تاریخ انتشار۲۲ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۳۰
کد مطلب : 368374

شش گوشه و کرامت سیدالشهدا (ع) بر شیعیان

حامد حجتی درباره نوشتن کتاب شش ‌گوشه می‌گوید: در واقع با این کتاب دل به دریا زدم و دیگر هر چه هست کرامت صاحبش است و به همین خاطر بر این باورم هر چه که حضرت سیدالشهدا(ع) از این واقعه دوست داشتند در این کتاب گردآوری شده است.
شش گوشه و کرامت سیدالشهدا (ع) بر شیعیان
به گزارش خبرگزاری تقریب، کتاب "شش گوشه" نوشته "حامد حجتی"  با بازنویسی "حمیدرضا آزادگان" نوشته شده و انتشارات سوره مهر چاپ آن را بر عهده داشته است.

حامد حجتی درباره نوشتن کتاب شش ‌گوشه می‌گوید: در واقع با این کتاب دل به دریا زدم و دیگر هر چه هست کرامت صاحبش است و به همین خاطر بر این باورم هر چه که حضرت سیدالشهدا(ع) از این واقعه دوست داشتند در این کتاب گردآوری شده است.

شش گوشه و کرامت سیدالشهدا (ع) بر شیعیان

پس از انتشار کتاب پنجره‌های تشنه مستندنگاری انتقال ضریح مطهر امام حسین (ع) از قم به کربلا که مورد استقبال عوام و خواص جامعه و مورد تأیید و تقریظ مقام معظم رهبری نیز قرار گرفت، کتاب «شش گوشه» به مستندنگاری مراحل نصب ضریح مطهر پرداخته است.

حامد حجتی برای مستندنگاری این واقعه، بیش از پنجاه روز در کربلای معلا حضور داشته و از نزدیک در مراحل مختلف نصب آن ضریح، رخ‌داد‌ها بوده است و مشاهدات خود را از اصل و حواشی این کار به رشته تحریر در آورده که در این کتاب آمده است.

در پشت جلد کتاب آمده است: کاش یک چشم بینایی می‏‌دید که به هر قطعه این ضریح نقره‌‏ای زیبا چقدر دل دخیل بسته است.

حاج محمود می‏‌گفت: داخل دفتر کارگاه ضریح نشسته بودیم. پیرزنی آمد و گفت: می‏‌خواهم کمک کنم. وقتی به داخل راهنمایی‌‏اش کردیم از همان بیرون کفش‌‏هایش را درآورد. در و دیوار دفتر را می‌‏بوسید و گریه می‏‌کرد. آمد وسط دفتر دو رکعت نماز خواند. بعد چهل‏‌وسه‌‏‏هزار تومان درآورد و گفت: این تمام پس‌‏انداز یک‏‌ساله‏ من است؛ تقدیم به امام حسین ... پیرزن گفت: من گونی می‏‌دوزم و بابت هر گونی مبلغ کمی می‏گیرم. همه دارایی‏‌ام فدای اربابم. حالا اگر این پاره‏‌های دل نیست، پس چیست؟ این رفتار عاشقانه را کجا باید پیدا کنیم؟.

شش گوشه و کرامت سیدالشهدا (ع) بر شیعیان

همچنین در بخشی از این کتاب آمده است: در این چند هفته به وضوح به من ثابت شده است که شب‌های جمعه در کربلا اتفاقات جدیدی رقم می‌خورد. بار‌ها آشکارا دیده‌ام که حال آدم‌ها فرق می‌کند. بار‌ها دیده‌ام که مثل لحظات قبل از میهمانی همه اهالی خانه، پشت سر هم کار می‌کنند تا همه چیز برای میهمانی شب مهیا باشد. فکر می‌کنم آنقدر که در این چند ساعت پنج‌شنبه کار انجام می‌شود، در طول هفته کاری انجام نمی‌شود. برق‌کار‌ها آمده‌اند و مشغول شده‌اند. داکت‌کشی و تنظیم برق داخل ضریح در کنار نورپردازی بسیار زیبای محوطه داخل ضریح از مهم‌ترین کار‌های آنهاست. جای گلدان‌ها هم مشخص شده و برای جاگذاری پایه‌های آن در محل مشخص شده بالای سقف، قطعات چوبی مناسبی تهیه شده است که با هدایت استاد مصطفی پایه‌ها به گلدان‌ها پیچ می‌شوند تا در موقعیت مناسب، گلدان‌ها را هم روی سقف جاسازی کنند. در طول این مدت می‌فهمم لباس نقره‌ای ضریح به این سادگی‌ها نمی‌خواهد آماده شود. الان شاید نزدیک ۱۰ روز است که استاد رضا به صورت مرتب مشغول کار نقره‌هاست تا آن‌ها را به بهترین شکل جاسازی کند. همچنان که کار پیش می‌رود می‌فهمیم که لایه‌های پنهان کار چقدر جدی‌تر از اصل کارند. ظرافت در همسان‌سازی قوس‌ها، برش مرتب قطعات کنار هم همخوانی وهارمونی قطعات، همه و همه مطالبی است که شاید لازم باشد ساعت‌ها پای حرف استادان فن بنشینیم و بشنویم. از امروز بیشتر کار در محدوده سقف اتفاق می‌افتد. بعد از نصب سینه کفتری‌ها و روایت‌های مربوط به زیارت اباعبدالله علیه السلام و شعر سید رضی، حالا نوبت گل و بوته‌های طلایی زیبایی است که بیشتر از قطعات دیگر سقف به چشم می‌آیند.
https://taghribnews.com/vdciyvap5t1aqp2.cbct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی