تاریخ انتشار۱۵ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۳۷
کد مطلب : 392490
​غفوری فرد:

دولت با برجام انتظارات بی‌خودی برای مردم ایجاد کرد

عضو هیات بازرسی شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: نباید کل سرنوشت کشور را به برجام گره می زدیم؛ این میزان انتظارات بیخودی برای مردم ایجاد کرد که برجام ابر است و می‌بارد و همه جا خرم می‌شود.
دولت با برجام انتظارات بی‌خودی برای مردم ایجاد کرد
به گزارش حوزه جامعه خبرگزاری تقریب، مهمان این هفته برنامه دست خط حسن غفوری‌فردد یکی از اهالی و عضو هیات بازرسی شورای عالی انقلاب فرهنگی بود.

حسن غفوری‌فردد ۷۵ ساله و اهل تهران است دو بار نامزد ریاست جمهوری شده‌ و ۴ بار در مجلس حضور داشته و بعد به دولت رفته و وزارت نیرو را برعهده گرفته است. همچنین مدتی معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی بوده است.

در ابتدای برنامه غفوری‌فرد با بیان اینکه در حال حاضر در هیات بازرسی شورای عالی انقلاب فرهنگی مشغول به فعالیت است، گفت:ما به این نتیجه رسیدیم که بیش از دو سوم مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی حتماً اجرا شده است. یک سوم شاید معلق باشد یا به دلایلی هنوز به اجرا درنیامده است.

وی افزود: سند نقشه جامع علمی کشور تهیه شده، شاید ده‌ها سند تهیه شده است و برخی واقعا زمان‌بر هستند، مثل الگوی تمدن اسلامی. مقام معظم رهبری دستور اخیری که دادند این بود که سه سال دیگر روی این کار شود تا از اول سال ۱۴۰۰ برای ۵۰ سال آینده این برنامه باشد.

غفوری‌فرد در خصوص وضعیت کشور گفت: ابعاد مختلفی وجود دارد. بحث اول از لحاظ قدرت سیاسی و نظامی به یقین عرض می‌کنم در ۱۰۰ سال گذشته هیچ وقت کشور ایران از لحاظ سیاسی در جهان تاثیرگذار نبوده است و هیچ و قت از نظر نظامی این گونه قوی نبوده است.

وی بیان کرد: از لحاظ علمی رشد علمی بسیار بالایی داشتیم. اگر تعداد دانشجویان ما را در ابتدای انقلاب حدود ۱۵۰ هزار دانشجو بود و الان بالای ۴ میلیون نفر دانشجو داریم. از لحاظ فنی و مهندسی، وقتی من وزیر نیرو شدم در سال ۶۰، کل صنعت آب و برق کشور وابسته بود. بدون استثناء این چنین بود. ساده‌ترین کار که نصب خطوط ۶۳ کیلو ولت بود، دست پیمانکار خارجی بود. تمام سدهایی که در دست ساخت بود بلااستثناء دست خارجی‌ها بود.

غفوری‌فرد بیان کرد: سد طرق در مشهد، سد میناب در هرمزگان، سد در کردستان، سد جیرفت در استان کرمان سدهایی بود که می‌ساختند و بدون استثناء تمام این‌ها دست خارجی‌ها بود. جالب است به اندازه‌ای اعتماد به نفس کم بود که می‌گفتیم سد جیرفت را می‌خواهیم بسازیم نماینده خود کرمان مخالف بود.

وی گفت: آقای فهیم کرمانی به آقای هاشمی رفسنجانی نامه نوشت که این‌ها مهندس ندارند و می‌خواهند سد را بسازند و سد خراب می‌شود و همه شهر را آب می‌برد. بعد از آن بود که گفتیم به دنیا ثابت می‌کنیم و الان در صنعت سدسازی جزو ۵-۴ کشور اول دنیا هستیم. هر سدی را با هر مشخصاتی خواهیم ساخت.

غفوری‌فرد تصریح کرد: از لحاظ معیشت ۱۰۰ درصد الان مردم مشکل دارند، اما دقت کنید که علت این مشکل یک بخشی این است که توقعات مردم زیادتر شده است. یقیناً سطح زندگی مردم بسیار بسیار از ابتدای انقلاب بهتر است. در ابتدای انقلاب که دانشجو بودیم اگر یک دوچرخه می‌توانستیم قسطی بخریم خیلی خوشحال بودیم. البته برخی از دانشجویان با ماشین شخصی خود می‌آیند. از نظر رفاه شخصی وضع مردم حتماً خیلی بهتر شده است.

وی در خصوص برجام گفت: گره زدن سرنوشت کل مملکت به برجام اشتباه است و اعتماد به نفس ما را از بین می‌برد، فکر می‌کنیم همه کارها دست دنیا است، یقیناً حداکثر ۳۰-۲۰ درصد مشکلات اقتصادی ما به این تحریم‌ها بستگی دارد و بقیه به مدیریت داخلی بستگی دارد، به مسائل دیگری بستگی دارد.

غفوری‌فرد بیان کرد: تحریم‌ها را ما از ابتدای انقلاب داشتیم. به هیچ وجه صلاح نمی‌دانستم و حتی بیان هم کردم که نباید کل سرنوشت مملکت را به برجام و این تحریم‌ها نسبت دهیم. این میزان انتظارات بیخودی برای مردم ایجاد کرد که همه چیز حل می‌شود و اصلاً برجام ابر است و می‌بارد و همه جا خرم می‌شود.

وی افزود: دولت تمام قدرت دیپلماسی خود را در سبد برجام قرار داد. در این برجام به موفقیت دست یافتیم، روحانی در زمینه کنترل تورم بسیار موفق عمل کرد، اما برخی معتقدند نباید این میزان تورم را کاهش می‌دادیم. این میزان نیرو صرف کاهش تورم شود رکود و بیکاری کارگران اتفاق خواهد افتاد.

غفوری‌فرد گفت: جهانگیری در سال گذشته موقع انتخابات بیان کردند که ما ۹۶۰ هزار شغل دائمی ایجاد کردیم. اخیراً ایشان گفته است اگر خیلی هنر کنیم همین شغل‌های موجود را حفظ کنیم در نتیجه حفظ همین شغل‌ها مشکل خواهد بود؛ بنابراین من فکر می‌کنم از نظر ایجاد اشتغال و بهبود شرایط مردم قدری مشکل داریم.

وی در رابطه با حضور زنان در ورزشگاه ها گفت: من همان روزهای اول دومی که مسئول ورزش مملکت شدم همین مصاحبه را کردم و زنده هم پخش شد و خانمی پرسید که می‌توانیم به ورزشگاه برویم؟ گفتم در شرایط کنونی خیر. در عین حال کارهایی که برای بانوان کردم این است که اولین قدم در ارتقای ورزش بانوان این بود که ما معاونت ورزش بانوان را گذاشتیم. قسمت دوم شرکت در المپیک آسیایی ۱۹۹۰ در پکن بود. در آنجا برای اولین بار بانوان ما با مقنعه و چادر رژه رفتند. همه خانم‌ها هم مقنعه و هم چادر داشتند. باز در اینجا هم بسیار مخالفت شد.

غفوری‌فرد بیان کرد: دو الی سه روز قبل از این به مقام معظم رهبری گزارش دادند که این‌ها می‌خواهند خانم‌ها را ببرند نمایش دهند. حضرت آقا من را خواستند و من توضیح دادم و با این شرایط می‌خواهیم ببریم و ایشان تائید فرمودند: و ما بردیم.

وی افزود: برخی چیزها بدون دلیل ممنوع بود. مثلاً ورزش شمشیربازی ممنوع بود. شطرنج ممنوع بود، بوکس ممنوع بود. ما یکی یکی صحبت کردیم. امام (ره) مطلبی درباره شطرنج فرمودند: و بعد با آقای هاشمی هماهنگ کردیم و فدراسیون شطرنج ایجاد شد. من هنوز معتقدم زیرساخت‌ها فراهم نیست.

غفوری‌فرد در خصوص زیر ساخت های لازم برای حضور بانوان در ورزشگاه ها گفت: یک زمانی همین سوال از من پرسیده شد و گفتم بچه‌های کوچک تکواندو یا کاراته کار می‌کنند لباس‌ها کاملاً پوشیده است و پدران و مادران هم علاقه دارند این بچه را تماشا کنند. هیچ کسی آنجا با بدن لخت نیست. بچه‌ها هستند و والدین هم دوست دارند فرزندان خود را ببینند. گفتیم بیایند. خانم‌ها در سالن حضور پیدا کردند، ولی سرویس بهداشتی برای بانوان نبود. اصلاً ساخته نشده است.

وی گفت: حالا همین را در ورزشگاه‌های بزرگ در نظر بگیرید. تونل‌هایی که می‌خواهند خارج شوند تنگ و تاریک و شلوغ است. این‌ها آماده برای این شرایط نیست.

وی در پاسخ به این سوال که ۹۰ درصد پست‌های دولت روحانی دست اصلاح‌طلبان است. این را تائید می‌کنید؟، گفت: تقریباً همین است، بله. من فکر می‌کنم شاید به ۱۰۰ درصد هم برسد. اصولاً اصولگرایان در صحنه نیستند. خود جناب روحانی جزو اصولگرایان بودند و هستند.

غفوری‌فرد در رابطه با مجلس آینده گفت: فرق مجلس دهم با مجلس قبلی این است که مجلس قبلی از ابتدا تا آن زمان یک جناح اکثریت بود و جناحی در اقلیت بود. مثلاً اصولگرایان در مجلس نهم اکثریت بودند و در مجلس ششم اصلاح طلبان اکثریت بودند و اداره مجلس ساده‌تر بود، چون گروهی که اکثریت بود رئیس مجلس و هیات رئیسه را انتخاب می‌کرد و رئیس مجلس، مجلس را اداره می‌کرد و هر تصمیمی می‌گرفتند بدنه مجلس همراه بود. اگر می‌خواستند به وزیری رای بدهند مشخص بود.

وی گفت:مجلس دهم این مشکل را دارد که اکثریت و اقلیت ندارد؛ سه گروه هستند و هیچ کدام اکثریت نیستند و به همین دلیل، اداره آن بسیار بسیار سخت است و کار  لاریجانی کار بسیار سختی است. در دنیا هم می‌بینید مثلاً در آمریکا یک دوره دموکرات‌ها هستند .

غفوری‌فرد افزود: به احتمال زیاد هم آن اکثریت مجلس آینده جزو اصولگرایان هستند، اگر خوب کار کنند.

وی گفت: زمانی که رئیس فدراسیون تربیت بدنی بودم علی پروین مربی تیم پرسپولیس و هم مربی تیم ملی بودند؛ یک ریال هم حقوق نمی‌گرفتند.

غفوری‌فرد ادامه داد: علی پروین از خودش هم خرج می‌کردند. آن زمان صحبت این بود که عربستان به ایشان ۵۰ میلیون تومان پیشنهاد کرده بود. آن زمان حقوق من به عنوان معاون رئیس‌جمهور ۱۸ هزار تومان بود. ۵۰ میلیون تومان حقوق ۳ هزار ماه من می‌شد. خدا آیت‌الله هاشمی را رحمت کند، یک بار من را دید و گفت:  پروین می‌خواهد به عربستان برود؟ گفتم بله. علت را پرسیدند و گفتم ۵۰ میلیون به ایشان می‌دهند. گفت: شما چقدر می‌دهید؟ گفتم ما هیچی نمی‌دهیم.

غفوری‌فرد ادامه داد: ایشان گفت: به پروین بگویید نرود. به آ پروین این صحبت را بیان کردم و گفتند نمی‌روم. به همین راحتی از ۵۰ میلیون تومان گذشت.

وی ادامه داد: یک مسابقه با تیم نیسان ژاپن داشتند. اینها پول بلیط رفت و برگشت را هم نداشتند. پروین نزد من آمد و چون حقوق نمی‌گرفت گفت چکار کنیم. گفتم دو میلیون تومان به شما وام می‌دهم اگر برنده شدم به شما می‌بخشم و اگر بازنده شدید باید دو میلیون تومان را برگردانید. قبول کردند. یک چک دو میلیون تومانی از ایشان گرفتم و دو میلیون پول به آنها دادم که رفتند.

غفوری‌فرد گفت: آنجا رفتند و بازی را مساوی کردند. در برنامه ما باخت و برد بود. مشخص نبود باید با این پول چکار کنیم. در همان زمان من از تربیت بدنی بیرون آمدم. آن وقت چک ایشان را بعد از من اجرا گذاشتند. به من گفت و من هم به آقای هاشمی رفسنجانی گفتم و ایشان بخشیدند و چک را برگرداندند.

وی در پاسخ به این سوال که زمان انقلاب کجا بودید؟ گفت: تهران بودم؛ البته قبل از پیروزی انقلاب مدتی در زندان بودیم. همان مقاله‌ای که نوشته بودند یا امام دستوری که دادند سربازها از سربازخانه فرار کنند، ما این مقالات را بین سربازان حکومت نظامی که در خیابان‌ها بودند، تقسیم کردیم.

وی بیان کرد: شهید قندی که از دوره دبستان با هم بودیم با دکتر... اعلامیه‌ها را بین سربازان حکومت نظامی پخش می‌کردیم. تیراندازی کردند و ما را گرفتند. مدتی زندان بودیم. جالب است که ما را دو سه روز می‌گرداندند و هیچ زندانی ما را قبول نمی‌کرد، چون همه زندان‌ها پر بود.

غفوری‌فرد گفت: در حمله طبس اخبار عجیبی پخش می‌شد؛ مثلاً چند بار زنگ زدند که هواپیمای آمریکا حمله کرده و چند تا در شیروان افتاده و ما خاموش می‌کنیم. در حد این اخبار بود. من آقای مهندی میرسلیم زنگ زدم و گفتم آقای مهندس امریکا به طبس حمله کرده است.

وی ادامه داد: گفت خواب دیدید؟ اصلا کسی باور نمی‌کرد. حمله به مشهد می‌گفتیم باور می‌کردند، ولی به طبس باور نمی‌کردند. نمی‌دانستیم جریان چیست. هیچ کسی باور نمی‌کرد چنین اتفاقی افتاده است. اگر به مشهد و یا شهرهای دیگر حمله شده قبول می‌کردند، ولی طبس بیابان بود، شهر خیلی کوچک بود.

غفوری‌فرد تصریح کرد: دو سه خطا بزرگ کردیم. یکی همین بمباران بود که دستگاه‌های الکترونیکی مفیدی و جاسوسی مفیدی بود که می‌توانستیم خیلی استفاده کنیم. تقریباً امریکا حاضر بود مقدار زیادی جریمه بپردازد و برگرداند. یکی هم پس دادن جنازه‌ها بود. الان فلسطینی‌ها یک جنازه را با ۱۵۰۰ اسیرشان مبادله می‌کنند. امریکا حاضر بود هزینه خیلی بالایی بدهد تا جنازه‌ها را ببرد. ما همین طور جنازه‌ها را دادیم. حداقل می‌توانستیم تعهدی از امریکا بگیریم که در کار مملکت دخالت نکند یا دارایی‌های ما را آزاد کند. حتما امریکا این کار را می‌کرد.

وی گفت: شهید دیالمه و شهید قاسمی دو تن از نمایندگان شهر مشهد آن زمان در جریان هفتم تیر شهید شدند و بعد آیت‌الله طبسی به من پیشنهاد کردند که کاندید شوم. من و شهید کامیاب کاندید شدیم که ایشان روحانی بزرگواری بودند. من تهرانی بودم و آنجا کاندید شدم. رایی که من آنجا آوردم ۳۲۱ هزار بود که هنوز در آنجا رکورد دار است با این که جمعیت آن جا ۴-۳ برابر شده است. بالاترین رکورد اخیراً آقای فاکر بود که ۲۶۰ هزار رای داشتند.

غفوری‌فرد گفت: مشهد بودم و اعتبارنامه را هنوز نداده بودند.  مرتضی محمدخان زنگ زد و گفت امشب حزب می‌خواهد درباره ریاست جمهوری و دولت تصمیم بگیرد و گفتند شما بیاید. اتفاقا هواپیما ساعت ۱۲:۳۰ حرکت می‌کرد و زمان جنگ بود و این هواپیما هم خالی بود و من تنها مسافر بودم. به تهران آمدم.

وی ادامه داد: همان روز قرار بود من و شهید کامیاب و شهید هاشمی‌نژاد را ترور کنند. ساعت دوازده قرار بود ترور کنند. من ساعت دوازده و نیم سوار هواپیما شدم و وقتی تهران رسیدم و سوار تاکسی شدم خبر شهادت شهید کامیاب را دادند. ساعت دو بعد از ظهر بود. ما اینجا آمدیم و یک ماهی در مجلس بودیم که بعد دولت  شهید باهنر تشکیل شد و آن هم داستان جالبی دارد.

غفوری‌فرد افزود: یک روز جمعه هم راهپیمایی و هم نماز جمعه بود. زنگ زدند گفتند کجا می‌روید؟ گفتم هم راهپیمایی می‌روم و هم نماز جمعه می‌روم. گفتند بعد از آن به اینجا بیایید با شما کار داریم. بعد رفتم و فرمودند: دوستان پیشنهاد کردند شما را برای وزارت نیرو کاندید شوید. من دو نفر را معرفی کردم و گفتم این دو نفر از من بهتر هستند.

وی گفت: یکی دکتر رنجبر بود که از دوستان دانشگاهی ما در دانشگاه شریف بود. یکی هم کراتیان بود که ایشان هم فوت شد و از دانشجو من بود. توانائی بالایی داشت. در زمان انقلاب هم توانائی خاموش و روشن کردن برق‌ها اهمیت داشت.

غفوری‌فرد ادامه داد: شهیذ باهنر با این دو نفر صحبت کرد و گفت: ما شما را می‌خواهیم. من هم گفتم در خدمت شما هستم. یک هفته مانده بود و در این یک هفته درباره بقیه وزرا هم با من مشورت می‌کردند. دفترچه داشتند و هر صفحه برای یک وزارت‌خانه بود. وزارت نیرو تکمیل شده بود و من نهایی بودم. برای بقیه وزارت خانه‌ها را با ما مشورت می‌کردند تا روزی که قرار بود معرفی کنند.

وی افزود: به من زنگ زدند و گفتند یا آقای دیگری را به نام آقای شهیدی نامی را معرفی می‌کنیم. مدیرعامل برق اصفهان بود. خدا رحمت کند، ایشان هم فوت شدند. گفتند ایشان را می‌خواهیم معرفی کنیم و من هم موافقت کردم. می‌گفتند شما وزارت مخابرات بروید. گفتند آقای مرتضی نبوی وزارت مخابرات است و من ایشان را ندیده بودم و فقط شنیده بودم جوان متدین و مبارز و زندان کشیده بود و در مخابرات کار می‌کرد. من گفتم ایشان اینجا کار می‌کنند. قبول کردند.

غفوری‌فرد بیان کرد: ده دقیقه بعد زنگ زدند و گفتند وزارت فرهنگ و آموزش عالی بروید. آن زمان وزارت علوم نبود. من گفتم به خدا قلبم نمی‌شکند اگر وزیر نشوم. گفت: ما می‌خواهیم شما بروید. گفتم وزارت فرهنگ و آموزش عالی اساتید دانشگاه هستند و آن‌ها استادان ما هستند و بزرگ‌تر هستند و صحیح نیست من دانشجوی آن‌ها از چند سال پیش بودم، دو الی سه سال استاد بودم. گفتم از قدیمی‌ترها دانشگاه استفاده کنید، چون وزارت علوم وزارت‌خانه علمی است. تنها مدیریت نیست و بحث علمی هم مطرح است. سیاسی هم زیاد نیست.

