تاریخ انتشار۱۲ تير ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۳
کد مطلب : 427410
حجت الاسلام و المسلمین مختاری:

یادداشت|عقل و احساس در دهه کرامت

رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی، نوشت: دهه کرامت، دهه بازگشت به خود و مرور کتاب زندگی است؛این ایام بهترین فرصت برای ایجاد ائتلاف میان عقل و احساس و کرامت است.
یادداشت|عقل و احساس در دهه کرامت
به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب، حجت الاسلام و المسلمین محمد حسین مختاری رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی به مناسبت آغاز دهه کرامت در یادداشتی نوشت، جشن­های دهه کرامت در سراسر ایران و دیگر کشورهای اسلامی، فرصت خوبی برای مرور تعالیم روحبخش اهل بیت (علیهم­السلام) است. از این­رو، با توجه به نامگذاری این ایام به دهه کرامت که مزیّن به تولد حضرت معصومه و امام رضا (علیهماالسلام) است، نگاه کوتاهی به موضوع کرامت می­اندازیم.

 کرامت چیست؟
«کرامت انسان» یکی از موضوعات بسیار مهم حقوقی، فلسفی، اخلاقی و عرفانی است؛ زیرا این مسأله مبنای حقوق، امتیازات و تکالیف انسانی است. ازاین­رو، کرامت انسانی، مجموعه­ای از حقوق غیرقابل سلب و انتقال است که محور حقوق بشر اسلامی نیز قرار گرفته­ است. «کرامت» به معنای ارزش، بزرگی، عزت، حرمت، شرافت، انسانیت، شأن، مقام، موقعیت، درجه، رتبه، جایگاه، منزلت، دوری از پستی، پاکی از آلودگی­، احسان و بخشش و جوانمردی و سخاوت آمده است[1] چنانکه در جای دیگر، به عنايت و توجّه ویژه حق‌تعالی بر بندگان تعریف شده است.[2]

چگونه می­توان در مسیر کرامت گام برداشت؟
اگرچه کرامت انسان انکار ناپذیر است و هر کس با رجوع به خود، به بزرگی نفسش اقرار می­کند، اما منش حقیرانه برخی افراد نشان می­دهد که کرامت قابل فروش و اسقاط است ­چنانکه قرآن کریم در جریان بَلعم باعورا با اشاره به جدال «کرامت» و «لئامت» بیان می­کند که در آن نزاع، پستی و لئامت بر کرامت غلبه کرد و بَلعم کرامتش را به بهای اندکی فروخت.[3] این جریان گویای آن است که بقای کرامت نفس، در گرو بر هم کُنش صحیح کرامت با عقل و احساس است. به عبارت دیگر، کریمانه زیستن و رسیدن به کامیابی‌ حقیقی در گرو ایجاد ائتلاف میان کرامت با عقل و احساس است.

از سویی، تا این دو عنصر را نشناسیم نمی­توانیم میان آنها با کرامت تعادل برقرار کنیم، بنابراین لازم است تا به طور مختصر به بحث تقابل عقل و احساس و رابطه آن با کرامت نفس اشاره نمایم.

جدال عقل و احساس از گذشته تاکنون محور گفتگوها بوده است. عده­ای عقل را برگزیده­اند و عده­ای احساس را انتخاب کرده­اند. اما ظاهراً  تقابل عقل و احساس بد معنی شده است؛ زیرا نه عقل به معنی بی احساسی است و نه احساس به معنی بی عقلی است؛ بلکه عقل و احساس دو بال پرواز به سوی کامیابی هستند. انسان­های موفق کسانی هستند که در این جدال به یک سمت متمایل نشوند بلکه سعی کنند تا در تعاملات زندگیشان میان عقل و احساس توازن و هم آوایی بر قرار نمایند همانگونه که حضرت سید الشهداء (علیه­السلام) در جریان حادثه عاشورا به خوبی در تمام صحنه­ها میان این دو عنصرِ به ظاهر متضاد اتحاد و همسویی بر قرار کرد و اشک و عقل را در جام خون ریخت تا کرامت انسان زنده بماند.


کرامت و رواج روحیه کریمانه چه تاثیری بر سبک زندگی اسلامی دارد؟
بر اساس آنچه گفته شد، ائتلاف میان سه عنصر کرامت، عقل و احساس، چشم انسان را نافذ می­کند و به او نیرو می­بخشد تا روح بزرگ خود را اسیر غل و زنجیر شهوات و لذایذ مادی نکند چونانکه امیر مؤمنان علی (علیه­السلام) فرمود: «مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهْوَتُهُ؛ هر کس که بزرگ نفس باشد، شهوات در نظرش خوار و ناچیز ‌آید».[4] از این رو، انسان کریم النفس در تقابل «لذت باطنی» با «لذت حسّی» كه ديگران براى آن‌ سر و دست مى‏شكنند، میان عقل و احساس جمع نموده و برای حفظ کرامت خود لذت باطنی را بر می­گزیند چونانکه انسان کریم، تشنگی را بجان می­خرد تا عزّتش لگد مال نشود، اما انسان ضعیف النفس در مثل شرایط و یا حتی کمتر از آن، چوب حراج به کرامتش می­زند تا صباحی در جهنم سوزان دنیا خوش باشد.[5]


واضح است که نادیده گرفتن لذت حسّی به معنی بی احساسی نیست بلکه حاصل تعامل صحیح عقل و احساس است.از این رو، انسان کریم نیز که زیست کریمانه را بر می­گزیند و از شهوات مادی چشم می­پوشد، بی احساس و بی عاطفه نیست؛ بلکه از تن آسایی می­گذرد تا کرامتش حفظ شود.

با این بیان، دهه کرامت، دهه بازگشت به خود و مرور کتاب زندگی است. این ایام بهترین فرصت برای ایجاد ائتلاف میان عقل و احساس و کرامت است. خوب است در این روزهای مبارک با حضرت رضا و حضرت معصومه (علیهماالسلام) عهد ببندیم و از آنان بخواهیم که ما را یاری کنند تا در جدال ظاهر و باطن، عزت و کرامت خود را به بهایی کمتر از بهشت نفروشیم.
 
[1]. دهخدا، لغت نامه دهخدا، ص16070.
[2]. امام خمینی، (1388ش)، شرح دعاء السحر، تهران، نشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام (ره)، دوم، ص169.
[3]. «وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْض‏» (اعراف، 176) 
[4]. نهج البلاغه، (1414ق)، حکمتها، ش 449، قم، نشر هجرت، اول
[5]. ابن سینا، (1375ش)،  اشارات و تنبیهات، نمط هشتم، قم، نشر نهج البلاغه، اول، ص 136-137.
 
 
https://taghribnews.com/vdcfyedjxw6d0ja.igiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی