تاریخ انتشار۲۶ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۲۲:۱۷
کد مطلب : 28646

فضایل و مناقب حضرت امام رضا(ع) در منابع اهل سنت

مردم متدین اهل سنت کردستان همواره ارادت ویژه ای به ائمه اطهار(ع) داشته و در این میان ارادت به امام رضا (ع) در بین مردم این خطه از میهن اسلامی وصف ناشدنی است.
فضایل و مناقب حضرت امام رضا(ع) در منابع اهل سنت
به گزارش خبرگزاری تقریب (تنا)، "کامل گلباغی" مسئول دبیرخانه نظارت بر کانون های فرهنگی هنری مساجد کردستان  با خبرنگار  تقریب در سنندج پیرامون فضایل و مناقب امام رضا(ع) در منابع اهل سنت گفتگویی صورت داده است. 

گلباغی گفت: در منابع اهل سنت بیان شده است که: حضرت علی بن موسی الرضا(ع) روز پنج شنبه در ۱۱ ربیع الاخر سال ۱۵۳ در مدینه بعد از وفات حضرت امام جعفر صادق(ع) متولد شد و وفات وی در ولایت طوس در قریه سناباد خراسان رضوی و مرقد وی در قبه هارون الرشید است. 

امام علی نام عالی نسب
پناه عجم مقتدای عرب
ازو بود راضی جهان آفرین
ازآان رو رضا گشت او را لقب
(مرحوم ملاعبدالکریم مدرس) 

حضرت علی بن موسی الرضا(ع) روز پنج شنبه در ۱۱ ربیع الاخر سال ۱۵۳ در مدینه بعد از وفات حضرت امام جعفر صادق(ع) متولد شد و وفات وی در ولایت طوس در قریه سناباد خراسان رضوی و مرقد وی در قبه ی هارون الرشید است و امروز زیارتگاه عاشقان وی است. مادر وی نجمه، سمانه و یا نجمه تکتمه نام دارد که گویند کنیزک حمیده مادر حضرت امام موسی کاظم(ع) بود. 

شبی حمیده حضرت محمد(ص) را در خواب دید که فرمود نجمه را به پسر خود موسی بخش که زود باشد از وی فرزندی به وجود آید که بهترین اهل زمین باشد. از مادر حضرت امام رضا(ع) روایت کنند که گفت: چون به رضا حامله شدم هرگز از خود ثقل حمل در نیافتم و در خواب از شکم خود آواز تسبیح و تهلیل می شنیدم و هول و هیبت بر من غلبه می کرد. چون بیدار می شدم هیچ آواز نمی آمد و در زمان ولادت دست ها به زمین نهاد و روی به آسمان کرد و لب مبارک می جنبانید، چنانکه کسی سخن گوید و مناجات کند. 

چون مامون وی را ولی عهد خود ساخت هر گاه قصد ملاقات مامون کرد خادمان و حاجبان استقبال وی کردندی و پرده را که بر درگاه مامون آویخته بودی بالا داشتندی تا وی در آمدی. وآخر الامر بنا به تقابلی که میان اصحاب نفس و هوا و ارباب صدق و صفا می باشد ایشان را تفرقی از رضا(ع) واقع شده با یکدیگر اتفاق کردند که من بعد بر قاعده ی معهوده استقبال وی نکنند و پرده را بالا نکنند. چون دیگر بار رضا(ع) آمد، ایشان نشسته بودند.بی اختیار برجستند و استقبال کردند و پرده را بالا داشتند،چون درون رفت با یکدیگر گفتند این چه بود که ما کردیم؟ دیگر بار اتفاق کردند که کرت دیگر این کار نکنیم.چون کرت دیگر آمد برخاستند و سلام کردند.اما برداشتن پرده متوقف داشتندخداوند تعالی بادی برانگیخت که آن پرده را برداشت پیش از آنکه ایشان بر می داشتند چون وی در آمد آن باد ساکن شد و چون قصد بیرون آمدن کرد،باز آن باد برخاست و آن پرده را بالا داشت آن جماعت چون آن را دیدند گفتند هر که را خدای تعالی عزیز گردانید هیچ کس او را خوار نمی تواند کردو بعادت معهوده خود عود کردند. 

یکی از کوفیان گفته است که از کوفه به عزیمت خراسان بیرون آمدم دختر من حله ای به من داد که این را بفروش و برای من فیروزه بخر. چون به مرو رسیدم غلامان رضا(رضی الله عنه) آمدند که: یکی از خادمان وی فوت شده است حله ای که داری به ما بفروش تا کفن وی سازیم. گفتم که هیچ حله ای ندارم. برفتند و دیگر بار باز آمدند که مولای ما تورا سلام می رساند و می گوید که با تو حله ای است که دختر تو به تو داده است که بفروشی و فیروزه بخری اینک بهای آن را آورده ایم. حله را به ایشان دادم و بعد از آن با خود گفتم که از وی مسئله ای چند بپرسم، ببینم که چه جواب می دهد. چند مسئله بر جای نوشتم و بامداد به در خانه وی رفتم و از ازدحام مردمان مجال آن نشد که وی را ببینم چه جای آنکه بپرسم.متحیر ایستاده بودم ناگاه غلامی بیرون آمد و نام من نوشته به من داد.چون نگاه کردم جواب مسئله های من بود. 

یکی از اهالی بتاج گفته است که رسول الله(ص) در خواب دیدم که به تاج آمده است و در مسجدی که حاجیان فرو می آیند،فرود آمده است. پیش وی رفتم و سلام کردم.در نظر وی طبقی بود از برگ درخت خرما بافته پر از خرمای صیحانی. رسول الله(ص) كفی از آن خرما را به من داد بشمردم هفده بود، با خود تعبیر چنان كردم كه به عدد هر خرمای سالی خواهم زیست. چون بعد از بیست روز كم یا بیش شنیدم كه رضا (‌رضی الله عنه) در آن مسجد فرود است فی الحال به خدمت او شتافتم وی را در همان موضع كه رسول الله(ص ) را دیده بودم یافتم. طبقی بر همان صنعت پیش وی نهاده سلام كردم جواب داد مرا و نزدیك خود خواند و كفی خرما به من داد بشمردم و آن هم هفده خرما بود گفتم یا بن رسول الله(ص) خرما از اینجا بیشتر می خواهم فرمود:‌اگر رسول الله(ص) بیشتر به تو می داد من هم بیشتر به تو می دادم.

ریان بن الصّلت با من گفته است كه می خواهم از رضا(رضی الله عنه)دستوری خواهی كه بر وی درآیم، و امید می دارم كه مرا جامه ای پوشاند از آن جامه های خود. و در همی چند از آنها كه به نام وی زده اند عطا فرماید. راوی گوید كه چون پیش رضا(رض) درآمدم هنوز هیچ نگفته بودم فرمود كه: ریان بن الصلت می خواهد كه درآید و امید می دارد كه وی را جامه پوشانیم و از دراهمی كه به نام ما زده اند چیزی به وی دهیم وی را درآرید ریان درآمد وی را دو جامه و سی درهم عطا فرمود. 

روزی شخصی نظر كرد و فرمود كه: ای بنده ی خدا وصیت كن به آنچه می خواهی وآماده باش از برای چیزی كه از آن گریزی نیست. چون از این سخن سه روز بگذشت آن شخص بمرد. 

عزیمت حج كردم. جاریه ای برای من دو ثوب ملحفه ترتیب كرده بود كه در آن احرام بندم چون وقت احرام رسید مرا در خاطر دغدغه ای پیدا شد كه احرام در ثوب ملحفه جایز است یانه؟ ترك آن را كردم و جامه ی دیگر پوشیدم. چون به مكه رسیدم به سوی رضا(ع) كتابتی كردم و همراه آن چیزها به وی فرستادم. فراموش كردم كه در آنجا از وی سئوال كنم كه احرام در ثوبه ملحمه جایز است یا نه؟ با وجود آنكه در خاطر داشتم چندان برنیامد كه قاصد آمد و جواب مكتوبی به من آورد و در آخر نوشته كه هیچ باك نیست اگر محرم جامه ی ملحم بپوشد و ...
حسین به موسی گفت: ما جمعی از جوانان بنی هاشم بر گرد امام علی الرضا( سلام الله تعالی علیه) نشسته بودیم، ناگاه جعفر بن عمر علوی بر ما بگذشت در نهایت مندرس و فلاكت، ما به واسطه هیئت مندرس او به همدیگر نگریستم . امام علیه السلام فرمود: قریبا او را خواهید دید با مال و خدمه ی فراوان و هیئت زیبا. ماهی نگذشت كه تولیت مدینه را بدو سپردند و كارش بالا گرفت و حالش خوب شد و با خیل و حشم خویش بر ما گذشت بر پای می خاستیم وتعظیم واحترام وی را به جا می آوردیم. 

در ذیل آیه ۱۷۳ سوره مباركه آل عمران در تفسیر كشف الاسرار خواجه عبدالله انصاری روایتی از حضرت امام رضا(ع) نقل شده است كه عینا درج می شود. 

حضرت امام رضا(ع) به نقل از پدر تا حضرت علی (ع) روایت كند كه آن حضرت روزی خطبه ای خواند و شنوندگان را ترغیب بر جهاد فرموده كسی پرسید:‌ فضیلت جهاد وجنگ در راه حق چیست؟ گفت: در یكی از غزوه ها برشتری با رسول خدا(ص) سوار بودیم فرمود: همینكه بنده ای عازم جهاد شود خداوند برائت او را از آتش می نویسد و چون آماده ی جنگ شود به فرشته فخر فروشند و چون با خویشان وداع كند گناهانش آمرزیده شود. 

مرحوم ملا عبدالكریم مدرس در كتاب ارزشمند "بنه ماله ی زانیاران = علماء نا" چنین نقل می كند: روایت می كند كه وقتی حضرت امام رضا(ع) به شهر مرو رسید علمای بسیاری به استقبال وی آمدند وقتی به او نزدیك شدند از او خواستند با حدیث و روایتی از نیاكانش آنان را راهنمایی فرماید. آنگاه وی فرمود‌: حدثنی ابن موسی الكاظم، ‌عن ابیه جعفر الصادق، عن ابـیه محمد باقـر، عن ابیه علی زین العابدین، عن ابیه شهیـد كربلا،‌عن ابیه علی المرتضی. قال حدثنی حبیبی و قره عینی رسول الله(ص)
قال:‌حدثنی جبرئیل علیه السلام قال: حدثنی رب العزه سبحانه وتعالی قال:‌كلمه لا اله اله الله حصنی، فمن قالها دخل حصنی و مـن دخـل حصنی امن من عذابی.
بسیاری از آن دانایان این حدیث را از بر كردند وامام احمد بن حنبل(ره) این حدیث را روایت كرده است و ثابت و مسلم گشته است كه هركس صاحب اجازه برای بیان این روایت باشد و همراه سند آن را بخواند، هر كس دارای مرض صرع باشد به اذن خدا شفا می یابد. من خود به یاد دارم كه استاد بزرگوارم علامه ی دهر شیخ عمر قره داغی این حدیث را به همراه سندش بر سر بیماری كه صرع داشت خواند او شفا یافت و هرگز ندیدم بیماریش عودت نماید. وی در مطلع بیان این روایت این چند بیت را نیز در وصف حضرتش می سراید:
در آن زمان كه جهان شد به مقدمش انور
ندیده دیده كس چون رضای موسی بن جعفر
سپهر عز و جلالش، محیط علم و كمال
امام مشرق و مغرب، ملازم آل پیمبر(ص)
وفور علم علو مكان اوست به حدی
كه شرح آن نتواند نمود مرد سخن ور
حضرت امام شافعی(رض) در شعری قبول شدن نماز را منوط به صلوات بر "آل محمد" می داند:
یا اهل بیت رسول الله حبكم
كفاكم من عظیم القدر انكم
فرض من الله فی القرآن انزله
من لم یصل علیكم لاصلاه له
یعنی ای اهل بیت رسول الله(ص) همین عظمت برای شما كافی است كه هر كس بر شما صلوات نفرستد نمازش قبول نیست.
حضرت مولانا خالد نقشبندی در شعری با مطلع:
این بارگاه كیست كه از عرش برتر است
وزنور گنبدش همه ی عالم منور است
حضرت امام رضا(ع) را مدح می نماید و اشعار نغزی در این باره دارد.
ضمنا نظر به مهاجرت کردها از کردستان به خراسان با استناد به کتاب ۸ جلدی حرکت تاریخی کردها به خراسان نوشته کلیم الله توحدی ( کانیان ) اولین واقفین مرقد مطهر کردها و اهل سنت بوده اند زیرا پس از شکست رضا شاه به محل سکونت خودمراجعت کرده اند و اموال و دارایی خود را وقف مرقد مطهر کرده اند. . همچنین در افواه مردم دعای "یا امام رضا غریب خراسان له شمان بیماره، ده ستمان به دامان" مشهور است و ....
منابع: ۱- بنه ماله ی زانیاران - مرحوم ملا عبدالكریم مدرس چاپ بغداد ۲- مناقب اهل بیت از دیدگاه اهل سنت - تالیف استاد سید محمد طاهر هاشمی ۳- پارسی گویان كرد - استاد سید عبدالحمید حیرت سجادی ۴ دیوان مولانا خالد شهرزوری ۵- حرکت تاریخی کردها به خراسان ، کلیم الله توحدی و ....

https://taghribnews.com/vdcfvvd0.w6dcjagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی

مصطفی احمدزاده
سلام . خسته نباشید می گم.