تاریخ انتشار۱۳ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۴۹
کد مطلب : 315929

تحلیلی از سفر وزیر امور خارجه فرانسه به تهران

تنا - اختصاصی
»ژان ایو لودریان«، وزیر خارجه فرانسه چند روز پیش در پارلمان این کشور گفت: بنا بر دستور »امانوئل مکرون«، رییس جمهوری فرانسه، طی روز های آینده به مسکو و تهران سفر می کنم چرا که نیاز است به فوریت در خصوص وضعیت در سوریه مذاکره شود.
تحلیلی از سفر وزیر امور خارجه فرانسه  به تهران
بهمن ماه سال گذشته نیز  آقای »ژان مارک اِرو«، وزیر امور خارجه وقت فرانسه به تهران سفر کرد و در  دیدار و گفت‌گو با مقامات عالی کشورمان اظهار داشت: در فضای پسا برجام چشم انداز روابط سیاسی و اقتصادی میان ایران و فرانسه بسیار روشن است.

هر چند این اظهارات نوید بخش می نمود اما آشکارا آنچه میان فرانسه و ایران رخ داده با انچه انتظار می رفت فاصله زیادی دارد. بیان اقای لودریان در خصوص اینکه برای بررسی وضعیت در سوریه ( بخوانید غوطه شرقی) به ایران سفر کرده، به واقع نوعی تلاش برای انساندوستانه جلوه دادن سفر به تهران و نوعی اعلان مسئولیت تهران و مسکو در آنچه در سوریه می گذرد است.  واقعیت اینست که فرانسه در چهار دهه اخیر در خاورمیانه هرگز عامل صلح و ثبات نبوده و به هیچ روی  کشوری بی طرف در منازعات و مناقشات منطقه ای تلقی نمی شود. از اینرو در منطقه، این دیدگاه حاکم است که نسبت به فرانسه هم بیش از اینکه گوش ها فعال باشند، باید چشم ها را بکار گرفت. شنیدن سخنان مقامات فرانسوی اغلب گمراه کننده است اما دیدن عملکرد پاریس در وقایع منطقه است که مسیر اصلی و سیاست واقعی فرانسه نسبت به منطقه را بیان می کند.

از هنگامیکه داعش در عراق و سوریه توش و توان سابق خود را از دست داده و در مناطقی پراکنده و محصور به کمک امریکا، اسرائیل، انگلیس و فرانسه برای تامین منافع این قدرت ها به حیات خود ادامه میدهد، فرانسه و بقیه بر تهدید ایران و گسترش نفوذ ایران متمرکز شده اند تا توجهات را از خطر اصلی که همانا تروریسم داعشی است منحرف کنند. هدف دیگر هم آنست که مبادا ایران در مبارزه با تروریسم به صورت یک عنصر فعال و موثر معرفی شود، چه مبارزه با تروریسم هم مثل سایر مسائل در انحصار غرب باید باشد. البته عملکرد فرانسه در تعقیب منافع استعماری خود تا آنجا پیش می رود که در اوج بحران انسانی در یمن و در مسیر ناکامی رژیم عربستان در تجاوز به یمن و در حالیکه ولیعهد عربستان، نخست وزیر لبنان را به گروگان گرفته، امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه برای مشروعیت بخشی به اقدامات ریاض به عربستان سفر می کند، با مرتکب این فجایع عکس می گیرد و البته کلی سلاح و تجهیزات نظامی می فروشد. البته دولت فرانسه در دهه هشتاد نیز با حمایت همه جانبه از صدام حسین در جنگ تجاوزکارانه بر ضد ایران چنین عملکردی را ثبت کرده است.

فرانسه با ایجاد پایگاه نظامی در قطر و امارات در منطقه عربی و خلیج فارس کاملا فعال است و این همان نکته ای است که اثبات فرانسه به عنوان عاملی بی ثبات کننده در خاورمیانه را آسانتر می کند. گاهی اوقات فرانسه از توان موشکی ایران می گوید و برانست با نوعی زمینه سازی، توان دفاعی کشورمان را در یک سازو کار بین المللی محدود کند.  Denial of Self Defense یک راهبردی اساسی کشورهای غربی است که بر اساس آن کشورهایی که غرب تشخیص می دهد باید فاقد توان دفاع از خود باشند. حال فرانسه که اساسا در تمام دوران رابطه با خاورمیانه از توان نظامی خود استفاده کرده و سیاست فروش یا تحریم تسلیحات به منطقه نیز دقیقا بر همین مبنا است، در کنار آمریکا،  اسرائیل و انگلیس در صدد بر می آید با ادعاهای واهی در جهت محدود کردن توان دفاعی ایران براید. اشتباه نشود خرید سلاح بازدارندگی ندارد آنچه مایه و علت بازدارندگی است تولید سلاح بومی است، بخصوص سلاحی که کمی تا قسمتی بتواند سرنوشت جنگ را تعیین کند. بنابراین فروش سلاح به عربستان، امارات و سایر اعراب هم به جهت سوداگری و هم به جهت تحت انقیاد قراردادن توان رزمی این کشورها برای فرانسه و شرکا مفید است. به گونه ای که این کشورهای عربی در واقع با پول، سلاح و خون خود در جهت منافع غرب حرکت می کنند اما اگر بناست کشوری در جهت تامین مستقلانه امنیت خود با تولید سلاح بومی گام بردارد، روشن است که غرب با کمک شورای امنیت این کشور را تهدید معرفی کنند. وزیر امور خارجه فرانسه در سفر به تهران این فرصت را دارد که گامی با واقع بینی و ارزیابی سیاست گذشته فرانسه نسبت به ایران و مسائل بین المللی همچون صلح و ثبات در منطقه و مبارزه با تروریسم گامی در جهت ثبات در منطقه بردارد. سئوال اینست که این آمادگی در پاریس وجود دارد؟
 
 به قلم: عزیز شاه محمدی
https://taghribnews.com/vdcgxn9wyak9qy4.rpra.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی