تاریخ انتشار۱۰ فروردين ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۹
کد مطلب : 411502
نادر انتصار:

ایران شناسی در آمریکا روبه افول نهاده است

رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آلاباما امریکا معتقد است اگرچه یادگیری درباره ایران و فرهنگ ایرانی در آمریکا روبه افول نهاده، اما روند یادگیری زبان فارسی در امریکا رو به رشد است.
ایران شناسی در آمریکا روبه افول نهاده است
به گزارش حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب، امروزه در ژاپن، چین، آمریکا و اروپا در کنار شرق‌شناسی، رشته‌ی ایران‌شناسی نمود بسیار بارزی پیدا کرده که به شاخه‌های متعددی از پژوهش‌های ایران‌شناختی همچون تاریخ، اسطوره، ادبیات، فرهنگ، دین و مذهب و زبان‌های ایرانی می‌پردازد.

نمی‌توان یک دلیل را برای علاقه غربی‌ها و خارجیان به شناخت شرق و ایران برشمرد؛ زیرا تلاش خارجیان و به‌خصوص اروپا و آمریکا در شناخت شرق و ایران در طول سال‌های متمادی دستخوش تغییر و تحول بوده است.

برخی معتقد هستند همانگونه که شرق شناسی مطالعه مشرق زمین برای هدف غایی کنترل بر شرق بود، ایران شناسی نیز با همین هدف صورت می‌گیرد. بر این اساس ایران شناسی نوعی مطالعه ایدئولوژیک و به منظور مقاصد سیاسی، امنیتی و … است.

در گفتگو با پروفسور نادر انتصار رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی امریکا به بررسی این موضوعات پرداخته شده که در ادامه آمده است. «سیاست کردها در خاورمیانه» از جمله کتابهای انتصار است که در حوزه مطالعات کردی مرجع به شمار می‌رود.

*محققان غربی چقدر با فرهنگ و تمدن ایرانی آشنا هستند؟

بطور کلی آگاهی و شناخت در مورد فرهنگ و تمدن ایرانی در میان محققان و کارشناسان غربی بسیار محدود است.

این موضوع بویژه در آمریکا که تصویری منفی از ایران وجود دارد بیشتر رایج و متداول است.

*چرا مطالعات مرتبط با ایران برای غرب (غربی‌ها) مهم است؟

از زمان تأسیس جمهوری اسلامی ایران، ایالات متحده، ایران را به عنوان یک دشمن تلقی کرده است و در این شرایط ما به افزایش آگاهی و شناخت علمی درباره ایران و اهداف این کشور نیازمندیم، اما متأسفانه طی ۳۰ و ۴۰ سال گذشته این شناخت لازم وجود نداشته است و بیشتر آگاهی و دانش لازم در مورد ایران توسط مؤسسات پژوهشی و اندیشکده‌هایی تولید شده که بطور معمول یک برنامه سیاسی مشخصی را دنبال می‌کرده‌اند.

براین اساس تولیدات علمی در مورد ایران شفافیت لازم را برای درک اهداف واقعی این کشور نداشته و یا در آمریکا به حاشیه رفته و بسیار کم رنگ شده است.

در عین حال مطالعات اروپایی‌ها درباره ایران اگرچه ممکن است تا حدودی متفاوت از آمریکا باشد، اما حتی در اروپا نیز کیفیت علمی مطالعات درباره ایران بویژه طی چند دهه گذشته بسیار بدتر شده است. در نتیجه چهره ایران در غرب دور از واقعیت و در طلسمی جادویی ترسیم می‌شود.

*برخی معتقدند مطالعات ایران شناسی در مغرب زمین (مطالعات حوزه ایران) مانند شرق شناسی(Orientalism) است و همان‌گونه که شرق شناسی تلاش و مطالعه با هدف کنترل شرق بود، لذا مطالعات ایران شناسی در غرب نیز اقداماتی برای کنترل ایران است. نظر شما در این ارتباط چیست؟

رگه‌هایی از حقیقت در این موضوع وجود دارد. اگرچه یادگیری درباره ایران و فرهنگ ایرانی (بدلیل غنای فرهنگی و دانشگاهی آن) در آمریکا روبه افول نهاده است، اما برخلاف این روند یادگیری زبان فارسی در برخی مراکز و مؤسسات نظامی روند روبه رشد و صعودی را نشان می‌دهد و لذا این موضوع ممکن است نگرانی شما را توجیه کند. هرچند این روند تنها منحصر به مطالعات مربوط به ایران نیست.

*چه پیشنهادی در مورد معرفی بهتر فرهنگ و تمدن ایرانی در غرب دارید؟

پاسخ به این سوال ساده نیست. ما باید در نظر داشته باشیم که امروزه دانشگاه‌ها در غرب بطور فزاینده‌ای مانند بنگاه‌های اقتصادی عمل می‌کنند.

در تائید این موضوع می‌توان به آمریکا اشاره داشت که در آن بسیاری از قانون‌گذاران بدنبال قطع حمایت‌های دولتی و منابع مالی دانشگاه‌ها می‌باشند.

از سوی دیگر این شرایط به نگرانی فزاینده دانشگاه‌ها از سرنوشت خود منجر و باعث شده تا دانشگاه‌ها با هدف تولید منابع مالی و ثرورت بدنبال پاسخگویی به نیازهای بازار باشند.

از طرف دیگر رشته‌های مرتبط با مطالعات ایران بازار کاری بسیار محدودی در آمریکا دارد و براین اساس متقاضی زیادی در دانشگاه‌ها ندارند.

در حال حاضر حجم قابل توجهی از منابع مالی برای مطالعات و برنامه‌های ایران شناسی از طریق کمک‌های خیریه و بشردوستانه از سوی تعداد انگشت شماری از ایرانیان ثروتمند (و یا سایر منابع مالی برنامه‌های مشابه) تأمین می‌شود.

کشورهای دیگری مانند عربستان سعودی و یا امارات متحده عربی، کمک‌های مالی گسترده و قابل توجهی را برای تأمین مالی مطالعات عربی صرف می‌کنند تا این گونه رشته‌ها در دانشگاه‌ها توسعه و ترویج یابد و انجام این حجم از کارها و برنامه‌های مشابه عربستان و یا امارات برای ایران و در شرایط فعلی تقریباً غیرممکن است.

علاوه براین امارات و عربستان میزان قابل توجهی از پول و منابع مالی را به مراکز و مؤسسات تحقیقاتی موجود و حتی تازه تأسیس سرازیر می‌کنند تا گزارش‌ها و تحلیل‌های سیاسی در حمایت از سیاست‌های آنان را تولید و منتشر کنند و لذا بازار بصورت روزانه از مقالات سیاسی و گزارش‌های مورد نظر عربستان و امارات اشباع است.

سعودی‌ها حتی تا آن‌جا پیش رفته‌اند که مؤسسات علمی با نام ایرانی تأسیس می‌کنند و به عنوان مثال این کشور حامی و مجری اصلی تأسیس مرکزی تحقیقاتی در مورد ایران با نام مؤسسه بین‌المللی مطالعات ایرانی می‌باشد.

این مؤسسه اولین و مهمترین گزارش‌های ضدایرانی را برای مخاطبان غربی خود تولید و منتشر می‌کند و برای کسانی که با سازوکار این مؤسسه آشنا نیستند، مفاهیم تبلیغات ضدایرانی آن چندان قابل تشخیص نیست.

در نهایت باید گفت تا زمانی که روابط ایران و ایالات متحده پرتنش ادامه یابد، امید بسیار کمی برای مقابله با ایران هراسی و بهبود وضعیت و کیفیت مطالعات ایران شناسی در غرب وجود دارد. به عبارت دیگر تبلیغات و یا پروپاگاندای فرهنگی در یک خلأ سیاسی انجام نمی‌شود.

انتهای پیام/
https://taghribnews.com/vdcaw6nyu49n6m1.k5k4.html
مرجع : مهر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی