ایجاد علاقه به کتاب خواندن، دغدغه امروز پدر و مادرها
چطور فرزندانمان را کتابخوان تربیت کنیم؟
بسیاری از پدر و مادرها دغدغه کتابخوانی فرزندانشان را دارند و ترجیح میدهند فرزندشان بر عکس بسیاری از بچههای امروز که تفریحاتشان بازیهای کامپیوتری و موبایل و کنسولهای بازی است، بیشتر وقت خود را با کتابخانوانی بگذرانند.
اشتراک گذاری :
خبرگزاری تقریب: امروز بیشتر وقت بچهها با گوشی و بازیهای کامپیوتری میگذرد یا در حال دیدن تلویزیون هستند. کمتر میشود بچههایی را دید که کتاب میخوانند یا پول تو جیبیشان را علاوه بر خرید اسباببازی و خوراکی به کتاب هم اختصاص دهند. همین باعث شده ایجاد عادت کتابخوانی در کودک تبدیل به دغدغه بسیاری از پدر و مادرها شود. دوست دارند روشهایی را در تربیت فرزندشان به کار بگیرند که به کتاب علاقمند شود و انس بگیرد و دوست دارند این علاقه به کتاب خواندن مقطعی نباشد و تبدیل به عادتی شود که تا بزرگسالی با آنان همراه باشد.
با زن و شوهری آشنا شدیم که این دغدغه را داشتند و باعث شد وقت زیادی را به خواندن اصول تربیتی و آشنایی با کتابهای مناسب کودک در سنین مختلف اختصاص دهند. آقای علی سهرابپور که خودش نویسنده و پژوهشگر است، در طی 6 سال به همراه همسرش فاطمه، حدود سه هزار کتاب حوزه کودک را از انتشارات مختلف بررسی کردهاند و حاصل آن انتخاب حدود 900 کتاب شده که هم در طول این چند سال برای دو فرزندشان تهیه نمودهاند و هم سه نمایشگاه اختصاصی کتاب کودک برگزار نمودهاند تا حاصل تجربیاتشان را در اختیار دیگران نیز قرار دهند. حالا پسرشان 11 سال و دخترشان 7 سال دارد و کنار بازیها و شیطنتهایشان، علاقه زیادی به کتاب خواندن دارند. همیشه یکی از اولویتهایشان برای هزینه کردن پول توجیبی، کتاب خریدن است. حتی سایتهای آنلاین فروش کتاب را میشناسد و کتابهایشان را از آنجا انتخاب میکنند و با کمک پدر و مادرشان از آنجا سفارش خرید میدهند. این پدر و مادر با همین عادت کتابخوانی برای بچهها، بسیاری از ویژگیهای مثبت اخلاقی مثل صبر، گذشت، گفت و گو به جای دعوا و کمک به دوستان را به آنها یاد دادهاند و حتی در مراحل مختلفی مثل از پوشک گرفتن بچهها تا ایجاد عادت خوردن غذاهای سالم، انتخاب و خواندن کتابهای متناسب به کمک آنان آمده است. این علاقه به کتاب خواندن نه تنها روی رفتارها و شخصیت دو فرزندشان تاثیر زیادی داشته بلکه در مدرسه نیز به ایجاد علاقه و تمرکز روی درسها بسیار موثر بوده است. از آقا و خانم سهرابپور پرسیدیم چه مواردی را در تربیت آنان در نظر گرفتند که باعث شکلگیری این علاقه به کتاب شد. این نکات را در ادامه میخوانید.
از زمان تولد بچهها را کتابخوان کنیم
اولین نکته این است که کودکمان را از زمان تولد با کتاب آشنا کنیم و انس دهیم. کتابهایی هستند به اسم تقویت هوش نوزاد که اشکال هندسی و به رنگهای مختلفی دارند. طبق روشی که ابتدای کتاب نوشته شده، هر صفحه را زمان معینی جلو چشم نوزاد نگه میداریم تا به آن با دقت نگاه کند. درست است در این سن تصوری از مفهوم کتاب ندارد اما همین باعث میشود علاوه بر تقویت هوش او، این ارتباط و انس از همان زمان نوزادی شکل بگیرد و بعدا تقویت شود. به همین شکل برای هر سنی کتابهای متناسب وجود دارد که این ارتباط را مستمر میکند و باعث میشود فرزندمان با کتاب اخت پیدا کند.
داشتن نقاشیهای جذاب و کلیشهای نبودن کتاب بسیار مهم است
اولین و مهمترین نکته، نوع کتابهایی هست که برای کودک خریداری میشود. دو نکته اصلی در انتخاب کتاب وجود دارد؛ یکی طرحها و نقاشیهای کتاب است که بعنوان اولین عامل جذب کننده کودک باید به آن توجه نمود و نکته دیگر نوع بیان و انتقال مطلب است؛ به ویژه آنکه کلیشهای نباشد و بتواند در عین انتقال مطلب، کودک را جذب کند. کودکان در درجه اول با شعر ارتباط بهتری برقرار میکنند و بواسطه ویژگیهای سنی با حیوانات رابطه بهتری میگیرند و به همین خاطر کتابهایی که شخصیتهای آنان حیوانات و بصورت شعر هستند، برای آنان جذابیت بیشتری دارند.
پدر و مادر خودشان را جای شخصیتهای کتاب قرار دهند
یکی از نکات مهم میزان وقت و توجهی است که پدر و مادر به کتاب خواندن برای کودک اختصاص میدهند. وقتی کتاب در زمان مناسب، با حوصله و با لحن داستانی و جذاب خوانده شود، هم محتوا بهتر منتقل میشود و هم علاقه به کتاب در کودک بیشتر میشود. اینکه پدر و مادر خود را جای شخصیتهای کتاب قرار دهند و هر کدام را با یک لحن و صدا بخوانند؛ یا طی کتاب خواندن از فرزندشان بازخورد بگیرند. علاوه بر اختصاص زمان مناسب، شرایطی که در آن کتاب میخوانند نیز موثر است. اصرار به خواندن کتاب در شرایط غیر مناسب نداشته باشیم. اینکه کودک خسته، عصبی یا کلافه نباشد و حالش خوب باشد، طبق قاعده شرطی سازی، کتابخوانی با این حال خوب در ذهن وی نهادینه شود.
نکته دیگر آنکه کودکان در یک سن به بازی کردن با کتاب علاقه دارند و همین احساس لذت در بازی با کتاب مانند یک اسباب بازی میتواند در ایجاد علاقه به آنان کمک کنند. کتابهایی که چندان مهم نیستند را در اختیار آنان قرار دهیم و از ترس پاره شدن یا خط خطی شدن، با برخورد جدی و محکم او را از کتاب زده نکنیم و اجازه بدهیم از همین طریق با آن ارتباط بگیرد. نکته مهم دیگر اینکه ما برای بچههایمان بخاطر کتابخواندن تشویق در نظر میگرفتیم و این باعث میشد احساس مثبت تشویق شدن با کتابخوانی در ذهنش پیوند بخورد.
بچه ها به پدر و مادر نگاه میکنند
کودکان بیشتر و پیشتر از هر چیزی از رفتار پدر و مادر تاثیر میپذیرند. وقتی بصورت مداوم آنها را در حین کتاب خواندن میبینند، به خواندن کتاب علاقمند میشوند. و زمانی که ببینند برای مطالعه، زمان صرف میکنند، اهمیت و جایگاهی ویژه برای کتاب در ذهن آنان شکل میگیرد. فضایی که در خانه به کتاب اختصاص پیدا میکند نیز در شکل گرفتن اهمیت کتاب در ذهن کودک تاثیرگذار است؛ اینکه کتابخانهای باشد که در جای خوبی از منزل قرار دارد، به شکل خوبی طراحی شده و یکی از فضاهای اصلی و مورد توجه اعضای خانواده است. ما در خانه بوفه ظروف تزئینی نداریم؛ به جایش چهار کتابخانه شیک داریم که همه کتابهایمان مرتب و شکیل آنجا چیده شده و محل ارجاع اعضای خانواده است. محمد و زهرا نیز هر کدام یک کتابخانه کوچک اختصاصی دارند و این باعث شده در کنار احساس استقلال، اهمیت ویژهای به کتابهایشان بدهند.
تعادل در بازیهای هیجانی، عامل مهم جذب کودک به کتاب
نکته بسیار کلیدی در ایجاد عادت مطالعه در کودک، برنامهریزی برای ایجاد تعادل میان سرگرمیهای مختلف اوست. طبق نظر روانشناسان روحیه هیجانی فرزندمان اگر با اختصاص زمان زیاد و نامعقول به سرگرمیهای هیجانی مثل بازیهای کامپیوتری از میزان طبیعی خود فراتر برود، روحیه علمی او را تحت تاثیر قرار میدهد و این موضوع باعث میشود کودک نتواند با کتاب رابطه برقرار کند چون برایش آن هیجان مورد انتظار را ندارد. کودکانی که روحیه هیجانی در آنها غلبه پیدا میکند حتی در دوران مدرسه هم نمیتوانند با درس ارتباط برقرار کنند چون آن هیجان موردانتظارشان تأمین نمیشود. برنامهای که ما در خانه داریم این است که علاوه بر نظارت بر نوع بازیهای کامپیوتری و موبایل، مدت زمانی که بچهها میتوانند برای این بازیها صرف کنند در طول روز سقف مشخصی دارد. نرمافزارهایی وجود دارد که میتواند این زمان را هم روی گوشی و هم روی کامپیوتر کنترل کند و با کمک گرفتن از این نرمافزارها هم مدیریت زمان منظم و قاعدهمند میشود و هم پدر و مادر نیازی به چانه زدن و کلنجار رفتن با فرزندانشان ندارند.
حواسمان به سلیقه و انتخاب کودک باشد
اگر کودک بتواند خودش کتاب مورد علاقهاش را انتخاب کند، احساس انس بیشتری با آن میکند و برای خواندنش زمان بیشتری صرف میکند. پس به فرزندمان برای انتخاب کتاب بر اساس سلیقه و علاقه خودش آزادی عمل بدهیم. البته ضروری است که این انتخاب به شکلی نامحسوس توسط ما جهتدهی شود. یکی از روشهایی که ما به کار میبریم این است که وقتی نویسندهای را میشناسیم که کتابهای خوبی دارد، یکی از کتابهایش را به فرزندمان هدیه بدهیم؛ اگر کتابی باشد که بتواند او را جذب کند، بقیه کتابهایش را خودش را انتخاب میکند. نکته دیگر اینکه همیشه اصرار نداشته باشیم کتاب های که فرزندمان میخواند، خاص و آموزنده باشند؛ گاهی اجازه دهیم کتابی که فقط جذاب و سرگرمکننده است بخواند تا علاقهاش تقویت شود و در خلال این ایجاد علاقه، بتوانیم کتابهای با محتوای مدنظر خودمان را نیز به او پیشنهاد دهیم.
اما نکته بسیار مهمی وجود دارد و آن اینکه کتاب مثل غذای روح فرزند ماست و باید به محتوای آن توجه ویژه و مستمر داشته باشیم. یک سن مشخص این پدر و مادر هستند که برای فرزندان کتاب میخرند اما از دبستان ببعد هم دسترسی آنان به کتابخانه و کتابفروشی بیشتر میشود و هم دوستانش کتابهایی به او پیشنهاد میدهند. بهتر به گونهای فرزندمان را تربیت کنیم که در انتخاب کتاب با مشورت کند و بتوانیم بر روی محتوای آن نظارت ولو نامحسوس داشته باشیم. اغلب پدر و مادر انتظاراتی از فرزند خود دارند اما واضح به آنان این توقعات را منتقل نمیکنند. مهم است که بوضوح لزوم مشورت گرفتن از بزرگترها در انتخاب کتاب مناسب را برای فرزندمان توضیح دهیم و اهمیت کتاب خوب را برای او توضیح دهیم.