تاریخ انتشار۸ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۰۶
کد مطلب : 346738
آشنایی با ولادمیر میخایلوویچ؛

چشمان آبی قرآنی روسیه

ولادمیر میخایلوویچ اندیشمند روسی است که سعادت انسان مدرن را در گروی شناخت حقیقت قرآن می داند و قرآن کریم را تنها کتاب آسمانی مورد وثوق برای نسل بشر می داند.
چشمان آبی قرآنی روسیه
به گزارش خبرگزاری تقریب، شروین طاهری: چهل روز پس از درگذشت «ولادمیر میخایلوویچ زازنوبین» شاگردان و علاقه‌مندانش به خود اجازه دادند تا خاک پهناور کشورشان را ترک کنند. این فقط به خاطر ادای دین آن‌ها به استادی نیست که سخت به روسیه و آینده آن دل‌بسته بود بلکه خود را مرهون رازی می‌دانند که در چشمان آبی این مرد روشنگر منعکس بود: حقانیت قرآن.

به‌جا آوردن رسم سوگواری چهل روزه توسط پیروان مکتب «امنیت اجتماعی» در حالی است که آنها محتوای اناجیل و تورات را دروغین دانسته و تنها قرآن کریم را کلامی موثقی از سوی پروردگار می‌دانند همان‌طور که در رعایت رسم مزبور به باوری اسلامی در مورد خروج روح از کالبد متوفی طی چهل روز استناد می‌کنند. اغلب این جماعت که نه فقط در روسیه بلکه در جمهوری سابق شوروی نیز پراکنده‌اند، مسلمان‌زاده نیستند اما خود را «صوفی» برشمرده و داوطلبانه برخی از مهم‌ترین توصیه‌های اسلام از جمله حرام بودن شراب و ربا را در زندگی شخصی‌شان رعایت می‌کنند.

قطعاً در نظر اول، مواجهه ناگهانی با چنین جماعتی در میان طبقه نخبه کشوری که باوجود نزدیکی به ما هنوز آن را با برچسب‌هایی کلی مثل امپریالیسم، کمونیسم، الیگارشی، لیبرالیسم و مسیحیت می‌شناسیم می‌تواند عجیب و باورنکردنی باشد. شکی نیست که بخشی از این عجب به ضعف مفرط ما در شناخت روسیه و اوراسیای معاصر برمی‌گردد که هم از انگشت‌شمار بودن و محدود ماندن محققان این عرصه ناشی می‌شود و هم از غالب بودن نگرش ترجمه‌ای محققان ماتحت تأثیر منابع غربی و منابع محافظه‌کار دولتی.

با همه این‌ها، صحبت از شخصیتی واقعاً عجیب است که در خانواده‌ای ارتدوکس به دنیا آمد، در دوران کمونیسم بالید و در ارتش سرخ استالین خدمت کرد و بعد به یکی از بزرگ‌ترین متخصصان نیروی دریایی شوروی بدل شد - که اولین سری تورپیدوهای زیردریایی که جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس به خدمت گرفت، ساخت او و همکارانش در مرکز نظامی تحقیقاتی جنگ افزارهای دریایی لنینگراد بود – ولی دست آخر نامش به عنوان متفکری بزرگ مطرح می‌شود که سعادت انسان مدرن را در گروی شناخت حقیقت قرآن به عنوان تنها سند الهی به‌جامانده برای ابنای بشر و احیای دوباره سنت‌ها و دانش فرستادگان الهی در هزاره‌های گذشته می‌دانست. البته روسیه شناسان به شما خواهند گفت که برای کسی که از کودکی «الکساندر پوشکین» شاعر پرآوازه قرن نوزدهمی روسیه را الگو قرار داده باشد، غیرعادی بودن چندان غیرعادی نیست. در حقیقت او را باید دنباله معاصر جریانی بسیار قدیمی از روشنفکران اصیل اروپایی دانست که در قرن هجدهم با تأثیر گرفتن از عرفان اسلامی و قرآن متحول شده و دست به ساختارشکنی در عرصه‌های مختلف زدند؛ ولفگانگ گوته، لرد بیرون، کارنوها و پوشکین.

خود او تعریف می‌کرد که مهم‌ترین راز زندگی‌اش به دوران کودکی و الهام گرفتن از شعر «پیامبر»، سروده الکساندر پوشکین پدر ادبیات نوین روس، مربوط می‌شود. این شعر غیر عادی‌ترین حادثه در جامعه به شدت مسیحی دو قرن پیش این کشور و شاعرش، غیر عادی‌ترین چهره در میان طبقه نخبه و اشراف به شمار می‌رفتند. شعر و شاعر تصویری تحول آفرین از پیامبری ارائه می‌دادند که نه منطبق با توصیف رسمی کلیسایی انجیل و تورات بلکه بیشتر شبیه تعاریف مسلمانان از پیامبرشان بود. این شعر به نماد طغیان یکی از بزرگ‌ترین روشنفکران روس بر ضد حاکمیت نظام کلیسایی-توراتی بر جوامع اروپایی تبدیل شد و در نتیجه پوشکین حتی مورد تکفیر شورای اسقف‌های کلیسای ارتدوکس هم قرار گرفت اما با پادرمیانی تزار وقت که دوست دوران جوانی‌اش بود از مهلکه گریخت.

مکتبی علیه جهان‌بینی ضد قرآنی

تقریباً تمام کسانی که پروفسور زازنوبین – با سابقه دو سمت پروفسوری رسمی در دانشگاه‌های دولتی روسیه - را می‌شناختند، او را نه با این عنوان دهان‌پرکن بلکه به شکلی ساده و بنا به رسم احترام در میان نخبگان روس – همانند عربی – با نام خود و نام پدرش به شکل «ولادیمیر میخایلوویچ» صدا می‌کردند.

با آن که نام و دیدگاه‌هایش در رسانه‌های عمومی شوروی و سپس روسیه که ابتدا به شدت تحت کنترل کمونیست‌ها و پس از فروپاشی در انقیاد کارتل های لیبرال و یهودی بوده‌اند، بازتابی نداشتند اما او شخصاً مورد وثوق و مشورت بسیاری از سیاسیون با نفوذ بود و از دهه 1990 آثار و دیدگاه‌های بسیار متنوعش در نقد روند فعلی جهانی سازی حتی در کرملین و دوما مطرح شدند.

در آخرین دهه فروپاشی بلوک شرق در مهر و موم‌های 1980، او و جمعی از متفکران غیب باور هم طیفش که با جهان بینی مارکسیستی و خدانشناسی نظام حاکم مشکل داشتند با پیش بینی تحولات پیش رو از وزارت دفاع شوروی خارج شده و گروهی رسمی تحت عنوان «پیش بینی کننده اتحاد جماهیر شوروی» را پایه گذاشتند. آن‌ها نظریه‌ای ارائه دادند مبنی بر سقوط قریب الوقوع نظام بین المللی مبتنی بر جهان بینی «ضد قرآنی». این نظریه نه تنها به پیشواز سقوط مارکسیسم می‌رفت - که از آن به عنوان حقه یهودیان به انقلابیون روس یاد می‌کردند - بلکه مشخصاً سلطه جهانی سرمایه داری ربوی با همکاری مشترک خاخام‌ها و دستگاه کلیسا که به دروغ مدعی تاج و تخت عیسی (ع) است را به عنوان دشمنان اصلی رواج حقیقت پیام مسیح و محمد (ص) مورد هدف قرار می‌داد.

علاوه بر این در روزهای تاریک و مغشوش پسافروپاشی که عملاً شوروی به مجموعه‌ای از کشورهای جهان سومی تنزل یافته بود، این گروه پیش بینی کردند که روسیه دوباره به عرصه قدرت جهانی بازخواهد گشت.

رهبران این مکتب جامعه شناسانی امیدوار به آینده روشن جامعه بشری و تاریخدانان مسلح به اسناد و حقایق گمشده در دل تاریخ بودند. آن‌ها خود را ادامه دهنده راه بزرگانی چون «ایوان یفریموف» می‌دانستند. یفریموف، دانشمند باستان شناس، جامعه شناس و نویسنده کم‌نظیر روس بود که نظریه نظام واحد بشری خود را با الهام از مفهوم اسلامی «امت واحده» در قالب رمان‌های تخیلی مشهوری چون «سحابی آندرومدا» و «سرزمین کف» معرفی کرد. جهانی که او برای آینده بشر پیش بینی می‌کرد بسیار ایده آل، سرشار از انسانیت و عاری از خصیصه‌های منفی ذاتی امپراتوری‌های معاصر غربی یا شرقی بود. آثار او در میانه قرن بیستم موجی گسترده از گرایش به داستانهای تخیلی و فضایی را در شرق و غرب به راه انداخت. گفته می‌شود اساس سناریوی مجموعه سینمایی «جنگ ستارگان»، کپی برداری آمریکایی‌ها از مهم‌ترین اثر یفریموف بوده و دلیل فضا و کاراکترهای شرقی اولین قسمت‌های این فیلم تخیلی در دهه 1960 همین بوده است. «ولادیمیر میخایلوویچ» در جوانی با یفریموف ملاقات کرد و با دیدگاه‌هایش آشنا شد و پس از مرگ استاد در دهه 1970 میلادی عملاً رهبر فکری مکتبی شد که او بنیان گذاشته بود.

در اواسط دهه 1990 در دوران ریاست جمهوری یلتسین، زازنوبین و همراهانش نظریه ملی «محتوای امنیت اجتماعی» را به دومای دولتی روسیه ارائه دادند که با فشار لیبرالهای تازه به قدرت رسیده مورد حمایت غرب تصویب نشد. او که در ضمن همشهری و هم محله‌ای ولادیمیر پوتین نیز بود، بارها برای او و سران عمدتاً پطربورگی روسیه جدید پیام فرستاد که تقلید از لیبرالیسم غربی را کنار بگذارند؛ چراکه این ساز و کار حکومتی فاقد جهان بینی روشن برای اداره بسامان امور جوامع انسانی است و در نهایت به بن بست فاشیسم می‌انجامد. اما همان گونه که در دوران پوتین هم مانند یلتسین، تسلط لیبرالها و صهیونیست‌ها بر فدراسیون روسیه اگرچه کنترل شده تر از قبل ادامه یافت، رسانه‌های جمعی نیز که تحت کنترل این کارتل ها هستند، به بایکوت کامل «ولادیمیر میخایلوویچ» و آثارش پرداختند حال آن که برخی کتاب‌هایش مثل «آخرین گامبی» و «زندگی استالین و فورد» در بازار کتاب روسیه بسیار پرفروش شده و حتی به بازار آمریکا راه پیدا کرده بودند.

اگرچه او تا پایان عمر 79 ساله‌اش یک معلم باقی ماند و زندگی ساده‌ای – با حقوق بازنشستگی اندکی معادل کمتر از 500 دلار در ماه – داشت اما از کنج همان خانه محقردر حومه پطربورگ از ارتباطات کلان سیاسی داخلی و خارجی و حتی مزیت هم نشینی با روسای جمهور کشورهایی مثل مغولستان و ویتنام و یا اعضای ارشد حزب کمونیست چین برخوردار بود. او سعی داشت سران کشورهای سابق بلوک شرق را با جهان بینی جدیدی آشنا سازد تا در دام جهانی سازی غربی نیافتند.

یکی از آثاری که این جریان در راستای معرفی قرآن کریم در کشورهای روس زبان منتشر کرد، باز نشر یکی از بهترین ترجمه‌های قرآن – اثر ایگناتی کراچکوفسکی، مترجم بزرگ زبانهای شرقی از جمله عربی - بر اساس ترتیب نزول آیات است که طبیعتاً با سوره مبارکه علق آغاز می‌شود. در تحلیل مربوط به این ترجمه از قرآن تاکید شده که مقایسه میان کتاب آسمانی مسلمانان و کتاب مقدس مسیحیان ویهودیان– انجیل و تورات – مثل مقایسه یک سند دقیق تاریخی با داستانی عامیانه است. همچنین بر مخالفت صریح کلام الله مجید با ربا تصریح شده حال آن که مفاد عهد قدیم و جدید عملاً توجیه کننده ربا به نفع سوداگران وبانکداران عمدتاً یهودی بوده‌اند. ولادیمیر میخایلوویچ و شاگردانش حتی از شعار فراتر رفتند و با این که فاقد حمایت‌های مالی الیگارش ها و کارتل ها هستند، چندی پیش با تأسیس اولین بانک غیر ربوی فدراسیون روسیه گامی عملی در این زمینه برداشتند.

علاقه به ایران و امام

همرهان این مکتب چه در دوران شوروی و چه پس از آن جزو مهمترین حامیان «ایران گرایی» در روسیه بودند چرا که ایران را نزدیک‌ترین قطب اسلامی به جهان بینی قرآنی مورد وثوقشان می‌دانستند. به همین دلیل امروز در میان شاگردان او بسیارند افرادی که مسلط به زبان و فرهنگ و ادبیات فارسی باشند.

همچنین مرشد آنها توجه ویژه‌ای به الگوی رهبری جامع «امام» در جامعه آرمانی خود داشت. این بخشی از سنت روشنفکرن انقلابی روسیه نیز محسوب می‌شود که پیش از انقلاب 1917 مشخصاً از واژه «امام» به عنوان الگویی برای رهبری نظام پسا انقلاب استفاده می‌کردند. حتی استالین در مقاطعی توسط حامیان خود امام خوانده شده است. این یکی از نکات مهم در رابطه با انقلاب روسیه و میراث داران آن است که در کشورهای اسلامی مغفول مانده است.

«ولادمیر میخایلوویچ زازنوبین» در برخی از آثارش که به 70 کتاب و 300 مقاله تحلیلی بالغ می‌شود، به امام خمینی (ره) به عنوان یک رهبر ایده آل اشاره کرده است از جمله در نقد مهم و مفصلی که بر مهمترین اثر ادبی ضد مارکسیستی دوران هفتاد ساله شوروی یعنی «مرشد و مارگریتا» نوشت. در این کتاب که دهه گذشته منتشر شد او با ذکر فرازهایی از وصیت نامه امام راحل، هشدارهای ایشان به آیندگان در مورد احتمال انحراف اندیشه‌هایش پس از مرگ خود را مورد تحلیل قرار داده و به عنوان گواه تاریخی عینی در مورد احتمال انحراف انجیل‌های چهارگانه از حرفها و اندیشه‌های حقیقی مسیح (ع) ذکر می‌کند. همچنین علاقمند به شخصیت رهبر انقلاب، حضرت آیت الله خامنه‌ای بود و حتی قبل از نخستین دیدار پوتین با ایشان در یک سخنرانی بر ضرورت چنین ملاقاتی برای رهبر کرملین تاکید کرده بود.

در سالهای اخیر به رغم بیماری و محدویت های مالی و سیاسی تلاش‌هایی برای ارتباط با ایران انجام داد که شامل ملاقات فرستادگانش با اساتید دانشگاه تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی بود. زمینه سفر او به کشورمان زمانی مهیا شد که بخاطر وخامت حالش با منع سفراز سوی پزشکان مواجه شده بود. در آن حال می‌گفت با عطر زعفرانی که دوستان ایرانی‌اش برایش سوغات برده بودند یاد ایران را تازه می‌کند.

اما با آن که ظاهراً به آخرین آرزویش برای دیدار کشورمان نرسید در اتفاقی معجزه آسا گویی ایران به وداع با او رفت. او در 17 ژوئن 2018، در حالی دار فانی را وداع گفت که خیابانهای پیرامونش در پطربورگ شاهد حضور تاریخی و بی سابقه 50 هزار ایرانی بود که برای حمایت از تیم ملی ایران در جام جهانی 2018 روسیه رفته بودند. شاید این هدیه‌ای بود از غیب برای مردی که زندگی‌اش را وقف شناساندن پیام حقیقی قرآن به نخبگان و غیر مسلمانان دنیا کرد.

 

نکته: در حال حاضر «محسن اسلام زاده» مستند ساز بین المللی برجسته کشورمان، اثری در مورد زندگی و عقاید ولادمیر میخایلوویچ، شامل مصاحبه‌ای با او را در دست تهیه دارد.
https://taghribnews.com/vdcipqapvt1a5y2.cbct.html
مرجع : حوزه نیوز
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی