تصویب FATF به امید دور زدن تحریمهای آمریکایی که دشمن شماره یک کشور، انقلاب، نظام، شرکتها و مردمماست، دادن تیغ تیز به یک زنگی مست است.
اشتراک گذاری :
گروه مقاومت "تنا": ۵۰ درصد اقتصاد کشور رسمی و آنگونه که علی عسگری رئیس سابق سازمان امورمالیاتی گفته بود بیش از ۴۵ درصد از آن پنهان است، آنقدر پنهان که سازمان امورمالیاتی، خزانهداری کل کشور و دیگر نهادهای مسئول نمیتوانند آن را اندازهگیری کنند و حال نزدیک ۱۵ است که میگویند ارزش قاچاق در کشور حدود ۲۰ میلیارد دلار است؛ چرا نمیتوانیم جلوی آن را بگیریم؟ قاچاق ساختاری است، سیتمی است، فردی است، صرفا مواد مخدر است، بخاطر کولهبرها نمیتوانیم دست بزنیم یا دست افراد قدرتمند در کار است؟ حال این مساله را به سطح جهان تعمیم دهیم، چه مقدار از اقتصاد جهان پنهان است؟ نیاز نیست ما بگوئیم، سازمان شفافیت بینالملل آمار داده چیزی قریب به ۴۰ هزار میلیارد دلار از اقتصاد جهان قابل ملاحظه نیست، بیش از ۱۰ هزار میلیارد دلار آن فقط قاچاق است، حالا اینکه در درون این ۳۰ هزار میلیارد دلار چه مقدار فروش اسلحه، مواد مخدر، انسان، دارو، اندامهای انسان وجود دارد معلوم نیست ولی یک بخشی از ترازهای تجاری در بازارهای قاچاق شکلپذیری پیدا میکند که جامعه جهانی نتوانسته جلوی آن را بگیرد و برای ما هم نخواهد توانست جلوگیری کند البته برای ما مشکل درست خواهند کرد و من هم قائل هستم اگر نتوانیم استاندارهای نظام بانکداری جهانی را بوجود بیاریم دچار چالش میشویم اما بگذارید اینگونه مثال بزنم خودروها کشنده ما برای حرگت در جادههای اروپایی بایستی از قوانین آلایندههای یورو ۴ پیروی میکردند، ما با اروپا مذاکره کردیم و با طی مسیر را از طریق اتاق بازرگانی و سازمانهای بینالمللی جلو رفتیم، زمانی که شما میخواهید از صفر به صد برسید باید یک پروسه را طی کنید و به یکباره نمیتوانیم به صد برسیم، یک شبه نظام بانکداری ما هم به سطح استاندارهای مورد قبول بازل ۳ و FATF نمیرسانیم اما اصرار اینکه ما خیلی سریع به این سطح برسیم برای چیست؟ اصرار آنها این است که فعلا اطلاعات خود را با ما به اشتراک بگذارید، بعد بروید سامانهها و نرمافزارهایی که میگوئیم را هم در سیستم خود تعریف کنید، بعدا نرمافزارهای بانکی خود را تغییر دهید، صورتهای مالی و نحوه رسیدن به ارزیابی صورتها مالی خود را هم براساس آن منطقی که میگوئیم انجام دهید تا صاحب یک نظام اقتصاد بانکی پرقدرت شود و پیشرفت بانکی کنید، همه هم با شما دست میدهند چون سیستم بانکی شما شفاف و رصد شده است؛ ما میگوئیم دولت خدمتگذار آیا شما واقعا قائل به شفافیت بانکی هستید؟ فردا اگر شفافیت فرهنگی، امنیتی یا نظامی را هم بخواهند قبول میکنید؟ اگر اکنون به سایت ناتو یا پنتاگون وزارت دفاع آمریکا تشریف ببرید، بودجه ۲۰۱۹ که مدتی پیش پیشنویس آن در کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا تصویب شده وجود دارد و تا زیرجز اینکه چه مقدار خرج یک ناو در کجا میشود را نوشته است به این میگویند شفافیت، حال شما آنقدر شفافیت دارید که به ریز بگوئید در سامانههای دفاعی خود چه مقدار خرج میکنید؟ برای نیروهایی که در منطقه غرب آسیا هستند چه مقدار سرمایهگذاری میکنید؟ هزینه مستشاران شما در کشورهای مختلف چه مقدار است؟ دستگاههای منطقهای و اطلاعاتی شما که قرار است در سطح جهان به جهت حفظ منافع و امنیت ملی شما فعالیت کنند، ظرفیتشان کجاست و چه کارهایی را میخواهند انجام دهند؟ اگر شما امروز شفافیت را در حوزه بانکی را بپذیرید تازه الف الفبا شروع میشود و این نظام شفافیت است که شما پذیرفتهاید؛ هندسه شفافیت اطلاعات را از نوپدیدها به قدرتهای با ثبات انتقال میدهد، نوپدیدها فرصتسازی میکنند و بخشی از ضعف و قابلیتهای قدرتهای سنتی را در اختیار میگیرند و قدرتهای سنتی بخاطر اینکه به شکل نامتقارنی این قابلیت به وجود میآید سعی میکنند در کوتاهترین زمان اطلاعات مبتنی بر عملیات نوپدید شدن را از نامقارنها بگیرند، به عبارت دیگر شما مبتنی بر شفافیتی که از درون رقابت سازنده حاصل میشود وظیفه دارید همه پروتکلهای بعدی را هم بپذیرید، همین دو هفته پیش گفتند اگر میخواهید عضو شانگهای شوید باید یکسری پروتکلها را قبول کنید و این پروتکلها باید پذیرفته شود تا شما را در شانگهای هم بپذیرد اما یک دفعه شانگهای گفت من شما را پذیرفتم و شما دیگر عضو ناظر نیستید بلکه عضو اصلی هستید، حال آیا ممکن است بدون الزامات خودش شما را بپذیرد؟ خیر این تازه ابتدای کار است که بازرسین یا آنهایی که اختیار بازرسی با قابلیت قضایی در حوزه تراکنشهای مالی ما را دارند ولو اینکه دنبال کیس خودشان باشند وارد کشور شودند و ما موظف هستیم که کیس آنها پاسخ دهیم.
در این سیستم وقتی یک دادستان در یک کشوری حکم جلبی را صادر میکند و اصلاحا یک WANTED RED میدهد، مثلا پلیس بینالملل با پلیس بینالملل ما تماس میگیرد و یک دستور از دادستان ما میگیرد و براساس این دستور فردی را دستگیر میکنند و با تحفظ تابعیت و ملیت آن متهم تحویل پلیس بینالملل میدهند حال فرض کنیم شما یک آمریکایی را در لبنان شناسایی کردید که پول شمای ایرانی را خورده و از طریق پلیس بینالملل تحت تعقیب قرار میدهید، آیا میتوانید به عنوان یک ایرانی که حقش ضایع شده به دادستان لبنان بگوئید دستور بازداشت آن فرد آمریکایی را دهد؟ آیا میتوانید این فرد آمریکایی را دادگاههای ایران میتوان محاکمه کرد؟ آیا میتوان این فرد آمریکایی را در دادگاههای لبنان محاکمه کرد؟ یا باید بپذیرید که این فرد متخلف آمریکایی به مرجع قضایی آمریکایی برود و در آنجا رسیدگی بشود و اگر براساس قوانین داخلی آمریکا جرم او مورد ارزیابی قرار گرفت بعد با برخورد شود؛ حال در شرایط برعکس اگر ادعایی در مورد فشار به منافع افراد، شرکتها یا دولت آمریکا در ایران، چین، لبنان، سوریه، ژاپن یا غیره توسط یک ایرانی مطرح شود و دادستانی یک شکایتی صادر کند اول حسابهای دولت ایران و بعد حسابهای آن شرکت و بعد حسابهای آن فرد را در همه جا مسدود و ورودش را به کشورها ممنوع میکنند، کسی حق ندارد به او ویزا دهد و هرجا که او را دیدند باید کت بسته تحویل FBI پلیس فدرال ایالات متحده نه اینترل پل بدهند تا در دادگاه آمریکایی بازرسی و در زندانها و دادگاههای آمریکایی با او برخورد شود، حال اگر این فرد پول نداشته باشد قاضی دستور میدهد منابع بانک مرکزی مسدود شود تا منافع آمریکایی را تامین کنند، این یعنی اگر ما فردا FATF داشته باشیم نمیتوانیم ثروت خاندان پهلوی که قریب به ۳۷ میلیارد دلار در ۴۰ سال گذشته بوده را رصد و شناسایی کنیم و به عنوان افرادی که ثروتهای عمومی ما را به یغما بردهاند تحت تعقیب قرار دهیم و از طریق FATF پولهای خود را دریافت کنیم اما فردا اگر آمریکاییها تصور کرد یکی از شرکتهای ایرانی یک حسابی دارد که یک تعداد پنل خورشیدی را از چین گرفته و به اتریش تحویل داده است این شرکت ایرانی چون قابلیت دارد پنلهای خورشیدی هوشمند را از چین بگیرد و به اتریش دهد حتما میتواند به ایران هم این پنلهای هوشمند که قابلیت استفاده دو منظوره نظامی را هم دارد صادر کند لذا این شرکت که کالایی به ایران نفرستاده تحریم میشود و حسابهای آن مسدود شده، دادرسی آمریکایی او را دستگیر میکنند و به آمریکا منتقل و با او برخورد میشود، ده سال به او زندان میدهند و هرجایی هم که هر حساب بانکی داشته باشد از طریق FATF رصد شده و حسابها مسدود میشود.
این میشود یک نظم، البته نه نظم نظام لیبرال که همه در آن آزاد هستند بلکه نظمی با رویکرد جدید آمریکا، که اگر فردا بخواهد چین را هم تحت تعقیب قرار بدهد این کار را میکند ولو اینکه آنها خوششان نیاید؛ تعرفهها را تغییر میدهد ولو اینکه سازمانهای جهانی نخواهند و حال تصویب FATF به امید دور زدن تحریمهای آمریکایی که دشمن شماره یک کشور، انقلاب، نظام، شرکتها و مردمماست، دادن تیغ تیز به یک زنگی مست است که به عقل نزدیک نیست.
* ساسان شاهویسی دکترای اقتصاد مدیریت از دانشگاه جرج واشنگتن و رئیس مرکز مطالعات راهبردی دانشگاه تهران