تاریخ انتشار۲ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۱۶
کد مطلب : 388942
آیت‌الله اراکی:

اصلاح هنجارهای اجتماعی وظیفه حاکمیت است

آیت الله اراکی در بیست و دومین جلسه درس خارج فقه فرهنگ گفت: اصلاح هنجارها و رفتارهای اجتماعی، وظیفه حاکمیت و دولت است.
اصلاح هنجارهای اجتماعی وظیفه حاکمیت است
به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب، متن زیر مشروح جلسه بیست و دوم درس خارج فرهنگ آیت الله محسن اراکی است که در ادامه می خوانید: 

فرهنگ یک نظام ارزشی است که همه فعّالیّت‌های ارادی انسان را در برمی‌گیرد؛ مجموعه‌ای از داوری‌های ارزشیِ به هم پیوسته و متکامل درباره کلیه رفتارهای انسانیِ انسان که مجموعه ساختاری هماهنگ و واحدی را شکل می‌دهند.از سویی فرهنگ خاستگاه رفتارهای ارادی انسانیِ فردی و اجتماعی است و لذا هرگونه تغییر در رفتارهای فردی و اجتماعی، دگرگونی در نظام فرهنگی را می‌طلبد و نیز هرگونه تغییر در نظام فرهنگی، دگرگونی در شیوه‌های رفتار انسانی را به دنبال دارد به همین جهت بررسی این نظام اجتماعی از منظر فقه و معارف اهل بیت علیهم السلام ضروری به نظر می‌رسد. در این سلسله دروس آیت الله محسن اراکی که مکتب علمی نجف و قم را توأماً درک کرده است، به بررسی این مهم می‌پردازد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ الصَّلَاةُ عَلی سَیدِنَا مُحَمَّدٍ وَ عَلَی أَهْلِ بَیتِهِ الطَّیبِینَ الطّاهِرِین

بحث مربوط به قِسم سوم گفتارهاست. در گفتارهای ترویجی رسانه‌ها و احکام رسانه تحت این نوع از بیان قرار می‌گیرد. البته بیان رسانه‌ای که مخصوص تعلیم باشد [از این موضوع مستثناست اما] اصل ما وُضِع له رسانه ‌این نیست که برای تعلیم وضع شده باشد بلکه رسانه برای ترویج و اشاعه یک مطلبی است. البته گاهی ممکن است از رسانه برای تعلیم و امثال آن هم استفاده شود اما اصل مقوله رسانه ترویج است. اقسام این بیان ترویج را هم بیان کردیم. 

ترغیب جامعه به هنجارها

گفتیم بیان هنجارساز دو قسم است. نوع اول از بیان‌های ترویجی بود که بیان هنجارساز نام دارد. نوع دوم بیان ترویجی، بیان تشویقی و ترغیبی است؛ یعنی ممکن است یک چیزی هنجار باشد اما یک هنجاری است که مردم در انجام آن ضعیف عمل می‌کنند یا برای برخی هنجار و برای برخی دیگر هنجار نیست. آن‌وقت این بیان ترویجی برای تعمیم این هنجار به کار برده می‌شود. این نوع دیگری از بیان ترویجی است که هدف از این نوع بیان ترویجی، ترغیب مردم است. مثلاً فرض کنید کاری است که مردم می‌دانند باید آن را انجام دهند اما به آن کم عمل می‌شود؛ مانند مالیات دادن. در این صورت یک بیانی به‌کار گرفته می‌شود برای اینکه مردم در انجام چنین کاری ترغیب و تشویق شود. جهاد به مال، جهاد به نفس و همۀ این‌گونه کارها احتیاج به یک بیان تشویقی و ترغیبی دارد.

این بیان تشویقی یعنی این نوع از بیان ترویج که بیان ترویج، تشویقی هم است هم دو قسم است؛ گاهی در جامعه چیزی معروف است اما معروفی است که جامعه به این معروف به سختی تن یا کم یا با سستی تن می‌دهد زیرا کار سختی است. حال بیان ترویجی ترغیبی، تشویقی می‌آید و جامعه را به سمت این کار تشویق می‌کند. گاهی هم یک کاری به عنوان منکر شناخته شده است؛ در این صورت بیان ترویجی، ترغیبی، برای بازداشتن از آن منکر انجام می‌گیرد.

بررسی احکام فقهی اقسام بیان تدریجی

حال باید احکام شرعی این انواع چهارگانه بیان ترویجی را تبیین کرد. برای اینکه حکم شرعی‌ آن‌ها را بیان کنیم در گام اول باید همه این چهار نوع بیان ترویجی را بحث کنیم. قسم اول -که بیان ترویجی هنجارساز است- خود شامل دو قسم است. قسم اول؛ ایجاد رفتارهای مأنوس است، هنجارسازی رفتارهایی که هنوز نامأنوس بوده و تبدیل هنجار نشده است، به عبارتی ایجاد رفتارهای معروفی یا ایجاد هنجارهای اجتماعی در مواردی که یک رفتاری هنوز تبدیل به هنجار نشده است.

خود این موضوع هم دارای چند قسم است؛ قسم اول هنجارسازیِ رفتارهای ضروری و مفید به حال جامعه است. این رفتار، رفتاری است که برای جامعه بسیار ضرورت دارد یا ترکش برای جامعه بسیار ضرر دارد. فرض کنید نظافت که در روایات ما بسیار بر آن تأکید شده است؛ «الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام اکْنُسُوا أَفْنِیَتَکُمْ وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْیَهُودِ.» چقدر بر این تأکید شده است که دوروبر خانه‌هایتان را تمیز نگهدارید.

ما این بحث را سابقاً در توضیحات راجع به عمران شهری ذکر کردیم. یا مسئله مسواک یا شستن دست مخصوصاً قبل از خواب که در روایات آمده است که فرشتگان الهی چنین خدمت حضرت رسول صل الله و آله و سلم آمدند؛ «عن الْجَعْفَرِیَّاتُ، أَخْبَرَنَا مُحَمَّدٌ حَدَّثَنِی مُوسَی حَدَّثَنَا أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ  علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم أَتَانِی جَبْرَئِیلُ علیه السلام فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ کَیْفَ نَنْزِلُ عَلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لَا تَسْتَاکُونَ وَ لَا تَسْتَنْجُونَ بِالْمَاء.» برخی گله می‌کردند که چرا ملائکه بر ما نازل نمی‌شوند؟! عرض کردند که یا رسول الله شما همیشه با ملائکه مشهورید، خب چرا بر ما نازل نمی‌شوند؟ خبر آمد: «کَیْفَ نَنْزِلُ عَلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لَا تَسْتَاکُونَ وَ لَا تَسْتَنْجُونَ بِالْمَاء» فرمودند: مسواک نمی‌زنید. [این روایت نشان می‌دهد که] چقدر مسواک زدن در شب مهم بوده است. این روایات از بیانات ترویجی خود شارع است که با این بیان هنجارسازی می‌کند؛ می‌فرماید: قبل از خواب دست‌هایتان را بشویید و بخوابید. البته معنای این روایت شستن است و نه وضو گرفتن.

همزیستی با فرشتگان امتیاز جامعه ایمانی

مسئله نزول فرشتگان، بحث مهمی است. من خیلی تمایل دارم این مباحث اجتماعی از این ‌دست باب شود. این موضوع در روایات زیاد وارد شده است. جامعه ایمانی، جامعه‌ای است که همراه با فرشتگان زندگی می‌کند، یک‌چیز عجیبی است. یکی از امتیازات جامعه ایمانی، هم‌زیستی با فرشتگان است. تنها در جهاد نیست که فرشتگان همراه با مؤمنان هستند بلکه در زندگانی و در شهرها و در خانه‌ها هم به همین شکل است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «لَوْ تَدُومُونَ عَلَی الْحَالَةِ الَّتِی وَصَفْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِهَا لَصَافَحَتْکُمُ الْمَلَائِکَة» اگر آن‌چنان‌که پیش من هستید، همان‌طور بمانید همیشه ملائکه با شما مصافحه می‌کنند.

امام باقر علیه السلام به کسی که نزد ایشان آمد؛ فرمود: این فرشی که روی آن می‌نشینید، فرشی است که فرشتگان روی آن می‌نشینند. یعنی زندگی ائمه اطهار علیهم السلام و زندگی مؤمنان این‌گونه است. این ربطی به مسئله عصمت و امامت خاص هم ندارد بلکه به ایمان ربط دارد؛ «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ کُنْتُمْ تُوعَدُون‏»

اینکه زندگی همراه با فرشتگان چه خصوصیاتی داشته و چقدر آثار دارد، چگونه انسان‌ها را تثبیت می‌کند چگونه آن اراده‌های قوی در جامعه را ایجاد می‌کند [باید بحث شود]. اینکه می‌بینید بعضی انسان‌ها در جوامع ایمانی سست و شل بار می‌آیند، در عبادت‌ها سست بوده و در کارهای بزرگ زود مأیوس و خسته می‌شوند به این دلیل است که آن فضای فرشتگانی را ندارند. فرشتگان باید در جمع جامعه با مؤمنان زندگی کنند، تا انسان‌های مؤمن به‌وسیله این فرشتگان تثبیت شوند.

نوع اول از بیان ترویجی هنجارساز بحث شد؛ این بیاناتی که از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در رابطه با مسواک زدن، شست‌وشوی دست و شبیه به این دستورات، از بیانات هنجارساز است. یکی از کارهایی که دولت‌ها باید انجام بدهند همین کار است. گفتیم نوع اول از این هنجارساز، رفتارهای ضروری و مفید است. لذا ترویج چنین رفتارهایی، یعنی بیان ترویجی در رابطه با چنین رفتارها واجب است.

اصلاح هنجارها و رفتارهای اجتماعی، وظیفه حاکمیت

یک نکته‌ای هم که باید گفت این است که این وجوب‌ها بستگی به نوع فایده دارند و با توجه به نفع یک رفتار شکل وجوب هم تغییر می‌کند؛ یعنی اگر فایده، فایده اجتماعی است، یا فایده از نوع عمومی است، یا ضرری که از ترک رفتاری ایجاد می‌شود و این ضرر متوجه عامه جامعه می‌شود، این‌گونه کارها وظیفه حاکمیت است. ما در مباحث فقه نظام گفته‌ایم و اینجا هم تأکید می‌کنیم؛ آن کارهایی که مربوط به کلان جامعه باشد کار حکومت است.

البته مردم هم باید به عنوان کمک حکومت با حکومت همکاری کنند اما وظیفه اصلی، وظیفه حکومت و حاکمیت است. لذا رفتارها یا هنجارهایی که اگر نباشند به کل جامعه ضرر می‌رساند و یا رفتارهایی که اگر باشد به نفع جامعه تمام می‌شود و یک نفع عمومی هم دارد [کار حکومت است]. به‌طور مثال رفتار صرفه‌جویی در زندگی این یک هنجار است، آن‌وقت بیانی که می‌خواهد هنجارسازی در عرصه صرفه‌جویی، در عرصه قناعت جامعه کار کنند که جامعه قانعی ایجاد شود [کار حکومت است]. این کار، کار درستی است.

اقتصاد فعال، با ایجاد روحیه قناعت و صرفه‌جویی بوجود می‌آید

ما در مباحث اقتصادی هم گفتیم که حرفی که دولتی‌ها می‌گویند که در جامعه تقاضا ایجاد شود،  این کار غلط است و کار اقتصادی محسوب نمی‌شود. همه آنچه امروز در اقتصاد جهانی داریم  -این اقتصاددان‌ها امروزه هرچند در بین آن‌ها انسان‌های متفکر و فرهیخته هم پیدا می‌شود که این‌گونه فکر نکنند- اما اقتصاد رایج سرمایه داری است و همه آنچه در این اقتصاد پایه‌گذاری شده است برای برای پر کردن جیب سرمایه‌دارهاست. همین مسئله خانه‌سازی که می‌گویند تجاری‌سازی خانه؛ این کار غلط‌ترین کار اقتصادی است. چرا باید کار خانه را تجاری کنید؟ نتیجه آنچه به وجود آمدن پانصد هزار خانه خالی در تهران -البته به گفته وزیر مسکن - می‌شود.

اگر در هر خانه‌ای حداقل چهار نفر زندگی کنند، یعنی ما برای دو میلیون نفر خانه خالی داریم. حالا ببینید چقدر از این پانصد هزار خانه سرمایه است؟ با این پانصد هزار خانه خالی می‌توانستیم مشکلات اقتصاد مملکت راحل کنیم. خب شما تصمیم می‌گیرید سرمایه‌ها را در کجا خرج کنید؟ [با این روند] همه سرمایه‌ها را به سمت نیازهای کاذب می‌برید. این نیازهای کاذب را چه کسی ایجاد می‌کند؟ کسی که می‌خواهد جیب مردم را خالی و جیب خودش را پر کند. هرکسی که خانه نیاز داشته باشد، خودش خانه بسازد، اگر پول داشت می‌سازد و اگر نداشت اجاره می‌کند. این برنامه‌ای که [برای خانه‌ها] چیدن، تبدیل به هنجار شد.

وقتی می‌خواستند مسئله کنترل موالید را درست کنند، سریال آن آدم بیچاره که فرزندان زیادی داشت و همه مملکت را گرفتار کرد را راه انداختند، وقتی هم می‌خواستند مسئله تجارت مسکن را راه بیندازند -که جیب بعضی از سرمایه‌دارها پر شود، وگرنه کاری به مردم ندارند- سریال چهارخانه راه انداختند. آن سریال هنجار مثبتی را در جامعه ما به ناهنجار تبدیل کرد. هنجار مثبت چه بود؟ دختر و پسر جوان باهم ازدواج می‌کردند؛ معمولاً در خانه پدرِ پسر زندگی می‌کردند.

همه خانواده‌های ما این‌گونه زندگی می‌کردند؛ سه یا چهار سال اول زندگی جوان‌ها، در خانه پدری باهم زندگی می‌کردند. آن‌وقت چقدر فایده بر این کار بار می‌شد؛ اول اینکه دختر و پسر جوان و کم‌تجربه هستند، گاهی با هم بحث می‌کنند و بینشان دعوا پیش می‌آید. اما زمانی که زیر سایه پدرومادر زندگی کنند آن‌ها را کنترل می‌کنند. همین رشد طلاق از نتایج این دست سریال‌ها است. بعد [از پخش آن سریال] یک دفعه مسئله نیاز به مسکن تبدیل به بحران شد.

ما اگر فرهنگ‌سازی می‌کردیم که جوان دختر و پسر خوب، شما چهار سال با پدر و مادرت زندگی کنید. بعد یواش یواش با کمک آن‌ها پسر کار پیدا می‌کند؛ درآمدش تأمین می‌شود و یک خانه‌ای برای خودش می‌خرد. وقتی هم خانه می‌خرند که خدا به آن‌ها یک، یا دو بچه داده باشد. هم بچه دار می‌شوند، هم مسئله خانه‌داری حل می‌شود و هم اینکه خانه‌داری و زندگی کردن را از نسل قبل از خودشان یاد می‌گیرند.

این را هنجارسازی می‌گوییم؛ یعنی آن هنجار مثبت را به هنجار منفی تبدیل کردند و یک هنجار دیگری را آوردند و می‌خواستند جایگزین کنند که این هنجار جایگزین امروزه به بحران اجتماعی تبدیل شده است. این یک نوع بیان ترویجی است؛ یعنی بیان ترویجی که رفتارهای ضروری و مفید را به هنجار تبدیل کند. وقتی رفتارها فایده و ضرورتشان اجتماعی باشد، این وظیفه دولت می‌شود که کار کند، البته مردم هم باید کار کنند. اما اگر این ضرورت، ضرورت فردی است؛ یعنی رفتار خاصی برای یک فردی ضرورت دارد، باید مردم به این کار کمک کنند و این وظیفه افراد و مردم است که همدیگر را نگهدارند؛ «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ »

ادله دال بر وجوب چنین رفتارهایی [اهمیت آن‌هاست.] رفتارهای اجتماعی مفید است مثل قوانین راهنمایی و رانندگی، مثل هنجارهای مربوط به ازدواج، هنجارهای مربوط به معاشرت‌های اجتماعی که اگر این‌ها را بحث کنید و یک فهرست بسیار گسترده‌ای ازاین‌گونه هنجارهایِ اجتماعیِ ضروری و مفید، تهیه کنید آن وقت بیانات ترویجی مربوط به هنجارسازی یعنی ایجاد هنجارهای مثبت به یک واجب اجتماعی تبدیل شود. آن‌جایی که آن رفتار، رفتار اجتماعی است وظیفه دولت است، اما آنجایی که رفتار، رفتار فردی است وظیفه خودِ افراد و مردم است. دلیل بر وجوب آن را در آینده بحث خواهیم کرد.

صلی الله علی محمد و آله و سلم

انتهای پیام
https://taghribnews.com/vdcbawbf5rhbw9p.uiur.html
مرجع : مهر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی