تاریخ انتشار۹ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۲۰
کد مطلب : 300170
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران

​عقلانیت اسلامی؛ بنیان تمدن نوین

نویسنده: محمد مهدی اسماعیلی
در بحث از مبانی نظری الگوی تمدن نوین اسلامی می توان انواع گوناگونی از عقل را شناسایی کرد که عقلانیت ابزاری، عقلانیت لیبرالی، عقلانیت مارکسیستی، عقلانیت عرفی، عقلانیت سنتی و ... از این زمره ­اند. اما عقلانیت دیگری نیز وجود دارد که برساختۀ فرهنگ اسلامی است که می­ توان آن را «عقلانیت اسلامی» نامید. عقلانیت اسلامی در تاروپود فرهنگ مسلمانان قرار گرفته است و بدون آن نمی­ توان تمدن نوین اسلامی را بنا کرد.
​عقلانیت اسلامی؛ بنیان تمدن نوین
در پژوهش ­های تاریخ تمدن گفته می ­شود که عقلانیت هسته اصلی هر تمدنی به شمار می ­آید. هر تمدنی بر مدار عقلانیت می ­چرخد و با نابودی آن دچار انحطاط می ­ شود. البته هر تمدنی، با توجه به ارزش­ ها و منبع دانش خود، بر عقلانیت خاصی تکیه می­ کند و بر مبنای آن تمدن مختص به خود را پی ­ریزی می­ کند. در واقع، به تعداد تعاریف عقل می­ توان تمدنی را بنا کرد. از همین روی، در بحث از مبانی نظری الگوی تمدن نوین اسلامی نیز می توان انواع گوناگونی از عقل را شناسایی کرد که عقلانیت ابزاری، عقلانیت لیبرالی، عقلانیت مارکسیستی، عقلانیت عرفی، عقلانیت سنتی و ... از این زمره ­اند. اما عقلانیت دیگری نیز وجود دارد که برساختۀ فرهنگ اسلامی است که می­ توان آن را «عقلانیت اسلامی» نامید. عقلانیت اسلامی در تاروپود فرهنگ مسلمانان قرار گرفته است و بدون آن نمی­ توان تمدن نوین اسلامی را بنا کرد.

از عقلانیت اسلامی می ­توان به عنوان مبادی و قواعدی یاد کرد که اصول آن منبعث از قرآن و سنت است. عقلانیت اسلامی برگرفته از نگرش اسلامی و دینی است و بیشترین وجوه اشتراک را با دین و نگرش ­های دینی دارد و البته با حذف مؤلفه دین از این نوع عقلانیت نمی­ توان هویتی برای آن متصور شد. دین­م حوری، آزادی­ خواهی، ظلم­ ستیزی، استکبارستیزی، استبدادستیزی، عدالت ­طلبی، فضیلت­ محوری و سعادت ­طلبی از ویژگی­ های عقلانیت اسلامی است.

عقلانیت اسلامی در مقام برسازنده مشتمل بر دو نوع از علوم است: علوم نقلی و علوم عقلی. علوم عقلی و نقلی، هنگامی که عقلانیت در بستر سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصاد قرار می ­گیرد، عقلانیت متناسب با شرایط (عقلانیت برساخته شده) را شکل می ­دهند. بنابراین در بحث وحدت و تمدن باید به این دو نوع عقلانیت توجه داشت. عقلانیت سازنده را می­توان به مثابۀ حکمت نظری و عقلانیت برساخته شده را مشابه حکمت عملی گرفت. از این بحث می ­توان این طور نتیجه گرفت که در عقلانیت اسلامی، فکر و عمل دو روی یک سکه ­اند.

آنچه ما را در تأکید بر روی عنصر عقلانیت به اشتیاق وا می ­دارد، نقش آن در ساخت تمدن اسلامی است. بررسي تاريخ انديشه در ايران و اسلام آشكار مي­ سازد كه مؤلفه مهم و تاثيرگذار در شکل ­گیری تمدن اسلامی، تفوق سنت عقلاني است كه تاثير بسزايي در رشد و تعالي جهان اسلام و تمدن اسلامي داشته است. دوره طلايي تاريخ تمدن اسلامي در طي قرون سوم تا پنچم، و شكوفايي سياسي، اقتصادي و فرهنگي ايران در قرون دهم و يازدهم، محصول حاكميت  انديشه عقلانیت ­دین ­محور بوده است. در ادامه، پيروزي انقلاب اسلامي در ايران نیز مبتني بر عقلانيت اسلامی، مي تواند حركت به سمت دوره شكوفايي جديد تمدني در ايران و جهان اسلام را به دنبال داشته باشد.

بنابراین عقلانیت در سایۀ وحی، مهم ترین رکن و بنیاد تمدن اسلامی است. در واقع، روح تمدن اسلامی را باید در عقلانیت اسلامی جستجو کرد. به نظر می­ رسد برخی از آرای متفکران اسلامی نظیر ابونصر فارابی و ابن سینا در این زمینه قابل تأمل باشد؛ متفکرانی که هم فیلسوف و مسلمان بودند و هم وحدت­ اندیش و تمدن­ پژوه. به طوری که فارابی نخستین فیسلوف مسلمانی بود که رساله ­­ای در اختصاص با مفهوم عقل با عنوان «فی معانی العقل» منتشر و معنای عقل را بیان کرد و در کتاب «آراء اهل المدینه الفاضله» یا «سیاست مدنیه» به تفکر دربارۀ زندگی متمدنانه پرداخته است.

عنصر عقلانیت اسلامی می ­تواند پشتوانۀ فلسفی و فکری بومی را برای بحث تمدن نوین فراهم سازد. نظریه تمدن­ سازی اسلامی بر مبنای اندیشه وحدت شکل می­ گیرد و آنچه همۀ مسلمانان، از هر فرق و قومی، را به هم وصل می ­کند، تمسک به قرآن، و محبت و عمل به سیره و سلوک پیامبر(ص) و اهل بیت وحی(ع) است. در این میان عنصری که می ­تواند وحدت را در سایۀ کثرت فراهم سازد و مبانی تمدن نوین اسلامی را پی ­ریزی کند، «عقلانیت اسلامی» است.


 
https://taghribnews.com/vdciyuaput1auz2.cbct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی