به گزارش
خبرگزاری تقریب، اسناد امروز برای ما هویدا می سازد این است که آنچه به عنوان «قصه خوانی» به عنوان سبکی از اجرای نمایشی که ما امروز از آن شناخت و با آن سر و کار داریم، در حقیقت تاریخچه پیدایشش به دوران صفویان باز می گردد. جایی که در محافل و دربار شاه اسماعیل و شاه طهماسب صفوی شاهد اجرای نمایشیِ قصههای تاریخی بوده ایم.
در حقیقت دفاتر، اسناد و یادداشتها روایت کننده سبکی متفاوت از حماسه سرایی و داستان خوانی و قصه گویی بوده که در آن داستان گویان و قصه پردازان با ادبیاتی مسجع و مقفی به بیان فتوحات جنگ ها و پیروزی های تاریخی شاهان صفوی اشاره داشتند. این شیوه نمایشی «جنگنامه خوانی» بخشی منشعب و جدا شده از آیین کهن «بر خوانی» است که در شکل اجرایی، بسیاری از وجوه مشترک میان آنها را میتوان به وضوح مشاهده کرد. اما آنچه که «جنگنامه خوانی» را از روایتهای «بر خوانی» جدا میکند قصه گویی استوار آن «جنگنامه خوان» برای بازتاب اتفاقات و حوادثی است که در خاک ایران به شکل حقیقی به وقوع پیوسته و دیگر نشانی از روایت تخیل «بر خوانان» در آنرا نمی توان دید.
** جنگنامه خوانان، شاخه جداشده از قصه گویان
بعد از گذار از دوران صفوی و در حقیقت رسیدن به دوران قاجار، شاهد رسم دوره گردی داستانخوانان و همچنین نمایشهای قهوهخانهای در ایران بوده ایم که صرفاً نگاه آنها بازتاب دهنده تفکر سرگرم کننده افراد و همچنین درآمدی برای گذران زندگی شان بود.
آنچانکه در کتاب «ایران سرزمین آیینها» به قلم «کریستین سن» (سیاح و تاریخ نگار بریتانیایی) ذکر شده، احتمالا رواج این گونه قصه خوانی می تواند یکی از سرچشمههای «جنگنامه خوانی» تلقی شود.
نمی توان از این مساله به سادگی گذشت که در دوران صفوی به دلیل توجه صفویان به دین اسلام شاهد تعالی و گسترش بسیار چشمگیر هنر تعزیه به عنوان گرانسنگترین آیین سوگواری در ایران بوده ایم. اما آنچه که انشقاق در عین برداشت «جنگنامه خوانان» از روایت حماسههای تعزیه بود، به شکلی خاص و این بار عبور کردن از اجراهای مشخص تعزیه در مکان هایی کاملا معین مانند «تکیه دولت» از یک سو و از سوی دیگر استفاده کردن از این قصه ها و داستان ها در میان اهالی کوچه و بازار و میادین در سراسر کشور بود.
کشاکش همین گذار و گذر بود که «جنگنامه خوانان» را بر آن داشت تا این بار با استناد به اقوال حقیقی و رخدادهای به وقوع پیوسته در تاریخ اسلام به جای بازتاب نبرد پادشاهان سراغ داستانهایی از غزوات حضرت رسول اکرم و یا نبردهای حضرت علی(ع) و در نهایت جایگاه تثبیت شده اسلام در حماسه و قیام عاشورا و همچنین در ادامه حماسه عاشورا، نهضت کینخواهی افرادی چون مختار در راستای مجازات قاتلان امام حسین علیه السلام بروند.
** شیوایی تبلیغ حماسه حسینی و گسترش سریع آن
آذربایجان شرقی و غربی به پیش قراولان «جنگنامه خوانیهای مذهبی» بدل شدند. به دلیل عشق و ارادت شدید آذریهای ایران به ساحت مقدس حضرت امام حسین علیه السلام و ارادت به خاندان عصمت و طهارت، شاهد رخدادی بی نظیر در روایت «جنگنامه خوانی» از ساحت فتوحات پادشاهان به حادثه و واقعه کربلا هستیم.
به دلیل زیبایی این اجرا و اثرگذاری آن و همچنین سادگی آن که در تمامی تکایا، مساجد و میدانهای اصلی شهر که عزاداران برای سوگواری گرد هم جمع میشدند، آبین «جنگنامه خوانی» در راستای رثای شهادت حضرت امام حسین علیه السلام به سراسر ایران نضج پیدا کرد. به همین سبب است که امروز نیز در بخشهای بسیاری از مناطق غربی و همچنین مرکزی ایران مانند استانهای آذربایجان شرقی، استان آذربایجان غربی، اردبیل، استان فارس و همچنین جنوب استان اصفهان شاهد زنده بودن و حیات «جنگنامه خوانی» و «جنگنامه خوانان» در راستای بازتاب رشادتهای سپاه حضرت امام حسین علیه السلام در برابر سپاه کفر یزیدیان هستیم.
آنچه به عنوان خروجی «جنگنامه خوانی» در اجراهای دهه نخست ماه محرم توسط جنگنامه خوانان برای مخاطبان حاصل میشود، بازتاب دهنده حماسه واقعی است که فارغ از زد و بندهای زندگی امروزی برای همه ما میتواند به عنوان سرمشقی جهت تمرین درسهایی مانند ایثار، وفاداری، پایمردی و در نهایت شهادت بر سر آرمانها باشد؛ چرا که امام حسین(ع) نیز برای صلابت دین و همچنین عدم تعدی کافران بر دین رسول پیامبر - دین هدایتگر و مبین اسلام - قیام کرد، آنچنان که ایرانیان نیز اجازه تعدی هیچ خصمی را بر دین، خاک و خانواده خود نداده و نخواهند داد.