تاریخ انتشار۲ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۴۸
کد مطلب : 332563

نگاه متخصصین بین‌الملل به گفتمان سیاست خارجی مقام معظم رهبری در قبال همسایگان

تنا - اختصاصی
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران همسایگی با 15 کشور مختلف است. این مساله علاوه بر این که تهدیداتی را به جهت اشتراکات و اختلافات قومی، مذهبی، مشکلات مرزی و موضوعات اینچنینی به وجود می‌آورد، فرصت‌های بی‌بدیلی را نیز در راستای شکل‌دهی به مجموعه‌های منطقه‌ای و مبادلات فرهنگی و اقتصادی برای جمهوری اسلامی ایران فراهم آورده است.
نگاه متخصصین بین‌الملل به  گفتمان سیاست خارجی مقام معظم رهبری در قبال همسایگان
از این منظر، همسایگان همواره از جایگاه ویژه‌ای در سیاست خارجی مقام معظم رهبری برخوردار بوده‌اند. در این راستا نظرات برخی کارشناسان و متخصصین بین‌المللی را پیرامون گفتمان سیاست خارجی مقام معظم رهبری در خصوص همسایگان را با محوریت منطقه اوراسیا جویا می‌شویم.
 
محمدرضا فرقانی، دیپلمات و سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در ترکمنستان
 
بعضا در خصوص همسایگان بیان می‌شود که دارای فرصت‌های بسیار زیادی هستند و از این رو می‌بایست جایگاه ویژه‌ای در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران داشته باشند. اما بهتر است نگاهی به آمار و ارقام داشته باشیم تا این اهمیت راهبردی را که مقام معظم رهبری هم به آن اشاره داشته‌اند بهتر درک کنیم. 15 همسایه ایران از نظر جغرافیایی و مساحت نزدیک به 30 میلیون کیلومتر مربع مساحت دارند که بخش عمده‌ای از خشکی‌های کره زمین را تشکیل می‌دهند، 560 میلیون نفر در آنها ساکن هستند که با احتساب ایران به 640 میلیون افزایش می‌یابد، 420 میلیون نفر مسلمان هستند و با احتساب جمعیت ایران به 500 میلیون نفر می‌رسد. 13 کشور از 15 کشور همسایه ما، اسلامی هستند 3 کشور بحرین، آذربایجان و عراق از همسایگان ما با جمعیت اکثر شیعه هستند. به غیر از جمعیت ایران چیزی در حدود 70 تا 75 میلیون نفر از جمعیت همسایگان ما را شیعیان تشکیل می‌دهند که با احتساب جمعیت ایران در حدود 145 تا 150 میلیون نفر می‌شود. 7 کشور عرب زبان هستند، 4 کشور ترکیه، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان زبان ترکی دارند. ما با 13 کشور منطقه دارای همبستگی‌های قومیتی و ملیتی هستیم. یعنی ملیت‌ها و قومیت‌هایی در ایران داریم که با ملیت‌های این کشورها همبستگی دارند. از نظر پراکندگی یا کیفیت همسایگان، بزرگترین کشور جهان یعنی روسیه و یکی از کوچکترین و ذره‌ای‌ترین کشورهای جهان  یعنی بحرین در همسایگی ما قرار دارند. همسایگان ما در چهار منطقه جغرافیایی و ژئوپلتیکی مهم دنیا قرار دارند: خاورمیانه، منطقه قفقاز، آسیای مرکزی و آسیای جنوب غربی و ما در تنظیم سیاست‌های خود با هر یک از همسایگانمان نمی‌توانیم تحولات منطقه جغرافیایی هر یک از آنها را نادیده بگیریم. با احتساب این مناطق تعداد کشورهای منطقه‌ای ما به 28 کشور می‌رسد. ایران و همسایگانش بیش از 75 درصد از منابع انرژی شناخته‌شده جهان را در اختیار دارند. حوزه خلیج فارس، حوزه سیبری و حوزه دریای خزر به ترتیب اولین، دومین و سومین حوزه‌های تأمین‌کننده انرژی هیدروکربنی جهان هستند که نشان‌دهنده اهمیت منطقه و همسایگان ماست. با 9 کشور منطقه الفبای مشترک داریم. الفبای عربی و فارسی در 9 کشور رایج است.
با این تنوعی که عرض شد سیاست‌گذاری برای تنظیم روابط با همسایگان یا استراتژی کلی همسایگی هم تهدید است هم فرصت. جمع بین این موارد متنوع، تضادهایی دارد که موجب دشواری کار می‌شود، به عنوان مثال اشاره شد که تمدن ایرانی می‌تواند در سیاست همسایگی پایه قرار گیرد، اما این امر تنها در رابطه با کشورهایی مثل افغانستان و آسیای مرکزی امکانپذیر است، چراکه در ارتباط با کشورهای عربی می‌تواند مورد تناقض و مناقشه باشد. به همین جهت تنظیم یک استراتژی در سیاست خارجی با توجه به این تنوع در ارتباط با کشورهای همسایه بسیار سخت می‌شود، اگرچه مولفه‌های بسیار جالبی برای تنظیم روابط هم در اختیار داریم.
به عنوان مثال در خصوص رویکردهای مقام معظم رهبری به افغانستان و آسیای مرکزی از تأکید ایشان بر همسایگی به عنوان یکی از پارامترهای مطرح‌شده و همچنین تمدن مشترک ایرانی یاد کرد. چراکه در افغانستان و آسیای مرکزی که در گذشته نه چندان دور به عنوان خراسان بزرگ شناخته می‌شد و بخشی از امپراطوری فارس یا ایران بود عقبه مشترک و اشتراکات تمدنی فراوانی داریم. اما تأکید رهبری بر همسایگی برخاسته از فقه ما و نگرش دینی و اسلامی ماست. کما اینکه در آموزه‌های اسلامی داریم الجار ثم الدار، اما متاسفانه همسایگی در سیاست خارجی ما مورد غفلت قرار گرفته است. در سال‌های 89 و 92 که جشن جهانی نوروز در تهران برگزار می‌شد مقام معظم رهبری در دیدار با رهبران این کشورها بر اهمیت اشتراکات فرهنگی از جمله نوروز تأکید داشتند.
در آسیای مرکزی و افغانستان شهرهای بزرگی داریم که زمانی پایگاه اصلی تمدن فارس و تمدن ایرانی بوده است. شهرهای هرات، سمرقند، بخارا، خیوه، خجند، کهنه اوگنج از جمله شهرهای مهم و مراکز علمی ایران قدیم است که در حال حاضر در این کشورها قرار دارد. شخصیت‌ها و مشاهیر علمی، ادبی و فرهنگی فراوانی از این کشورها همچون ابوعلی سینا، ابوسعید ابوالخیر، شیخ نجم‌الدین کبری، ابوالحین سرخسی، رودکی، کمال خجندی و خواجه عبدالله انصاری داریم که امروزه به آنها افتخار می‌کنیم، شخصیت‌هایی که می‌توانند وجه مشترک ما با این کشورها باشند و ما می‌توانیم از این اشتراکات بهره‌برداری کنیم.
برای این کشورها صحبت از حوزه تمدنی جذاب است و از آن استقبال هم می‌کنند اما این کشورها نسبت به  طرح موضوعات مذهبی واگرایی دارند و در صورت طرح این مسائل به ما به دیده شک و تردید می‌نگرند. متأسفانه استفاده از این بعد در روابط با افغانستان و اسیای مرکزی، از نقاط ضعف سیاست خارجی ما بوده است. اما از آنجایی که سیاست خارجی ما منحصر به منطقه مذکور نیست باید ظرافت‌های خاصی را برای تنظیم سیاست خارجی خود در نظر بگیریم. اگر ما در طول 40 سال گذشته روابطمان با همسایگان را به گونه‌ای تنظیم می‌کردیم که می‌توانستیم محور همگرایی با آنها باشیم، شاید امروزه با مشکلات سیاسی و اقتصادی فعلی مواجه نبودیم و شاید امروز تحریم‌های امریکا و متحدانش در اروپا نمی‌توانست به گونه‌ای که امروز بر ما تأثیر نهاده، موثر باشد. اگرچه ما همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند با اقتصاد مقاومتی می‌توانیم تحریم‌ها را پشت سر بگذاریم اما باید توجه داشت که در همین اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری مبتکر این نظریه بودند بعضی از کشورهای منطقه بهتر از ما عمل کرده‌اند.
 
دکتر محمدرضا دهشیری، دانشیار روابط بین‌الملل
 
یکی از موضوعات بسیار مهم در گفتمان سیاست خارجی مقام معظم رهبری موضوع دیپلماسی فرهنگی است. بر اساس سخنان مقام معظم رهبری فکر می‌کنم ایشان در دیپلماسی فرهنگی معتقد به چهار عرصه هستند. بافتار یا کانتکست، ساختار یا استراکچر، کارگزاران و چهارم کارکرد یا فانکشن. در خصوص بافتار ایشان نظرشان این است که اقداماتی که در عرصه دیپلماسی فرهنگی صورت می‌گیرد باید هم متناسب با شرایط و موقعیت دنیای امروز و هم متناسب با نیازها و ویژگی‌های مخاطبان باشد و در این رابطه بر شرایط و الزامات محیطی بر روابط فرهنگی بین‌المللی به طور عمده مورد تآکید قرار داده‌اند. در خصوص ساختار بر ضرورت وجود یک قرارگاه مشترک و تاکتیکی برای طراحی و سازماندهی فعالیت‌های فرهنگی در عرصه بین‌المللی در خارج از کشور و بر همکاری و هماهنگی تمامی دستگاه‌های عامل در فعالیت‌های فرهنگی خارج از کشور به ویژه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تأکید دارند.  بنابراین نظر ایشان بر انسجام، تمرکز و هماهنگی ساختار و وحدت نظر و عمل مصادر تصمیم‌گیری در عرصه روابط فرهنگی بین‌المللی بوده است. در عرصه کارگزار نظرشان بر این است که نهاد متولی روابط فرهنگی بین‌المللی یعنی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بتواند ارتباطاتی با جریان‌های موجود در کشورهای دیگر، از جمله با شخصیت‌های بومی کشورهای هدف برقرار کند و بتواند با نخبگان جوامع هدف ارتباط نزدیک داشته باشد و از طرف دیگر بتواند به تربیت نیروی انسانی فعال در عرصه فعالیت فرهنگی بین‌المللی بپردازد که شامل ویزگی‌های زیر باشد: اعتقاد راسخ به منطق نظام و انقلاب اسلامی و مردم‌سالاری دینی، آگاهی کامل نسبت به این منطق، برخورداری از نگرش و روحیه انقلابی و عنصر دانش و تقوا، داشتن ایمان و مهارت، داشتن هوشمندی و تحرک، برخورداری از عنصر حکمت و درک موقعیت، آشنایی با کشور میزبان و فرهنگ و زبان آنان، داشتن انگیزه، زیرکی و رفتار اسلامی، برخورداری از عقاید صحیح، همت و اراده قوی، سعه صدر در عمل، عامل بودن به آنچه به آن دعوت می‌کنند و فرهنگی بودن.
 بنابراین، مقام معظم رهبری تأکید عمده‌ای به کادرسازی و پرورش نیروهای متخصص و صالح در امور فرهنگی بین‌المللی داشتند. اما تا جایی که من می‌بینم بیشتر مباحث ایشان ناظر بر کارکردهاست. یعنی اولویت‌بخشی به به فرهنگ، تبیین شخصیت فرهنگی خودمان و قدرت معنایی و معنوی ج.ا. ایران، تشریح قدرت معنوی ج. ا. ایران برای جامعه بشریت، تأکید بر فکر و فرهنگ جذاب انقلاب اسلامی در عرصه بین‌الملل، عرضه تصویری صحیح از انقلاب و نظام اسلامی، تبیین منطق و گفتمان انقلاب اسلامی، ترویج زبان و ادبیات فارسی، مستندسازی تجربیات که در چارچوب مدیریت دانش می‌گنجد. همچنین اولویت بخشی به کیفیت را مد نظر قرار دهیم و محتوای غنی و مطلوب را در فعالیت‌های فرهنگی بین‌المللی ارائه کنیم، از منطق و استدلال استفاده کنیم و از خرافه بپرهیزیم، فعالیت‌های هنری و نمایشی را با محتوای مناسب و غنی عرضه کنیم، مفاخر فرهنگی و علمی ایران را معرفی کنیم، با مراکز تلویزیونی کشورهای هدف ارتباط برقرار کنیم، موفقیت‌های ج. ا. ایران را به آنها نشان دهیم، رفتار احترام آمیز خود را با پیروان سایر ادیان در جمهوری اسلامی ایران منعکس نماییم.
ایشان همچنین بر ضرورت مقابله با چالش‌های فراروی دیپلماسی فرهنگی تأکید دارند که از جمله آنها می‌توان به این 5 مورد اشاره کرد: تعارضات موجود میان دستگاه‌های سیاست خارجی و تبلیغات، عدم انجام کار فرهنگی متناسب با ابعاد انقلاب و نظام اسلامی، عدم بهره‌گیری مطلوب از ظرفیت‌های عظیم موجود برای تبیین پیام انقلاب اسلامی، تلاش استکبار برای مخدوش کردن تصویر انقلاب نظام اسلامی و نکته پایانی تأکید ایشان بر اینکه مبادا فریب برنامه‌های دشمنان را بخوریم.
در مجموع به نظر می‌رسد رویکرد مقام معظم رهبری به دیپلماسی فرهنگی یک رویکرد تمدنی است به این معنا که نگاهمان همه‌جانبه باشد و تنها به یک بعد نپردازیم، از سیاست‌زدگی پرهیز شود، همچنین از ظرفیت‌های بومی تمدن ما برای شناساندن به دیگران استفاده شود.
در رابطه با موضوع همسایگان و موضوع اوراسیا مهمترین سخنان مقام معظم رهبری در 29 بهمن 96 قابل ذکر است که فرمودند: «در سیاست خارجی، ترجیح شرق بر غرب، ترجیح همسایه بر دور، ترجیح ملت‌ها و کشورهایی که با ما وجه مشترکی دارند بر دیگران یکی از اولویت های امروز ماست». دیدگاه ایشان را می توان بازی با حاصلجمع غیر صفر یاد کرد یعنی اگر همسایگانمان امن باشند ما امنیت خواهیم داشت و اگر آنها ناامن باشند ما نیز امنیت نخواهیم داشت. یعنی رهبری امنیت را به عنوان امنیت مشترک مد نظر قرار می‌دهند. بر روی تقویت ثبات، امنیت و توسعه تأکید دارند. معتقدند باید اولویت را به همسایگان بدهیم، بنابراین ایشان اولا بر پیوند بین بافتار، ساختار، کارگزار و فرآیندها و کارکرها تأکید دارند و ثانیا رویکردشان به دیپلماسی ما با همسایگان رویکرد تمدنی  و فرهنگی است.
 
دکتر ابراهیم برزگر، استاد تمام علوم سیاسی
 
یکی از مهم‌ترین موضوعات در خصوص گفتمان سیاست خارجی مقام معظم رهبری، مولفه‌های اندیشه‌شناختی این گفتمان می‌باشد. در حقیقت این اندیشه‌های سیاسی هستند که در مراحل بعد به سیاستگزاری تبدیل می‌شوند. در رابطه با رهبران جمهوری اسلامی نیز  به عنوان مثال مقابله با ظلم و عدالت‌طلبی که یک آموزه فقهی است تبدیل به اصلی در سیاست خارجی می شود. رهبران ما چون افراد مذهبی هستند، اعتقادات مذهبی آنها در تحلیل سیاسی و به دنبال آن در سیاست‌گذاری و سیاست خارجی آنها ترجمه می‌شود. البته باید اشاره داشت رهبران ما ضمن آنکه در تحلیل سیاسی از آیات و روایات قرآنی و اسلامی استفاده می‌کنند، از اطلاعات و داده‌های خبری و تحلیلی روز بهره می‌گیرند، از تجربه خود نیز استفاده می‌کنند، استنتاج عقلی هم دارند.
 
از همین رو همسایگان از جایگاهی ویژه در نگاه حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری برخوردار بوده‌اند. این گفتمان مولفه‌های خاصی داشته که موجب شده ادبیات خاصی برای هر دسته از همسایگان جمهوری اسلامی ایران از سوی رهبران انقلاب اسلامی استفاده شود. به عنوان مثال رهبری نسبت به همسایه‌های شمالی و جنوبی با دو ادبیات عاطفی متفاوت صحبت می‌کنند. برای همسایه‌های شمالی تعبیر عاطفی خویشاوند را به کارمی برند که چیزی بالاتر از همسایه است. شاید این امر به عقبه تاریخی آنها بر می‌گردد که زمانی جزء ایران بودند. لذا این مساله بایسته‌های سیاستگزارانه‌ای را ایجاب می‌کند. به عنوان مثال آنچه در رابطه با همسایه‌های شمالی و آسیای مرکزی مهم است این است که ما باید نیاز آنها را که هویت‌سازی و دولت ملت‌سازی است درک کنیم، چرا که اگر این کشورها در تعاملاتشان با ما احساس تهدید هویتی داشته باشند نمی‌توانند ارتباط نزدیکی با ما برقرار نمایند.
 
به قلم سعید قربانی شیجانی
 
https://taghribnews.com/vdcjm8ettuqetiz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی