تاریخ انتشار۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۹:۴۶
کد مطلب : 515924

نقش فعالیت های فرهنگی مساجد در پیشرفت های فرهنگی جامعه اسلامی مبتنی برمنظومه فکری مقام معظم رهبری

از دهه نخست قرن اول هجری مساجد عهده دار تولید فرهنگ آن روزگار در زمینه های علمی و اجتماعی شدند و وظیفه((کارکرد های فرهنگی)) به وظایف آنها افزوده شد. در ایران نیز از پس از ورود اسلام در قرون اولیه هجری امور فرهنگی، کار متمرکز سازمان یافته ای بر روی مشارکت جامعه در برنامه های فرهنگی آغاز و بخش عمده ای از فعالیت های جامعه به این مهم اختصاص داده شد. با این وجود، ضعف جامعه اسلامی، در نگاه راهبردی و بلند مدت به حوزه فرهنگ و فعالیت های فرهنگی و تبع آن، ضعف در بهره برداری صحیح از نیروی بالقوه مساجد به منظور تحقق اهداف فرهنگی، به خوبی محسوس است. بدین منظور، دیدگاه های صاحب نظران و پیشینه ی مطالعاتی و تحقیقات انجام شده، مطالعه و بررسی و تحلیل شده اند. در این مقاله، نخست به بررسی اجمالی مفهوم فرهنگ و نقش آن در پیشرفت همه جانبه جامعه و سپس به تحلیل نقش مساجد در پیشرفت فرهنگی و کارکردها و نقش فعالیت های فرهنگی جوامع پیشرفته، نتیجه حرکت آن جوامع در مسیر فرهنگ بومی و استفاده بهینه از ظرفیت های موجود در جامعه است.
نقش فعالیت های فرهنگی مساجد در پیشرفت های فرهنگی جامعه اسلامی مبتنی برمنظومه فکری مقام معظم رهبری
به گزارش حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب،ماموستا دکتر رحمن غریبی، محقق، پژوهشگر و معاون فرهنگی هنری مساجد کردستان در مقاله‌ای با عنوان «نقش فعالیت های فرهنگی مساجد در پیشرفت های فرهنگی جامعه اسلامی مبتنی برمنظومه فکری مقام معظم رهبری(مدظله العالی)» به بررسی نقش وجایگاه سازمان ها،نهادها،ارگان های نظامی و انتظامی و فرهیختگان  در تحقق جامعه اسلامی مبتنی برمنظومه فکری مقام معظم رهبری(مدظله العالی)، می‌پردازد. 

در ادامه این مقاله تقدیم حضورتان می‌گردد.

مقدمه:
در هزاره سوم، بحث در باب فرهنگ و توجه به ابعاد مختلف آن و نیز تأثیرگذاری هایش در ابعاد مختلف زندگی بشری، بیش از پیش مورد توجه صاحب نظران قرار گرفته است. اولین توجه عمیق و تخصصی به این مسئله، با هدایت یونسکو در دهه 60 قرن بیستم رخ داد و از آن به بعد، دولت ها در عرصه های مختلف، فصل جدیدی را به این مهم اختصاص دادند(اشنایدر، 1379: 4). امروزه با توجه به فاصله ی ایجاد شده بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه و اگاهی فعالان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این جوامع از نقش تأثیرگذار فرهنگ و پیشرفت فرهنگی(در ابعاد کمی و کیفی) به عنوان زیربنای پیشرفت و مدیران و سیاستمداران بسیاری را وادار به تفکر و تعمق کرده است.
در این میان، سرزمین ایران با داشتن سوابق طولانی در تمدن و فرهنگ و نقش موثری که در طول تاریخ بر دیگر جوامع و تمدن ها داشته است، نیازمند توجهی خاص به این بعد می باشد. از این رو، توجه به فعالیت های فرهنگی و تهیه استانداردها و الگوها برای عملکردی سالم در این راستا، از اهمیت زیادی برخوردار است. بدیهی است چنین امری نیازمند بازخوانی، بررسی و نقد داشته ها، بررسی میزان مطابقت آن با نیازهای دنیای امروز و طرح برنامه های مناسب برای تربیت شهروندانی است که بتوانند هدایت و رهبری فکری جامعه را در عرصه های گوناگون عهده دار شوند. همواره بخش عظیمی از این مسئولیت در تمامی جوامع، به مساجد محول شده است. مساجد به مثابه نظام تصمیم سازی کشور از دیرباز، رسالت بزرگی در ایجاد زمینه های مناسب برای پرورش تحول آفرینان خواهد داشت اما واقعیت آن است که مساجد به علل مختلف، از جمله: قطع رابطه با نهادهای فعال جامعه؛ تعارض قدیمی میان سنت و تجدد و نگاه سطحی و مقطعی به برنامه های فرهنگی و عوامل تأثیر گذار دیگر، کمتر توانسته است به نقش تصمیم سازی و در نهایت، فرهنگ سازی جامعه اقدام کند. هر چند پس از انقلاب اسلامی، مسئولان چه در سطح کلان و چه در سطح خرد، توجه ویژه ای به بخش فرهنگ مبذول داشته اند، ولی به علل مختلف، برنامه ها صرفاً در حد یک سند یا آیین نامه ی اداری باقی مانده و مشکلات و مسائل فرهنگی همچنان حل نشد مانده اند این در حالی است که کمیت متولیان و مجریان بخش فرهنگ، روند فزاینده ای داشته و هم اکنون شاهد فعالیت های متوع و بعضاً متضاد و متعارض آنان در حیطه ی فرهنگ  می باشیم.
از این رو، آگاهی از نقش تأثیر گذار مساجد و مهمتر از آن، نقش فعالیت های فرهنگی نمازگذاران در تحقق پیشرفت فرهنگی و ایجاد محیطی پویا و فعال در مساجد و جامعه، از جمله راه کارهای مطرحی است که این موسسات می توانند از طریق آنها، کمبودها، محدودیت ها و همچنین منابع، امکانات و فرصت های موجود در زمینه ی فعالیت فرهنگی مساجد خود را باز شاسند و از منابع موجود برای تحقق پیامدهای مطلوب به بهترین نحوه استفاده کنند.
لذا در این راستا با محوریت بیانات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در دیدار با علما و روحانیون خراسان شمالی در نوزدهم مهر ماه 91، نخست به بررسی اجمالی مفهوم مسجد و فرهنگ و نقش آن در پیشرفت همه جانبه ی جامعه پرداخته، آنگاه به تحلیل نقش مساجد در پیشرفت فرهنگی و کارکردها و نقش فعالیت های فرهنگی مردم در تحقق پیشرفت فرهنگی پرداخته شده است. سپس در یک جمع بندی، پیشرفت فرهنگی جامعه را نتیجه ی حرکت مسجد محور آن جوامع در مسیر فرهنگ بومی و استفاده بهینه از ظرفیت های موجود در جامعه دانسته است.
 
بیان مسئله:
کار اصلی شکل گیری هویت از خانواده شکل گرفته و در جامعه به اوج خود می رسد، و این هویت از نظر محتوایی باید به گونه ای محقق شود که دارای ساختارهای درونی، درونگرا و منعطف باشد، و یکی از این انعطاف بخش های انسان، بحث فرهنگ وی می باشد. آری فرهنگ که به عنوان موتور محرکه شخصیت انسان ها می باشد در مکان هایی شکل می گیرد که خود ساختار فرهنگی داشته باشند، به طوری که از صدر اسلام تاکنون مساجد تنها منبع فرهنگ ساز و بلامنازع در میان سایر مصادر و مراجع فرهنگی بوده است، چرا که به انسجام بخشی، تقویت، ترویج و ... جامعه می شود و این مساجد می توانند به عنوان عامل پیشرفت در فرهنگ باشند.

چارچوب نظری تحقیق:
فرهنگ دارای سطوح و سلسله مراتب مختلفی می باشد، در یک دسته بندی کلی، فرهنگ را به دو نوع فردی و جمعی تقسیم نموده اند، فرهنگ افراد اعم از فردی و جمعی محصول تعامل و روابط اجتماعی آنها است. فرهنگ ملی نیز به نوبه خود، زیر مجموعه فرهنگ جمعی به شمار می آید که بر حوزه های فراوانی سایه افکنده و تأثیر گذار است، فرهنگ مذهبی هم به عنوان زیر مجموعه فرهنگ جمعی، نقش مهمی در ایجاد وحدت، انسجام و تحقق ایدئولوژی های یک مکتب و یا حکومت داشته است.
صاحبنظران مختلف در مورد ابعاد و عناصر فرهنگ ملی و مذهبی، دیدگاه های مختلفی را بیان داشته اند، این ابعاد تعیین کننده شاخص ها و نمادهای مورد بررسی حیطه فرهنگ ملی و مذهبی است، اغلب نویسندگان، مهمترین ابعاد فرهنگ ملی را شامل ابعاد اجتماعی، سیاسی، زبانی، تاریخی و دینی دانسته اند، در حیطه فرهنگ دینی نیز تعاریف مختلفی برای حیطه بندی ابعاد فرهنگ مذهبی ارائه شده است که کاملترین طبقه بندی ارائه شده شامل ابعاد اعتقادی، دینی، تجربی، پیامدی و دانش دینی می باشد.
مهمترین نمادهای فرهنگی مورد پژوهش که بر اساس ابعاد فرهنگ مذهبی می باشد، عبارت است از اماکن مذهبی که در معادل، همان مساجد می باشد و این نمادها باید با ایجاد عکس العمل های متفکرانه در گیرندگان آن، یعنی جامعه زمینه شناخت و بینش را برای افراد و در نتیجه تعلق و تعهد به آن را فراهم آورده، این تعلق و تعهد را در نقش مساجد در فرهنگ جامعه می توان جستجو نمود.

پیشینه تحقیق:
توجه جوامع به موضوع فرهنگ از قدرت بالایی برخوردار است و روز به روز بر میزان اهمیت آن افزوده می شود. در کشورهای چند فرهنگی با ویژگی های خاص آموزشی، تاریخی، مذهبی، اجتماعی و سیاسی، و ساختن فرهنگ ملی و مذهبی یکپارچه شاید کار آسانی نباشد. بنابراین باید از تمام امکانات و ابزارهای موجود جهت تحقق اهداف ملی و حکومتی متأثر از وجود اماکن فرهنگی است و مهمترین عامل این بعد از فرهنگ نیز در جامعه اسلامی مساجد می باشد. لذا نگارنده با بررسی ها و کنکاش در کتابخانه ها، تارنماها، پایان نامه ها و... به ده ها مقاله و کتاب در مورد رابطه پیشرفت فرهنگ  و مساجد بر می خوریم، اما با توجه به منوویات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) مبنی بر استفاده از مساجد در پیشرفت فرهنگی جامعه در سال 1391 کمتر و حتی به ندرت و انگشت شمار کار تحقیقی انجام شده است.
 
روش تحقیق:
از آنجا که تحقیق به بررسی تحلیلی برنامه های فرهنگی مساجد می پردازد، در زمره تحقیق های کیفی جا می گیرد و از آن نظر که وضع موجود برنامه های فرهنگی مساجد را توصیف می کند توصیفی قرار می گیرد. در این تحقیق، محقق در صدد پاسخ دادن به تعداد سوال پژوهشی است و چون روش کیفی، مناسب ترین ابزار را جهت پاسخ دهی به سوالات به دست می دهد، از روش کیفی استفاده می شود. یکی از روش های جمع آوری اطلاعات که در دهه اخیر بسیار مورد استفاده قرار گرفته است، روش تحلیل محتوا می باشد. محقق در این روش تحقیق می کوشد تا از طریق مطالعه اسناد مکتوب و شفاهی به داده هایی جهت پاسخگویی به سوالات خود دست یابد.

بخش اول: تعریف لغوی و اصطلاحی مسجد
فصل یکم- تعاریف لغات کاربردی
در این قسمت از تحقیق به تعاریف لغوی و اصطلاحی لغات کاربردی در تحقیق می پردازیم که دو لغت مسجد و فرهنگ که بیشترین کاربرد و استفاده را دارند می پردازیم.
بخش اول- تعریف و مفهوم فرهنگ
فرهنگ از جمله مهمترین و پیچیده ترین مفاهیم موجود در علوم انسانی، به خصوص جامعه شناسی و مردم شناسی است که در زبان های گوناگون، تعابیر متعددی از آن ارائه شده است. تنوع زیاد تعاریف فرهنگ، گاهی چنان معضلی می شود که آپالیان اندیشمند غنایی می گوید:((کار به جایی رسیده است که با شنیدن واژه ی فرهنگ، ناچاریم به واژه نامه رجوع کنیم)) ( گروه نویسندگان، 93:1379)

1- الف) تعریف لغوی فرهنگ
 این واژه در زبان فارسی، مرکب از دو جزء (فر) و (هنگ) است. (فر) پیشوند و به معنای بالا، بر و پیش آمده و (هنگ) از ریشه ی اوستایی (تنگا) و به معنی کشیدن، سنگینی و وزن است. در لغت عرب، فرهنگ با کلمه ی (الثقافه) بیان می شود و به معنای پیروزی، تیزهوشی و مهارت بوده، سپس به معنای استعداد فراگیری علوم و صنایع و ادبیات به کار رفته است. (لسان العرب، المرجع، المنجد، ذیل ماده «ثقف» )
در زبان لاتین واژه فرهنگ، برگرفته از واژه کولتورا است که در اوایل دوران مدرن، حضور چشمگیری در بسیاری از زبان های اروپایی پیدا کرد. نخستین کاربردهای این مفهوم در زبان اروپایی، چیزی از منظور اولیه ی کولتورا را که به طور عمده به معنای پروردن یا مراقبت از چیزی مثل گیاهان و جانوران است، حفظ کرد. از اوایل سده ی شانزدهم، این معنای اولیه به تدریج از حوزه ی کشاورزی و دامپروری- فرآیند تکوین انسان و از کشت و برداشت محصولات است- به فرهیختگی ذهن امتداد یافت.
با این حال، کاربرد اسم مستقل فرهنگ- که اشاره بر فرآیند کلی یا محصول چنین فرآیندی باشد-تا اوایل سده ی هجدهم متداول نبوده است. فرهنگ به عنوان اسم مستقل، نخست در زبان های انگلیسی و فرانسوی نمایان شد. در اواخر سده ی هجدهم به عنوان یک واژه ی فرانسوی وارد زبان آلمانی شد و ابتدا به صورتCultur و سپس به صورت Kultur نوشته و تلفظ می شد (تامپسون، 154:1380) در مراجع فرانسوی نیز در معنای مشابه، به معنای بارور کردن، عمل بارور کردن زمین یا کاری در جهت تولید، حاصلخیز کردن و عمل کاشتن گیاه به کار رفته است. (پیروزمند و صادقی، 4:1385).
 
2- الف) تعریف اصطلاحی فرهنگ
کارشناسانی که در خصوص تعداد تعاریف به عمل آمده از فرهنگ بررسی به عمل آورده اند، آمارهای گوناگونی از آن ارائه داده اند.  در کتاب ((فرهنگ؛ مرور نقادانه ی مفاهیم و تعاریف))، به قلم کروبر و کلوکهون، بیش از 150 تعریف برای فرهنگ آورده شده است (گروه نویسندگان، 95: 1379). هرسکویتس تعداد تعاریف ارائه شده برای فرهنگ را 250 ذکر کرده است (وثوقی و نیک خلق، 46:1370)
دایره المعارف بریتانیکا نیز 164 تعریف از فرهنگ ارائه کرده است (جعفری،2:1373) برخی از دانشمندان معتقدند، تنوع و ابهام در تعریف فرهنگ، نتیجه ی طبیعی برخاسته از عناصر، شاخصه ها و مصادیق مفهوم فرهنگ است که از قومی به قوم دیگر و از زمانی به زمان دیگر متفاوت است. کمیته ی برنامه ریزی بخش فرهنگ در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در سال 1367 فرهنگ را چنین تعریف کرده است: ((فرهنگ کلیت هم تاخته ی باورها، فضایل ها، ارزش ها، آرمان ها، دانش ها، فنون و اعمال جامعه و مشخص کننده ی ساخت و تحول کیفیت زندگانی یک ملت است)).
الیوت بر این باور است که فرهنگ، شیوه زندگی ملتی معین است که در محلی واحد با یکدیگر زندگی می کنند. این فرهنگ در هنرها، در نظام اجتماعی، در عادات و آداب و در مذهبشان مشهود است. ولی همه ی این چیزها روی هم فرهنگ را به وجود نمی آورند؛ فرهنگ چیزی بیشتر از مجموعه هنرها، آداب و اعتقادات مذهبی است؛ همه ی این چیزها روی هم تأثیر می گذارند و شناخت کامل یکی از آنها، مستلزم شناخت همه ی آنها است. (الیوت، 149:1375)
از نظر یونسکو، فرهنگ، کلیت تامی از ویژگی های معنوی، مادی، فکری و احساسی است که یک گروه اجتماعی را مشخص می کند. فرهنگ نه تنها هنر و ادبیات را دربر می گیرد، بلکه شامل آیین های زندگی، حقوق اساسی نوع بشر، نظام های ارزشی، سنت ها و باورها است. (یونسکو،13:1376)
به طورکلی در تعاریف صورت گرفته از فرهنگ، وجوه اشتراکی وجود دارد که عبارتند از:
- محوریت انسان(فرد) به عنوان عامل ایجاد، دگرگونی، انتقال و تثبیت فرهنگ در جامعه؛
- تلقی فرهنگ به عنوان عامل ادامه ی حیات انسان؛
- جریانی بودن فرهنگ و در برگیرندگی زمان های متفاوت(گذشته، حال، آینده)؛
- عامل ایجاد باور، ارزش و هنجارهای رفتاری جامعه؛
- ذاتی نبودن فرهنگ؛
- بازتاب ارزش های یک جامعه نسبت به مسائل مختلف و شکل زندگی و رویکرد آنان به جهان هستی. (ناظمی اردکانی و کشاورز، 1385).
  
ب- تعریف لغوی و اصطلاحی مسجد:
در این قسمت از تحقیق به دلیل کاربرد زیاد مسجد که از لغات کلیدی می باشد به صروت مختصر به تعریف لغوی و اصطلاحی آنها می پردازیم.
 
ب- تعریف لغوی مسجد:
در فرهنگ دینی نام مسجد یادآور بندگی و کرنش در پیشگاه خداوند متعال است. یکی از راه های ابراز بندگی و عبادت (سجود) است. (سجده) عبارت است از سر به خاک نهادن که نهایت قدرشناسی و اقرار به زندگی (مسجود) را نمایان می سازد و در حقیقت نمایانگر عظمت و ارزشمندی بی حد و حصر کسی یا چیزی است که برای او سجده می کنند. مسجد یعنی جایگاه سجده؛ و سجده اوج عبادت و بندگی انسان برای خداست؛ که: ((السُجودُ مُنتَهی العِبادَه مِن بَنی آدَمَ )) (مجلسی، 164،82) در حقیقت در آیین پاک محمدی- صلی الله علیه و آله- با آن که همه ی گستره ی خاک، مسجد است که: (( جُعِلَت لِیَ الاَرضُ مَسجداُ)) ولی برترین و اصیل ترین محفل برای عبادت و تقرب جستن به خداوند متعال مسجد است. (عاملی، 422،3).
واژه ی مَسجِد از باب (سَجَدَ یَسجُدُ) مصدر میمی و اسم زمان و مکان است و بر وزن مشرق و مغرب می باشد. مسجد به معنی سجده گاه، مکان سجده می باشد. امادر قرآن و تمدن اسلامی، مسجد به مکانی گفته می شود، که عبادتگاه مومن است. وجه تسمیه عبادتگاه مسلمانان به مسجد از آن روی است که سر به سجده نهادن مظهر و نمود اوج فروتنی و کرنش در برابر خداست. از این رو در اسلام محل عبادت را مسجد نامیده اند. (فراهیدی، 464،1، جوهری، 303،1، ابن منظور، 204،3).
پایگاه مقدس و عظیمی چون مسجد با اماکنی مشابه آن که در سایر ادیان و مذاهب مطرح است اصلاً قابل مقایسه نیست، اماکنی چون کلیسا، کنیسه، خانقاه، آذرکوه، دیر، محل انجام مراسم تشریفاتی و گاهی توأم با فساد، همانند: شراب، رقص، آواز، و غنا و ..... و در واقع اماکن بزم هستند تا یک عبادتگاه و جایگاه توحید و یکتاپرستی.
کلمه مسجد حدود 28 باردر قرآن ذکر شده، 22بار به صورت مفرد (مسجد) و6بار به صورت جمع (مساجد)، آن22 مورد که مفرد آمده 15 موردش مقید بقید (الحرام) است که که مراد از همه ی آنها همان مسجد مخصوص و معروف و مقدس مسجدالحرام در مکه می باشد و یک مورد هم مقید به قید (الا قصی) که مراد از آن اولین قبله گاه مسلمانان مسجدالاقصی در بیت المقدس می باشد . یک مورد دیگر به قید ضرار ، مقید گشته که مقصود همان مسجد معروف ضرار است که به دست منافقان در مدینه ساخته شده بود . بنابراین کلمه مسجد به صورت مفرد از 22 مورد 17 موردش در قرآن مقید که به این 3 قیدی که بیان گردید ، (الحرام ، الاقصی ، ضرار) و 5 موردش به صورت مطلق و بدون قید آمده ، اما کلمه مساجد به 6 مورد از آن در قرآن مجید به چشم می خورد 3 مورد از آن نیز مقید به (الله) به این عبارت (مساجدالله) 3 مورد دیگر به طور مطلق بیان گردیده است . این آمار نشانگر اهمیت مسجد در اسلام ، اهمیت توحید و بندگی خالصانه ، نفی هرگونه شرک و بت پرستی در مساجد می باشد . از این رو ، در قرآن کریم بر جنبه های عبادی مسجد بیش از هر بعد دیگر آن تأکید شده است . مسجد جایگاه عبادت و پرستش خالصانه خداوند است .
(و این المساجد لله فلا تدعو مع الله احد ) (جن ، 18)
(مساجد مخصوص عبادت خداوند هستند پس در آنها همراه خدا هیچ کس را نخوانید و نپرستید)
(قل امر ربی بالقسط و اقیموا وجوهکم عند کل مسجد و ادعوهو مخلصین له الدین کما بدأکم تعودون) ( اعراف ، 29)
(بگو: پروردگارم به دادگری فرمان داده است و این که در هر عبادتی رو به خدا کنید و خالصانه اطاعت نمایید و او را صادقانه بپرستید ، خداوند هماگونه که شما را در آغاز آفریده است، (شما را زنده می کند و به سوی او) بر می گردید)
در گفتار امامان و پیشوایان نیز بر این بعد مسجد تأکید فراوان شده است. بر پایه حدیثی قدسی از پیامبر (ص) خداوند مسجد را زیارتگاه خویش بر شمرده که می فرماید:
( الا طوبی لعبد توضا فی بیته ثم زارنی فی بیتی) (عاملی ، 1 ، 268 )
(خوشا به حال بنده ای که در خانه ی خویش وضو بگیرد ، آنگاه مرا در خانه ام زیارت کند.)
این زیارت و انس و قرب در سایه عبادت خالصانه ی مومنان در مسجد فراهم می آید. انوار تابناک این پرسش پاک و بی آلایش، برای عرش نشینان پرتو افکنی می کند آنسان که ستارگان آسمان برای ما خاک نشینان نور افشانی می کنند:
((ان بیوتی فی الارض المساجد تضی لاهل السما کما تضی النجوم لاهل الارض))
(خانه های من در زمین مساجد من هستند و برای اهل آسمان نورافشانی می کنند همچنان که سترگان برای اهل زمین نورافشانی می کنند.)

اولین مسجد در اسلام
بنا مسجد در اسلام برای اولین بار در محله ی ((قبا)) در نزدیکی مدینه برپا شد . بنایی که بسیار ساده بود و در مدتی اندک ، جایگاه عبادت مسلمانان به امامت رسول خدا صلی الله علیه شده بود و در محل سکونت بنی عمر و بنی عوف قرار داشت . تاریخ اسلام در ذکر مدت اقامت پیامبر در ((قباء)) اختلافی است ولی ظاهرا ده روز یا بیشتر در این مکان به سر برده اند و پس از آن وارد محله ی بنی سالم بنی عوف شدند و نماز جمعه را در ((وادی رانوناء)) اقامه کردند و این اولین نماز جمعه ای بود که اقامه شد. محل نماز جمعه را مسجدی قرار دادند که در این محل است. ( ابن کثیر ، 1 ، 383 ) 
بعد از آن به طرف مدینه حرکت نمودند و جایی را که شتر نشست و آرام گرفت ، با اجازه صاحبش ، محل ساختمان مسجدالنبی صلی الله علیه وسلم قرار دادند. دومین مسجدی که در اسلام شناخته شد، مسجدالنبی است، ساخت مسجدالنبی چند روز پس از مسجد قبا صورت گرفت. ( طبری ، 2 ، 8 )
 
 ب) تعریف اصطلاحی واژه مسجد:
در بررسی اصطلاحی با توجه به این که روال بر این است که واژه مورد نظر در اصطلاح حوزه علمی مورد تحقیق بررسی می شود، طبیعی است که باید نگاه ها را از گذشته تاریخی این کلمه برداشته و متوجه حوزه تمدن اسلامی کرد مسجد در تاریخ تمدن اسلامی اولین نهاد اجتماعی و سازمانی است که مستقیماً از سوی پیامبر اکرم(ص) و در نخستین روزهای تأسیس حکومت اسلامی پایه گذاری شد و تا مدتها قلب تپنده جامعه اسلامی و مرکز بی بدیل اجتماع مسلمین بود. این نهاد در طول تاریخ تمدن اسلامی و نشیبهای متعددی را طی کرده است که بدون تردید درخشان ترین فراز حیات وحش دوران صدر اسلام است. این مکان مقدس گرچه در ظاهر دچار تحولات شگرفی شده و گاه زینتهای آن به حدی بوده است که با کاخهای پادشاهان برابری می کرده است ، اما در باطن هرگز تعریف اصیل خود که همانا قطعه زمینی پاک برای عبادت فردی و اجتماعی امت بود را از دست نداده و نخواهد داد. مسجد قطعه ای کوچک یا بزرگ از زمین است که پس از نظافت، تسطیح و پاکیزه کردن آن، سمت قبله درآن مشخص می شود و به نماز اختصاص می یابد. این قطعه زمین ها گاهی دارای دیوارند و گاهی بدون آن، با شن پاکیزه و با حصیرهای ارزان یا فرش های گران قیمت فرش می شوند. گاهی بر روی این قطعه زمین بناهای عظیم با دیوارها، سقفها، گنبدها و ماذنه های بزرگ برپا می شود و گاهی نیز هیچ یک از اینها را ندارد. اما این در مسجد بودن آن تأثیری ندارد؛ زیرا یک مسجد ساده و معمولی نیز همانند عظیم ترین مساجد مکانی مقدس با ویژگیهای ممتاز است. مسجد از همان ابتدای تأسیس تنها یک عبادتگاه مسلمانان نبود بلکه محل اجتماع عمومی و نشانه وحدت امت نیز به شمار می رفت. چنان که جامع نیز که به مسجد گفته می شود حکایت از همین اجتماع دارد و طبیعی است که در جایی که محل اجتماع مردم است صرفاً امور عبادی مطرح نیست بلکه همه ی جامعه اعم از سیاسی، اقتصادی، قضایی، ارتباطی، تبلیغاتی و...نیز مطرح می شود و لذا مساجد به ویژه در صدر اسلام کارکردهای متعدد داشتند. اما در مسجد یک راز نهفته بود و آن این بود که گرچه مسجد کارکردهای متعدد داشت، ولی با این همه این مکان، مسجد و محل عبادت بوده و این جوهر همه ی فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... امت مسلمان در راستای عبودیت بندگان برای خداوند است. شاید این اقدام را باید نوعی حرکت نمادین پیامبر(ص) و بلکه اسلام تلقی کرد؛ اگر بپذیریم جوهره جامعه اسلامی عبودیت است، می توان گفت: همه چیز از مسجد می جوشد و در جامعه سریان می یابد. بدین ترتیب مسجد و تأسیس آن پاسخی بود به یک نیاز؛ نیاز جماعتی که تمدنی جدید را مبتنی بر بینش الهی پایه ریزی می کرد و طبیعی است که در این مسیر نیازمند نهادهای جدیدی باشد که با نگرش خاص او به عالم و هستی مناسبت داشته باشد. بینشی که دنیا را مزرعه آخرت و آبادانی اخروی را در گرو آبادانی دنیا و سعادت جاودانی را در گرو حیات اجتماعی پاک و الهی می دانست.
بینشی که سلوک فردی محض را مردود و سلامت جامعه در همه عرصه ها را ضامن سلامت فرد می شمرد. مسجد با کارکردهای متعدد و متنوعی که داشت بهترین و مناسب ترین پاسخ به این نیاز بود. (احمدی، 7:1370) .

