رصد لحظه به لحظه و اشراف اطلاعاتی هواپیمای بدون سرنشین و بهاصطلاح رادار گریز، نکته بسیار حائز اهمیت و استراتژیکی است که کارشناسان نظامی آمریکایی معنای آن را به خوبی دریافتهاند و از این پس میدانند که توان دفاعی ایران، حتی لحظهای به متجاوزین اجازه نفوذ نخواهد داد.
اشتراک گذاری :
به گزارش سرويس ساير رسانه ها خبرگزاری تقریب به نقل از روزنامه «حمایت» در یادداشتی از «منصور حقیقت پور» نوشت:
ساقط شدن پهپاد متجاوز آمریکایی «گلوبال هاوک» بر فراز آبهای سرزمینی کشورمان، یکی از نقاط عطفی بود که برق از چشمان یانکیها پراند و آنها را متوجه قدرت فوقالعاده نیروهای مسلح کشورمان کرد. این پهپاد ساقطشده، یکی از معدود پرندههای آهنین بدون سرنشین آمریکاست که جز به تعداد انگشتان دست، از آن عملیاتی نشده و قیمت آن حتی از جنگنده رادار گریز اف- 35 نیز گرانتر است. این هواپیمای بدون سرنشین، مجهز به سامانه دفاعی برای انحراف موشکهای مهاجم و سامانه هشدار لیزری و راداری به همراه توانایی بیش از 30 ساعت پرواز، قابلیت اوجگیری تا ارتفاع 90 کیلومتری از سطح زمین و پرواز تا 15 هزار کیلومتر است که در یک کلام، آخرین هنرهای فناوری آمریکاییها در آن بکار رفته است. سقوط این غول 40 متری در شرایطی که کاخ سفید ادعا میکند برای برخورد نظامی با ایران کاملاً آماده است، نکات قابل تأملی دارد که به برخی از آنها اشاره میشود.
1. در ماجرای رهگیری و به زمین نشاندن پهپاد RQ-170 و نیز ورود تفنگداران تروریست ارتش آمریکا به حریم جمهوری اسلامی ایران، واشنگتن ابتدا کوشید که ورود غیرقانونی تجهیزات و نیروهای نظامی خود را انکار کند که حداقل در مورد تفنگدارانش بعدها این خطا را پذیرفت. طرف آمریکایی در ساعات اولیه انتشار خبر ساقط شدن پهپاد گلوبال هاوک، آن را تکذیب و سپس اعلام کرد که هیچ پروازی بر فراز آسمان ایران نداشته است اما بالاخره ناچار شد به منهدم شدن پهپاد در خارج از حریم هوایی آبهای بینالمللی اذعان کند. نکته مهم اینجاست که اگر واقعاً پهپاد آمریکایی در خارج از حریم هوایی ایران هدف قرار گرفته بود، آیا مقامات نظامی کاخ سفید به این سادگی از کنار ماجرا میگذشتند؟! ادعای رسانههای آمریکایی مبنی بر اینکه ترامپ ابتدا قصد داشت به این دلیل، دستور حمله به کشورمان را صادر کند ولی در نهایت منصرف شد نیز روایتی از اساس، کذب است چراکه اگر تروریستهای آمریکایی جرأت حمله به ایران را داشتند، پس از وقوع 11 سپتامبر ساختگی در بندر فجیره و دریای عمان، دست به این کار میزدند چون بارها تأکید کردهاند که بسته شدن شریان انرژی در خلیجفارس را برنمیتابند و قطعاً حمله به نفتکشها برای آنها از ابعاد حیاتیتری نسبت به ساقط شدن پهپاد جاسوسی آنها برخوردار است. افزون بر این، راهبرد دفاعی جمهوری اسلامی عدم آغاز درگیری نظامی است و دستور عملیات آتش زمانی صادر میشود که خطوط قرمز کشورمان مورد چالش قرار گیرند.
