رهبری انقلاب اسلامی معتقد است که مردمسالاری دینی در بطن نظام اسلامی وجود داشته و اين نظام مي تواند به عنوان الگوي موفق دموكراتيك به كشورهای منطقه و جهان عرضه شود اما بـراي رسـيدن بـه ايـن هدف، نظام مردمسالاري ديني بايد در مرحله عمل و نظر به عنوان يـك نظام كارآمد تلقي شود. در اینجا تلاش می شود با تأکید بر دیدگاه های آیت الله خامنه ای، «جایگاه مردم از منظر کارآمدی» مورد بررسی قرا گیرد و به این سؤال پاسخ داده شود که از نظر ایشان «مؤلفه هاي کارآمدی بـراي نظام مردمسالاري ديني كدامند و چه تفاوتي ميان كارآمدي يك نظام ديني بـا نظـام هاي غير ديني وجود دارد؟».
رهبری انقلاب اسلامی معتقد است که مردمسالاری دینی در بطن نظام اسلامی وجود داشته و اين نظام مي تواند به عنوان الگوي موفق دموكراتيك به كشورهای منطقه و جهان عرضه شود اما بـراي رسـيدن بـه ايـن هدف، نظام مردمسالاري ديني بايد در مرحله عمل و نظر به عنوان يـك نظام كارآمد تلقي شود. در اینجا تلاش می شود با تأکید بر دیدگاه های آیت الله خامنه ای، «جایگاه مردم از منظر کارآمدی» مورد بررسی قرا گیرد و به این سؤال پاسخ داده شود که از نظر ایشان «مؤلفه هاي کارآمدی بـراي نظام مردمسالاري ديني كدامند و چه تفاوتي ميان كارآمدي يك نظام ديني بـا نظـام هاي غير ديني وجود دارد؟».
در انديشه آیت الله خامنه ای دولت اسلامي بايد ثابت كند كه قوانين و برنامه هاي اسـلام براي كشورداري كارآمد است. رهبر انقلاب با تحليل جامعي از نظام مطلوب مردمسالاري ديني و ذكر مزيت هاي آن نسبت به دموكراسي هاي غربي، آن را دولـت كريمـه دانسـته و شرايط تحقق چنين دولتـي را، عـزت، سـربلندي، اعتقـاد راسخ بـه راه اسلام و انقلاب، نفوذناپذيري و پايداري، قدر دانستن متاع گرانقدر انقلاب و بيان آرمان ها و حرف هاي نو براي جامعه بشري از جمله مردمسالاري ديني، اعلام داشته و با تأكيد بر لـزوم كارآمدي دولت تصريح كردند: «فلسفه وجودي دولت درنظام اسلامي، تبديل حرفهاي خوب به اقدامات خوب و اعمال صالح است؛ و براي تحقق اين مهم، بايـد دولت را دولت كـار و عمل قرار داد» (خامنه ای، 6/4/1384).
رهبر انقلاب معتقدند مبتني بر بسترهاي غير بومي و سكولار نمي توان ايـده هاي اسلامي را به طور كامل اجرا كرد و كارآمدي مطلوب را در كليه عرصه هاي اقتصـادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي محقق نمود. وظيفه مهـم نخبگـان بسترسـازي بـراي توسعه بومي و اسلامي كشور در بستر يك فهم مشترك است و بدون ترديد تحقق كارآمـدي نظام اسلامي تنها در يك زيرساخت اسلامي- ايراني ميسر است. نگاه ایشان به مقوله كارآمدي نظام بسيار اساسي است تـا آنجـا كـه ايشان كارآمدي مسئولان نظام را شرط مشروعيت آنها مي داند و بين مشروعيت و كارآمدي پيونـد برقرار مي كند (شفیعی و نیکبین، 1394: 81). آیت الله خامنه ای در ديدار نمايندگان مجلس خبرگـان، مشـروعيت همه مسئولان كشور را به كارآمدي آنان در انجام دادن وظـايف قـانوني وابسـته دانسـتند و تأكيد می کنند: «ضمن استقامت كامل در اهداف و مباني با اصلاح، تغيير و تكامل روش ها، حركـت بـه سوي اهداف پيشبيني شده را با عزمي راسخ ادامه مي دهيم ... از هيچكس انتظار معجزه نمي رود اما در عملكرد همه مسئولان بايد كارآمدي و نشانه هاي موفقيـت در انجـام دادن وظايف محوله، آشكار و ملموس باشد» (آیت الله خامنه ای، 31/6/1383).
مشاركت
حضرت آیتالله خامنهای با خطا دانستن این اندیشه در ذهن برخی از روشنفکران و افراد سکولار که حکومتهای مردمی را لزوماً حکومتی غیر از حکومت اسلامی و الهی معرفی میکنند، یکی از جلوههای کارآمدی یک نظام سیاسی را در مشارکت سیاسی میبینند. در نگاه ایشان مشارکت سیاسی یعنی اینکه مردم در اداره حکومت و تشکیل حکومت، تعیین حاکم و تعیین رژیم نقش اساسی داشته باشند. به نظر ایشان، صاحب و مالک کشور، مردم هستند و به همین دلیل، امام خمینی (ره) نیز تأکید داشتند که ابتکار عمل، ورود در صحنههای کشور و انجام کارها به دست مردم سپرده شود و این، جزء ابتکارات امام (ره) بود؛ چرا که وقتی کارها به مردم سپرده شود، به سرانجام خواهد رسید. بنابراین، اگر مسئولان بخواهند کارها و بالاتر از آن نظام اسلامی سامان یابد، باید در تدبیر و برنامهریزیشان در هر برههای، با برنامهریزی دقیق و ملاحظه همه جوانب امور، کارها را در اختیار مردم قرار دهند. تجربه این چند ساله نیز نشان داده است که «از اول انقلاب تا امروز هر وقتی هر کاری را محول به مردم کردیم، آن کار پیش رفته است. هر کاری را انحصاری در اختیار مسئولان و رؤسا و مانند اینها قرار دادیم، کار متوقف مانده است. ... اگر متوقف نمانده است، کُند پیش رفته است؛ اما کار دست مردم که افتاد، مردم کار را خوب پیش میبرند» (آیت الله خامنه ای؛ 29/11/1393).
مردم باوری
اعتماد به مردم در حقيقت عامل اصلي در حركـت نظام به سوي كارآمدي بوده و نظام را در برابر هر نوع چالشي بيمه مي كنـد. آیت الله خامنه ای هم به اين مهم واقف بوده و هميشه به جايگاه واقعي مردم در نظام حكومتي اسلام تاكيد داشته اند به طوري كه مي فرمايند:
«نظام ما نظامي است متكي به ايمان ها و عواطف و علايق مردم. اساساً سر شكست ناپذيري اين نظام اين است كه به مردم متكي است. اين چيز مهمي است. اتکای به مردم هم آسان به دست نمي آيد و همه جا حاصل نمي شود. اگر يك سر الهي در ميان نباشد، توجه نفـوس و دل هاي مردم هم ممكن نيست» (آیت الله خامنه ای،14/11/1374).
رهبر انقلاب تأكيد دارند موفقيت مسئولين فقط از مجراي اعتمادي بدست مي آيد كه به مردم وجود دارد و هر وقت به مردم تكيه زده شد پيروزي بدست خواهـد آمد. در بحراني ترين مقاطع اين مردم بودند كه نظام را پشتيباني و ياري نموده اند و مسـئولان بايـد در هر كاري از اين قدرت استفاده نمايند:« مسئولين كشور به اعتماد ايستادگي ملت، در عرصه هـاي جهاني و صحنه هـاي بـين المللي مي ايستند و كار خودشان را و حرف خودشان را پيش مي برند. ايـن يـك شـاخص است. خط اصلي دوم، مردمي بودن است. مردمي بودن در نظام جمهوري اسلامي، يك شاخه اصلي است؛ يعني رأي مردم، هويت مردم، كرامت مردم، خواست مـردم، از جملـه عناصـر اصلي در نظام جمهوري اسلامي و اين بناي مستحكم است» (آیت الله خامنه ای،20/7/1391).
سازندگی
شاه بیت سخنان حضرت امام خمینی (ره) از همان روزهای اول انقلاب و پیرو آن بیانات رهبری این بوده و هست که پیشرفت و سازندگی در کشور، بدون مشارکت مردم امکان پذیر نیست. به این علت، یکی از اصول اولیه و ویژگی های اساسی سازندگی، مشارکت و حضور مردمی و یا به تعبیر رهبر معظم انقلاب، عزم ملی است: «آنچه برای بنای زندگی و سازندگی آینده مورد انتظار است، بدون مشارکت مردم تحقّق پذیر نیست... بدون حضور مردم کار پیش نخواهد رفت و مقصود تحقّق پیدا نخواهد کرد. مردم در گروه های گوناگون مردمی با اراده و عزم راسخ ملّی می توانند نقش آفرینی کنند. مسئولین هم برای اینکه بتوانند کار را به درستی پیش ببرند، احتیاج به پشتیبانی مردم دارند. آن ها هم بایستی با توکّل به خدای متعال و با استمداد از توفیقات و تأییدات الهی و کمک مردمی، مجاهدانه وارد میدان عمل بشوند» (آیت الله خامنه ای، 29/12/1392).
ترابط مشروعیت و کارآمدی در اندیشۀ سیاسی آیت الله خامنه ای
در اندیشۀ سیاسی آیت الله خامنه ای چه ارتباطی میان مشروعیت و کارآمدی حکومت وجود دارد؟ آیا ایشان تفکیکی میان مشروعیت و کارآمدی قائل می شوند؟ آیا می توان حکومت نامشروعی که از طریق قهر و غلبه روی کار می آید، بعد از کسب کارآمدی مشروع دانست؟ از دیدگاه مقام معظم رهبری چنین حکومتی به هیچ وجه نمی تواند لباس مشروعیت بر تن کند؛ چرا که از طریق معمولی و قانونی قدرت را به دست نگرفته است. در جمهوری اسلامی حکومت گر هم باید شرایط پیشینی را داشته باشد و هم باید رأی مردم را پشت سر خود داشته باشد. اگر هر یک از این دو کانال دارای مشکل باشد، فرد از مشروعیت تهی می گردد و تنفیذ حکم ولایی را به همراه ندارد. لذا در این معنا، هیچگاه کارآمدی در ورود به حکومت، موجب مشروعیت نمی شود. اما در ادامه حکومت مشروع، کارآمدی می تواند موجب افزایش رضایت مندی افراد شود. اما از دیدگاه رهبری، در ابتدای حکومت، کارآمدی نمی تواند در جلب مشروعیت مؤثر واقع گردد.
اما وقتی حکومت مشروع از مسیر کارآمدی و مطلوبیت مادی خارج شود، پایگاه اجتماعی خودش را از دست می دهد؛ لذا ناکارآمدی، رضایتمندی و مقبولیت اجتماعی را فلج می کند. در صورت از دست دادن اقبال اکثریت مردم، حکومت غیر مشروع شده و باید تسلیم رأی اکثریت شود و حق مقاومت نیز ندارد. بنابراین حکومت با از دست دادن کارآمدی، رضایت مندی را نیز از دست می دهد و حکومت عملاً نامشروع می شود به این معنا که یکی از دو رکن اساسی مشروعیت را از دست رفته است. چون فرض آیت الله خامنه ای بر این است که مشروعیت حاصل جمع دو رکن است. با از دست دادن یک رکن، یکی از پایه های حکومت از بین رفته و حکومت با از دست دادن مقبولیت، نامشروع می شود. آن نیمه دیگر مشروعیت (الهی) دیگر کارایی خود را از دست می دهد؛ مانند امام جمعه تنهایی که مأموم ندارد؛ در اینجا با دست رفتن یکی از دو رکن، برگزاری نماز جمعه واجب نیست. آیت الله خامنه ای در این باره می گویند: «هرجا کارآمدی نباشد، مشروعیت از بین خواهد رفت» (آیت الله خامنه ای؛ 31/6/1383). از نظر ایشان، مشروعیت همۀ ما بسته به انجام وظیفه و کارآیی در انجام وظیفه است (همان).