تاریخ انتشار۱۸ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۲۵
کد مطلب : 393235
به بهانه سالروز کشف حجاب رضاخانی

"حجاب" به روایت پوشش محلی اقوام ایرانی/ اصالتی از گذشته تا امروز

پوشش اقوام ایرانی از شمال این جغرافیا گرفته تا شرق و غرب و جنوب آن نمادی از اصالت ریشه‌دار مردمان این دیار در انتخاب حجاب است؛ موضوعی که در مواجهه با کشف و منع حجاب رضاخانی نیز کمرنگ نشد.
"حجاب" به روایت پوشش محلی اقوام ایرانی/ اصالتی از گذشته تا امروز
به گزارش حوزه استان های خبرگزاری تقریب، داشته‌های فرهنگ ایرانی تنها مختص به زبان، آداب‌ورسوم و آئین‌ها نیست، فرهنگ بومی هر منطقه دست‌هایی پر از مؤلفه‌هایی دارد که علاوه بر غنا بخشیدن به فرهنگ ملی و ایرانی، هویتی مستقل برای هر منطقه قائل است.

از زیبایی‌های فرهنگ ایران‌زمین سخن گفتن بدون نوشتن از لباس‌های اقوام مختلف خالی از لطف است لباس‌هایی که گویی زیبایی تام و تمام طبیعت در تاروپودشان نقش بسته است و هرکجا که پای می‌گذارند زیبایی چشم‌نوازی را به همراه می‌آورند.

اقوامی که در نواحی مختلف ایران ساکن هستند، به لحاظ اقلیمی و جغرافیایی تحت تأثیر آب‌وهوا و وضعیت زیستی منطقه و مهم‌تر از همه متأثر از جنبه‌های اعتقادی و دینی، پوشش خاصی برای خود دارند و گاه از طریق همین پوشش است که می‌توان مؤلفه‌های فرهنگی هر منطقه را شناخت.

پوشاک اقوام ایرانی، رنگ و بوی سنت دارد و اصالت یک ایرانی را نشان می‌دهد. هویت لباس‌های محلی به‌صورت جدایی‌ناپذیر با باورهای مردم گره‌خورده و جزئی از جاذبه‌های فرهنگی است.

منع حجاب نمودی از اقدامات ضدایرانی رضاخان

واقعه کشف حجاب رضاخان، از جمله اتفاقات مهم و قابل‌توجه در تاریخ ایران است که نمونه‌ای بسیار روشن از استبداد و مدرن سازی جامعه ایرانی با زور تفنگ و سرنیزه را به نمایش می‌گذارد. واقعه‌ای که در عین تلاش بسیار حکومت پهلوی و صرف توان و انرژی فراوان از امکانات کشور موفق نبود و مغلوب قدرت فرهنگ شد.
 
تا جایی که اطلاعات تاریخی و باستان‌شناختی وجود دارد باید گفت که جامعه ایرانی چه از عصر بسیار کهن و باستانی خود -یعنی پیش از هخامنشیان- و چه در دوره تاریخی خود – که از زمان هخامنشیان آغاز می‌شود – تا به امروز جامعه‌ای معتقد به پوشش و عفاف بوده است. در تمامی تصاویر و نقش برجسته‌های قرون قبل از ظهور اسلام و بعدازآن چه مرد و چه زن ایرانی پوشش کامل داشته‌اند. یعنی هم لباس سر داشته‌اند و هم لباس تن و پا. ازاین‌رو می‌توان جامعه و فرهنگ ایرانی را بافرهنگ و تمدن‌های دیگری ازجمله یونان، که در آن گاهی اوقات مردان و زنان عریان یا کم پوشش بوده‌اند متفاوت دانست.

به گفته هادی وکیلی، دانشیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد جامعه ایرانی همواره علاوه بر اینکه عفیف بوده، محجب و با پوشش هم بوده است. یعنی این دو پدیده و مسئله با هم ارتباط دارند. برخی فکر می‌کنند می‌توان عفیف بود ولی حجاب نداشت و یا بعضی ممکن است با حجاب باشند ولی عفیف نباشند. اما جامعه ایرانی در طول تاریخ خود هم عفت بالایی داشته و هم پوشیده بوده است.

وی ادامه می‌دهد:اما در نقطه مقابل هم جریان ضد حجاب چند بار وارد تاریخ ایران شده است. اما در هیچ دوره‌ای نتوانست جایی در فرهنگ ایرانی باز کند. در همان ایران باستان زمانی که اسکندر و بعد سلوکیان وارد ایران شدند فرهنگ آنان فرهنگ پوشش رایج در جامعه ایران آن زمان نبود. به تعبیر امروزی بی‌حجاب یا بدحجاب بودند. اما در جامعه ایران پذیرشی نسبت به آنان رخ نداد. همین‌طور گویا زنان مغولی و یا برخی دیگر از اقوام مهاجر به ایران پوشش کامل نداشتند اما فرهنگ و جامعه ایرانی همه آن‌ها را در خود هضم کرده و آن‌ها نوع پوشش ایرانی را بر تن کردند.

تأیید این اظهارات را می‌توان در پوشش زنان و مردان ایرانی در جای‌جای کشورمان مشاهده کرد؛ لذا به نظر می‌رسد اقدام رضاخان در کشف و منع حجاب بیش از آن‌که اقدامی در مغایرت با مبانی دینی باشد؛ اقدامی ضد ایرانی و در راستای مقابله با هویت اصیل و تاریخی مردمان کشورمان بوده است.

به بهانه ۱۷ دی‌ماه سالروز اعلام کشف حجاب از طرف رضاخان نگاهی به پوشش اقوام ایرانی خواهیم داشت، پوششی که نشان‌دهنده اصالت و فرهنگ ایرانی است.

نگاهی به پوشش محلی برخی اقوام ایرانی

در این گزارش نگاهی به پوشش اقوام مختلف ایرانی می‌اندازیم، پوششی که با قدمت و اصالت سال‌ها بر تن ایرانیان خودنمایی کرده و می‌توان این پوشش را لباسی برای همه فصول دانست. از پوشش خاص مردم ابیانه گرفته تا لباس‌های رنگارنگ گلستان و مازندران، دامن چین‌دار زنان ایل شاهسون و دامن پر از گل زنان لرستانی و چهارمحالی هرکدام دنیایی از رنگ و نقش و نگار را در خود دارد.

لباس محلی در نصف جهان

در استان اصفهان در اکثر روستاها هنوز هم زنان و مردانی دیده می شوند که اصالت خود را از یاد نبرده و همچنان به لباسهای فاخر محلی خود می نازند. در این میان لباس محلی روستای تاریخی و گردشگری ابیانه که قدمتی هزار و ۵۰۰ ساله دارد معروف است، اهالی این روستا به پوشیدن لباس محلی خود بسیار پایبند هستند.

نکته مهم در پوشاک ابیانه، استفاده از رنگ‌های روشن و برگرفته از طبیعت رنگارنگ منطقه است. در ابیانه زنان سیاه نمی‌پوشند، حتی در مراسم عزاداری نیز با لباس‌های رنگی محلی شرکت می‌کنند.

لباس آذری‌؛ از بُرک تا کؤینَک

استان آذربایجان غربی به دلیل دربرگرفتن دو قوم بزرگ آذری و کرد و همچنین ایل‌ها و عشایر متعدد، انواع مختلفی از پوشاک دارد. در این استان لباس‌ها علاوه بر تزئینات و تکنیک دوخت‌شان، با پارچه‌های به کار رفته نیز خود را نمایان می‌سازند. فراوانی و ارزانی مواد خام در این سرزمین کهن، موجب شده است تا پارچه بافی با پشم و ابریشم توسعه فراوانی داشته باشد.
 
در ارومیه، پارچه‌هایی همانند ساتن، تافتا، ترمه، موسلین و مخمل، مهم‌ترین پارچه‌ها هستند. زنان این خطه بیشتر به تهیه لباس‌هایی از جنس ابریشم، ترمه یا مخمل علاقه‌مند بوده و مردانشان اغلب از پارچه‌های پشمی لباس بر تن می‌کنند. هر دو جنس در لباس زیر بیش تر از پارچه‌های پنبه ای بهره می‌برند؛ اما ثروتمندان حتی در لباس زیر نیز ابریشم استفاده می‌کنند.

نقش طبیعت بر لباس عشایر اردبیل

ایل شاهسون یکی از بزرگ‌ترین جوامع ایلی کشور محسوب می‌شود که غنای تاریخی و فرهنگی خود را همچنان حتی در پوشش زنان و مردان حفظ کرده است. لباس بانوان ایل شاهسون که نمودی از فرهنگ جاری و سنت‌ها و باورهای این ایل است از ۹ تکه مجزا تشکیل می‌شود و زنان عشایر همواره تمامی این ۹ تکه را به تن دارند.

مازندران؛ از شولا تا علیچه و چاروق

در مازندران استفاده از انواع پوشاک سنتی در زنان اعم از چادر، چاقچور، نیم ساق، روبند، نقاب، چارقد، شلیته و تنبان، منسوخ شده یا جای خود را به پوشش‌های منطبق با فرهنگ غیر ایرانی داده است.

پوشاک زنان مازندرانی در رنگ‌های شاد و زیبای طبیعت به‌طور کامل پوشیده و جذاب است، اما باگذشت زمان و کمرنگ شدن تاریخ شفاهی بومیان سرزمین طبرستان، استفاده از انواع پوشاک سنتی اعم از چادر، چاقچور، نیم ساق، روبند، نقاب، چارقد، شلیته و تنبان، کمرنگ‌تر شده است.

رد بهار در لباس‌ محلی سمنان

در استان سمنان لباس‌های محلی بسان رنگین کمانی است که با طبیعت در هم آمیخته و تنپوش زنان و مردان این دیار شده است. پوشاک مردم استان سمنان نمادی از سادگی دل‌های کویری‌شان است. معروف‌ترین لباس محلی دیار قومس را مردان و زنان روستاهای سمنان، مهدی‌شهر و ایل سنگسر بر تن داشتند.

طبیعت در لباس چهار محال و بختیاری

لباس‌های محلی چهارمحال و بختیاری ازنظر رنگ، طراحی، دوخت و تعداد اجزا لباس شباهت‌های بسیاری به لباس‌های مناطق مختلف استان‌های هم‌جوار و نزدیک مانند استان‌های خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد و لرستان دارد.

غنای فرهنگی در لباس هرمزگان

لباس‌های محلی استان هرمزگان به عنوان نشان و نمادی از جنوب شناخته می‌شوند و به جرات می توان گفت که هرمزگان یکی از مناطقی است که لباس خاص خود را دارد و تنها منطقه ای از ایران است که پوشش به نوعی خاص از تن‌پوش خلاصه نمی‌شود و از تن‌پوش، حجاب و روسری گرفته تا زیورالات را شامل می‌شود.

لباس‌ محلی لرستان؛ اوج زیبایی در نهایت سادگی

زیبایی زنان لر در پوشش «سرداری» و اقتدار مردان این دیار در ردای «شال و ستره» همگی تبلوری از زیبایی‌های تاریخ و تمدن لرستان است. پوشاک زنان لر بنا به موقعیت اجتماعی، اقتصادی و از طرفی شرایط سنی از ویژگی‌های مشخصی برخوردار است به طوری که پوشاک زنان جوان لر با پارچه‌های الوان در رنگ‌ها و طرح‌های شاد با سربندهای زیبا و رنگی است وزنان مسن تر پارچه‌هایی به رنگ تیره با طرح‌های ساده و سربندی سیاه و سفید را ترجیح می‌دهند. ‌

لباس مردم سرزمین آب و آفتاب

زنان سرزمین آب و آفتاب و چشمه سارهای جوشان هنوز هم به رسم و آیین کهن لباس پوشیده و سنت خوب پوشیدن لباس محلی را از یاد نبرده‌اند.
 
لباسهای محلی کهگیلویه و بویراحمد در عین زیبایی از اصالت و شکوه برخوردارند و به عنوان سوغات نیز هدیه ای ارزشمند از این دیار چهار فصل هستند.

لباس محلی یاسوج

لباس محلی زنان کهگیلویه و بویراحمد، چون دستبافته ای است که زیبایی و رنگ در آن موج می زند و نگاره ای است که عشق و زیبایی را با هویت ایلی مردمان این سرزمین پیوند می دهد.

نقش رنگ ها بر لباس اقوام گلستان

نگارستان ایران‌زمین رنگین‌کمانی از اقوام ایرانی و غیر ایرانی را در دل خود جای داده و هر قوم با لباس و سنت های خاص خود در گلستان در کنار یکدیگر زندگی می کنند.

گلستان نگارستان ایران

پوشش هر قومیت نشان اصالت و فرهنگ بر خواسته از سرزمینشان و درواقع هویتشان است. اقوام متعددی که در این استان زندگی می‌کنند شامل ترکمن‌ها، فارسی‌زبانان، سیستانی‌ها، بلوچ‌ها، ترک‌ها (آذربایجانی و قزلباش)، کردها، تاجیک ها، مازندرانی و قزاق‌ها هستند.
 زنان اصیل قزلباش رامیانی از زمان‌های دور لباس مزین به سکه و یراق از جنس ابریشم سرخ به تن می‌کنند که هنر دست توانایشان و ثمره تلاش و همتشان است.

پوشش بلوچ و سیستانی

مردان بلوچ همچون مردان سیستانی، لباس ساده و بلند به همراه دستاری که عموماً سفید است بر تن دارند. گفتنی است نوع بستن دستار در مناطق مختلف بلوچستان تفاوت‌هایی دارد. آنچه بیش از همه جلب‌توجه می‌کند تغییراتی است که به لحاظ گذشت زمان و هم‌جواری با کشور پاکستان و افغانستان در دوخت و برش لباس‌ها ایجادشده است.

 در روزگاری نه‌چندان دور مردان وزنان از پاپوش سواس « sovas» که از الیاف نخل وحشی به نام داز «daz» ساخته می‌شد استفاده می‌کردند. پوشاک زنان و دختران از زیبایی ویژه‌ای برخوردار است. در دوخت و تزیین لباس‌های زنانه از هنر منحصربه‌فرد سوزن‌دوزی و پریوار دوزی بلوچ استفاده می‌شود که هنر سوزن‌دوزی روی پیش‌سینه، سرآستین، جیب بلند در جلو و همچنین حاشیه شلوار در پایین خودنمایی می‌کند.

دستار زنان بلوچ، روسری مستطیل شکلی است که توسط هنر بلوچی و پریوال دوزی تزیین می‌شود. باید گفت آنچه زیبایی پوشاک زنان بلوچ را کامل می‌کند زیورآلاتی از طلا و جواهر است که ساخت آن نیز یکی از هنرهای سنتی و اصیل منطقه است.

 زنان سیستانی علاوه بر لباس سنتی و روزانه خود، نوعی لباس نیز جهت اعیاد و جشن‌ها تدارک می‌بینند که در نوع خود هنرمندانه و زیباست. از مشخصات لباس روزمره زن سیستانی، نوعی سوزن‌دوزی است که در حاشیه یقه و سرآستین لباس به کار می‌رود و در محل به آن «سیاه دوزی» گویند. این لباس از پیراهن و شلوار گشاد تشکیل می‌شود. بلندی پیراهن تا پایین زانو و دور کمر آن چین‌دار است.

زنان سیستانی نیز دستاری مستطیل شکل بر سر می‌بندند. پوشاک جشن‌ها و مراسم شاد که امروزه کمتر از آن استفاده می‌شود متشکل از شلواری پرچین، پیراهنی تا بالای زانو با دو چاک از دو طرف است.

بنابراین گزارش، معرفی ویژگی‌های انواع لباس‌ها و پوشش اقوام ایرانی، ضمن بسترسازی برای آشنایی نسل جدید با داشته‌های فرهنگی ایران موجب می‌شود که طراحان لباس، دست‌اندرکاران و فعالان این عرصه از الگوهایی با هویت و نمونه‌های اصیل مایه گیرند و با تکیه بر غنای فرهنگی خویش، طرحی نو دراندازند.

اینجا نقش مسئولان امر در دستگاه‌ها و نهادهای فرهنگی دوچندان می‌شود؛ لباس‌های محلی تنها داشته‌هایی برای سپرده‌شده به حافظه تاریخی و خاطره‌های دور این دیار نیست، بلکه باید از این رهگذر برای تولید پوششی با مؤلفه‌های بومی و ملی آستین همت بالا زده شود و از این غنا و تنوع در لباس مردان و زنان ایرانی استفاده کرد تا شاید گامی در مسیر تحقق سبک زندگی ایرانی و اسلامی برداشته شود.

به‌رغم فعالیت های صورت گرفته به نظر می‌رسد راه تغییر سبک پوشش در جامعه ایرانی همچنان از نمایشگاه تا بطن جامعه با چالش‌های زیادی مواجه است که تمرکز متولیان امر از فعالیت‌های نمادین باید به سمت برنامه‌ریزی جدی‌تر در این عرصه کشیده شود تا بتوان موانع را از این مسیر برداشت.

انتهای پیام/
 
https://taghribnews.com/vdcc11q1p2bqoi8.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی