر و زندانی شد. سید در تمام دوران بازجویی با شهامت تمام از افکار و عملکرد خود دفاع کرد به گونه¬ای که علناً خواستار برچیده شدن حکومت ظالم مصر شد. پس از اتمام بازجوییها، سید قطب و یارانش را به زندان منتقل کردند.

9) شهادت

 

سرانجام پس از چهار ماه به دستور جمال عبدالناصر سید قطب و چند نفر از رهبران اخوان¬المسلمین به اعدام محکوم شدند. هنگامی که رأی دادگاه خوانده شد سید گفت: «من پیش از این هم می¬دانستم طبقه حاکم نمی¬خواهد من زنده بمانم. بار دیگر اعلام می¬کنم که نه پشیمان هستم و نه اظهار ندامت می¬کنم و نه از این رأی اندوهناکم؛ بلکه خوشحال و مسرورم که در راه هدف مقدس و ایده¬آلم کشته شده¬ام. البته تاریخ آینده درباره ما و حکومت داوری خواهد کرد که کدام یک از ما صادق و برحقیم».

سرانجام روز اعدام فرا رسید. 9/8/1966م. مطابق با 7/3/1345ش. هنگام طلوع خورشید سید قطب و دوستانش به سوی جوخه اعدام هدایت شدند. سید سربلند و با روی گشاده و خندان جمله¬ای به سربازان گفت که ترجمه¬اش شعر اقبال لاهوری است: نشان مرد مؤمن با تو می¬گویم / که چون مرگش رسد خندان بمیرد.

سپس تفنگها به سوی وی نشانه گرفته شد و او با آوای صفیر گلوله¬ها پرواز کرد و در سن 60 سالگی به شهادت رسید.

فهرست منابع و مآخذ

1- سید قطب از ولادت تا شهادت، صلاح عبدالفتاح خالدی، ترجمه جلیل بهرامی نیا، تهران، نشر احسان، 1380.

2- پیامبر و فرعون، ژیل کوریی، ترجمه حمید احمدی، تهران، کیهان، 1375.

3-  آیند در قلمرو اسلام، سید قطب، ترجمه سید علی خامنه ای، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1377.

4- عدالت اجتماعی در اسلام، سید قطب، ترجمه سید هادی خسروشاهی و محمد علی گرامی، تهران، کلبه شروق، 1379.

5- دایره المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم بجنوردی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، 1380.

6- ما چه می گوییم؟، سید قطب، ترجمه سید هادی خسروشاهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1370

انتهای پیام/



کد مطلب: 436509

آدرس مطلب :
https://www.taghribnews.com/fa/news/436509/معرفی-شخصیت-های-تقریبی-8-سید-قطب-فریادگر-احیای-عظمت-اسلام

خبرگزاری تقریب (TNA)
  https://www.taghribnews.com