قیام مردم تبریز یک نقطه آغازین مردمی برای انقلاب اسلامی بود
با قیام مردم تبریز نخستین الگوی مبارزاتی عرضه شد و با تداوم حماسهها تا ۲۲ بهمن ۵۷، پیروزی انقلاب اسلامی را به ارمغان آورد.
اشتراک گذاری :
به گزارش خبرنگار حوزه جامعه خبرگزاری تقریب، 29 بهمن ماه 1356، همزمان با سالروز قیام مردم تبریز،به بازخوانی قیام مردم تبریز می پردازیم.
قیام مردم تبریز به مناسبت چهلمین روز شهادت شهدای قم 1356
قیام مردم تبریز که مصادف با چهلم فاجعه 19 دی قم بود، در بسیاری از شهرها و نقاط کشور، مجلس ختم و سوگواری برگزار شد. در روز نوزدهم دی، قیام مردم قم در اعتراض به چاپ مقاله اهانت آمیز با امضای مستعار احمدی رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات، توسط عوامل رژیم پهلوی به خاک و خون کشیده شد و در چهلم این فاجعه، مردم نقاط مختلف ایران خود را آماده برگزاری مراسم میکردند.
در این مقاله که با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» و به قلم مستعار «احمد رشیدی مطلق» چاپ شده بود، قیام شکوهمند ۱۵ خرداد ۴۲ توطئه استعمار سرخ و سیاه معرفی شده بود. به دنبال درج مقاله در روزنامه اطلاعات، حوزه علمیه قم، حالت غیرعادی به خود گرفت و طلاب با رفتن به منازل مراجع، اعتراض خود را به رژیم شاه اعلام داشتند و با پیوستن مردم قم به جمع طلاب، این اعتراضات تبدیل به قیام نوزدهم دی ماه و در نتیجه شهادت چند تن از قیام کنندگان گردید که اربعین آن در تبریز حماسه آفرید.
در روز نوزدهم دی، قیام مردم قم در
اعتراض به چاپ مقاله اهانت آمیز با امضای مستعار احمدی رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات، توسط عوامل رژیم پهلوی به خاک و خون کشیده شد و در چهلم این فاجعه، مردم نقاط مختلف ایران خود را آماده برگزاری مراسم می کردند. در شهر تبریز نیز قرار بود مردم در مسجد قزللی (میرزاآقایوسف مجتهد) تجمع کنند.دعوت از سوی آیت الله قاضی طباطبایی و ده تن دیگر از علمای تبریز صورت گرفته بود.
با صلاحدید آیت الله قاضی طباطبایی تصمیم بر این شد، در بزرگداشت چهلمین روز شهدای ۱۹ دی شهر قم، مجلس بزرگداشتی در تبریز برگزار شود. لذا به همین مناسب، جمعه ۲۸ بهمن ماه ۱۳۵۶ اعلامیه ای با عنوان دعوت مردم به برگزاری مراسم چهلم شهدای قم در مسجد قزل لی و در سطح شهر پخش شد، این اعلامیه به امضای ۱۱ تن از علما و روحانیون از جمله آیت الله قاضی طباطبایی، آیت الله غروی، آیت الله قزلجه ای، آیت الله انگجی و ... رسیده بود. یکی دیگر از پیش زمینه های این قیام را می توان در مسجد شعبان تبریز که در آن زمان به پایگاه انقلابیون تبدیل شده بود، جستجو کرد.
شرح ماجرا
ساعت ۹ صبح روز ۲۹ بهمن ۵۶، مردم جهت شرکت در مراسم اربعین در مقابل مسجد قزل لی تجمع کردند و منتظر شروع مراسم بودند، در این حال، حق شناس، رئیس کلانتری ناحیه شش تبریز دستور داد که در مسجد را ببندند، وقتی دوباره مراجعه کرده بود دیده بود همچنان مردم در حال رفت و آمدند. این بار با لحن اهانت آمیزی گفت؛ مگر من نگفته بودم در این طویله را ببندید! مردم که تاب تحمل اهانت به مسجد را نداشتند، حرکت او را بی جواب نگذاشتند. جوانی از بین مردم بلند شد و به جسارت رئیس کلانتری پاسخ داد. همهمه و سر و صدا در بین مردم بلند شد و مردم به حرکت در آمدند. در این هنگام، نیروهای شهربانی شروع به تیراندازی کردند، محمد تجلایی، اولین شهیدی که در آن روز به دست سرگرد حق شناس به شهادت رسید. به دنبال این جریانات، مردم به خروش آمده و جنازه شهید تجلایی را بالای دست گرفته و تظاهرات گستردهای را آغاز کردند. حرکت مردم به سمت مرکز شهر آغاز شد و جوانان پرشور و انقلابی با آتش زدن سینماها و مشروب فروشیها و مقرحزب رستاخیز و بانک صادرات (که در اختیاربهائی ها بوده خشم خود را نسبت به رژیم بروز داده و با شعار «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی» (که تا قبل از واقعه ۲۹ بهمن، به صورت علنی سر داده نمیشد.) خط قرمزها را شکستند. تمام شهر دست به تظاهرات زد و نیروهای شهربانی تاب و توان هیچ گونه مقابلهای را نداشتند. مردم تا مدتی کنترل شهر را از دست ماموران رژیم خارج کردند. حوالی ظهر به دستور "آزموده"؛ استاندار آذربایجان،ارتش وارد عمل شد و با کامیونهای پر از سرباز و تانکهای خود صحنهای خونین به وجود آورد و دهها نفر را به شهادت رساند و صدها نفر را زخمی نمودند.
آمار شهدا و مجروحین
در برخی منابع رسمی رژیم، از جمله روزنامه کیهان و روزنامه رستاخیز، تعداد شهدا را ۶ تا ۹ مورد ذکر کرده بودند. بعضی منابع نیز با توجه به ابعاد و وسعت قیام و کشتاری که نیروهای امنیتی و مأموران ساواک به راه انداخته بودند، اعتقاد داشتند که این تعداد بالغ بر ۵۶۰ نفر می باشد. همچنین اعلامیه ای که از سوی «اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان اروپا» در نهم اسفندماه ۱۳۵۷ منتشر شد، تعداد شهدا را ۴۰۰ نفر ذکر کرده بودند.
اکثر منابع، تعداد مجرومان حادثه را ۱۲۵ نفر ذکر کرده اند و گفته شده که در بیمارستان پهلوی» ۸۷ زخمی بستری شده بودند. البته بسیاری از مردم از ترس اینکه مجروحانشان به دست ساواک بیفتد، از انتقال آنان به بیمارستان خودداری کرده بودند.
در مورد تعداد دستگیر شدگان آمار و ارقامی بین ۵۰۴ تا ۶۰۸ نفر ذکر شده است.
بازتاب ها
مراجع حوزه علمیه قم، اولین مقامات روحانی بودند که در این خصوص با اعلامیه و تلگراف موضعگیری کردند. اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان اروپا، جنبش مسلمانان مبارز، کنفدراسیون محصلان و دانشجویان ایرانی خارج از کشور و نهضت آزادی ایران نیز اعلامیههایی نشر دادند. نشریه 16آذر نشریه کنفدراسیون محصلان و دانشجویان ایرانی خارج از کشور نوشت: قیام تبریز نه فقط برگی زرین به تاریخ مبارزات ضد ارتجاعی و قهرمانانه اهالی ستمکش این شهر میافزاید، بلکه لحظهای درخشان در تاریخ پیکار خلقهای میهن است.
تعدادی از دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در برلین شرقی( پایتخت جمهوری دموکراتیک سابق آلمان) سفارت ایران در برلین را به اشغال خود درآوردند و به پخش خبر مبارزه انقلابیون تبریز پرداختند، خبر این جریان به سراسر جهان مخابره شد. دانشجویان مقیم اتریش نیز مقارن سفر وزیر امور خارجه ایران که به دعوت صدراعظم و رئیس جمهور اتریش به آن کشور رفته بود، درخارج دانشگاه وین، دست به تظاهراتی زدند و شعار خود را «حمام خون در ایران» قرار دادند. آنها میگفتند «تعداد بسیار زیادی از مردم به خصوص از شهر تبریز ضمن تظاهرات در زدوخوردهایی که با پلیس صورت گرفت، کشته شدهاند.
روزنامه واشنگتن پست و نیویورک تایمز، چند مقاله به اوضاع تبریز اختصاص دادند، نیویورک تایمز در روزهای بعد تعداد کشته شدگان تبریز را از ۶ به بالاتر از ۷۰ نفر رساند و توضیح داد که بلوای تبریز، بلوایی است پیچیده. خانم «لیزترگود» از تهران طی مقالهای درگاردین از این که نسبت به تظاهرکنندگان ضدرژیم در تبریز با ملایمت برخورد شده است، اظهار تعجب کرده و ضمن آن به نقل از سخنان استاندار جدید آذربایجان نوشته که او سیاست خود را براساس تأمین حداکثر آزادی برای مردم قرار داده است.
تحلیلگرانی که روند انقلاب را دنبال میکنند اذعان دارند؛ بیست و نهم بهمن ۵۶ یک نقطه آغازین مردمی برای انقلاب اسلامی در خارج از حوزه قم محسوب میشد. پس از قیام مردم تبریز، سخنرانان و خطبا با بیان آتشین خود، ماجرای تبریز را با شرح و بسط در خور توجه، در همه شهرها پخش کردند و به یک معنا، نخستین الگوی مبارزاتی عرضه شد و با تداوم حماسهها تا ۲۲ بهمن ۵۷، پیروزی انقلاب اسلامی را به ارمغان آورد.
پیام امام خمینی(ره) به مردم آذربایجان
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر اهالى شجاع و متدین آذربایجان عزیز، درود بر مردان برومند و جوانان غیرتمند تبریز. درود بر مردانى که در مقابل دودمان بسیار خطرناک پهلوى قیام کردند و با فریاد (مرگ بر شاه) خط بطلان بر گزافه گویى هاى او کشیدند. زنده باشند مردم مجاهد عزیز تبریز که با نهضت عظیم خود، مشت محکم بر دهان یاوهگویانى زدند که با بوقهاى تبلیغاتى، انقلاب خونین استعمار را که ملت شریف ایران با آن صد در صد مخالف است، انقلاب سفید شاه و ملت مىنامند و این نوکر اجانب و خودباخته مستعمرین را نجاتدهنده ملت مىشمارند. مردى نجاتدهنده کشور است که مخازن بزرگ ثروت این ملت مظلوم را دو دستى تقدیم اجانب نموده و آن پول ناچیز را که مىگیرد تقدیم مىکند و در مقابل آهنپارههایى مىگیرد که هیچ دردى از ملت دوا نمىکند!! آن شخصى نجات دهنده است که با مصونیت دادن اتباع اجانب، کشور را از حیثیت ساقط و به شکل مستعمره عقب افتاده در آورده است!! مردکى حافظ آزادى ملت است که در سرتاسر کشوراحدى را حق یک کلمه حقگویى و انتقاد نمىدهد و پلیس ننگیش بر سر این ملت مظلوم سایه افکنده!! شاهى عدالت گستر است که در هر چند گاهى با قتل عام، ملتى را به عزا مىنشاند!!
من نمىدانم با چه زبانى به اهالى محترم تبریز و به مادران داغدیده و پدران مصیبت کشیده تسلیت بگویم، با چه بیان این قتل عام هاى پى در پى را محکوم کنم. من از مقدار جنایات و عدد مقتولین و مجروحین اطلاع صحیح ندارم ولى از بوق هاى تبلیغاتى معلوم مىشود که جنایتها بیش از تصور ماست. با این وصف، شاه افراد پلیس را که به قتل عام به دلخواه او دست نزدهاند به محاکمه مىخواهد بکشد. خاطره بسیار اسف انگیز قم هنوز ما را در رنج داشت که فاجعه بسیار ناگوار تبریز پیش آمد که هر مسلمى را رنج داد و ما را به سوگ نشاند. من به شما اهالى محترم آذربایجان نوید مىدهم، نوید پیروزى نهایى. "اَلَیْسَ الصُبّح بقریبٍ"
اهالی معظم و عزیز آذربایجان ایدهم الله تعالی بدانند که در این راه حق و استقلال و آزادی طلبی و در حمایت از قرآن کریم تنها نیستند، شهرهای بزرگ چون شیراز، اصفهان، اهواز و دیگر شهرها و مقدم از همه قم مرکز روحانیت و پایگاه حضرت صادق (ع) و تهران بزرگ با آن ها هم صدا و هم مقصد و همه و همه در بیزاری از دودمان پلید پهلوی شریک شمایند. امروز شعارها در کوچه برزن هر شهر و هر ده «مرگ بر شاه» است و هر چه عمال کثیف کوشش می کنند که جنایات را از مرکز اصلی که شاه است منحرف و به دولت یا مأموران متوجه کنند، کسی نیست که باور کند.
عجب آن که از قرار مسموع هیأتی از دستگاه به آذربایجان آمده است که بی خبری شاه را از این جنایات اعلام کند و آن کس که احتمال آن را بدهد، کی است جز سازمان ها و اعضای مجلسین که آن ها هم احتمال نمی دهند و تظاهر به خلاف می کنند...
انتهای پیام/