تاریخ انتشار۱۲ دی ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۴۶
کد مطلب : 391936
​خاطراتی از آیت‌الله شیخ مجتبی تهرانی

امتیاز مادی بده، امتیاز معنوی بگیر

قلبم تند تند می‌زد، اما محکم پرسیدم: حاج آقا! بهترین ذکر برای آمرزش گناهان چیست؟ ایشان با همان لبخند زیبای همیشگی فرمودند: «استغفار و صلوات بهترین اذکار هستند.»
امتیاز مادی بده، امتیاز معنوی بگیر
خبرگزاری تقریب، حوزه سایر رسانه ها: آیت‌الله حاج شیخ مجتبی تهرانی یکی از بزرگترین علمای معاصر تهران بودند که در بین جوانان محبوبیت زیادی داشتند. جلسات اخلاق‌ چهارشنبه‌شب‌های ایشان در خیابان ایران محلی برای شنیدن تذکرهای اخلاقی بود. ایشان در طول حیاتشان اجازه ضبط خاطرات و زندگی‌نامه‌شان را نداده بودند و پس از ارتحالشان، دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله، کتابی را از خاطرات اطرافیان و شاگردان ایشان به نام «حاج‌آقامجتبی» منتشر کرد که حاوی نکات بدیعی است. در ادامه بخش‌هایی از این کتاب را مرور خواهیم کرد.

...

آقای هوایی: اوایلی که ازدواج کرده بودیم، به حاج آقا گفتم: حاج آقا چه کار کنیم که هم زندگی‌مان از نظر معنوی بار بگیرد و هم با عیالمان مشکل پیدا نکنیم؟ حاج آقا یک نسخه‌ای به ما دادند که خیلی کارآمد بود؛ فرمودند: «امتیاز مادی بده، امتیاز معنوی بگیر، مثلاً یک هدیه برای عیالت بخر و بعد از او بخواه که فلان کار معنوی را انجام دهد. برای بچه‌ات یک وسیله‌ی رفاهی از امکانات مادی را فراهم کن و در ازای آن، از او یک کار معنوی را مطالبه کن؛ مادیت را فدای معنویت کن!»

حاج آقا اکثراً در ارشاداتی که نسبت به خانواده داشتند، می‌فرمودند: «زن مثل نورافکن باید در خانه نورافشانی کند و مرد باید به زن انرژی بدهد تا او بتواند به نورافشانی خود ادامه دهد. مرد خیلی موفق به نورافشانی در خانه نمی‌شود، مادر است که می‌تواند این نورافشانی را انجام بدهد؛ لذا پدر باید هوای مادر را داشته باشد و مدام او را با محبت کردن شارژ کند.» ایشان این طور تعبیر می‌کردند: «موتور زن با محبت همسر روشن می‌شود و حرکت می‌کند.» (ص 123)



یکی از کاربران سایت حفظ و نشر آثار آیت‌الله تهرانی: در یکی از جلسات هفتگی، خدمت حاج آقا رسیدم تا با ایشان مشورت کنم. وقتی نوبتم شد گفتم: حاج آقا! من یک دانشجوی ساده هستم که دو ترم مانده درسم به اتمام برسد. از مال دنیا هم چیزی ندارم. پدرم هم چند سال پیش از دنیا رفته است. سربازی هم رفته‌ام. حالا با این اوصاف اگر دخترخانمی نجیب و محجبه باشند که به نظر حقیر مناسب برای ازدواج با بنده باشند، آیا صلاح هست که اقدام کنم؛ با توجه به اینکه کار ندارم؟ البته بنده از هیچ کوششی برای پیدا کردن کار دریغ نکردم ولی خب؛ الآن وضعیتم اینگونه است. چه کنم؟

ایشان با همان لبخند همیشگی و با همان لحن پرمهر و پدرانه فرمودند: «گوش کن ببین من چه می گویم. اگر این خانم کفو و هم‌تراز شماست، یعنی به لحاظ اعتقادی، اخلاقی و خانوادگی با شما مطابقت دارد، به بزرگترت بگو اقدام کند. اگر شما از ایشان متمول‌تر هستی و در سطح مالی بالاتری قرار داری، اشکال ندارد؛ اقدام کن!»

عرض کردم: حاج آقا! من تلاشم را می‌کنم ولی هیچ چیزی ندارم. باز هم با آرامش و اطمینان فرمودند: این حرف و کلام من نیست؛ کلام و قول خداست و تخلف‌ناپذیر است. خودش از فضل خودش شما را بی‌نیاز می‌کند. شانه‌شان را بوسیدم و رفتم.

الحمدلله قسمت شد در همان خواستگاری اول جواب مثبت گرفتیم و ازدواج کردیم. عقدمان را هم خود حاج آقا خواندند. (ص 255)

...

حجت‌الاسلام هاشمی‌نژاد: حاج آقا هر سال مبلغی را به عنوان عیدی می‌دادند که به سادات نیازمند بدهیم. یک بار نزدیک عید غدیر بود؛ دو سه روز مانده به عید، حاج آقا تلفن کردند و فرمودند: «چندتا سید تحت پوشش خیریه شما هستند؟» گفتم: صدو پنجاه نفر. فرمودند: «من به حسین آقا می‌گویم یک وجهی بریزند که به عنوان عیدی نفری پنجاه هزار تومان به آن‌ها بدهید!» ایشان وقتی می‌خواستند کاری از این قبیل انجام دهند، خودشان تلفن می‌کردند که حتی آقازاده‌شان هم از اصل موضوع باخبر نشود! فرزندشان فقط این پول را به حساب من حواله می‌کردند. (ص 204)

 
دکتر اسماعیلی:‌ یک شب که در خدمت ایشان بودم، گفتم من شنیدم که امام اجازه می‌دادند از وجوهات برای چاپ کتب مذهبی که خیلی مفید است استفاده شود. ایشان فرمود ولی نه به هر کسی! به آدم‌هایی که مورد اطمینان بودند این اجازه را می‌دادند. گفتم شنیدم به شما هم این اجازه را دادند، گفتند بله ایشان به من لطف داشتند و فرموده بودند هرطوری که تصمیم گرفتی من قبول دارم. به ایشان عرض کردم حاج آقا شما نسبت به من این اجازه را می‌دهید که اگر جایی لازم دانستم مثلاً کتابی منتشر شود و نیاز به کمک داشت، از وجوهات استفاده کنم؟ ایشان به من فرمودند من که به شما اجازه مطلق داده‌ام. گفتم: نه، به طور خاص می‌خواهم این اجازه را از شما بگیرم. ایشان فرمودند: اگر شما به این نتیجه رسیدید، اشکالی ندارد، آن را انجام دهید، گفتم به طور خاص اجازه بدهید، گفتند اشکالی ندارد، من به شما این اجازه را می‌دهم.

بعد صحبت‌های دیگری پیش آمد و من بلند شدم که بروم. ایشان به من فرمودند آقای اسماعیلی، گفتم بله، گفتند: «اجازه‌ای که من به شما دادم، به شرط این است که آن کتاب‌ها کتاب‌های خودم نباشد!» من نشستم و گفتم حاج آقا این همه طراحی کردم که از شما اجازه بگیرم. گفتند: من اول متوجه نبودم تو چه درسرداری، ولی یک دفعه به ذهنم رسید که مقصودت چیست من برای هر کاری به شما اجازه می‌دهم، ولی اجازه نمی‌دهم که برای کتاب‌های من از وجوهات استفاده کنید. (ص 208)


آقای رجبیه: می‌خواستم خانه بخرم، جایی برایم پیدا نمی‌شد، می‌گشتیم یا پولمان نمی‌رسید یا نمی‌پسندیدیم. آقا یک روز من را خواستند و فرمودند: من توصیه‌ می‌کنم که بلیط هواپیما بگیرید و بروید خدمت امام رضا(ع).

فرمودند: از هواپیما که پیاده شدی هیچ جای دیگری نرو، مستقیم برو حرم امام رضا(ع)، از امام رضا(ع) بخواه که کمک کند برنامه‌تان ردیف شود؛ صبح هم که نماز را خواندی برگرد تهران، من هم این کار را کردم و خدا شاهد است چون خدا را قسم خوردم نمی‌توانم بگویم 48 ساعت، یک هفته نشد که آرزویم برآورده شد. (ص 218)

...

آقای جعفرآبادی: یکی از دوستان ما بچه‌دار نمی‌شد و گرفتار بیمارستان‌ها و آزمایش‌های مختلف شده بود. آمد به من گفت من گیر کردم. من هم پیش حاج آقا رفتم و گفتم یکی از دوستان متدین و خوب ما بچه‌دار نمی‌شود. ایشان فرمود: «بگو برود پیش امام رضا(ع)، در قسمت پایین پا هزار و یک صلوات به امام رضا(ع) هدیه کند، بعد هم یک مرتبه بگوید: یا أبا الحسن الرضا بچه‌دار می‌شود!» چیزی نگذشت که بچه‌اش به دنیا آمد!

...

یکی از کاربران سایت حفظ و نشر آثار آیت‌الله تهرانی: ده-پانزده نفری می‌شدیم که ایشان را همراهی می‌کردیم و با ذوق و شوق زیاد به چهره نورانی این ولى خدا نگاه می‌کردیم. ایشان داشتند با متانت و آرامش همیشگی خود، عصازنان حرکت می‌کردند که من دل را به دریا زدم و نزدیک ایشان شدم تا سؤالی پیرامون ذکر بپرسم.

قلبم تند تند می‌زد، اما محکم پرسیدم: حاج آقا! بهترین ذکر برای آمرزش گناهان چیست؟ ایشان با همان لبخند زیبای همیشگی فرمودند: «استغفار و صلوات بهترین اذکار هستند.» (ص 254)


یکی از کاربران سایت حفظ و نشر آثار آیت‌الله تهرانی:‌ حاج آقا خیلی روی اهمیت ایام بارداری تأکید داشتند و می‌فرمودند این دوران یکی از سرنوشت‌سازترین دوران زندگی بچه است. هرکاری که مادر می‌کند بر روی بچه‌ای که در رحم دارد تأثیر می‌گذارد. لذا باید خیلی مراقب باشد که غذای حرام یا شبهه‌ناک نخورد، خودش گناه نکند و حتی با گناهکاران رابطه نداشته باشد و در مجلسی که دیگران گناه می‌کنند شرکت نکند.

حاج آقا می‌فرمودند: «در ایام بارداری نه تنها مادر باید مراقب رفتار و رفت و آمدهایش باشد، بلکه پدر هم باید مراقبت کند که به گناه آلوده نشود. چون رابطه بین پدر و مادر یک رابطه محبتی و قلبی است، اگر پدر آلوده شود، این آلودگی به واسطه ارتباط قلبی به جان مادر می‌نشیند و بچه را هم آلوده می‌کند.» ایشان تا این اندازه دقت و حساسیت داشتند. (ص 270)

 

انتهای پیام/
https://taghribnews.com/vdcipzapqt1a332.cbct.html
مرجع : فارس
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی