رسانههای برونمرزی در خط مقدم جنگهای تبلیغاتی آمریکا علیه ایران
درحالی که ترامپ برای تحتالشعاع قرار دادن خروج غیرقانونی از برجام به پیشنهاد تبلیغاتی مذاکره بدون پیششرط روی آورده، رسانههای برونمرزی ایران میتوانند در هماهنگی با دستگاه دیپلماسی، نقشه او را خنثی کنند.
اشتراک گذاری :
به گزارش خبرگزاری تقریب، تهدیدات و جدالهای لفظی میان مقامات سیاسی و نظامی ایران و آمریکا پس از اعلام خروج ترامپ از برجام به حدی بالا گرفت که بسیاری از رهبران کشورهای جهان و سازمان ملل، طرفین را به خویشتنداری و حل دیپلماتیک مسائل دعوت کردند.
ترامپ که آغازگر این دومینو بود، ضمن متهم کردن ایران به حمایت از تروریسم و بر هم زدن نظم منطقه، اعلام کرد سختترین فشارها و تحریمها را علیه ایران به اجرا خواهد گذاشت و از صادرات نفت ایران جلوگیری میکند، تا زمانی که رفتارش تغییر کند و پای میز مذاکره بیاید. به دنبال آن وزیر خارجه ایالاتمتحده 12 شرط را برای مذاکره با ایران اعلام کرد که از ابتدا غیرممکن بودن آنها مشخص بود. به تعبیری بازی را طوری چیدند که نتیجهاش مشخص بود.
تنها چند روز پساز این تهدیدات و اتهامات، دونالد ترامپ با اظهارنظر جدیدی همه را غافلگیر کرد. او اعلام کرد هر زمان که ایران آماده باشد، حاضر است بدون پیششرط وارد مذاکره شود. عقبنشینی از 12 شرط زیاده خواهانه، به یک مذاکره بدون پیششرط!
به دنبال این پیشنهاد، گمانهزنیها داخلی و خارجی درباره مواضع جدید ترامپ آغاز شد. برخی این را یک پیروزی برای ایران دانستند، برخی آن را نشانه جدیت آمریکا برای حل مسئله با ایران عنوان کردند و عدهای گفتند آنها بهدنبال اختلافافکنی بین نخبگان داخل کشور و سردرگمی فعالان اقتصادی و ادامه تلاطم بازارها هستند.
هرچند برخی از موارد مذکور میتواند صحیح باشد، باید توجه داشت به دنبال فضایی که ایجاد شد، یک مسئله در افکار عمومی و رسانههای جهان کمرنگ شد؛ خروج غیرقانونی و یکجانبه آمریکا از برجام و برخلاف مصوبه شورای امنیت و مخالفت تمام قدرتهای بینالمللی ازجمله اتحادیه اروپا. همان وضعیتی که کارشناسان و دیپلماتهای آمریکایی، نسبت به ادامه و تعمیق آن به دولت هشدار داده و آن را خطری بزرگی برای منافع این کشور در بلندمدت دانسته بودند.
درواقع این چرخش ظاهری ترامپ از مواضع پیشین، برای جبران شکاف این کشور با متحدان و قدرتهای بزرگ و کاهش اثر سوء آن بر افکار عمومی جهان بود که بهشدت به جایگاه و هژمونی ایالاتمتحده آسیب میزد.
در دوران ما دیگر سخن گفتن از قدرت بینالمللی بدون در نظر گرفتن هژمونی، تصویری ناقص و نادرست از نظام بینالملل ایجاد میکند. گسترش ارتباطات و تعمیق دموکراسیها از اواخر سده بیستم باعث شد، نقش افکار عمومی و فضای روانی جوامع به مؤلفهای اساسی در تعیین جایگاه کشورها در ساختار نظام بینالملل تبدیل شود.
هژمونی با ایجاد نفوذ و سلطه، بدون استفاده از قوه قهریه و قدرت سخت، در بلندمدت با کمترین هزینه منافع دولتها را تأمین میکند و کشورهای قدرتمند، سالانه میلیونها دلار در این بخش هزینه میکنند. آمریکا که پس از فروپاشی شوروی به قدرتمندترین کشور جهان تبدیل شد، از همان زمان با سرمایهگذاری کلان در سینما، رسانه، شبکههای اجتماعی، اینترنت و سایر شیوههای فرهنگی، توانست نفوذ خود را در مناطق مختلف جهان بسط دهد و عواید آن را در زمینههای سیاسی، اقتصادی و نظامی نقد کند.
شاید از زمان جنگ جهانی دوم و شکلگیری نظام دوقطبی و سپس فروپاشی شوروی و تبدیل آمریکا به ابرقدرت بلامنازع جهان، در هیچ مقطعی هژمونی این کشور به این میزان لطمه نخورده بود و دچار انزوای سیاسی نشده بود. تا جایی که متحدان استراتژیک آن، امروز نهتنها با اقدامات ترامپ مخالفت میکنند، که در مواردی رویه مستقل و حتی تلافیجویانه را درپیش میگیرند.
اروپاییها که برجام را دستاورد دشوار و ارزشمند 20 ماه مذاکره فشرده جامعه جهانی با ایران میدانستند، نهایت تلاش خود را برای انصراف ترامپ از این تصمیم صرف کردند و در دیدارهای متعدد با او، تلاش کردند ضمن تأمین ملاحظات آمریکا تا حد امکان، از خروج از برجام جلوگیری کنند. خروجی که به بیاعتبار شدن تعهدات ابرقدرت، سازمان ملل، شورای امنیت و قدرتهای جهانی منجر میشد که درنهایت ناکام ماندند و این رویداد، بار سیاسی و روانی سنگینی بر اتحادیه اروپا ایجاد کرد که باعث اختلافنظر و فاصله آنها شد.
با خروج ترامپ از برجام و تهدید ایران، چهرهای عهدشکن و جنگطلب از آمریکا در افکار عمومی جهان شکل گرفت و اکنون آنها به دنبال ترمیم این وضعیت هستند. به همین جهت همانطور که وزیر امور خارجه کشورمان بهدرستی اشاره کرد، یک بازی تبلیغاتی و رسانهای به راه انداختهاند و تمام ابزارهای رسانهای و جنگ روانی خود را به کار بستهاند تا با مذاکره ناپذیر نشان دادن ایران، فضا را تغییر دهند.
اکنون جنگ سیاسی به زمین رسانهها کشیده شده و آمریکاییها به طرز هوشمندانهای در پی ترند کردن موضوع «مذاکره ایران و آمریکا» و کمرنگ کردن مسئله «خروج غیرقانونی از برجام» هستند. رد پای این برنامه نیز در تیترهای اصلی رسانههای مهم انگلیسیزبان جهان و عربزبان منطقه بهخوبی پیدا است.
بر این اساس، ضروری است جمهوری اسلامی ایران از طریق ابزارهای مختلف و خصوصاً رسانههای برونمرزی پرستیوی و العالم روشنگری کند و از فرافکنی و القای یک روایت جعلی جلوگیری کند.
اقدامی که البته آغازشده و موفقیت در آن، نقشه آمریکاییها برای گریز از تحمل هزینه عهدشکنیشان را نقش بر آب میکند. لذا بهطور مستقیم بر وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور اثرگذار است و تلاش آنها برای همراهی دیگران در اعمال تحریمها و محدودیتها علیه ایران را خنثی میکند.
در این موضوع، خط مقدم جنگ ایران و آمریکا، جبهه رسانه و دیپلماسی است و کارشناسان و فعالان رسانهای بینالمللی کشور، افسران این مبارزه هستند. امید میرود با تمرکز صداوسیما و حمایت نهادهای مرتبط، افول یکجانبهگرایی آمریکا در عرصه نظام بینالملل، شتاب بیشتری بگیرد.
یادداشت از: حسین شرفی