تاریخ انتشار۲۵ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۴۹
کد مطلب : 23076
دبیركل مجمع جهانی اهل بیت در گفت‌وگو باخبرنگار تقریب (بخش دوم):

اعتقاد به وحدت یک امر انسانی، عقلی،شرعی،دینی و عمومی است

امروز می‌بینیم كه مجموعه‌ای از وهابی‌ها با همین مجموعه تقریب بین مذاهب اسلامی مقابله می‌كنند در حالی كه مجمع تقریب از نظر عملی و اجرایی هم فاقد قدرت است؛ اما با همین تشكل هم مقابله می‌كنند/ اگر نگوییم سازمان كنفرانس اسلامي يك سازمان بی‌محتوا و پوچ است، باید بگوییم سازمانی كم‌تأثیر است كه حتی در حل مسئله فلسطین به عنوان یكی از مسائل اساسی و عمده جهان اسلام درمانده است/
حجت‌الاسلام والمسلمين محمدحسن اختري، دبيركل مجمع جهاني اهل بيت(ع)
حجت‌الاسلام والمسلمين محمدحسن اختري، دبيركل مجمع جهاني اهل بيت(ع)

اشاره: در هفته‌های اخیر، بخش نخست مصاحبه خبرنگار تقریب با حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسن اختری، دبیركل مجمع جهانی اهل بیت(ع) را در معرض دید علاقمندان قرار دادیم كه به معرفی این مجمع و فعالیت‌ها و برنامه‌های آن پرداخته بود؛ در این مجال، بخش دوم این گفت‌وگو با عنوان «امت واحده، مبانی و راهكارهای تحقق» در اختیار قرار می‌گیرد كه به شرح زیر است:

س: با وجود همه تلاش‌هایی كه تاكنون در زمینه وحدت اسلامی انجام شده، ولی همچنان این موضوع در پیچ و خم‌های مختلف و متعدد گرفتار مانده و عواملی مانع از تحقق آن می‌شود. عوامل اصلی این عدم توفیق را چه می‌دانید؟ 

وحدت جهان اسلام یا به تعبیر دیگر، وحدت امت اسلامی، یكی از نیازمندی‌ها و ضرورت‌های اولی اسلام و مسلمانان است كه همواره مورد تأكید در قرآن كریم و روایات پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) بوده است. قرآن كریم در آیات متعدد، مسلمانان را به وحدت و یكپارچگی دعوت كرده است. از نظر عقلی هم، همه انسان‌های عاقل می‌دانند وحدت و یكپارچگی به قدرت و قوت و سرعت در فعالیت‌های مؤثر می‌انجامد. هر انسان عاقلی در هر جای كره زمین، این را درك می‌كند و ضررهای تفرقه و جدایی را می‌داند و آن را مورد مذمت قرار می‌دهد همانگونه كه تفرقه و پراكندگی مورد نكوهش در قرآن كریم و در روایات ائمه اطهار(ع) است.
در واقع، «وحدت» یك اصل عقلی، دینی و اجتماعی است. امروز در دنیا می‌بینیم كه تفكر وحدت در میان همه جوامع و اندیشه‌ها مطرح است و شاهد شكل‌گیری اتحادیه‌های مختلف در پوشش دین، در سطح كشورها و در سطح مناطق هستیم. با وجود همه اختلافاتی كه در میان كشورهای اروپایی وجود دارد، دیدیم كه اتحادیه اروپا شكل گرفت و امروز منشأ اثر است، اتحادیه آفریقا نیز در قاره آفریقا، در میان مسلمانان هم سازمان كنفرانس اسلامی، اتحادیه جهان عرب نیز در میان كشورهای عربی شكل گرفته است.
در میان پیروان و طرفداران ادیان هم همین روند را شاهدیم. ما خود در مجمع جهانی اهل بیت(ع) و در جمهوری اسلامی، طرفدار ایجاد اشتراك و تشكیل اتحادیه‌ای میان ادیان ابراهیمی به نام اتحادیه جهانی ادیان ابراهیمی هستیم كه جزو اهداف مجمع جهانی اهل بیت(ع) نیز هست.
این یك امر مسلم و ضروری است كه هر كس به آن می‌اندیشد و به آن فكر می‌كند. وحدت هم یك امر عقلی و شرعی، هم یك امر نخبوی و هم یك امر عمومی است.
اگر در میان مسلمانان از مناطق دورافتاده تا مناطق اصلی مسلمانان نظرسنجی صورت گیرد، خواهیم دید كه شاید هیچ مسلمانی نباشد كه بگوید ما اعتقاد به وحدت و یكپارچگی نداریم ولو در ظاهر. پس امر وحدت یك امر انسانی، عقلی، شرعی، دینی و عمومی است. هم در سطح نخبگان یك امر قطعی است و هم در سطح عمومی و اقشار مختلف.
منتها دشمنی‌ها و خصومت‌هایی با این اصل اساسی از گذشته بوده و امروز هم ادامه دارد كه مانع از تحقق آن می‌شود. دشمنان اسلام در قالب‌های مختلف، استعمار پیر بریتانیا از گذشته و استعمار نو آمریكا امروز و امپریالیسم

جهانی به معنای كل، یكی از اهدافشان ایجاد اختلاف بین مسلمانان و دامن زدن به تفرقه و پراكندگی است. همچنانكه بریتانیا، امپراتوری بزرگ عثمانی را از میان برد و مسلمانان را به كشورهای كوچك تقسیم كرد و برای بروز اختلافات همیشگی در میان آنها نیز برنامه‌های جدی و اثرگذاری طراحی كرد؛ از آن جمله اینكه، اگر نقشه‌های جغرافیایی كشورهای اسلامی را نگاه كنیم می‌بینیم اكثر یا تمام این كشورها از نظر جغرافیایی جوری تقسیم‌بندی شده‌اند و حدود و مرزبندی‌ها جوری صورت گرفته كه هر موقع لازم شد برای ایجاد اختلاف بین دو كشور اسلامی زمینه وجود دارد؛ مانند اختلاف مرزی بین عربستان‌سعودی و یمن، اختلافش با بحرین و امارات و كشورهای حاشیه خلیج‌فارس و همچنین اختلافات آنها با كشورهای شمالی‌شان. در واقع، اختلاف بین كشورهای مسلمان در همه جا هست. مرزبندی جغرافیایی اینگونه است كه فرورفتگی‌هایی در خاك كشورهای اسلامی قرار داده شده كه هیچ لزومی هم نداشته و امكان این كه خطوط مرزی مستقیم باشد وجود داشته است، اما این فرورفتگی‌ها را برای مواقع لازم و به عنوان زمینه اختلاف قرار داده‌اند؛ فرورفتگی‌هایی نژادی مشترك با كشور مقابل دارند ولی از نظر مرزی آنها را از هم جدا كرده‌اند تا زمینه اختلاف باشد. این نقشه و خط تفرقه‌ای است كه دشمنان اسلام كشیده‌اند و همواره هم روی همین خط حركت می‌كنند و مسلمانان را هر از گاهی به بهانه‌های مختلف به جان هم می‌اندازند.
این یكی از عواملی است كه به اعتقاد و نظریه عمومی وحدت كه در میان مسلمانان وجود دارد، ضربه می‌زند و اهداف و مقاصد دیگری را كه در اصل اصالت ندارند، در میان جوامع به عنوان یك اصل مطرح می‌كند تا اختلافات و تفرقه را شكل دهد.
مسئله دیگر، وجود نحله‌ها و فرقه‌هاست. البته باید گفت كه فرقه‌های مختلف در میان همه امت‌ها وجود داشته، در میان امت اسلامی هم وجود دارد. اما برخی از این فرقه‌ها باعث ایجاد نوعی اختلاف هستند. در میان مسلمانان فرقه‌ای را به عنوان بهائیت ایجاد كردند كه اصلا فرقه دینی نیست و اساسا هم كسانی كه این مجموعه را به وجود آوردند یك عده عوامل خارجی و ضد اسلامی یعنی امپریالیسم شرق و غرب در حدود ۳۰۰ سال پیش بودند. این فرقه، بیشتر فرقه سیاسی است و هیچ‌گونه اصول و مبنای دینی در آن وجود ندارد كه صرفا برای ایجاد اختلاف میان شیعیان درست شده است. همچنین گروه وهابیت كه مؤسسین و پشت پرده آن هم، استعمار انگلیس بوده كه امروز این همه آثار منفی ناشی از وجود آن را در جهان اسلام شاهدیم و نیازی به بیان جزئیات و آوردن مصداق و شاهد برای آن نیست.
از دل همین فرقه، مجموعه‌ای به نام طالبان و القاعده شكل گرفته كه باز به پشتیبانی و حمایت رسمی آمریكا و انگلیس و هم‌پیمانانشان شكل گرفته؛ گرچه ما امروز می‌بینیم كه این جریان با مؤسسین و بانیان و حامیان خود هم مشكل و اختلاف دارد.
قطعا برخی افراد هم به عنوان عالمان دین در طول تاریخ به خاطر دفاع‌های جاهلانه از عقیده و مكتب خود، تلاش كردند دیگران را بكوبند و از بین ببرند. این هم در میان مسیحیان وجود دارد، هم در میان یهود و هم در میان مسلمانان. تاریخ شاهد جنگ‌های بین حنفی‌ها و شافعی‌ها و حنبلی‌ها و مالكی‌ها در كشورهای مختلف در شمال آفریقا و در خاورمیانه، در كشورهای دور و نزدیك بوده است و همچنین همواره شاهد اختلافات میان شیعه و سنی بوده‌ایم.

س:‌ چه باید كرد؟ 

امروز كاری كه ما می‌توانیم انجام دهیم، اولا شناسایی
دشمنان است كه مقام معظم رهبری بر آن تأكید كردند. بعد شناسایی نقشه‌های دشمنان و شناسایی نقاط ضعف و قوتی است كه دشمن می‌تواند از آنها رسوخ و نفوذ كند و به اختلافات دامن بزند.
در مرحله بعدی، شناسایی شخصیت‌هایی است كه بتوانند در راه وحدت و یكپارچگی كمك كنند و مؤثر باشند؛ لذا اصل وحدت یك اصل مسلم عمومی است كه همه قبول دارند؛ اما دشمنی‌هایی وجود دارد كه باید برای مقابله با آنها مجموعه‌هایی شكل بگیرد كه آسیب‌ها را بررسی كنند و دشمن را شناسایی كرده و برای مقابله با آنها برنامه‌ریزی كنند.

س: این شخصیت‌ها چه كسانی هستند؟


دو گروه می‌توانند در این زمینه فعال شوند؛ یك بخش، گروه رسمی حكومت‌ها و دولت‌ها هستند. دولت‌ها می‌توانند در این زمینه فعال شوند و اساسا سازمان كنفرانس اسلامی با همین هدف شكل گرفت؛ اما متأسفانه به خاطر اختلافاتی كه همواره در میان اعضای آن وجود داشته و دارد و به خاطر اینكه دشمن از راه‌های مختلف بر این اعضا نفوذ دارد، سازمان كنفرانس اسلامی در تأثیرگذاری و خدمت در این راه درمانده است. اگر نگوییم كه این سازمان یك سازمان بی‌محتوا و پوچ است، باید بگوییم سازمانی كم‌تأثیر است كه حتی در حل مسئله فلسطین به عنوان یكی از مسائل اساسی و عمده جهان اسلام درمانده است. با اینكه كمیته دفاع از قدس در سازمان كنفرانس اسلامی شكل گرفته و رئیس آن هم پادشاه مغرب است، می‌بینیم كه نه كشورهای اسلامی و نه كمیته قدس،‌ در مقابل این همه تخریبی كه در مسجد الاقصی انجام می‌شود كمترین تحرك و واكنشی از خود نشان نمی‌دهند. خیلی كه تلاش و سر و صدا می‌شود یك جلسه سران و وزرای خارجه كشورهای اسلامی تشكیل می‌دهند كه حاصل آن یك بیانیه بی‌محتوا و نیم‌بند است كه هیچ تأثیر خاصی ندارد و در مقابل توطئه‌های اسرائیل و آمریكا نه جنبه بازدارندگی دارد و نه جنبه دفاعی و نه می‌تواند از قضیه فلسطین مجدانه حمایت كنند؛ لذا این گرفتاری همواره ادامه دارد. و الا اگر مسلمانان ایستادگی كرده بودند و اگر دولت‌های اسلامی احساس مسئولیت می‌كردند و از توانمندی خود برای دفاع از فلسطین و مقابله با اسرائیل استفاده كرده بودند، همانگونه كه امام راحل قدس‌الله فرمودند اگر مسلمانان هر كدام یك سطل آب می‌ریختند اسرائیل را آب برده بود؛ ولی این كار را نكردند.
گروه دوم، علما، اندیشمندان و نخبگان هستند كه امروز مجمع تقریب این هدف را دنبال می‌كند. علما و نخبگان منهای حكومت‌ها و سیاست‌های خاصی كه دنبال می‌كنند، می‌توانند با پشتیبانی مردم و پایگاه مردمی كه دارند، نقش رهبری و هدایت‌گری، مقابله با توطئه‌های دشمنان و مبارزه با آنها را عهده‌دار شوند. می‌توانند جامعه و امت اسلامی را رهبری كنند؛ چون مراكز عمده عقیدتی و رهبری دینی در دست آنهاست؛ هم از نظر فتوا، هم از نظر مراكز تدریسی و آموزشی و هم مراكز اجتماعی مثل نماز‌های جمعه و جماعات و حج در دست علما و نخبگان است. هم دانشگاه‌ها در دست آنهاست، هم مراكز علمی. این گروه می‌توانند نقش مؤثری را با پشتیبانی مردم ایفا كنند. اما باز هم شاهدیم كه شیطنت‌های دشمنان اسلام مانع از به عرصه آمدن این گروه می‌شود. امروز می‌بینیم كه مجموعه‌ای از وهابی‌ها با همین مجموعه تقریب بین مذاهب اسلامی مقابله می‌كنند در حالی كه مجمع تقریب از نظر عملی و اجرایی هم فاقد قدرت است اما با همین تشكل هم مقابله می‌كنند، یا برخی مفتی‌های اهل سنت در كشورهای مختلف حاضر نیستند

جدی وارد میدان شوند، علمای تحت پوشش خود و دانشجوها و دانشگاهیان را بیاورند و از این تفكر حمایت كنند.
تفكر تقریب، اندیشه‌اي است كه هم زمینه مردمی، هم زمینه عقلی و هم زمینه دینی دارد منتها علما و نخبگان به خاطر فشار دولت‌ها و فشارهای خارجی، به میدان نمی‌آیند والا این كار به خوبی می‌تواند اهداف وحدت را محقق كند.
والا ما می‌بینیم كه جمهوری اسلامی از آغار پیروزی به فرمان امام بزرگوار و امروز با هدایت مقام معظم رهبری، مسئله وحدت را به عنوان یك اصل مسلم در كشور و نظام در نظر گرفته و تلاش‌های فراوانی را برای تحقق اصل وحدت در دنیای اسلام انجام داده است. امروز جمهوری اسلامی، مجموعه‌های تقریبی را در دنیا شكل داده و از این تفكر و اندیشه تقریبی و وحدت‌بخش در میان جوامع بشری و اسلامی پشتیبانی می‌كند. امام بزرگوار ما ندای وحدت را از همان آغاز حركت و نهضت اسلامی خود سر داد. نظام جمهوری اسلامی تاكنون بیش از ۲۳ كنفرانس وحدت در تهران تشكیل داده و در كشورهای مختلف هم شاید بیش از ۵۰ همایش‌ جانبی و منطقه‌ای برگزار شده است.
ما معتقدیم با همه دشواری‌ها و موانع این كار به نتیجه خواهد رسید و همه باید تلاش كنیم. ما امیدواریم بیداری اسلامی كه در میان مسلمانان در حال اوج‌‌گیری است، به حركت عمومی مردم بینجامد و خواست و اصرار مردم برای تحقق اصل وحدت و ایجاد فشار بر دولت‌ها و علمایی كه حاضر نیستند در این زمینه سرمایه‌گذاری كنند، این اندیشه را به ثمر برساند.

س: فكر نمی‌كنید حساب باز كردن روی رهبران سیاسی، همانطور كه خودتان هم شاهدی از سازمان كنفرانس اسلامی آوردید، كاری عبث است و فرصت‌ها را می‌سوزاند و در واقع نوعی آزمودن مجدد یك آزمون تجربه شده است؟ 

بله. برای همین است كه ما به تلاش در سطح رهبران سیاسی اكتفا نكرده‌ایم و وقتی دیدیم كه آن جریان نمی‌تواند و هنوز هم نتوانسته آرمان‌ها را محقق كند؛ لذا جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری برای جبران آن ضعف، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی را شكل دادند كه تاكنون گام‌های خوبی برداشته؛ ولی باز هم نیاز داریم در بعد علمایی و مردمی تلاش‌های گسترده‌تری انجام دهیم. ما امیدواریم بیداری مسلمانان به این راه خدمت كند و ضعف‌ها را جبران سازد. اگر انشاءالله حركتی بین جوانان اسلامی،‌ بین دانشجویان و دانشگاهیان، بین حوزه‌های علمیه و در میان نخبگان كشورهای اسلامی شكل بگیرد و این بخش‌ها فعال شوند، می‌توانند روی حكومت‌ها و علمایی كه زیر نفوذ دشمنان قرار دارند، فشار وارد كنند و همه توان جهان اسلام را در مسیر وحدت به كار بندند.

س: در پاسخ سؤال اول، به مبانی قرآنی وحدت امت اسلامی یا همان اصل امت واحده اشاره‌ای كردید. این مطلب را تبیین بفرمایید. 

قرآن كریم چند نوع آیات در ارتباط با وحدت دارد. یكی اصل پیوستن و یكپارچگی امت در اطاعت و پیروی از قرآن و اهل بیت علیهم السلام است كه خداوند در آیه « وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ» به آن اشاره كرده كه همه باید چنگ بزنند به ریسمان خدایی و ذخیره الهیه در روی زمین یعنی قرآن كریم و شخص پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) چراكه قرآن مفسر و مبین می‌خواهد. همچنین از اصول مسلم دین اسلام و مسلمانی، اعتقاد به خداوند متعال و وحدانیت خدا و رسالت پیامبر(ص) است.
یك نوع دیگر، آیاتی است كه به برادری و پیوستن به هم سفارش كرده مثل آیه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» كه به مسلمانان و مؤمنین امر كرده كه
با هم برادر باشند. در واقع قرآن كریم، امت اسلامی را یك خانواده اسلامی فرض می‌كند كه اعضای آن همه با هم برادرند.
یك نوع دیگر از آیات،‌ برابری و مساوات را در میان مسلمانان اصل قرار داده است مثل آیه «یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» همه شما یكی هستید و شرافت و برتری در تقواست. در واقع همه مسلمان در یك دایره هستند و آن كسی جلوتر است كه تقوایش بیشتر است و رنگ و نژاد هیچكدام اثری ندارد.
آیات دیگری داریم در مذمت تفرقه و پراكندگی. منهای دلایل و براهین عقلی، خداوند در آیات مختلف از تفرقه نهی كرده است. در آیه «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ» می‌بینیم كه به تأكید بر «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ» بسنده نكرده است بلكه در ادامه آن می‌‌فرماید «وَلاَ تَفَرَّقُواْ» یعنی متفرق نشوید. در آیه دیگر به پیامبر می‌فرماید كسانی كه تفرقه ایجاد می‌كنند از تو نیستند و در واقع اهل تفرقه را مسلمان نمی‌داند.
آیات دیگری هستند كه خداوند می‌فرماید «وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ...؛ و همانند آن زن (سبك مغز) نباشید كه پشم‌های تابیده خود را پس از استحكام، باز می‌كند.»
تفرقه مثل این است كه رشته‌ای را كه پیامبر و ائمه(ع) بافته‌اند، باز كنیم و این یعنی خلاف جهتی كه اسلام گفته، حركت كنیم.
یك سلسله آیات دیگر، آیاتی است كه می‌گوید، با هم نزاع و خصومت نكنید چون اگر به جان هم بیفتید نیرو و توانتان از میان می‌رود. كه این باز اشاره است به اینكه وحدت عامل قدرت و قوت مسلمانان است. تفرقه موجب ضعف و سستی در میان مسلمانان است. این سلسله آیات، خصومت و نزاع را تحریم می‌كند برای حفظ وحدت. «وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَینَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ؛ اگر دو گروه از مؤمنان با یكدیگر بجنگند میان آن دو را صلح دهید و اگر یكی از آن دو بر دیگری تعدی كرد با او بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد. اگر بازگشت، میان آن دو به عدالت سازش دهید...».
در شأن نزول این آیه آمده است كه میان دو قبیله اوس و خزرج اختلافی رخ داد كه كار اختلاف بالا گرفت و با یكدیگر به زد و خورد برخاستند كه آیه فوق نازل شد. در سنت و روش پیامبر(ص) و سیره ائمه(ع) هم اینها وجود دارد؛ اینها منشور عمل مسلمانان است.
پیامبر بزرگ اسلام همواره مهاجرین و انصار را به اخوت و برادری دعوت می‌كردند. زمانی كه دیدند یهودیان درصدد اختلاف میان اوس و خزرج به عنوان انصار هستند، مانع از اختلاف شدند و میان آنها صلح برقرار كردند. این هم روش پیامبر است و هم روش امیرالمؤمنین(ع) و ائمه معصومین علیهم‌السلام. امیرالمؤمنین با همه مسائلی كه بعد از رحلت پیامبر(ص) اتفاق افتاد، حاضر به جدایی و ایجاد فرقه برای خود نشدند و به مقابله برنخاستند. بلكه مبنای خود را بر تعامل و همكاری گذاشتند و به خلفا مشورت می‌دادند و آنجا كه فتوا می‌خواستند، فتوا می‌دادند. ائمه معصومین(ع) همواره همین روش را داشتند.

مطلب مرتبط: مصاحبه با دبيركل مجمع جهاني اهل بيت (بخش نخست)

https://taghribnews.com/vdch-vni.23nxqdftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی