تاریخ انتشار۲۲ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۴۰
کد مطلب : 308669

معرفی کتاب «حکومت؛ مباحثی در مشروعیت و کارآمدی»

​محمد جواد لاریجانی در کتاب «حکومت؛ مباحثی در مشروعیت و کارآمدی» تلاش می­ کند تا ساختاری معقول از موضوع حکمرانی را بیان نماید. این کتاب تمایز روشنی بین دو مفهوم «مشروعیت» و «کارآمدی» قائل شده است.
معرفی کتاب «حکومت؛ مباحثی در مشروعیت و کارآمدی»
محمد جواد لاریجانی در کتاب حکومت؛ مباحثی در مشروعیت و کارآمدی تلاش می­ کند تا ساختاری معقول از موضوع حکمرانی را بیان نماید. این کتاب تمایز روشنی بین دو مفهوم «مشروعیت» و «کارآمدی» قائل شده است. نویسنده معقد است که طرح و روشن کردن حدود این دو مفهوم به ما امکان می­ دهد مسائل بسیاری را در فلسفه سیاسی با دیدگاهی نو و با دقتی بسیار بالاتر مورد بحث قرار دهیم. لاریجانی می­ نویسد: «همۀ مفاهیم سیاسی از دو جنبه مختلف، مشروعیت و کارآمدی، قابل بررسی می­ باشند». علاوه بر مفاهیم مشروعیت و کارآمدی، دو مفهوم دیگر نیز در این کتاب جایگاه ویژه­ ای دارند، مفهوم «عمل ارادی» و مفهوم «عقلانیت عمل». در فصل چهارم این کتاب، با طرح مسأله عقلانیت و ناکافی دانستن «عقل فنی» که جوهر مدرنیته را تشکیل می­ دهد، بحث به سوی مبنای اصیلی برای عقلانیت سوق داده می شود.
 
سه بحث عمده در باب کارآمدی در اندیشۀ سیاسی در کتاب حکومت؛ مباحثی در مشروعیت و کارآمدی

همان­ طور که محمد جواد لاریجانی در کتاب حکومت؛ مباحثی در مشروعیت و کارآمدی مطرح می­ کند، در اندیشۀ سیاسی در باب کارآمدی سه بحث عمده داریم:
 
یک: دولت برنامه ­دار و دولت مشکل­ گشا: یعنی، دولت با هر ملاک مشروعیتی روی کار آمده باشد چه نوع تلقی باید از نقش خود داشته باشد؟ آیا دولت نقش تعدیل کننده و حلال مشکلات را دارد و یا این مردم هستند که هر یک باید برای پیشبرد اموراتشان قیام کنند، با این که دولت تدوین کننده و مجری طرح جامعی است که همۀ امور و جوانب حکومت را دربر می­ گیرد؟
 
دو: آزادی فردی و سازماندهی: اگر دولت منحصر در هیأت حاکمه باشد که هیچ قدرتی نیست؛ حکومت هنگامی "غول" عظیم می ­شود که نیروهای مردم را به هم گره می­ زند. در گره زدن نیروهای مردمی باید با چه فلسفه ­ای حرکت کرد؟ آیا به­خاطر اتحاد کامل می­توان مردم را از فردیت تهی کرد و به جای آن "سازمان" را جایگزین نمود یا "فرد" همواره اتم تجزیه ناپذیر است و باید به ­عنوان یک عامل مختار باشد و حکومت نمی ­تواند سازماندهی را به کار گیرد که با شخصیت فرد در تعارض باشد؟
 
سه: ایمنی در مقابل مفاسد: حکومت به خاطر برخورداری از قدرت در معرض فساد است و فساد حکومت به علت قدرت عظیم آن با فساد «فرد» قابل مقایسه نیست، لذا در کارآمدی حکومت باید سؤال کرد که چه تمهیداتی برای جلوگیری یا کمتر کردن خطر مفاسد پیش­بینی شده است. این جهت گاه آنقدر برای برخی از متفکران سیاسی مهم می ­شود که اصلاً ملاک «ارجحیت» نظامی بر نظام دیگر قرار می گیرد. مثلاً پوپر در مقالات دهه هشتاد خود برداشت جدیدی از دموکراسی را عرضه کرده است؛ وی می­ گوید من با افلاطون هم عقیده ­ام که اگر دموکراسی صرفاً به معنی تبعیت از رأی اکثریت برای تشخیص مصلحت باشد، اما معتقدم حکومتی «دموکراتیک» است که صاححب یک سیستم یا چنان کارآمدی باشد که مردم بتوانند در آن از ظهور یک خودکامه جلوگیری کنند. برای پوپر این بهترین شاخص تعیین حکومت بد و خوب است. صادق لاریجانی در توضیح جمله فوق معتقد است که این نوع تفکر چیزی شبیه «خودکشی» از ترس مرگ می­ باشد. یعنی حکومتی ایجاد می­ شود و مهمترین کارش این باشد که فاسد نشود.
 
 
https://taghribnews.com/vdcjmoethuqeymz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی