از وضعیت شیعیان در آلمان تا انس با قرآن

به گزارش خبرگزاری تقریب،  به نقل از ایکنا ؛ قرآن، اسلام، دین، مسلمانی، حجاب، حق، عدالت و ... واژه‌هایی هستند که در طول سال‌ها زندگی شنیده‌ایم و به سادگی از کنار آن‌ها گذشته‌ایم. آیا واقعا به مضامین قرآن و اسلام واقفیم؟ چقدر فاصله گرفته‌ایم از چیزی که خدا در وجود انسان، اشرف مخلوقات قرار داده است و ما نسبت به آن بی‌توجه بوده‌ایم، در روزگاری که آوازه جنگ و کشتار مسلمانان بی‌دفاع توسط دشمنان در گوشه و کنار این جهان شنیده می‌شود تا اسلام‌هراسی را در بین جوامع بشری ایجاد کنند و ترس و وحشتی را نسبت به اسلام ناب محمدی(ص) و تشیع علوی(ع) در دل غیر‌مسلمانان به راه اندازند. تصمیمات نادرست و تصوراتی که قلب انسان مسلمان را آزار می‌دهد. حال در چنین اوضاعی در گوشه‌ای از دنیا یک بانوی آلمانی به نام دینا قراء زیبایی با گذر از تمامی مشکلات، چند سالی است که به قول خودش هدایت و منقلب شده است و به عنوان بانوی طلبه مسلمان و محجبه در جامعة‌الزهرا(س) قم تحصیل می‌کند. گفت‌و‌گوی خبرنگار ایکنا را با وی در ادامه دنبال کنید.

جرقه‌های هدایت به دست پدر
دینا قراء زیبایی، طلبه حوزه علمیه خواهران قم اظهار کرد: خانواده پدری بنده در ایران زندگی می‌کنند و مذهبی هستند اما، برعکس خانواده مادری من مذهبی نیستند. یادم می‌آید ۱۶ یا ۱۷ سالم بود که پدرم در سن ۵۰ سالگی به طور خاصی نسبت به دین هدایت شد و درونش منقلب شد به طوری که مطالعه می‌کرد و به زبان فارسی تمام تفاسیر را می‌خواند، رفته‌رفته پدرم از من سوال کرد که آیا مسلمانی؟ بهشت و دوزخ، قرآن و خدا را قبول داری و بیشتر در ارتباط با اصول دین با من صحبت می‌کرد و پرسش و پاسخی بین ما شکل گرفت که چرا باید حجاب داشته باشیم؟ چرا خدا گوشت خوک را حرام کرده است و من از پدرم سوال می‌کردم و ایشان با دلیل عقلی و منطقی به من پاسخ می‌دادند. این قبیل مباحث را با بنده مطرح کرد و گفت نمی‌خواهی بدانی شیعه چیست؟

احساس ندامت از گذشته
وی ادامه داد: من دختری بودم که تا آن دوران پیش از ۱۹ سالگی تربیت آلمانی داشتم و مانند آلمانی‌ها زندگی می‌کردم و در ارتباط با دین خود اطلاع چندانی نداشتم، فقط می‌دانستم که شیعه هستیم، کم کم با گذشت زمان صحبت‌های پدرم بسیار تاثیرگذار بود به حدی که در دلم احساس عجیبی ایجاد شد ومنقلب شدم. یک آن به خودم آمدم که دینا الان چه کاری انجام می‌دهی؟ فهمیدم مسیری را که طی می‌کردم اشتباه بوده است و احساس پشیمانی داشتم. احساس پوچی می‌کردم و با خود می‌گفتم خدا من را قبول ندارد.
این طلبه افزود: با صحبت‌های پدرم متوجه شدم مسلمان هستیم اما، به قرآن عمل نمی‌کنیم. نماز و حجاب و اخلاق هیچ‌کدام را نداشتیم. با خود گفتم خب چه دینی و چه مسلمانی است که داریم بلکه باید مسلمانی همراه با عمل باشد. دغدغه‌های این‌چنینی در بنده وجود داشت که موجب تغییر مسیر زندگی‌ام شد. البته با سختی‌هایی همراه بود اما، با مدد خدای بزرگ توانستم تا به امروز آن را ادامه دهم.
دوست داشتم درس خدا را بخوانم
زیبایی بیان کرد: در سن ۱۹ سالگی قرار داشتم. بدون اینکه فشاری از سوی پدر برای من باشد توسط شیخی از من برای زیارت قم و مشهد مقدس و سفر به ایران دعوت شد، من هیچ وقت کشور ایران را ندیده بودم و برای اولین بار به شهر قم و مشهد سفر کردم. در آن سفر سوالات بسیاری هنگام مشاهده نوع پوشش روحانیون برای بنده پیش آمد که چرا روحانی‌ها چنین لباسی دارند و در پاسخ متوجه شدم که علمای دین چنین لباسی را می‌پوشند و گفتم که خانم‌ها چه نوع پوششی دارند و متوجه پوشش چادر آن‌ها شدم، این سفر نقطه‌عطف علاقه من نسبت به طلبگی و ورود به حوزه بود.
علاقه به طلبگی
وی اظهار کرد: به طلبگی بسیار علاقه داشتم و دوست داشتم درس خدا را بخوانم زیرا نسبت به دین خودم اطلاعات نداشتم و می‌دانستم در کشور ایران و شهر قم، سرچشمه روحانیت و اسلام می‌توان مسلمانی را به درستی یاد گرفت و با خود عهد کردم اگر خواهان فراگیری چیزی هستم باید جایی باشم که ناب آن را یاد بگیرم. رشته من در آلمان حسابداری و زبان اسپانیایی بود و اینجا پیش‌دانشگاهی را گذراندم و در جامعة‌الزهرا(س) طلبه شدم. سطح دو و سطح سه و کارشناسی‌ارشد را شرکت کرده‌ام. رشته بنده علوم قرآنی و تفسیر است. 
طلبه حوزه علمیه خواهران قم گفت: پس از زیارت قم و مشهد کم‌کم حجاب را با کلاه و شال آغاز کردم و پس از گذشت چندسال هنگام شروع دروس حوزه چادر پوشیدم.
مشوق اصلی بنده در این راه پدرم بود 
زیبایی افزود: اوایل مادرم و خانواده‌ام و حتی دوستان ارتباط خود را با من قطع کرده و خجالت می‌کشیدند اما، پس از مدتی متوجه شدند که بنده این راه را دوست دارم و انتخاب آن به علاقه خودم بوده است و این نشاط را در وجود من دیدند که اینطور زندگی کنم. مشوق اصلی بنده در این راه پدرم بود. خداوند به دلیل دوری از مادر محبت را درون دلم ایجاد کرد که کمتر احساس دلتنگی می‌کردم و مادر من هم پذیرفت و به لحاظ اخلاقی بهتر شدند.
وی بیان کرد: مادر من در آلمان است و هنگامی که به آنجا می‌روم به مادرم رسیدگی می‌کنم زیرا در دین اسلام به این مهم تاکید شده است. مادرم درک می‌کند که به دلیل دینمان این کار را انجام می‌دهم. علاوه بر من خواهر بزرگترم دوسال بعد به ایران آمدند و تحصیلات حوزوی را انجام دادند و در حال حاضر بنده و ایشان در ایران هستیم.

شرط ازدواج من این بود که باید همسرم یک شخص روحانی باشد
این طلبه ادامه داد: مدت سه سال از ازدواج بنده می‌گذرد و شرط ازدواج من این بود که باید همسرم یک شخص روحانی، هم‌رشته خودم و باید ملبس باشد. پوشش همسرم به عنوان روحانی و ملبس بودن برای من بسیار مهم بود. خانواده‌ام می‌دانستند که چنین فردی را انتخاب می‌کنم اما، دوستان فکر نمی‌کردند که با یک فرد روحانی ایرانی ازدواج کنم. آن‌ها همچنان هم متعجب هستند البته هنگامی که خوش اخلاقی‌های من و همسرم را می‌بینند اظهار خوشحالی می‌کنند و برایشان خیلی جذاب است که روحانی هم می‌تواند اهل سفر و ارتباط خوب با همسر و خانواده‌اش باشد.

انس با قرآن/ با درد و دل کردن با خدا آرام می‌شوم 
زیبایی تصریح کرد: من وقتی دردو‌دل می‌کنم و ناراحتم قرآن می‌خوانم. احساس می‌کنم که خدا با من صحبت می‌کند و خیلی احساس آرامش می‌کنم. پیش از این‌که نمی‌توانستم قرآن بخوانم بیشتر مطالعه می‌کردم که عربی یاد بگیرم. به مرور ترجمه آن را در کلاس درس یاد گرفتم و ترجمه و تفسیر آلمانی قرآن هم می‌خواندم.
وی افزود: با درد و دل کردن با خدا آرام می‌شوم و قرآن همواره در این راستا در زندگی‌ام کمکم می‌کند. باید توجه داشت آیات و موضوعات مختلفی در هر زمینه در قرآن وجود دارد سعی می‌کنم همیشه خودم را با قرآن تقویت کنم.
طلبه حوزه علمیه خواهران قم بیان کرد: به نظر من خوب نیست فقط وقتی ناراحت هستیم و دچار مشکل می‌شویم به سراغ قرآن برویم، احساس می‌کنم طبع انسان این است که به هنگام ناراحتی با قرآن انس می‌گیرد نه در مواجهه با لحظه‌های شادی.
انسان باید در هر حالتی با قرآن مانوس شود
وی تاکید کرد: انسان باید در هر حالتی با قرآن مانوس شود، آن را مطالعه کند و خودش را تقویت کند. در خانواده می‌بینم که فقط هنگام نذر یا بروز مشکلی به قرآن رجوع می‌کنند و بیشتر از این وقتی را برای قرآن قائل نمی‌شوند.
وضعیت شیعیان در آلمان
طلبه حوزه علمیه خواهران قم بیان کرد: در کشور آلمان و در شهر محل زندگی من دورتموند، بیشتر اقلیت سنی زندگی می‌کنند و هشت درصد از مردم این منطقه را شیعه تشکیل می‌دهد زیرا اجازه نمی‌دهند که شیعیان دین خود را تبلیغ کنند و سنی‌ها و وهابی ها دین خود را ترویج می‌دهند و اثر خود را می گذارند.
مهجور بودن شیعه 
زیبایی افزود: در کشوری مانند آلمان تمایل ندارند که حقیقت را چه درباره دین و مسائل دیگر به مردم بگویند زیرا به این حقیقت دست پیدا می‌کنند که بسیاری از اهالی آلمان ممکن است دین اسلام را بپذیرند، به همین دلیل متنفر هستند که مردمشان به این سمت گرایش پیدا کنند. بیشتر تلاش می‌کنند که افراد بدون دین و اقلیت مسیحیت ‌به حقانیت برسند و آن‌طور که خود دولت و جامعه‌شان می‌پسندد زندگی کنند.
وضعیت مساجد و مراکز اسلامی/ مظلومیت شیعیان
وی گفت: در شهر هامبورگ ‌مسجد امام علی(ع) بزرگ‌ترین مسجد شیعیان وجود دارد و در ماه رمضان و محرم فعالیت‌هایی در آن انجام می‌شود. اجازه عزاداری بلند برای مسلمانان در آلمان وجود ندارد. شیعیان در آلمان بیشتر در خانه‌هایی که به عنوان حسینیه است و حکم مسجد را دارد فعالیت می‌کنند. برای تظاهرات باید از دولت اجازه بگیریم اما، سنی‌ها و وهابی‌ها خودشان دارای مساجد هستند این در حالی است که شیعیان در این زمینه مظلوم هستند.
طلبه حوزه علمیه خواهران قم گفت: در دانشگاه هم رشته اسلام و علوم قرآن در چارچوب تدریس می‌شود و اجازه نمی‌دهند که درباره حضرت علی‌(ع) که جانشین برحق پیامبر‌(ص) بودند، اساتید تدریس کنند.
وضعیت حوزه‌های علمیه در آلمان
زیبایی اظهار کرد: در شهر هامبورگ و برلین حوزه‌های علمیه فعالیت خوبی دارند. تا ۱۰ سال پیش فعالیت چندانی نداشتند. در شهر خودم دورتموند در دانشگاه رشته تاریخ و علوم اسلامی تدریس می‌شود.
چگونگی تبلیغ دین اسلام و مذهب شیعه در کشورها
وی گفت: به منظور تبلیغ دین و مذهب تشیع بیشتر تبلیغ چهره به چهره انجام می‌دهم، مردمی که در خیابان هستند و افرادی که گرایش از هر نوع اقلیت دینی از مسیحی، یهودی و... با آن‌ها صحبت می‌کنم و به شبهات آن‌ها پاسخ می‌دهم و اگر تمایل داشته باشند در ارتباط با اسلام و تشیع صحبت می‌کنم.
این طلبه حوزه علمیه افزود: همانطور که اشاره شد، در آلمان خانه‌هایی که به عنوان حسینیه است مراسم مختلفی در آن برگزار می‌شود. همچنین اعیاد غدیر را بین خودشان برگزار می‌کنند و این مراسم را به صورت ویدئو تهیه، سخنرانی‌ها را خودشان ضبط و در اینترنت پخش می‌کنند.
تاکید به ایجاد وحدت در بین همه ادیان
زیبایی بیان کرد: با توجه به تاکید پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) به وحدت بین مسلمانان، نباید بین سنی و شیعیان اختلاف بوجود آید زیرا همواره دشمنان در‌صدد هستند با تفرقه‌افکنی بین شیعه و سنی همه چیز را برهم زنند و جنگ مسلمانان علیه مسلمانان را ترویج دهند. در حالی که همگی پیرو یک دین هستیم و باید با هم هماهنگ باشیم.
عفاف و حجاب
وی ادامه داد: با توجه به مساله پوشش و حجاب هنگامی که افرادی در آلمان پوشش من را مشاهده می‌کنند اگر اظهار بی‌علاقگی کنند نمی‌توان آن ها را جلب کرد اما، افرادی که پرسشی دارند و علاقه‌مند هستند در ارتباط با حجاب به آن‌ها کتاب معرفی می‌کنیم و باید زبان فارسی یاد بگیرند و بعضی از کتاب‌ها به آلمانی ترجمه شده است. 
طلبه حوزه علمیه خواهران قم بیان کرد: بیشتر پیشنهاد کتاب و روایت بیان می‌شود که کم کم به این سمت تمایل پیدا کنند، زیرا بعضی از افراد درصدد تغییر فوری هستند ولی به زمان نیاز دارند. ماه‌ها و تا چند هفته طول می‌کشد و تا اینکه افراد جرات می‌کنند که حجاب داشته باشند. زیرا فکر می‌کنند در جامعه شرمنده می‌شوند اما مرور زمان و صبوری و مطالعه کردن به آن‌ها در این مسیر کمک می‌کند.
زیبایی گفت: ورود افراد با حجاب در مراکز دانشگاهی آلمان آزادانه است. می‌توان پوشش چادر را داشت و با حجاب بود. مساله پوشش در مدارس شاید بدلیل دوستان و همکلاس‌ها با مشکل مواجه شود. در بعضی از دانشگاه‌های آلمان نماز‌‌خانه و وضوخانه برای مسلمانان ساخته شده است که در گذشته اینطور نبود.
کلام آخر
وی افزود: من همیشه به ایرانی‌ها می‌گویم که بدلیل برخورداری از چنین کشوری قدر خود را بدانند. با تمامی مشکلات ملاک این است که در جامعه اسلامی زندگی می‌کنند که به آسانی و آزادانه می‌توان اسلام را پیاده کرد. منزلت قرآن، اسلام و شیعه در ایران بیشتر از هر جای دیگر مورد احترام است و ایرانی‌ها به همین دلیل غرق در نعمت هستند. تاسف می‌خورم که بعضی از مردم در صدد هستند برای زندگی به آلمان و دیگر کشورها مهاجرت کنند باید بیاد داشته باشیم در طول هشت سال دفاع مقدس دشمنان ضد اسلام و ایران با مردم کشور دشمنی کردند. وقتی ایرانی می‌گوید مانند آن‌ها آزاد زندگی کنیم واقعا دلم می‌شکند و با خود می‌گویم هزاران شهید خون خود را نثار کردند که بتوانیم حکومت اسلامی برپا شود و نباید آن را پایمال کنیم.
گفت‌وگوی صمیمی با خانم دینا طلبه جوان بسیار دلنشین بود چرا که ‌هرچه بود از دل پاک و صاف ایشان حکایت داشت.