تاریخ انتشار۱۷ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۳۴
کد مطلب : 384188
​حمید رضا ترقی:

حل مشکلات اقتصادی با مذاکره، گرای اشتباه دادن به جامعه است/پشت پرده پیشنهاد مذاکره آمریکایی‌ها

عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با بیان اینکه حل مشکلات اقتصادی با مذاکره، گرای اشتباه دادن به جامعه است،‌گفت: با توجه به بدعهدی‌های مکرر آمریکا و رفتارهایی که با جمهوری اسلامی دارد و تحریم‌هایی که علیه ایران وضع کرده، مذاکره معنایی ندارد.
حل مشکلات اقتصادی با مذاکره، گرای اشتباه دادن به جامعه است/پشت پرده پیشنهاد مذاکره آمریکایی‌ها
به گزارش حوزه جامعه خبرگزاری تقریب،‌ خروج از برجام، نقض عهد و تشدید تحریم‌ها، تهدید به جنگ و پیشنهاد مذاکره بدون قید و شرط، همه اقدامات ضد و نقیض طی چند ماه و توسط آمریکا علیه ایران اتخاذ شد. برخی فعالان سیاسی کشورمان نیز تهدید به جنگ را خطری حقیقی پنداشته و به گزینه دیگر پیشنهادی آمریکا، یعنی مذاکره فکر می‌کنند. آنهم مذاکره با کشوری که بارها در مقابل ایران پیمان شکنی کرده است، این عده در طول این مدت همواره در تلاش هستند تا مذاکره و گفت و گو با آمریکا را راهکاری برای حل مشکلات کشور نشان دهند.

این در حالی است که با توجه به بدعهدی‌های مکرر آمریکا و رفتارهایی که با جمهوری اسلامی دارد و تحریم‌هایی که علیه ایران وضع کرده، مذاکره معنایی ندارد و کارساز هم نیست.

گویا این جریان ها هنوز به باور و اعتقاد به ظرفیت های داخلی کشور پی نبرده یا ظرفیت های داخلی را باور ندارند.

بر همین اساس حمید رضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی معتقد است باید توجه داشته باشیم که حل مشکلات اقتصادی با مذاکره گرا دادن اشتباه به جامعه است چرا که اگر بنا به حل شدن مشکلات اقتصادی بود با همان توافق قبلی مشکلات حل می شد.

متن کامل این گفت و گو را در ادامه بخوانید.

در شرایطی که دور جدید تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز شده برخی از جریان های سیاسی گرچه تاکید بر ظالمانه بودن تحریم ها دارند اما تصریح می کنند که با مقاومتی چند ماهه و رسیدن به نقطه قوت باید مذاکره با آمریکا را کلید زد. نظر شما در خصوص دیدگاه های مطرح شده از سوی این جریان چیست؟

آمریکایی‌ها دست به بازی کثیفی زده و می‌خواهند که با افکار عمومی بازی‌ بدی کنند. آنها با تمام خصومتی که علیه ما دارند و با تجربه عهدشکنی در مذاکره و گفت‌وگو پیشنهاد مذاکره به ایران را مطرح کردند که پشت پرده آن مشخص است.

اما متاسفانه برخی در داخل کشور در مقابل پیشنهاد مذاکره ترامپ با ایران ابراز خرسندی دارند، این مسئله را از دو جهت می توان مورد بررسی قرار داد، اول این که برخی از روی حماقت و عدم دشمن شناسی، ذوق مذاکره با آمریکا در درونشان ایجاد شده است و دوم این که برخی همچنان اعتماد به آمریکا در ذاتشان از بین نرفته است. اما باید در نظر داشت که این نوع ذوق زدگی ها مانند ذوق زدگی که در قبال برجام به وجود آمد، در نهایت به یاس و نا امیدی تبدیل خواهد شد.

آیا ترامپ واقعا دوست دارد با ایرانی ها وارد مذاکره شود و آیا این ارتباط بین دو کشور میتواند در فضایی برابر شکل گیرد؟

هیچ تغییری در سیاست های آمریکا ایجاد نشده است، این کشور همچنان بر طبل دشمنی و ضدیت با نظام جمهوری اسلامی می کوبد و میلیون ها دلار برای ایجاد شورش های داخلی در ایران خرج می کند از این رو، مذاکره کردن با این کشور دستاوردی جز از بین بردن دستاوردهای انقلاب ندارد و حماقتی بیش نیست. ملت ایران دیگر اجازه نمی‎دهد عزت، کرامت و اقتدارش در مذاکره مجدد با آمریکا پایمال شود.

با توجه به بدعهدی‌های مکرر آمریکا و رفتارهایی که با جمهوری اسلامی دارد و تحریم‌هایی که علیه ایران وضع کرده، مذاکره معنایی ندارد و کارساز هم نیست، چرا که مقامات کاخ سفید به دنبال تحمیل دیدگاه‌های خود هستند نه رضایت طرف مقابل.

مذاکره با کسی که چماق به دست دارد احمقانه است، مذاکره با آمریکایی که با وضع تحریم‌ها به دنبال فشار اقتصادی به ایران است و از دشمنان انقلاب اسلامی جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی حمایت‌های مالی می‌کند، قطعا نتیجه‌ای در پی نخواهد داشت. قبلا هم آمریکایی‌ها را آزمایش کردیم و دیدیم که به هیچ‌کدام از تعهدهای خود پایبند نبودند، آمریکا بیش از 8 بار تاکنون امتحان خود را درباره عدم پایبندی به تعهدات بین المللی پس داده است، لذا هیچ انسان عاقلی بار دیگر خطای مذاکره با آمریکا را مرتکب نخواهد شد. ملت ایران دیگر به مسئولین اجازه نخواهند داد که عزت، کرامت و اقتدارشان در مذاکره مجدد با آمریکا پایمال شود.

گویا آنهایی که به دنبال مذاکره‎ با آمریکا هستند روی جنایت‌های گذشته این کشور چشم بسته‌اند. امروز افراد و یا جریان هایی که صحبت از مذاکره با آمریکا می کنند علیرغم تجربیات بد گذشته باز هم حرف از مذاکره با آمریکا میزنند که جزخودباختگی نمی توان نام دیگری بر آن گذاشت،

رهبر انقلاب چندی پیش مذاکره را ممنوع کردند بنابراین کسی حق ندارد پس از این طرح موضوع کند چون محلی از اعراب ندارد، طرح این مسائل جز مشغول کردن اذهان عمومی جامعه و تلف کردن وقت نتیجه دیگری ندارد، باید به این عده گفت که راجع به چه موضوعی میخواهند مذاکره کنند؟ در واقع راجع به چه موضوعی نیاز به مذاکره وجود دارد؟

آمریکا که جز به نابودی و عقب نشینی و از بین بردن هویت ملی ایران توجهی ندارد چه مذاکره ای می تواند داشته باشد. مذاکره زمانی است که بر سر موضوعی اختلافی وجود داشته باشد و بخواهیم آن موضوع را با تعامل حل کنیم، اما وقتی آمریکا حاضر به تعامل و پذیرش سخنان ما نیست بنابراین طرح مذاکره کاملا اشتباه بوده و حربه ای است که تکرارش نمی تواند عاقلانه باشد.

در حالی که رهبر انقلاب از افول آمریکا سخن به میان آورده و تصریح دارند که کسی از قطار انقلاب پیاده شود باخته است، به نظر شما طرح مذاکره با آمریکا از سوی برخی جریان های سیاسی از چه موضوعی حکایت دارد؟

چنین افراد و جریان هایی در جهت منحرف کردن افکار عمومی جامعه از ناکارآمدی ها به دنبال طرح موضوع مذاکره هستند، چرا که این عده برنامه ای برای حل مشکلات کشور ندارند و سعی می کنند با منحرف کردن افکار عمومی جامعه به مذاکره با دشمن؛ راه حل را در مذاکره نشان دهند و بگویند تنها راهمان برای حل مشکلات مذاکره با آمریکا و برطرف کردن موانع است، در حالی که مشکلات کشور ارتباطی با آمریکا ندارد و عمده مشکلات ناشی از ضعف و عدم نظارت در کشور است، علت شکل گیری مشکلات موجود دولت است و اگر آنها به درستی عمل کنند مشکلاتی وجود نخواهد داشت که پایدار مانده و لاینحل باشد.

رهبری نیز فرمودند که مشکل غیر قابل حل در کشور نداریم، بنابراین اگر به جای حل مشکل آدرس غلط دهیم تا مردم راه حل را در جای دیگری ببینند خیانت به ملت محسوب می شود.

آیا طرح سازش با تعابیری همچون تعامل به نوعی عدم توجه به ظرفیت های درونی و سیاست های درونزا به ویژه اقتصاد مقاومتی نیست؟

قطعا همینطور است، این جریان ها هنوز به باور و اعتقاد به ظرفیت های داخلی کشور پی نبرده یا ظرفیت های داخلی را باور ندارند، یا به طور عمدی نمی خواهند بر ظرفیت های درونی کشور تکیه کنند، آنها تلاش می کنند که همچنان مار را به سمت وابستگی به غرب سوق داده و اجازه ندهند که از ظرفیت های داخلی برای استقلال کشور در عرصه های مورد نیاز استفاده کنیم. تا زمانی که به اقتصاد مقاومتی توجهی نشود و در حوزه اقتصاد و سیاست خودکفا نشویم به اقتدار نخواهیم رسید.

ارتباط ما با آمریکا مانند رابطه گرگ و میش است. آمریکا یکبار با ما مذاکره کرد برجام امضاء شد، اما یک‌تنه عقب‌نشینی کرد و ما هم نتوانستیم کاری انجام دهیم. لذا هرگونه مذاکره دیگر بی‌فایده است. وقتی آمریکا قلدری می‌کند این مذاکره بی‌فایده است. تا زمانی که آمریکا این خوی فرعونانه را دارد مذاکره انجام نخواهد شد، چرا که دیگر مذاکره معنایی ندارد. ما یکبار مذاکره کردیم آنها امضاء کردند ولی یک طرفه عقب نشستند.

پیام شما به کسانی که خط مستمر خود یعنی تعامل، مذاکره و سازش با آمریکا را دنبال می کنند چیست؟

تجربه مذاکره را ملت ما با هزینه بسیار سنگین به دست آورده است، ملت ما میلیاردها دلار در اثر تجربه مذاکره خسارت دید و دیدیم علیرغم همه دقت ها و تلاش ها و فعالیت های شبانه روزی دولتمردان در مذاکره چیزی به دست نیامد و ثمری برای کشورمان نداشته است. صرفا منفعت آن برای اروپا و ‌آمریکا بود و  چندین سال ما را در دستیابی به فناوری صلح آمیز هسته ای عقب نگه داشتند. همچنین مذاکره موجب از بین بردن سانتریفیوژها شد.

اگر  به فکر منافع ملی هستیم نباید تن به مذاکره بیحاصل مجدد بدهیم و نباید تصور کنیم که می توانیم از این نوع مذاکرات بهره ای برای کشور داشته باشیم.

همچنان نباید فراموش کنیم که در گذشته در مواردی صداقت آمریکایی‌ها را سنجیده‌ایم. بنابراین تاکید می کنم که اصرار برخی جریان ها و افراد برای مذاکره با آمریکا دیگر برای مردم رنگی ندارد.

دلسوزان جامعه و اشخاص آینده‌نگر در دوران پیش از برجام نیز مرتبا تأکید کردند که نباید به آمریکا اعتماد کرد، اما عده‌ای با خوشبینی وارد مذاکره با این کشور شدند و دیدیم که چه فرصت‌سوزی‌هایی صورت گرفت، به نحوی که کشور 5 سال معطل مانده و در نهایت نیز نتیجه‌ای از برجام برای ما عاید نشد.

مطرح کردن بحث مذاکرات مجدد با آمریکا به عنوان یک راه حل یک بلاهت و حماقت سیاسی است. همین جریانی که امروز بر طبل مذاکره می‌کوبد پنج سال پیش هم اینطور می‌گفتند که ما توانایی مذاکره داشته اما جریان مقابل ما این توانایی ندارد اما نتیجه آن مذاکره چه چیزی بود؟ شاهد بودیم که  عملا در برخی از قسمت‌های مذاکرات خیلی کوتاه آمدیم اما طرف مقابل به عهد خود وفا نکرد و در اولین فرصت آمریکا از توافق خارج شد. جریانی که به دنبال مذاکره با آمریکا است قصد پاک کردن حافظه تاریخی ذهن مردم را دارد اما تجربه نشان داده که  مذاکره با دولت ترامپ  نتیجه‌ای ندارد.

بنابراین باید توجه داشته باشیم که حل مشکلات اقتصادی با مذاکره گرا دادن اشتباه به جامعه است چراکه اگر بنا به حل شدن مشکلات اقتصادی بود با همان توافق قبلی مشکلات حل می شد.

ترسیم شما از جریان هایی که خط سازش و مذاکره با آمریکا را مطرح می کنند چیست؟

امروز برخی علیرغم تجربه تلخ برجام و بدعهدی آمریکا باز اصرار دارند دولت با حکام خائن کاخ سفید دوباره سر میز مذاکره بنشیند و به مطالبات نامشروع آنها پاسخ مثبت دهد. هر انسان منصف و بی‌طرفی یقین می‌کند که آنها منافع آمریکا را در ایران نمایندگی می‌کنند و کاری با منافع و مصالح ملی ندارند.

بار دیگر باید تاکید شود که تجربه تاریخی برجام از حافظه تاریخی ملت محو نمی‌شود. دشمن در مذاکرات هیچ حرفی جز نقض عهد و پیمان ندارد و لو اینکه این پیمان بین‌المللی و چندجانبه به امضای شورای امنیت سازمان ملل رسیده باشد. با چنین دشمنی گفتگو بی‌فایده است. باید با استحکامی که چهل سال در مقابل آمریکا ایستادیم، کماکان ایستادگی کنیم و در شرایط فعلی نباید به هیچ وجه تن به مذاکره بدهیم.

همه دنیا مذاکرات برجام را رصد کرد، این‌که در نهایت توافقی صورت گرفت، اما آمریکایی‌ها دو سال مذاکره و دو سال و نیم اجرای برجام را زیرپا گذاشته و از آن خارج شدند. بعد در افکار عمومی مانور مذاکره سر می‌دهند. پس تکلیف مذاکره با آمریکا مشخص است.

انتهای پیام/
https://taghribnews.com/vdcjoxetouqeovz.fsfu.html
مرجع : فارس
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی