تاریخ انتشار۱۱ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۳۸
کد مطلب : 334423

مزایای ایران از جنگ تعرفه‌‌‌ای آمریکا با متحدان

تعرفه‌گذاری آمریکا گویای نیاز و الزام ایالات متحده برای زیرپاگذاشتن علنی ساختارهایی است که البته تاثیرات سیاسی آن نه تنها در حوزه غرب بلکه بر روی جایگاه آمریکا هم خواهد بود.
مزایای ایران از جنگ تعرفه‌‌‌ای آمریکا با متحدان
گروه مقاومت "تنا": تحولاتی که اکنون در حوزه تجارت بین‌المللی با وضع تعرفه از طرف ایالات متحده بر روی کالای‌های متحدینش ایجاد شده گویای واقعیت‌های است که در حوزه اقتصاد غرب و مخصوصا ایالات متحده در حال انجام است.
در شرایطی که قرار بود توافقنامه نفتا، مبنایی برای تجارت بین کاناداد و مکزیک با آمریکا باشد وضع تعرفه‌ها نشان دهنده عدول ترامپ از این توافقنامه مهم است که برروی دو همسایه شمالی و جنوبی خود تاثیر می‌گذارد و از طرف دیگر گویای وخامت اوضاع اقتصادی آمریکاست.
باوجود اینکه معمولا رفتار ترامپ کاسب کارانه و تجارت مابانه برداشت می‌شود اما واقعیت این است که او با ساختاری در آمریکا کار می‌کند که برسرجای خود است و تغییر چندانی برای آن اتفاق نیفتاده است؛ این تعرفه‌گذاری گویای نیاز و الزام ایالات متحده برای زیرپاگذاشتن علنی این ساختار است که البته تاثیرات سیاسی آن نه تنها در حوزه غرب بلکه بر روی موافقنامه‌های بین‌المللی و جایگاه ایالات متحده هم خواهد بود.
فراموش نکنید وقتی آمریکا به عنوان یک قدرت هژمون و مسلط بر دنیا به این شیوه متوسل می‌شود ضعف در ساختار اقتصادی خود را نشان می‌دهد که تاثیرات سیاسی آن عمیق‌تر از جنبه‌های اقتصادی آن است، یعنی اکنون آمریکا دارد جایگاهی که به عنوان قدرت مسلط داشته را کاملا از دست می‌دهد، این سیاست یکجانبه‌گرایی آمریکا است که کاملا کارکرد خود را از دست خواهد داد، دلیل آن هم این است که در سیاست یکجانبه‌گرایی متحدین باید از این سیاست پشتیبانی ‌کنند تا در محیط بین‌الملل موفق باشد و تاکنون مهمترین متحدین آمریکا کانادا و اروپایی‌ها بوده‌اند و حال این جنگ نشان می‌دهد سیاست اول آمریکای ترامپ، بر سیاست هژمونی و اتکای بر قوانین بین‌المللی که خود آمریکایی‌ها ساخته‌اند و یکی از آنها WTO است، پیشی دارد.
اولین اقدامی که ترامپ بعد از انتخاب به عنوان رئیس‌جمهور انجام داد زیرپاگذاشتن توافقنامه پاریس بود، بعد توافقنامه ترانس پاسیفیک، توافقنامه ترانس آتلانتیک، نفتا را کنار گذاشت و اکنون هم به شکل علنی وارد جنگ تجاری با همپیمانان خود در غرب شده است که نشان دهنده یک روند نزولی در موقعیت آمریکا و قوانین و مقررات بین‌المللی است؛ ترامپ اکنون با خروج از برجام نه تنها 1+5 را تبدیل به 1+4 می‌کند بلکه آمریکا را در حال خروج از قوانین بین‌المللی نشان می‌دهد و مفهوم نهایی آن این است که امروز ایالات متحده مسیر انزوا گرایانه‌ای جدیدی را به خود تحمیل می‌کند که دلیل آن نیازهای ساختاری آنها است.
هرچند امروز در سایه چنین جنگ اقتصادی نهایتا از طرف کانادا و مکزیک یک رقم 16 میلیارد دلاری و از طرف اروپا هم رقمی همین حول و حوش نصیب آمریکا می‌شود ولی اینکه کشوری با چنین GDP بزرگی که بیش از 15 تریلیون دلار تصور شده است نیازمند چند میلیارد دلار است تا در جنگ با چین، اروپا و آمریکا بتواند آن را جمع‌آوری کند، حکایت از اوضاع وخیم آمریکایی‌ها دارد.
هرچند مساله تجارت نقش پیشران را در روابط بین‌الملل را دارد ولی همین موقعیت پیشران برای مناسبات تجاری متکی به ظرفیت‌های سیاسی است این نوع اقدام ترامپ نوعی تزاحم با شخصیت، موقعیت سیاسی و بین‌المللی کشورها دارد و تاثیرات عمیقی برروی روابط امنیتی و سیاسی کشورها خواهد گذاشت که نشان می‌دهد آمریکا به هیچ وجه قابل اتکا نیست، از سوی دیگر اکنون آمریکا از مسیری که در دوران دموکرات‌ها برای وارد کردن کشورها به همکاری برای تحریم ایران در سایه ایران هراسی ایجاد کرده بود وارد مسیر آمریکاهراسی شده و آمریکا با گردن کلفتی و بی‌توجهی به پرستیژ و شخصیت کشورها می‌خواهد آنها با او همکاری کنند که طبیعتا آنها هم نسبت به آمریکا عکس‌العمل نشان خواهند داد.
درست است که ایالات متحده 25 درصد تجارت بین‌المللی را در اختیار دارد اما فراموش نکنید که بخش عمده‌ای از این 25 درصد متکی به تسلط دلار است و کافی است که همین کشورهایی که طرف تجاری هستند مسیر تعاملات میان خودشان را تقویت کنند و از حوزه سلطه دلار خارج شوند، با ورود این کشورها به مسیر روابط پولی و مالی دو جانبه کمر آمریکا خواهد شکست.
خوشبختانه حضور شخصیتی مانند ترامپ برای ما و کشورهایی که از آمریکا صدمه دیده‌اند مقتنم است و باید دعا کنیم ترامپ همچنان در این جایگاه باشد و این کشتی بحران زده آمریکا را سرنگون کند؛ حرکتی که ترامپ انجام می‌دهد قمار بزرگ است که به نظر می‌رسد به دلیل عدم شناخت او نسبت به دنیا است.
کانون‌های قدرت کشورهای مختلف که امروزه در در قالب توافقاتی در حال همکاری با آمریکا هستند، قبل از اینکه بخواهند به آمریکا پاسخگو باشند باید به افکار عمومی خودشان جواب بدهند و طبیعتا همه کانادایی‌ها یا مکزیکی‌ها که نوکر آمریکا نیستند مثلا طبق نظرسنجی‌های در انتخابات ریاست جمهوری که مدتی دیگر در مکزیک انجام می‌شود کاندیدایی که دو برابر بیشتر از رقیب نزدیک خودش رای دارد فردی ضدآمریکایی است، مکزیک‌ها خیلی بهتر از ما با تحقیر آمریکایی آشنا هستند و بنابراین دولت مکزیک اگر قرار باشد جایگاه و مشروعیت خودش را در نزد افکار عمومی حفظ کند باید نسبت به این رفتار واکنش نشان دهد؛ یک زمانی بود که سیاسمتداران متحد آمریکا با دیپلماسی و سرپوش گذاشتن می‌توانستند توجیه‌گر سیاست‌های آمریکا باشند اما اکنون دیگر رفتار آمریکایی‌ها قابل توجیه نیست و محور همه چیز دلار و سلطه‌طلبی آمریکا شده است و مردم این تحقیرها را نخواهند ‌پذیرفت و به دولت خود فشار می‌آورند.
اروپایی‌ها علی‌رغم اینکه بالاترین روابط اقتصادی را با آمریکا به میزان بیش از 500 میلیارد دلار که 700-800 میلیارد هم گفته شده داراست اما در کنار این حجم روابط پرستیژ و شرایط اتحادیه اروپا هم برای آنها خیلی اهمیت دارد و اگر سیاسمتداران آنها نخواهند به این هنجارهای اروپایی توجه کنند با مشکل روبرو خواهند شد و در این شرایط مولفه سیاسی و محیط داخلی این کشورها بر فاکتور اقتصادی غلبه پیدا خواهد کرد.

*ابوالفضل ظهره‌وند سفیر سابق ایران در ایتالیا و افغانستان
https://taghribnews.com/vdcgxt9wwak9wt4.rpra.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی