شبکههای الجزيره و العربيه ۲۰ تا ۳۰ دقيقه از هر بخش خبری ۴۰ تا ۵۰ دقيقهای را به بازتاب اظهارات و نظرهای مخالفان نظام حاکم سوريه اختصاص ميدهند .
اشتراک گذاری :
در مدت شش ماه گذشته از آغاز تحولات و حوادث سوریه، رسانههای وابسته به غرب تمام تلاش تبلیغی خود را برای براندازی نظام حاکم این کشور و شخص بشار اسد، رئیسجمهوری آن، به کار گرفتهاند و همچنان این رویکرد خود را ادامه میدهند.
در بین رسانههای بیگانه عملکرد شبکه تلویزیونی «الجزیره» قطر قابل تامل است، البته شبکههای دیگری مانند «العربیه»، وابسته به وهابیون سعودی، «ال.بی.سی»، «المستقبل»، وابسته به گروه چهارده مارس لبنان، و برخی دیگر از رسانههای عرب زبان علیه نظام بشار اسد موضع خصمانه گرفتهاند، اما رویکرد حرفهای الجزیره، با توجه به جایگاه آن، در خور تأمل و تفکر است.
الجزیره در بهار عربی تأثیر زیادی بر مخاطبان عرب داشت؛ تاثیر این شبکه در انقلاب مردم تونس، مصر و لیبی قابل تقدیر بود، زیرا رژیمهای حاکم پیشین این کشورها رویکرد دیکتاتوری ظالمانهای علیه مردمشان در پیش گرفته بودند ؛ اما رویکرد این شبکه درباره تحولات بحرین، عربستان و یمن متفاوت و جانبدارانه و غیرحرفهای بود، به طوری که این شبکه در باره اخبار معترضان مردم بحرین و عربستان سکوت کرد و از بازتاب دادن انقلاب مردم آن خودداری کرد و البته، همچنان به این سکوت ادامه میدهد.
در مقابل، این شبکه در پوشش دادن تحولات سوریه با در پیش گرفتن شیوههای تبلیغی بزرگنمایی، تکرار، انگارهسازی علیه نظام حاکم سوریه، که به علت مواضع ضد صهیونیستی و حمایت از مقاومت در بین ملتهای عربی دارای جایگاه درخوری بود، عمل کرد و با استناد به تصاویر ویدیوئی اینترنتی غیر موثق، شاهدان عینی و منابع مبهم، به پوششدهی جانبدارانه و غیرحرفهای تحولات این کشور پرداخت که برخی از مجریان، گویندگان و خبرنگاران این شبکه مانند، «غسان بن جدو» در اعتراض به رویکرد سیاسی و غیرحرفهای از فعالیت در این شبکه کنارهگیری کردند.
شبکه تلویزیونی الجزیره و العربیه حتی در میانه برنامههای خود از نماهنگ و تیزرهای تبلیغی و آهنگهای تاریخی برخی خوانندگان مشهور عرب علیه نظام حاکم سوریه استفاده میکنند.
بررسی تصاویر و چیدمان خبرهای الجزیره و العربیه به خوبی گویای رویکرد آنهاست که دیدگاه سلفیها تندرو و وهابیون سعودی را بیان میکنند. شبکه الجزیره، چه الجزیره عربی یا الجزیره انگلیسی، با در پیش گرفتن شیوه چیدمان تصویری و تسلسل آن و تداعی معنایی مرسوم در جنگ روانی با بهرهگیری از عناصر دیداری و شنیداری در کنار عناصر کلامی مانند، لحن مظلوم قرار گرفتن مردم سوریه و دیگر شیوهها برای سیاهنمایی و اهریمن سازی نظام حاکم سوریه در اذهان عمومی منطقه و جهان تلاش میکند.
درباره چیدمان خبری الجزیره، برای نمونه میتوان گفت که در حملات اخیر رژیم صهیونیستی به نوار غزه پس از عملیات «ایلات»، در داخل سرزمینهای اشغالی، در حالی که بیشتر شبکههای تلویزیونی و رسانههای جهان تحولات سرزمینهای اشغالی را پس از تحولات لیبی قرار دادند، شبکههای تلویزیونی الجزیره و العربیه در چینش خبرهایشان تحولات سوریه را پس از تحولات لیبی گنجاندند و از برجسته سازی حملات رژیم صهیونیستی به فلسطینیهای بیدفاع در نوار غزه و شهادت و زخمی شدن شماری از آنها خودداری کردند، اما نهایت تلاششان را به کار گرفتند تا مانع به حاشیه رفتن تحولات سوریه شوند و چنین القا کنند که نظام حاکم سوریه همچنان در حال رویارویی با مردم است.
شبکههای الجزیره و العربیه ۲۰ تا ۳۰ دقیقه از هر بخش خبری ۴۰ تا ۵۰ دقیقهای را به بازتاب اظهارات و نظرهای مخالفان نظام حاکم سوریه اختصاص میدهند و هیچ اشارهای به کشته شدن نیروهای امنیتی این کشور به دست گروههای مسلح نمیکنند و علاوه بر آن، به دیدگاه اکثریت خاموش مردم این کشور(حامی نظام حاکم) نیز بیتوجهاند.
با نگاهی اجمالی به سیر تحولات سوریه طی شش ماه گذشته و شهرهایی که شاهد ناامنی و درگیری بودند میتوان گفت که شهرهایی که درگیری و ناآرامی از آنها آغاز شد در مناطق مرزی غرب، شرق و شمال شرقی این کشور قرار داشتند، شهرهایی مانند، ادلب، حماه، حمص در غرب و در همسایگی لبنان و ترکیه و شهرهایی چون دیرالزور، البوکمال در شرق و همسایگی اردن و عراق بود و گواه بر این ادعاست که از کشورهای دیگر مانند، ترکیه و اردن سلاح در اختیار گروههای مسلح ضد نظام در این شهرها قرار میگرفت که سبب تحرک ارتش در این مناطق شد؛ اما شبکههای یاد شده اقدام ارتش را، از همان ابتدا، سرکوب مردم جلوه دادند.
به نظر میرسد، هدف رسانههایی چون الجزیره و العربیه از در پیش گرفتن رویکرد تبلیغی خصمانه و انگارهسازی رسانهای القای این موضوع است که بشار اسد باید در مواضع خود از ایران و حزبالله به طرف عربستان، قطر و ترکیه و، به طور غیرمستقیم، غرب و در صدر آن آمریکا چرخش سیاسی کند. برای این منظور، الجزیره و العربیه به ضرورت نقشآفرینی قطر، ترکیه و عربستان به جای ایران، سوریه و محور مقاومت در منطقه متمرکز شدهاند.
ناگفته پیداست که از پیامدهای این راهبرد رسانهای ایجاد شکاف در میان کشورهای حامی فلسطین و تقویت سناریوی تضعیف جبهه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی است که هماهنگ و همگون با تلاشهای آمریکا و صهیونیستها برای جلوگیری از طرح مسئله فلسطین در شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل متحد صورت میگیرد.
اظهارات شیخ «حمد بن خلیفه آل ثانی» امیر قطر، در گفتوگو با شبکه الجزیره، گواهی آشکار بر این مدعا و گواهی دیگر بر دخالت قطر در تحولات داخلی سوریه است. وی در گفتوگو با این شبکه به نمایندگی از مردم سوریه اظهار نظر کرد و گفت، مردم از خواستههای مشروع خود عقب نشینی نخواهند کرد.
الجزیره و العربیه برای از میان برداشتن نظام حاکم سوریه اقدامات و اصلاحات آن را نادیده میگیرند. شبکههای یاد شده با وجود سفر اخیر هیئت کمیته بینالمللی صلیب سرخ به سوریه و همکاری دولت بشار اسد با این هیات برای بررسی اوضاع زندانهای این کشور، آرام شدن فضای این کشور- در مقایسه با ماههای گذشته - همچنان فضای داخلی این کشور را ملتهب نشان میدهند و تلاش میکنند برای تهییج و تحریک افکار عمومی تصاویر ویدیوئی، که احتمال زیادی درباره ساختگی بودن آنها وجود دارد، مربوط به برخورد نظامیان با شهروندان سوری را در همه ساعتهای خبری پخش میکنند.