معرفی کتاب «سلفی شدن زنان مسلمان: راههای تغییر کیش»
مترجم: علی کلانی طهرانی
کتاب «سلفی شدن زنان مسلمان» نتیجه قومنگاری ژرفی است که در طول دو سال و با استفاده از روشهای پژوهش کیفی شامل مشاهدات، مصاحبهها و تحلیلهای متنی پیش برده شده است. تحقیقات نویسنده بر مسجد بریکستون در جنوب لندن متعلق به مسلمانان آفریقایی_کارائیبی و سومالیایی و همچنین حلقههای دینی رسمی و غیر رسمی زنان سلفی متمرکز بودهاست. نویسنده این کتاب که در 2016 توسط آکسفورد منتشر شده، به دنبال آن است تا عوامل جذاب بودن سلفیگری را برای مسلمانان یاد شده، پیدا کند. این معرفی کتاب ترجمه ای از مقاله کاترین هولتمن است.
اشتراک گذاری :
این کتاب نگاهی دقیق به فرایند تغییر کیش زنان جوان مسلمان سلفی در انگلیس دارد. در سراسر جهان با بدگمانی به مسلمانان سلفی نگریسته میشود. این بدگمانی، بیتردید مرتبط با خشونتطلبی جنبشهای جهادی است. در مقایسه با دیدگاه بنیادگرایان دینی و افراطگرایان تصویری که نویسنده از زن مسلمان سلفی ارائه کرده است قرابت بیشتری به تصویر بنیادگرایان دینی دارد. او معتقد است این زنان بیشتر دلنگران اعتبار و اصالت دین خود هستند و بر آموزهها و اعمالی که صریحاً در قرآن ذکر شده، تأکید دارند. زنان جوان مسلمان در انگلیس با آگاهی از این مطلب که در این کشور اشکال گوناگونی از اسلام وجود دارد در مطالعات خود در پی یافتن شکل و تفسیری از اسلامند که تا جایی که ممکن است با منابع اسلامی قرابت داشته باشد. اگرچه از بیست و سه زنی که در این کتاب به آنان پرداخته شده هجده نفر آنان در خانوادهای مسلمان رشد کردهاند اما همگی سلفی شدهاند. نظریه نویسنده این است که فرایند تغییر کیش در ابتدا با تأخیر همراه است چرا که زهد پیشگی دینی جذابیت چندانی ندارد اما در نهایت بعد از به دستآوردن تجارب مأیوس کننده از دیگر اشکال اسلام یا مواجه با بحرانهای شخصی، سلفی بودن را بر میگزینند. رهنمونهای روشن، فراگیر و انعطاف ناپذیر برای زندگی و سلوک که رهبران سلفی در لندن پیشنهاد میکنند مطلوب عقلانی و عاطفی زنان است چرا که معطوف به نیازهایی چون امنیت، اطمینان و حقیقت است.
نویسنده کتاب تجربههای دینی روزانه زنان مسلمان سلفی را بررسی کرده و نشان داده است که این افراد به دنبال وارد کردن اعمال دینی پدرسالارانه به جریان زندگی معاصر جامعه غربیاند. بسیاری از افرادی که به سلفیان انگلیس گرایش پیدا میکنند زنان هستند. این افراد در انظار عمومی اقلیتی هستند که بدن خود را بهطور کامل با پارچه سیاه و صورت خود را با نقاب پوشاندهاند. تلاش میکنند تا هویت قومی خود را با هویت سلفی خود در آمیزند و این امر در روابط خانوادگی آنان مهم محسوب میشود. اکثر این خانوادهها سابقه مهاجرت دارند. مانند دیگر مطالعاتی که انجام گرفته است افراد بالغ جوان به لحاظ دینی نسبت به والدین خود سنجیدهتر رفتار میکنند. این زنان نیز اغلب درک نمیشوند و گاهی اوقات با اعتراض و مخالفت اعضای خانواده مواجه میشوند. والدین بهطورخاص نگران امنیت دختران خود هستند. بسیاری از زنان سلفی از حملات متعددی که بارها در مکانهای عمومی به آنان شده گزارش میدهند.
این کتاب نتیجه یک قومنگاری عمیق است که در طول دو سال و با استفاده از روشهای پژوهش کیفی پیش برده شدهاست. شامل مشاهدات، مصاحبهها و تحلیلهای متنی است. تحقیقات نویسنده بر مسجد بریکستون در جنوب لندن متعلق به مسلمانان آفریقایی_کارائیبی و سومالیایی و همچنین حلقههای دینی رسمی و غیر رسمی زنان سلفی متمرکز شدهاست. نویسنده مدعی است که سختگیری سلفیان در بحبوحه تردید و بیثباتی در هویتهای قومی مذهبی، تندرویهای برخاسته از الکل، اعتیاد، سکس و خشونت موجود در فرهنگ انگلیسی آن را به گزینهای جذاب و مطلوب تبدیل کرده است. دوری جستن از ارتباط با افراد غیر سلفی موجب مشارکت مرتب این زنان در شبکههای اجتماعی زنان سلفی است که یکنواختی لباسها و رفتارها را تضمین میکند.
طبق نظر نویسنده یکی از موضوعات مهم برای زن سلفی انگلیسی موضوع اختلاط آزاد با مردان است. این امر موجب محدود شدن گزینههای تحصیلی و اشتغالی آنان میشود و در زمان یافتن همسر آنان را با چالشهای متعددی مواجه میسازد. مطابق آموزههای سلفی ازدواج و مادر بودن بالاترین پاداشهای معنوی را بههمراه دارد و زنان برای هرچه زودتر ازدواج کردن با مرد سلفی تشویق میشوند. زنان سلفی مشتاق ازدواجند، همچنین معتقدند که شوهرانشان در فهم بهتر معارف دینی و انجام خالصانهتر اعمال دینی آنها را یاری خواهند کرد.
تحلیلی که نویسنده از دادههای قومنگاری زنان سلفی به دستمیدهد بهنحو شایستهای درون ادبیات جامعهشناختی در باب تغییر کیش و جنبشهای نوپدید دینی وجود دارد. نویسنده بهصورت متقاعدکنندهای نشان میدهد اینکه زنان در میان گزینههای محدودی که پیشرو دارند روش زندگی سلفی را انتخاب میکنند معلول اقلیت بودن آنهاست. او روشن میسازد که چگونه سلفی شدن برای زنان جوان تحصیلکرده جذاب است و چگونه عواطف آنان درباره بیثباتیهای مرتبط با مذهب، آموزش، اشتغال و ازدواج را ارضا میکند و به این پرسشها میپردازد که آیا این زنان در هنگام بروز مشکلاتی مانند خشونت خانوادگی، از تعهدات دینی یکدیگر حمایت میکنند؟ با تهدیدهای بیرونی چگونه مواجه میشوند؛ تهدیداتی مانند سرکوبهای اخیر افراطگرایان بهوسیله دولت انگلیس؟