وی افزود: گفتم، چون نیمی از دانشگاه تقریباً علوم پزشکی است یک پزشک را بگذارید و من پیشنهاد می‌کنم دکتر عباس شیوانی را بگذارید. چون می‌دانم هم مبارز است و هم دانشگاهیان ایشان را قبول دارند. بالاخره ایشان قبول کرد و آقای شهیدی را معرفی کرد. بعد همه به من می‌گفتند شما گفته بودید من وزیر هستم و چه شد و گفتم که نظر تغییر کرده است.

غفوری‌فرد گفت: روز پنج شنبه بود که ایشان معرفی کرد و آقای شهیدی هم معرفی شد و بعد گفتیم از سر ما گذشته و پنج شنبه و جمعه به تفریح رسیدیم. شنبه ایشان دوباره امدند و برای صحبت درباره وزرا آمدند و در نهایت گفتند در ضمن، چون آقای شهیدی انصراف دادند ما دکتر غفوری‌فردد را معرفی می‌کنیم. من فکر کردم کس دیگری است، چون در این مدت با من صحبت نکرده بودند.

وی بیان کرد: آقای هاشمی گفت دکتر جلو بیایید. ردیف جلو برای وزرا بود. من با تعجب گفتم به من می‌گویند؟ شب به  دکتر گفتم من در مجلس نگفتم، چون فکر کردن تضعیف شما باشد، ولی من قبول نمی‌کنم. گفتند چرا؟ گفتم این چه نوع معرفی کردن است. چون ایشان انصراف دادند فلانی را معرفی کردیم. گفتند از اول شما را می‌خواستیم، ولی آقای هاشمی گفت غفوری‌فردد در مجلس باشند مفیدتر است. بالاخره ما وزیر شدیم.

غفوری‌فرد گفت: یک شبی شام می‌خوردم و ماه مبارک رمضان هم بود. آیت‌الله ربانی املشی با من تماس گرفت و گفتن من می‌خواستم خواهش کنم فردا بروید و کاندیدای ریاست جمهوری بشوید. آخرین روز هم بود. من واقعاً خنده‌ام گرفت. در این فکر هم نبودم. ایشان ۵-۴ دلیل آوردند و یکی از این دلایل من را قانع کرد.

وی افزود: می‌گفت هنوز معلوم نیست امام موافقت کنند...، چون امام مخالف بودند روحانیت رئیس‌جمهور شود وگرنه کاندیدای اصلی ما شهید بهشتی از ابتدا بود. امام موافق نبودند حتی بعد از فرار بنی صدر هم موافق نبودند و آقای رجائی آمدند. باز هم شهید بهشتی بودند دیگر.

غفوری‌فرد گفت: این را هم موافقت نکردند، گفتند معلوم نیست که امام موافق باشند یک روحانی رئیس‌جمهور شود. دوم این که معلوم نیست حضرت آقا سلامت کامل خود را به دست بیاورند که بتوانند مسئولیت‌های بزرگ برعهده بگیرند و سوم این که خوب نیست یک نفر کاندید باشد و چهارمین مورد که من را متقاعد کرد این بود که گفتند اگر تعداد کاندیداها زیادتر شود خطر روی آقای خامنه‌ای کمتر خواهد بود.
آن زمان آقای هاشمی رفسنجانی گفتند که هر کسی کاندید شود احتمال ترور او بالای ۵۰ درصد است.

وی بیان کرد: سال ۵۸ بود که روزنامه جمهوری اسلامی چاپ شده بود. تشکیلاتی نداشتند. شب‌ها می‌نشستیم و ۸-۷ نفری چیزی می‌نوشتیم و فردا روزنامه چاپ می‌کرد. چیزهایی که من می‌نوشتم را موسوی چاپ نمی‌کرد. خودشان گفتند در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی که شهید بهشتی و دیگران بودند، مطرح کردند غفوری‌فردد مقالاتی می‌نویسند که ما را با سازمان مجاهدین خلق درگیر می‌کند و ما الان صلاح نمی‌دانیم با این‌ها درگیر شویم.

غفوری‌فرد افزود: من گفتم از خیلی وقت پیش درگیر شدیم. الان وزارت بازرگانی دست این‌ها است. دانشگاه تهران یک سال دست سازمان مجاهدین خلق بود. من از سال ۴۱ با دانشگاه بود و دانشجو که بودم می‌خواستم دانشگاه بروم از خواهر یکی از مجاهدین که با من هم کلاسی دبیرستان بود نامه گرفتم که من را به دانشگاه تهران راه بدهند.

وی گفت: او به من زنگ زد و گفت آقای دکتر می‌خواستم از شما اجازه بگیرم که اسم شما را برای وزارت نیرو بدهم. گفتم من شرایطی دارم که خدمت شما باید بازگو کنم و اگر قبول کردید من اقدام می‌کنم. گفتند اجازه بدهید من اسم شما را بدهم و هر شرطی شما داشته باشید من قبول می‌کنم.

غفوری‌فرد بیان کرد: نه تنها هیچ یک از شروط ما را قبول نکردند بلکه پیشنهادات و چیزهایی دادیم که به شدت رد کردند. یکی از پیشنهادات من این بود که سازمان انرژی اتمی از وزارت نیرو جدا نشود. اشتباه بزرگی بود که به نظر من کردند و هزینه برای مملکت داشت. سازمان تشکیلات فنی و مهندسی است و اینکه از وزارت نیرو جدا شد.

وی گفت: رسماً و شجاعانه بیان می‌کنم که سال ۸۸ به موسوی رای دادم. می‌توانستم بگویم به آقای احمدی‌نژاد رای دادم و کسی هم نمی‌دانست. من می‌گویم این یک صداقت است و باید تائید شود.

غفوری‌فرد گفت: اخیراً همین سوال را از من در مشهد پرسیدند و من قسمت دوم را بیان کردم و گفتند ما این قسمت دوم را نمی‌دانستیم. گفتم الان پشیمان هستم. این را بیان نمی‌کنند. بین آن ۴ نفر کاندیدا که بودند کروبی رادر حد ریاست جمهوری نمی‌دانستم،احمدی نژاد را به هیچ وجه در این حد نمی‌دانستم، احمدی نژاد در جامعه نظام مهندسی که من دبیرکل بودم و ایشان عضو اصلی هم نبودند و عضو علی‌البدل بود؛ برای همین در جمع کوچک هم برای شورای مرکزی رای نداشت. قبلا هم گفتم و الان هم می‌گویم ظرفیت ریاست جمهوری شدن نداشت و به همین دلیل مشکلاتی ایجاد شد. کسی کاری را بپذیرد که ظرفیت آن را نداشته باشد، همین مشکلات ایجاد می‌شود.

وی ادامه داد: محسن رضایی هم بودند که بنده و ارادت دارم و فرد قوی می‌دانم، ولی خود من چند بار به ایشان پیشنهاد کردم بهترین جایی که می‌توانید باشید سپاه است و خودشان از سپاه بیرون آمدند.

غفوری‌فرد گفت: می‌توانستم یا رای ندهم و یا به موسوی رای بدهم. چاره‌ای جز این نداشتم برای این که هر کدام از آن‌ها یک مشکلاتی داشتند

غفوری‌فرد بیان کرد: در سال ۹۲ خود  روحانی هم با بنده مشورت کرد. قبل از این جریان هم با من مشورت کردند و نظرخواهی کردند. ایشان یک بار فرمودند: بیایید صحبت کنیم. من خدمت ایشان رفتم و صحبت کردم. به نظر شما چه کسی باید کاندیدای ریاست جمهوری شود؟ من گفتم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی باید کاندید شوند.

وی افزود: وی گفت اگر ایشان بیایند من نمی‌آیم. من عقیده‌ام همان چیزی است که آن زمان بیان کردم و بعد گفت بعد از ایشان چه کسی؟ گفتم بعد از ایشان هم ناطق نوری بیایند. هنوز هم همین را می‌گویم. وی گفت اگر ایشان بیایند من هم نمی‌آیم. گفتند بعد از ایشان چطور؟ گفتم بعد از ایشان، جنابعالی و آقای ولایتی.

انتهای پیام/
https://taghribnews.com/vdceow8x7jh8oei.b9bj.html
مرجع : مهر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی