در کوفه چون مسلم بییار و یاور شد
نوحهخوان: استاد حاج محمدرضا شاهنگی، معروف به «مشکینالمادحین»
متولد ۱۳۱۰ اصفهان و از شاگردان مرحوم صغیر اصفهانی
دستگاه سهگاه
این نوحه که دارای مصرعهایی با اوزان متفاوت است و در شهرهای گوناگونی خوانده میشود و در گوشه درآمد اجرا شده است.
متن نوحه:
در کوفه چون مسلم بییار و یاور شد
در ماتمش گریان زهرای اطهر شد
چون از مدینه جانب ملک عراق آمد
از بهر بیعت در بر اهل نفاق آمد
آه دلش بر تارک این نه رواق آمد
کهای کوفیان مسلمبنعقیلم من
بر گمرهان دین بالله دلیلم من
آن قوم بیپروا در آن دم بیعتش بستند
در شام غم آن عهد را از کینه بشکستند
فرقش ز سنگ کینه و تیغ جفا خستند
رو در مدینه کرد کی شاه بیلشکر
ای خسرو خوبان از این سفر بگذر
ای کوفیان مسلمابنعقیلم من
نایب مناب و بییار و حبیبم من
بر گمرهان دین بالله دلیلم من
در کوفه چون مسلم بییار و یاور شد
در ماتمش گریان زهرای اطهر شد
آن قوم بیپروا بیعت چه بربستند
در آن میان بیعت از کینه بشکستند
فرقش ز سنگ کینه و تیغ جفا خستند
در کوفه چون مسلم بییار و یاور شد
در ماتمش گریان زهرای اطهر شد
ترسم علیاکبر در خون تپان گردد
ترسم سر قاسم زیب سنان گردد
ترسم بهار تو فصل خزان گردد
در کوفه چون مسلم بییار و یاور شد
در ماتمش گریان زهرای اطهر شد
صوت/ حاج محمدرضا شاهنگی/ در کوفه چون مسلم بییار و یاور شد
ای بیحیا کوفی، ای بیوفا کوفی
نوحهخوان: استاد حاج فتحالله تشکر مشهور به مجذوب اصفهانی، متولد ۱۳۰۸ اهل اصفهان
گوشه مخالف
این نوحه که دارای مصرعهای کوتاه و بلند است در گوشهمخالف خوانده میشود.
متن نوحه:
ای بیحیا کوفی، ای بیوفا کوفی
پرمدعا کوفی، دور از خدا کوفی
در کوفه چون مسلم آمد پی فرمان
بیعت به او بستند آن قوم بیایمان
از کینه بشکستند آن عهد و آن پیمان
ننمود از این بیداد شرم از خدا کوفی
اول به او بستند عهد و وفاداری
آنگه بیفکندند طرح ستمکاری
مهمان خود کشتند آخر به صد خواری
ننمود از این بیداد شرم از خدا کوفی
تنها نه بر مسلم ظلم و جفا آرند
بیرون ز حد بیداد در کربلا آرند
چون رأس شاه دین از تن جدا آرند
آتش زد آن شه را در خیمهها کوفی
صوت/ حاج فتحالله تشکر مشهور به مجذوب اصفهانی/ ای بیحیا کوفی
یا حسین کوفه میا، زاده خیرالنسا
نوحهخوان: میرزا ابوالقاسم نایبحسینی، اهل یزد، متولد ۱۳۳۰
دستگاه ماهور
این نوحه دارای مصرعهای کوتاه و بلند بوده و در گوشههای رضایی و درآمد خوانده میشود. اجرای گوشهرضایی این نوحه شباهت فراوانی به گوشهدرآمد آواز دشتی دارد.
متن نوحه:
چون که شد مسلم به کوفه بیکس و بیخانمان
گفت هر دم با دل پرخون و با اشک روان
کای صبا رو در مدینه گو به شاه انس و جان
یابن عم مهربان ای نور چشم مصطفی
یاحسین کوفه میا، زاده خیرالنسا
گر بیایی کوفه چون من زار و سرگردان شوی
درمیان کوچهها بیمونس و حیران شوی
دربهدر دور از عیال و خانه و طفلان شوی
یاحسین کوفه میا، زاده خیرالنسا
گر بیایی خواهرت گردد اسیر و دربهدر
کودکانت میشوند از داغ رویت خونجگر
سنگبارانت کنند این قوم زشت بدسیر
منع بنمایندت از آب روان با صد نوا
یاحسین کوفه میا، زاده خیرالنسا
آخر از راه جفا ترسم من بیخانمان
پیکرم صد چاک گردد ضرب تیغ کوفیان
در غریبی دور از اهل و عیال و خانمان
چون کسی بر سر ندارم من به جز لطف خدا
یاحسین کوفه میا، زاده خیرالنسا
چو خموش «آزاد» تا اجر تو را حیدر دهد
با تمام سینه زنها در صف محشر دهد
در قیامت آب سرت ساقی کوثر دهد
گرچه مغروق گناهی غم مخور ای بینوا
یا حسین کوفه میا، زاده خیرالنسا