هدف نهایی ترامپ از اجرای سناریوی چماق و هویج و راهاندازی جنگ روانی و اقتصادی، نشاندن ایران پای میز مذاکره و اخذ امتیازات جدید برای بهرهبرداریهای انتخاباتی است، توهمی که هیچوقت به واقعیت نخواهد پیوست.
اشتراک گذاری :
به گزارش سرويس ساير رسانه ها خبرگزاری تقریب به نقل از روزنامه «حمایت» در یادداشتی از «جواد منصوری» نوشت:
پس از ضرب شست جانانه پدافند همیشه بیدار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به آمریکا و ساقط کردن پهپاد متجاوز این کشور، کلیددار کاخ سفید همچون گذشته دچار استراگیجیهای متفاوتی شده است. «دونالد ترامپ» که مواضع سردرگم خود را بیش از آنکه از تریبونهای رسمی اعلام کند، عصر و شامگاه هر روز بهوقت ایران از طریق نگارش چند رشته توئیت به اطلاع کشورهای جهان میرساند، جمعهشب نوشت که ۱۰ دقیقه پیش از حمله تلافیجویانه نظامی علیه ایران آن را متوقف کرده است! ترامپ همچنین مدعی شد که هواپیماها برای حمله به سه سایت ایرانی آماده پرواز بودند، اما وقتی فهمید که ممکن است در اثر این حملات حدود ۱۵۰ نفر کشته شوند، با خود حدیث نفس کرده و گفته است که به خاطر یک هواپیمای بدون سرنشین لازم به انجام چنین کاری نیست، درنتیجه از تصمیم خود منصرف شد!! رئیسجمهور متوهم آمریکا به اذعان خود و بسیاری از کسانی که پیشتر با وی همکار بودند، دچار خودشیفتگی و خودبزرگبینی است، از این رو، با این سخنان خواست که از یکسو، عفو در موضع قدرت خود را به رخ جهانیان بکشد و از سوی دیگر، تصویری بشردوستانه و صلحطلبانه از خود را در مرئی و منظر جهانیان قرار دهد، درحالیکه واقعیتهای میدانی و منطقهای کاملاً خلاف آن را ثابت میکنند. دراینباره گفتنیهایی هست.
1. یکی از مؤلفههایی که ترامپ به آن بسیار مباهات میکند، ارتش تروریستی بهاصطلاح پیشرفته و نوسازی شده آمریکاست که قادر است در برابر هر تهدیدی موفق و قاطع عمل کند. آنها با خیال راحت، پهپاد لوکس خود را به آسمان ایران فرستادند چون هزار درصد اطمینان داشتند که ایران توان شناسایی چنین پرنده فوق پیشرفتهای را ندارد و در این توهم به سر میبردند که چنانچه به فرض محال، ایران آن را شناسایی کند، از توان نظامی کافی برای ریختن بال و پر «عقاب جهانی» آنها برخوردار نیست و نهایتاً حتی اگر از تکنولوژی هدف قرار دادن آن برخوردار باشد، با توجه به تنشهای منطقهای دست ایران روی ماشه برای شلیک خواهد لرزید. در کمال ناباوری اما دیدند که نهتنها پهپاد «گلوبال هاوک» در رصد جمهوری اسلامی قرار داشت، بلکه با شلیک یک تیر موشک، ققنوس افسانهای آنها در آتش سوخت و نابود شد. بنابراین، یک بخش بسیار کلیدی از عقبنشینی ترامپ را باید در این حقیقت واکاوی کرد که محاسبات یانکیها از توان اطلاعاتی، فناوری و اطلاعاتی خود و قدرت پدافندی جمهوری اسلامی، بهطور متقارن و همزمان غلط از آب در آمد و هیمنه و هژمونی آمریکا را نزد دوست و دشمن نیست و نابود کرد.
2. وحشت آمریکاییها از به واقعیت پیوستن برآیندهای رزمایش آنها در سال 2002 موسوم به «چالش هزاره 2002» (Millennium Challenge) یکی از موارد فوقالعاده مهم است که کاخ سفید را نسبت به عواقب هرگونه تعدی به جمهوری اسلامی نگران کرد. این رزمایش که احتمالاً بزرگترین رزمایش در نوع خود در تاریخ باشد، ۲۵۰ میلیون دلار خرج روی دست آمریکاییها گذاشت و شامل تمرینات واقعی و شبیهسازیهای رایانهای از جنگ احتمالی آمریکا و ایران در خلیجفارس بود. بر اساس نتایج بهدستآمده، ایران با شلیک تعداد قابلتوجهی موشک به تهاجم نظامی آمریکا پاسخ داد که باعث بر هم خوردن آرایش نظامی نیروهای آمریکایی و نابودی ۱۶ ناو آمریکایی، شامل یک ناو هواپیمابر، 10 رزمناو و پنج کشتی «آمفی بی» (هواناو) شد. فرماندهان نظامی در آن زمان به مقامات کاخ سفید هشدار دادند که در صورت وقوع این سناریو در میدان عمل، بیش از ۲۰ هزار نظامی آمریکایی در روز اول جنگ با ایران کشته خواهند شد! با توجه به تقویت فوقالعاده توان دفاعی – تهاجمی ایران طی 17 سال پس از آن رزمایش، مقامات پنتاگون در جلسهای که پس از سقوط پهپاد با حضور ترامپ تشکیل دادند و البته خبری هم از نتایج آن منتشر نشد، بهطور حتم به وی هشدار جدی دادند که مسئولیت هرگونه حمله به ایران به عهده رئیسجمهور است و نهتنها منافع آمریکا بلکه منافع متحدان واشنگتن در منطقه نیز به خطر خواهد افتاد و ارتش این کشور، خسارتهای بیسابقه و جبرانناپذیری متحمل میشود.
3. جمهوری اسلامی، مختصات دقیق محل سقوط پهپاد را منتشر کرده و قطعاتی از آن را در آبهای سرزمینی به دست آورده است اما آمریکاییها هنوز مختصات مورد ادعای خود را منتشر نکرده و مطمئن نیستند که آیا این پهپاد در حریم ایران مورد اصابت قرار گرفته یا در آبهای بینالمللی. وزیر امور خارجه کشورمان تصویری مشخص از محل سقوط پهپاد را توئیت کرد، درحالیکه همتای آمریکایی وی، بهجای ارائه اسناد معتبر و محکمهپسند، آن را «نقاشی» توصیف نمود! بر همین مبنا به نظر میرسد که آمریکاییها علیرغم اینکه ادعا میکنند این پهپاد در آبهای بینالمللی در حال پرواز بوده ولی در این موضع خود دچار تردید هستند و چون چیزی در چنته ندارند، هرگونه اقدام متقابل را به ضرر آبروی نداشته خود میدانند.
4. «جیمی کارتر»، رئیسجمهور اسبق آمریکا که در برهه پیروزی انقلاب اسلامی سکاندار کاخ سفید بود با غلطی که علیه جمهوری اسلامی در ارتباط با عملیات ناموفق «پنجه عقاب» در صحرای طبس برای بهاصطلاح آزادی گروگانها مرتکب شد، دور دوم انتخابات ریاست جمهوری را از دست داد و به دلیل این شکست و فضاحت بزرگ، نتوانست اقبال عمومی را به دست آورد و در زمره معدود مستاجرین کاخ سفید قرار گرفت که فقط یک دوره چهارساله را تجربه کردهاند. جالب اینکه کارتر روابط نزدیکی با ترامپ دارد و هر از گاهی بهصورت حضوری یا تلفنی با یکدیگر گفتگو میکنند. لذا بعید نیست که کارتر زخمخورده از ایران به وی هشدار باشد که در قبال کشورمان بسیار دستبهعصا و محتاط حرکت کند، چراکه شیر خفتهای است که در صورت بیدار شدن، هیچ مهاجمی از حملات پیدرپی آن در امان نیست و در صورت گلاویز شدن با ایران، بهطور حتم باید با ریاست جمهوری در دور بعدی خداحافظی کند. یا شاید هم «کد عقاب» (عملیات پنجه عقاب و پهپاد عقاب جهانی) را در این دو ماجرا به وی یادآور شده و او را از گرفتار شدن در نحسی مجدد بر حذر داشته است! ترامپ هفته پیش بهطور رسمی مبارزات انتخاباتی و فعالیتهای تبلیغاتی خود را برای حضور در رقابتهای ریاست جمهوری سال آینده کلید زد و لذا منطق کاسبکارانه و شهرتطلبانه وی حکم میکند که در چنین شرایطی، دست به چنین عمل پر ریسک و از پیش باختهای نزند. علاوه بر اینکه، رئیسجمهور آمریکا همچنان از حضور نظامی در منطقه و هزینه 7 هزار میلیارد دلاری در آن شکوه و گلایه دارد و در سخنرانی انتخاباتی اخیر خود نیز دوباره از خروج تدریجی نیروهای تروریستی این کشور از غرب آسیا خبر داد. بر همین اساس، انداختن جرقه در انبار باروت که علاوه بر تلفات نظامی، باعث کشته شدن سربازان بسیاری خواهد شد، به نفع فعالیتهای انتخاباتی ترامپ نیست و نه 10 دقیقه پیش از حمله بلکه دهها ماه پیش از انتخابات با خود عهد کرده است که در برابر ایران دست از پا خطا نکند تا بتواند دوباره بر کرسی ریاست جمهوری اتاق بیضی کاخ سفید تکیه زند.
هدف غایی و نهایی ترامپ از اجرای سناریوی چماق و هویج و راهاندازی جنگ روانی و اقتصادی علیه جمهوری اسلامی – همانگونه که اخیراً «مایک پمپئو»، وزیر خارجه آمریکا به آن اذعان کرده است – نشاندن ایران پای میز مذاکره و اخذ امتیازات جدید برای بهرهبرداریهای انتخاباتی است، توهمی که هیچوقت به واقعیت نخواهد پیوست.