پرونده شخصیتها و شهدای تقریبی/ آیتالله واعظزاده: تقریب مذاهب مقدمه وحدت اسلامی است
گروه اندیشه خبرگزاری تقریب: مسئله تقریب مذاهب یکی از مهمترین ایدههایی است که اندیشمندان و دلسوزان مسلمان از روزگار آغازین اسلام تا به حال، بر مبنای تعالیم اسلامی و دیانت حقّه توحیدی پیگیر آن بوده و در مقابله با دشمنان اسلام و مسلمانان آراء و نظریاتی را در ابعاد مختلف، متناسب با مقتضیات زمان، ارائه کردهاند. در دهههای اخیر امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) منادی ایده تقریب مذاهب بودهاند.
هماکنون نیز فضای همآوایی، همگرایی و تقریب در بین مسلمانان با اندیشههای انقلاب اسلامی سیر تکاملی دارد و ادامه این روند مستلزم این است که عموم مسلمانان اتفاق خود را در اصول آیین مقدس اسلام در نظر گرفته و تفرقه عملی را کنار گذاشته و در یک صف قرار گیرند.
در این راستا خبرگزاری تقریب طی سلسله گزارش هایی جهت معرفی و آشنایی به زندگی نامه شخصیت های تقریبی برجسته جهان اسلام پرداخته است؛
در دهمین شماره از این گزارش به بررسی زندگی نامه محمد واعظ زاده خراسانی پرداختهایم که در ادامه میآید:
زندگی نامه و تحصیلات:
محمد واعظزاده در سال ۱۳۰۴ش در مشهد متولد شد. دوره ابتدایی را در مکتبهای قدیمی، مدرسه معرفت و در درس پدرش شیخ مهدی واعظ خراسانی گذراند. در سال ۱۳۱۸ به همراه پدر به نجف مهاجرت کرد و دروس مقدمات علوم دینی را فرا گرفت و بعد از سه سال در سال ۱۳۲۱ش به مشهد بازگشت.
شرح لمعه و قوانین الاصول را در درس میرزا احمد مدرس یزدی، رسائل را در درس حاج شیخ کاظم دامغانی، مکاسب محرّمه را در درس شیخ غلامحسین بادکوبهای، سطح کفایه و مکاسب و نزدیک به یک دوره خارج اصول و مباحث اجتهاد و تقلید کتاب عروة الوثقی و کتاب طهارت را در درس خارج شیخ هاشم مدرس قزوینی آموخت. یک دوره خارج اصول را نزد حاج شیخ مجتبی قزوینی و بخشی از خارج جلد اول کفایه را در حوزه درسی میرزا احمد آقازاده فراگرفت و مدتی نیز در درس اصول سید یونس اردبیلی شرکت کرد.
در زمینه علوم عقلی، شرح منظومه را نزد شیخ سیف الله ایسی و قسمتی از الهیات اسفار و شرح هدایه میبدی ملاّصدرا و تمام فلسفه اشارات ابن سینا به اضافه یک دوره معارف و اعتقادات رادر درس شیخ مجبتی قزوینی حاضر شد. یک دوره معارف را هم نزد میرزا مهدی اصفهانی به سبک و سلیقه مخصوص او تحصیل کرد. همچنین مدتی شاگرد فلسفه میرزا مهدی آشتیانی بود.
هجرت به نجف اشرف
پدرش شیخ مهدی در اواخر سلطنت رضاخان، پس از حادثه مسجد گوهر شاد و گذراندن چهار سال زندگی مخفیانه، با فرزندش محمد به تهران رفت و از آنجا عازم کربلا شد و پس از مدتی در نجف اشرف ساکن شد.
محمد واعظ زاده که در آن زمان چهارده سال بیشتر نداشت، تحصیلات حوزوی را شروع کرد و طی اقامت سه ساله (۱۳۱۸ تا ۱۳۲۱ش) دروس مقدماتی (صرف، نحو، منطق) و مقداری از کتاب «مطول» و شرح لمعه را فرا گرفت.
آیت الله محمد واعظ زاده خراسانی، اوضاع نجف را، در این برهه از تاریخ، این گونه بیان میکند:
«... در آن زمان، دولت انگلستان، به بهانه حفظ پایگاههای خود، دولت مورد نظر خود را روی کار آورد. لذا علما به مبارزه برخاستند و علیه دولت انگلستان و دست نشاندگان او در عراق، مردم را به مبارزه دعوت نمودند مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی، مرحوم آیتالله شیخ علی قمی، مرحوم کاشف الغطاء و... علیه نیروهای بیگانه و وجوب شرکت در مبارزه علیه انگلیس، فتوا دادند.
آن زمان، ریاست و زعامت حوزه علمیه نجف، با مرحوم آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی بود، ایشان ابتدا از نظر مالی در مضیقه بود و نمیتوانست با این بودجه کم، طلاب و فضلا را از نظر مالی اداره کند، اما بعد از پایان جنگ جهانی، وضع ایشان از نظر مالی، بهبود یافت، و شهریهای برای طلاب برقرار کرد و این گشایش باعث شد، جوانان بسیاری از ایران، برای کسب و فراگیری علوم دینی، به حوزه علمیه نجف، بیایند و برخی از آنها، از فضلای به نام شوند.»
بازگشت به ایران
شیخ محمد در سال ۱۳۲۱ش به ایران بازگشت و تحصیلات خود را ا سال ۱۳۲۸ش در حوزه علمیه مشهد ادامه داد. این حضور با خروج حوزه علمیه مشهد از رکود حاصل از قیام گوهرشاد مصادف بود تا این زمان مدارس بزرگ تعطیل بود و عدهای از طلاب ناچار به نجف و قم هجرت کرده بودند و تعدادی هم جذب ادارات دولتی شده بودند.
مهاجرت به قم
اجازه اجتهاد واعظزاده خراسانی از علامه طباطبایی
محمد واعظزاده، در سال ۱۳۲۸ش به حوزه علمیه قم مهاجرت کرد و مدت یازده سال در دروس آیتالله بروجردی حاضر شد. در سال ۱۳۳۳ بنا به دعوت استاد، به همکاری با جمعی از فضلای حوزه پرداخت که به منظور رفع نواقصِ کتابهای حدیث و مدارک فقه شیعه، زیر نظر آیتالله بروجردی به تدوین کتابی نظیر وسایل الشیعه مشغول بودند این پژوهش، جامع الاحادیث الفقهیه للشیعة الامامیه نام گرفت و کار آن حدود هفت سال ادامه داشت.
در نتیجه آن پژوهش چندین جلد تألیف و آماده چاپ شد که بسیاری از حواشی و توضیحات و بخشی از مقدمه آن کتاب به قلم محمد واعظزاده نوشته شد. حدود سه سال در درس خارج مکاسب سید محمد حجت کوهکمری و سه سال از درس اصولِ امام خمینی و درسِ خارج فقه (خیارات بیع) سید صدر الدین صدر و نُه سال از درس خارج عروةالوثقی سید محمدرضا گلپایگانی و یک سال از درس خارج اصول محمدعلی اراکی و درسِ خارج فقه سید کاظم شریعتمداری شرکت کرد. الهیات شفای ابن سینا را در درس علامه طباطبائی حاضر شد و در بخشهایی از جلسات بحث اصول فلسفه و روش رئالیسم مشارکت کرد.
فعالیتها
محمد واعظزاده با حکم آیت الله خامنه ای، اولین دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۰ بود. تأسیس دانشگاه مذاهب اسلامی، عضویت در هیأت مدیره بنیاد پژوهشهای اسلامی مشهد، عضویت در شورای عالی کتابخانه ملّی، از دیگر سمتهای او بود.
واعظزاده در سفرهایی به بیش از ۳۰ کشور جهان، با رؤسای جمهور کشورها، و برخی از رهبران مذهبی در نقاط مختلف جهان دیدار و گفتگو کرد.
تبلیغ و ارشاد
شیخ مهدی علاوه بر نجف اشرف و کربلا، در بیوت مراجع و بزرگان نیز منبر میرفت و برای تبلیغ به شهرهای مختلف خراسان، چون نیشابور، کاشمر، تربت و... استانهای یزد، اصفهان، تهران و حتی بخارا مسافرت مینمود.
اجازات
محمد واعظزاده از سید صدرالدین جزائری و سید محمدحسین طباطبایی، اجازه اجتهاد و از آیتالله بروجردی، شیخ آقا بزرگ تهرانی، علاّمه سمنانی، سید علی بهبهانی رامهرمزی، علاّمه شوشتری و از دو تن از علمای سوریه و مصر، اجازه روایت دارد.
تدریس در حوزه و دانشگاه
محمد واعظزاده از آغاز در کنار تحصیلات حوزوی به تدریس کتابهای درسی حوزه پرداخت و بعدها در دانشگاه نیز تدریس را ادامه داد. از کتابهای حوزوی، البهجة المرضیه فی شرح الالفیه مشهور به کتاب سیوطی، شرح نظام، مغنی، حاشیه ملاعبدالله، مطوّل، شرح لمعه، معالم الاصول، فرائد الاصول، مکاسب، کفایة الاصول، شرح منظومه و شرح تجرید را تدریس کرد.
وی همچنین از سال ۱۳۳۹ش، تدریس علوم قرآن و حدیث را در دانشکده معقول و منقول (الهیات) دانشگاه مشهد آغاز کرد. این دانشکده از سال ۱۳۳۷ش آغاز به کار کرده بود. همکاری وی با دانشکده الهیات دانشگاه مشهد، تا سالهای آخر عمر وی ادامه داشت.
موضع سیاسی
واعظ خراسانی با مشروطه مخالف بود و علیه آن در مسجد گوهرشاد، سخنرانی میکرد. زمانی که نامهای سری راجع به مشروطیت از سوی مرحوم آخوند خراسانی، بعد از شش ماه، مبنی بر انحراف مشروطیت از مسیر اصلی و این عبارات «... بر هر مسلمانی واجب است که با مشروطیت، مبارزه کند.» به دست علمای مشهد رسید، برخی از علما از وی خواستند بر فراز منبر برود و نامه آخوند را برای مردم بخواند! شیخ مهدی واعظ با شوخی گفت:
«آن وقت که حضرات منبری، تلگرافهای علما را میخواندند و جایزه میگرفتند، ما نبودیم، اکنون که این نامه را هر کس بالای منبر بخواند، زنده ازمنبر پایین نمیآید و موافقین مشروطه، قطعه قطعه اش میکنند، از ما برای منبر دعوت میشود! در عین حال، من منبر میروم و نامه را هم میخوانم، اما به شرط این که شما حضرات علما، بیایید پای منبر بنشینید.» اما این شرط تحقق پیدا نکرد و نامه مرحوم آخوند خراسانی، هیچ گاه در مجامع عمومی خوانده نشد.
استاد محمد واعظ زاده همان گونه که در نهج البلاغه آمده است، وجود حکومت اسلامی را در راس مسائل اسلامی میداند و شیرازه کل امور در اسلام، را حکومت اسلامی معرفی میکند. او اعتقاد دارد که ضامن اجرای بسیاری از احکام اسلامی، حتی بسیاری از احکام عبادی، مانند نماز جمعه، نماز جماعت، برگزاری حج ،است و اجرای این احکام برعهده حاکم اسلامی است و حاکم اسلامی دارای شرایطی میباشد، از جمله: عدالت: اساس حکومت اسلامی است، امانت داری: حاکم اسلامی باید خود را امانت دار مردم بداند، نه قیم و مالک آنان، رعایت حق، صداقت و صحت عمل. فروتنی و همگرایی با مردم، اهتمام به مشورت با اهل حل و عقد و صاحب نظران، علم قدرت رعایت سنت؛ حاکم باید قانون ثابت و دائم خدا و رسول و حاکم اسلامی را به دقت رعایت کند، تقوا.
استاد در زمینه اختیارات حاکم اسلامی اعتقاد دارد که اختیاراترسولاکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در حدود احکام الهی محدودیت و حد و مرزی ندارد و در کلیه مسائل سیاسی، مالی و اقتصادی و همانند آنها، در چارچوب مقررات اسلامی دستش در همه زمینهها باز است، و به آنچه مصلحت بداند عمل میکند و نباید پنداشت که آن حضرت، تنها امام جمعه و جماعت اسلام است و انکار آن انکار ضروریات اسلام شمرده میشود.
شیعیان نیز، همین عقیده را درباره ائمه علیهمالسّلام دارند و ولایت ائمه را محدود نمیدانند، جز همان مرزهای احکام الهی، و کسانی هم که قائل به ولایت مطلقه فقیه هستند، همین گستره را برای فقیه جامع الشرایط که به مقام رهبری رسیده و به اصطلاح حاکم مبسوط الید شمرده میشود، قایل هستند. آنان میگویند:
اختیاراتی که رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به عنوان حاکم و نه به عنوان شارع و ائمه به عنوان حاکم و نه عنوان امام معصوم داشتهاند، عینا فقیه مبسوط الید که جانشین امام است، دارا میباشد و دستش در همه زمینهها باز است و از لحاظ قلمرو حکومتش نامحدود است، و کسی نمیتواند به او بگوید: شما فقط در زمینه عبادات حکم صادر کنید و کارهای دیگر مملکت را به ما واگذار کنید.
استاد واعظ زاده در زمینه تقریب بین مذاهب اسلامی نیز اعتقاد دارد:
«اگر قرار باشد واقعا تقریب بین مذاهب اسلامی واقع شود، تنها به لفظ و تعارفات مجلسی و سخنرانیهای ظاهری اکتفا نشود، بلکه بایدمذاهب اسلامی معروف کنونی یعنی مذاهب اربعه اهل سنت، و دو مذهب شیعه (امامیه و زیدیه) به اضافه مذهب «اباضیه» که دارای فقه و تاریخ و یک حکومت مستقل در عمان هستند، همدیگر را به عنوان مذهب رسمی اسلامی به رسمیت بشناسند و این قدر در مسائل خلافی، حساسیت از خود به خرج ندهند.»
اندیشهها
واعظ زاده چند دهه در راستای وحدت مذاهب اسلامی فعالیت کرد و کتابها و مقالات متعددی منتشر ساخت. برخی از دیدگاههای تقریبی واعظ زاده:
وحدت ذاتی و نه مصلحتی
تقریب مذاهب از نظر واعظزاده، مطلوبیتی ذاتی دارد و مقدمه وحدت اسلامی است. به باور او وحدت اسلامی یا، به تعبیر قرآن، وحدت امت اسلام، یکی از ارکان اسلام است که اساس آن را رسول اکرم بنا نهاده و در قرآن نیز تأکید شده است که مسلمانان یک امت در برابر امتها و ملتهای دیگر هستند.
به اعتقاد وی، برنامه کاری مفتیان، فقیهان، پیشوایان دینی و رهبران سیاسی را همین اصل تعیین میکند، باید این شاخص را در مقابل خود قرار دهند تا از کسی فتوایی صادر نشود که با این رکن مخالف باشد؛ مبادا عمل سیاسی یا جنگ یا صلحی توسط رهبران سیاسی صورت بگیرد که با این رکن رکین ناسازگار باشد، دقیقا عین همان نکتهای که در باب توحید وجود دارد که هیچ عملی، از اعمال مسلمین، هیچ عبادتی و هیچ مودتی نباید با اساس اسلام، که توحید رب است، مباینت داشته باشد.
خلافت و امامت، اختلاف در مصداق
از نظر وی همه کسانی که مسلمان هستند، نماز میخوانند، روزه میگیرند، فقه دارند، کلام دارند در اصول با یکدیگر اختلاف ندارند اصول عبارت است از ارکانی که ایمان و اعتقاد به آنها ملاک مسلمان بودن است، و اگر کسی همه آنها یا یکی از آنها را انکار کند دیگر مسلمان نیست؛ مثلاً شیعه و سنی با اینکه در مصداق خلیفه اختلاف دارند ولی در اینکه اسلام خلافت و سیاست دارد و رسول اکرم هم پیغمبر بوده و هم رئیس سیاسی مسلمانها اختلاف ندارند. اختلاف در مصداق است که فرع محسوب میشود. برخی مسائل را ملاک کفر و ایمان قرار دادهاند که درست نیست.
محب اهل بیت اهل نجات
واعظ زاده میگوید هیچگاه امامان نمیگفتند کسی که امامت آنها را قائل نیست، از دین خارج است. هشتاد درصد روایاتی که در زمینه عقیده ولایت است و در مقدمات جامع احادیث الشیعه جمع شده است، مربوط به مسئله محبت اهل بیت است، آن هم در مقابل بنیامیه و برخی از خوارج که بطور جدی دشمن اهل بیت بودند. مفاد روایات این است که هرکس دوستدار اهل بیت باشد اهل نجات است. از این رو نود درصد سنیها و حتی سلفیها را دربرمیگیرد. ولایت به این معنا فرعی اعتقادی است که از یک اصل کلی برگرفته شده است؛ اصل کلی این است که اسلام سیاست دارد و پیغمبر رئیس مسلمین هم بوده است و پس از وی نیز باید این مقام و شأن محفوظ بماند. اما این که چه کسی باید متصدی این مقام شود بحثی فرعی است؛ به این معنا که اصلی نیست که مسلمان بودن یک مسلمان وابسته به آن باشد، بله برای کسی که صحت آن ثابت شده، اعتقاد به آن واجب است و انکار آن موجب انحراف.
مذهب عین دین نیست
به نظر واعظ زاده، پیروان مذاهب اسلامی باید این حقیقت را باور کنند که مذهب عین دین نیست؛ دین همان اصول کلی زمان رسول اکرم است که تا مدتی پس از پیامبر هم به همان نحو مورد توجه همه بود. مذهب یعنی طریق، یعنی راهی به اسلام. متاسفانه پیروان و پیشوایان مذاهب وقتی که با اجتهادات خودشان از یک مذهب پیروی میکنند.اگر بپذیریم مذهب طریقِ دین است نه عین آن، به طور کلی از تعصبات و عواطف نادرست کاسته میشود و روحیه عقلانی پیدا میشود و از اختلافات کاسته شده و یکدیگر را به رسمیت میشناسیم.
اعتراض به تأسیس بنیاد غدیر
او به تأسیس بنیاد غدیر در ایران اعتراض کرده بود و گفته بود برخی از آنان، خودشان را به آیتالله بروجردی منسوب میکنند، حال آنکه آیتالله بروجردی اینگونه فکر نمیکرد. حتی آیتالله بروجردی از اینکه خلافت عثمانی از بین رفت، اظهار تأسف میکرد و میگفت در هر حال این خلافت رکن رکین و پشتوانه سیاسی قدرتمندی برای اسلام بود.
مسؤولیتهای اجرایی
استاد محمد واعظ زاده علاوه بر تدریس در حوزه و دانشگاه، به فعالیتهای فرهنگی و اجرایی دیگر نیز اشتغال داشته، از جمله:
۱ ـ برگزاری کنگره هزاره شیخ طوسی در سطح جهانی، در سال ۱۳۵۰ش. با شرکت علما و پیشوایان فرق مختلف اسلامی و عدهای مستشرقان (به مناسبت هزارمین سال ولادت شیخ طوسی).
۲ ـ سرپرستی نشریه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد.
۳ ـ همکاری با مجله آستان قدس رضوی و بعدا تصدی مسؤولیت و مدیریت آن.
۴ ـ شرکت در کنگرههای مختلف در داخل و خارج کشور، قبل و بعد از انقلاب اسلامی.
۵ ـ دبیر کلی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، با حکم مقام معظم رهبری: (لازم با ذکر است که مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، در راه نزدیکی و تقارب میان فرق مختلف اسلامی از جمله شیعه و سنی و از بین بردن اختلافات ساختگی و تعصبات نادرست، فعالیت مینمایند و میکوشد، میان مسلمانان وحدت و الفت برقرار نماید.)
۶ ـ تاسیس دانشگاه مذاهب اسلامی با ابتکار و اشراف ایشان در تهران.
۷ ـ عضویت در هیات امنای دانشگاه مذاهب اسلامی، مدرسه عالی شهید مطهری، دانشگاه علوم رضوی، شورای عالی کتابخانه ملی.
۸ ـ مدیریت گروههای قرآن و اقتصاد اسلامی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی.
۹ ـ مجله رسالة التقریب به اشراف وی توسط مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی به زبان عربی منتشر میگردد و حاوی مقالات و سخنرانیهای عربی استاد است.
محبوبیت نزد مراجع
حاج شیخ مهدی، نزد علما و مراجع از محبوبیت خاصی برخوردار بود. در سفر به نجف اشرف با اینکه منبری جوانی بود، به توصیه مرحوم آخوند خراسانی شبها در صحن حضرت امیر مؤمنان علی علیهالسّلام ، بین در بازار بزرگ و باب طوسی که مسجد خضرا آنجا واقع شده است، منبر میرفت.
وی سالها در نجف اشرف منبر میرفت و چون مجالس گوناگونی داشت، برای هر گروه، مطالبی مخصوصی تهیه میکرد. در مسجد «عمران» نجف اشرف، که مرجع بزرگ آقا سید ابوالحسن اصفهانی رحمةاللهعلیه نماز میخواند، منبر میرفت و شرکت کنندگان بیشتر طلاب، فضلا و علما بودند و سید ابوالحسن اصفهانی نیز پس از اقامه نماز جماعت، مینشست و به سخنان وی، گوش میداد.
آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی رحمةاللهعلیه علاقهای خاص به وی داشت، و او را خصوصی به حضور پذیرفت. فرزندش آیتالله محمد واعظ زاده، که گاهی همراه پدر در این ملاقاتها، حضور مییافت، میگوید:
«علاقه مرحوم آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی و مرحوم پدرم، طرفینی بود، پدرم به ایشان خیلی علاقه داشت، و عقیده داشت، ایشان، مرجعی واجدالشرایط است و باید مردم، از ایشان تبعیت کنند.»
برگزاری کنگره شیخ طوسی
یکی از فعالیتهای مهم واعظزاده در دانشگاه مشهد، برگزاری کنگره هزاره شیخ طوسی در سالهای ۱۳۴۹ و ۱۳۵۰، و با حضور بسیاری از عالمان و استادان داخل و خارج از کشور بوده است. با کوشش و تصحیح وی، کتاب فهرست شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال شیخ طوسی، یک جلد مقالات عربی و دو جلد مقالات فارسی که از مآخذ مرجع درباره زندگی شیخ طوسی است، چاپ شد. علاوه بر چاپ مقالات ارائه شده به کنگره در سه مجلّد، چند عنوان از اهمّ کتابهای شیخ طوسی از جمله اختیار معرفة الرجال و الفهرست نیز تصحیح و منتشر شد.
ویژگیهای برجسته
استاد واعظ زاده خراسانی از جمله بزرگانی است که بیشتر عمرش را در راه خدمت به قرآن، احادیث و معارف اسلامی، صرف نموده است. از جمله ویژگیهای برجسته ایشان میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
۱ ـ تلاش علمی گسترده در حوزههای علمیه و دانشگاهها.
۲ ـ تحقیق و پژوهش گسترده در حوزه تفسیر، فقه، اصول و...
۳ ـ تالیف دهها جلد اثر ارزنده در معرفی دین و معارف اسلامی.
۴ ـ تصحیح دهها کتاب ارزنده.
۵ ـ حضور جدی در گروههای پژوهشی.
۶ ـ شرکت در حلقه درس و تحقیق علما و مراجع عظام.
۷ ـ حضور در حوزه و دانشگاه جهت تدریس.
درگذشت
آیتالله محمد واعظ زادۀ خراسانی، بامداد یکشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۵ در سن ۹۱ سالگی در مشهد درگذشت و در حرم رضوی مدفون شد. آیت الله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران در پیام تسلیت خویش، آثار قلمی و تحقیقی وی را در شمار افتخارات علمی حوزههای علمیه شیعه دانست.
انتهای پیام/