2. این پهپاد زمانی که در تور رادارهای فوق پیشرفته ایران قرار گرفت، شکار نشد، بلکه از همان لحظه پریدن از پایگاه الظفره امارات، در تیررس سامانههای پدافندی قرار داشت. رصد لحظه به لحظه و اشراف اطلاعاتی این هواپیمای بدون سرنشین و بهاصطلاح رادار گریز، نکته بسیار حائز اهمیت و استراتژیکی است که کارشناسان نظامی آمریکایی معنای آن را به خوبی دریافتهاند و از این پس میدانند که توان دفاعی ایران، حتی لحظهای به متجاوزین اجازه نفوذ نخواهد داد. «اولریکه فرانک» کارشناس آمریکایی کاربردهای نظامی پهپادها روز گذشته در خصوص منهدم شدن «گلوبال هاوک» موسوم به «جارو برقی اطلاعات» گفته بود: «از دست دادن چنین پهپادی دردناک است، چون اولاً یک سیستم بزرگ و گران است. این پهپاد بسیار بالاتر از حد معمول پهپادها پرواز میکند و تصور این بود که هدف قرار نخواهد گرفت. صحبت از دست دادن میلیونها دلار است. البته که موضوع از دست دادن پرستیژ و وجهه نیز به میان میآید، خصوصاً وقتی چنین سیستمی در پی حمله سقوط کند و ما اعتبار و آبروی خود را در این ارتباط از دست دادیم.»
3. این شاهکار نظامی پاسخی مناسب و در شأن جمهوری اسلامی به صحنهسازی علیه کشورمان در غائله بندر فجیره و دریای عمان از این منظر بود که ایران مسئولیت هر اقدامی که انجام داده باشد را میپذیرد و از اعلام و اعلان آن ابایی ندارد. نزدیک به دو ماه است که جوسازی سنگینی علیه جمهوری اسلامی در این دو حادثه جعلی شکل گرفته و از بررسی ماجرا در شورای امنیت تا اظهارنظرها و نشستهای بیخاصیتی همچون اجلاس مکه، هر روز ادعاهای جدیدی از پنهانکاری کشورمان منتشر میشود، لذا به زیر کشیدن بهاصطلاح «عقاب جهانی» آمریکاییها با شلیک یک تیر و سپس اعلام رسمی آن، مهر پایانی بر همه اکاذیبی است که طی چند ماه گذشته در بوق و کرنا شده بود.
4. بعد از تصویب قانون تروریستی شناخته شدن نیروهای نظامی آمریکا در منطقه و فرماندهی آنها (سنتکام)، ساقط شدن هواپیمای بدون سرنشین متجاوز آمریکایی این پیام را نیز برای طرف مقابل به همراه دارد که عبور از خطوط قرمز جمهوری اسلامی هموزن نزدیک شدن به مرزهای کشورمان نیست، به شکل یکسان با آنها برخورد نمیشود و تبعات سخت و سنگینی برای حریف در پی دارد. ضمن اینکه تهدیدات طرف آمریکایی مثل اعزام ناو هواپیمابر «آبراهام لینکلن» و بمبافکنهای «بی – 52» تأثیری در شدت عمل و قاطعیت کشورمان نداشته و نخواهد داشت و این ایران است که سیاست مستقل خود را مبتنی بر راهبردهای کلان جمهوری اسلامی، بهطرف آمریکایی تحمیل میکند.
5. مهمتر از مهارت مثالزدنی و تکنیک برتر نظامی بکار رفته در پدافند هوایی کشورمان، قاطعیت، تصمیم بهموقع و نلرزیدن دست فرماندهان نظامی روی دکمه لانچر موشک برای هدف قرار دادن یکی از پیشرفتهترین پهپادهای نظامی بزرگترین ابرقدرت دنیاست که بهسادگی به دست نیامده و دستاورد چهار دهه مجاهدت و تلاش شبانهروزی است. عدم تردید و صلابتی که جمهوری اسلامی در این تحول بسیار مهم از خود نشان داد، برخلاف آنچه برخی تبلیغ میکنند، فاکتوری اثربخش برای جلوگیری از هرگونه ماجراجویی یانکیهاست چراکه با توجه به چندین هشدار رادیویی به این پهپاد که از سوی چهار اپراتور آن نادیده گرفته شد، آمریکا قصد داشت که آخرین تست را روی سیستم دفاعی و راداری ایران انجام دهد و پاسخ آن را هم بهروشنی دریافت کرد!
و بالاخره اینکه نکته جالب ماجرا اینجاست؛ کسی که دائماً ترجیعبند قرار داشتن «همه گزینهها» روی میز را تکرار میکرد، حالا اعتراف کرده که شاید اشتباه از آنها بوده و پهپاد واقعاً وارد حریم ایران شده است! به بیان دیگر، ایران در هدف قرار دادن اهداف متجاوز لحظهای تردید نمیکند؛ این پیام را اکنون ترامپ و تیم جنگطلبش به خوبی درک کردهاند و ناچارند که همه گزینههای روی میز را به زیر میز منتقل کنند!