دیپلماسی، صلحطلبی، توسعه روابط و مناسبات با جهان و توانایی برای بیان راهبردها و سیاستهای خارجی همزمان باید بتوانند از ائتلاف دشمنان علیه کشور بکاهند و این مصداق بارز «فرهنگ مقاومت» است.
اشتراک گذاری :
به گزارش سرويس ساير رسانه ها خبرگزاری تقریب، علی دارابی نوشت: رهبر حکیم انقلاب اسلامی در 14خرداد1398 در مرقد حضرت امام خمینی(ره)، بازخوانی و تبیین مؤلفههای «فرهنگ مقاومت» را مطرح کردند که رسانهها، نخبگان و نویسندگان آن را اقدامی ضروری دانستهاند؛ چراکه رهبری در سخنرانی 65دقیقهای خود، 70 بار کلیدواژه «مقاومت» را بهکار بردهاند. این اهمیت از کجا ناشی میشود؟ 1. انقلاب اسلامی فراشیعی، فرا ایرانی: انقلاب اسلامی که با رهبری امام خمینی(ره) در 22بهمن1357 پیروز و موجب اضمحلال و سقوط سلطنت پهلوی شد، در «ایران شیعی» روی داد؛ اما از همان ابتدا اهداف عالی خود را در «اتحاد و وحدت مسلمانان»، «دفاع و حمایت از مظلومان» و «صیانت از حقوق ابنای بشر و کرامات انسانها» قرار داد. این پیامها بهسرعت با اقبال دنیا مواجه شد و این همان «صدور پیام انقلاب» بود. امروزه، انقلاب مرزهای جغرافیایی ایران را درنوردیده و در اقصی نقاط جهان حامیان و علاقهمندان بسیاری دارد و برای جنبشهای رهاییبخش «الگوی مقاومت» شده است. 2. بازدارندگی: مقاومت، یعنی «نه سازش و نه تسلیم» دربرابر دشمنان است. با پیروزی انقلاب و تغییرنام وزارت جنگ به وزارت دفاع، گویای آن بوده و هست که جمهوری اسلامی «سرِ جنگ» با کشوری ندارد و «گفتمان صلحطلبی» را در دستورکار خود دارد و درعینحال، باید آمادگی دفاعی در بالاترین ابعاد آن را مدنظر داشته باشد. این امر بهمعنای بازداشتن دشمنان از فکر تجاوز به کشور است. صدالبته، روشن و گویاست که ایران دربرابر هرگونه تهاجم بیگانه، با تمام توان و قوا دربرابر متجاوزان از خود دفاع میکند و درس عبرتی تاریخی به آنان خواهد داد. 3. استقلالخواهی: از دیگر مؤلفههای فرهنگ مقاومت، «حفظ عزت و غرور ملی»، «اتکا به توان و ظرفیتهای داخلی»، «اهتمام بایسته به سرمایههای اجتماعی» و آنچه امروزه بهعنوان راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نقش بسته است: «نه شرقی، نه غربی». این استقلالخواهی دو وجه دارد وجه ایجابی که بهمعنای توجه به درون، تواناییها و ظرفیتهای خود است و وجه سلبی آن نفی سلطه بیگانگان شرق و غرب است. 4. آرمانخواهی و واقعگرایی: فرهنگ مقاومت برخاسته از آموزههای دینی و اسلامی و با فطرت بشری و انسانی سازگار است؛ چراکه همواره همه انسانها فارغ از ایدئولوژیهای رایج در هر جامعهای از یک سو، میخواهند مستقل باشند، زیر سلطه دیگران نباشند و خودشان هم از سلطه و تجاوز بر دیگران خودداری کنند و از سوی دیگر واقعیت دارد و امری شدنی و ممکن است. جنگ تحمیلی هشتساله رژیم بعثی عراق علیه ایران و بیرونراندن متجاوزان و تعقیب آنان تا مرزهای بینالمللی، نمونهای آشکار از فرهنگ مقاومت است. 5. سازندگی و پیشرفت: از مؤلفههای مهم فرهنگ مقاومت، کار و تلاش برای عمران، آبادانی، سازندگی و پیشرفت همهجانبه کشور است. «رونق تولید» و «اقتصاد مقاومتی» نسخه شفابخش و گرهگشای برونرفت از مشکلات است. این امری مهم و ضروری است که آحاد مردم، بهویژه نسل جوان، باید مدنظر داشته باشند. در جریان جنگ جهانی دوم، بمباران اتمی دو شهر بزرگ ژاپن بهوسیله آمریکا، ازجمله تخریب و ویرانگری گستردهای بود که متفقین در جنگ علیه ژاپن بهوجود آوردند. «هیروهیتو»، امپراتور وقت ژاپن، در پشت تریبون رفت و اعلام کرد: «ما (ژاپن) در جنگ شکست خوردهایم؛ اما کار، کار و کار». این پایه و بنیاد اساسی برای پیشرفت و توسعه ژاپن میشود که امروزه دارد به دنیا فخرفروشی میکند. 6. دیپلماسی و صلحطلبی: دیپلماسی، صلحطلبی، توسعه روابط و مناسبات با جهان و توانایی برای بیان راهبردها و سیاستهای خارجی کشور اصل مهمی در فرهنگ مقاومت است. توسعه روابط به کشورهای همسایه، گسترش مناسبات در منطقه، بهبود روابط و تنشزدایی با دنیا از اصول پذیرفتهشده سیاست خارجی است که سالها مبتنی بر سه مؤلفه «عزت، حکمت و مصلحت» دنبال میشود که رهبر حکیم انقلاب اسلامی تبیین کردهاند. البته، دستگاه دیپلماسی و نهادهای مرتبط با سیاست خارجی باید در همه ادوار با جدیت، اقتدار و صلابت بدون آنکه مرعوب یا مجذوب «غیر و دیگران» شوند، بتوانند بهخوبی تبیین کنند و هزینههای دفاعی کشور را کاهش دهند و تا میتوانند در شکلگیری و ائتلاف دوستان، متحدان و همکاران بینالمللی ایران ایفای نقش کنند. این مؤلفهها همزمان باید بتوانند از ائتلاف دشمنان علیه کشور بکاهند و این مصداق بارز «فرهنگ مقاومت» است.
بیشک فرهنگ مقاومت با «خودزنی»، «ریاضت»، «نفی همه دستاوردهای بشری»، «شعارگرایی و ظاهرگرایی»، «بلوف سیاسی»، «تبلیغات نمایشی»، «ایجاد هزینههای بیمورد و دشمنتراشی»، «بیمنطقی و دور از عقلانیت بودن» و «اتکای سیاست خارجی برپایه احساسات و عواطف» نسبتی ندارد و مسؤولان و مقامهای کشور باید همواره از این مسائل برحذر باشند. اگر آمدو شد مقامهای عالیرتبه اروپایی و نخستوزیر ژاپن بعد از 41 سال به ایران را شاهد هستیم و رهبری قاطعانه میگویند «پیامی برای «ترامپ» ندارم»، این اوج فرهنگ مقاومت است که افتخارکردنی است.