بخش دوم- پیشرفت فرهنگی و ضرورت آن:

نوع تعاریف به عمل آمده از فرهنگ، بسیار بیش ازآن چیزی است که پیش تر ذکرشد؛ گاهی اعتقاد برآن است که به تعداد افراد یک جامعه، می توان تعاریف متعدد از فرهنگ به دست آورد. اما تعاریف هرچه که باشد، می توان پیشرفت فرهنگی را از جمله مهم ترین مفاهیم مرتبط با فرهنگ دانست. شکاف ایجاد شده بین کشورها ی پیشرفت یافته و در حال پیشرفت و نیز آگاهی روز افزون فعالان سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، این جوامع از نقش تأثیرگذار پیشرفت های فرهنگی (درابعادکمی و کیفی) به عنوان زیربنای پیشرفت پایدار و همه جانبه ی این امر، ماهیت چشمگیری پیدا کرده است. ژاپن در سال1968 با تأسیس امور فرهنگی، گام های موثری را در راه پیشرفت فرهنگی برداشت؛ ازجمله مأموریت های منظور شده در سیاست های فرهنگی این کشور عبارتند از: بهبود شرایط جشنواره های فرهنگی و هنری افزایش کمک به فعالیت های گروه های فرهنگی، فراهم کردن مواد و تجهیزات فعالیت های هنری جوانان، کشف و پرورش استعداد های هنرمندان جوان و بهبود اطلاع رسانی و تحقیقات فرهنگی. (محمدی، 219:1377)
پیشرفت فرهنگی به دنبال پیشرفت بخشیدن به فرهنگ جامعه است و البته این امر، مستلزم برخورداری از رویکردهای فرهنگی نسبت به پیشرفت است. به عبارت دیگر، رابطه ی متقابلی میان فرهنگ و پیشرفت برقرار است و هریک از دیگری تأثیر می پذیرد. مقصود از پیشرفت فرهنگی، ایجاد شرایط و امکانات مادی و معنوی مناسب برای افراد جامعه به منظور شناخت جایگاه آنان و رشد و افزایش علم و دانش و معرفت انسان ها و آمادگی برای تحول وپیشرفت و پذیرش اصول کلی پیشرفت نظیر قانون پذیری، نظم و انظباط، بهبود روابط اجتماعی و انسانی و افزایش توانایی های علمی و اخلاقی و معنوی برای همه ی افراد جامعه است.
پیربوردیو به نوعی پیشرفت فرهنگی را شامل پیشرفت سرمایه فرهنگی می داند. سرمایه فرهنگی که از قیاس با سرمایه اقتصادی رواج یافت، ((مجموعه ای از روابط، معلومات و اطلاعات و امتیازات است که فرد برای حفظ کردن یا به دست آوردن یک موقعیت اجتماعی از آن استفاده می کنند. [بوردیو و ژان کلود پاسون در تحقیقی که بر اساس فرضیه عدم تساوی فرهنگی انجام داده اند چنین نتیجه گیری می کنندکه] نابرابری فرهنگی فقط با رفتار و اعمال فرهنگی که برای افراد و گروه ها مقدور است، مشخص می شود. تئاتر و اپرار رفتن، مجله و روزنامه خواندن، سینما رفتن، دوربین عکاسی داشتن و امثال آن، می تواند به عنوان نشانه ها و امکانات سرمایه ی فرهنگی به شمار آید)) (روح الامینی،116:1372)
بوردیو از سه شکل سرمایه ی فرهنگی نام می برد:
1. سرمایه ی بدنی و فردی؛ که با کوشش و استعداد فرد حاصل شده و امکان انتقال به غیر را ندارد و با مرگ شخص از بین می رود.
2. سرمایه عینی فرهنگی؛ مجموعه ی میراث های فرهنگی مانند شکارهای هنری، فناوری ماشینی و قوانین علمی که به صورت اسناد، کتب و اشیاء در تملک فرد است و امکان انتقال به غیر را دارد.
3. سرمایه ی نهادی و ضابطه ای؛ این سرمایه به کمک ضوابط اجتماعی و به دست آوردن عناوین برای افراد کسب موفقیت می کند و قابل انتقال نیست، مانند مدرک تحصیلی و گواهی حرفه و کار. (همان:117)
پیشرفت فرهنگی با تأکید بر هویت فرهنگی؛ بهینه سازی شرایط فرهنگی و رشد کمی و کیفی مسائل مربوط به خود را نوید می دهد و اخلاق و آداب و سنن جامعه را بهبود می بخشد و بر رونق بازار فنون و دانش می افزاید. (ناظمی اردکانی و کشاورز، 1385).
با پذیرش این سخن اشپنگلر که حیات و پویایی یک جامعه را در حیات و پیشرفت فرهنگی آن جامعه می داند، باید اذعان داشت که پرداختن به پیشرفت فرهنگی برای تمامی جوامع به ویژه جوامع توسعه نیافته، امری اجتناب ناپذیر است و اینکه برای دستیابی به این امر مهم، همهی نهادها و سازمان های جامعه ملزم به مشارکت در زمینه ی تحقق آن می باشند. پیشرفت فرهنگ و عناصر فرهنگی از ضروری ترین ابزار ایجاد صلح و آزادی در جوامع بشری است. در روزگار کنونی، پیشرفت فرهنگی مهم ترین ابزار ایجاد زیرساخت لازم برای پیشرفت پایدار سایر بخش های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، به خصوص در کشورهای پیشرفت نیافته است. همچنین دوپویی (1374) معتقد است که از یک دیدگاه، فرهنگ وسیله ای است برای کسب حیثیت اجتماعی و حفظ آن، سرگرمی، کسب لذت، اعتلای روح و تعالی افکار(داداش پور، ستاری،67:1366). فرهنگ و پیشرفت فرهنگی را ابزاری کارآمد برای ایجاد دموکراسی می داند. وی معتقد است که عدم پیشرفت فرهنگی، منجر به ایجاد حکومت های مستبد و سنت گرا (ارتجاعی) می شود.
یکی از ابعاد بسیار مهم پیشرفت ملی، پیشرفت و باروری فرهنگ حاکم بر جامعه است؛ زیرا پیش شرط هرگونه پیشرفتی فرهنگی است. پیشرفت بدون دستیابی به فرهنگ خاص آن، امکان پذیر نیست. دیدگاه ها، نحوه رفتار، شیوه ی گفتار، جهان بینی و جهان نگری، ارزش های دینی، نظم پذیری جمعی، مسولیت پذیری، منطقی بودن و بسیاری از باورداشت های فرهنگی، از عوامل و عناصر تعیین کننده ی رشد و پیشرفت علمی و صنعتی جامعه اند. از این رو، باید فرهنگ و برنامه ریزی فرهنگی را در بحث فرآیند پیشرفت وارد کرد و به آن اهمیت لازم داد. بسیاری از رفتارهای فردی و جمعی ما، از فرهنگ نشأت می گیرد؛ پیشرفت در تمامی ابعاد آن به شدت تحت تأثیر باورهای فرهنگی است. بنابر این، باید ((فرهنگ را محور همه ی برنامه های پیشرفت قرار داد. )) (طباطبایی،1374)

الف- نقش مساجد در پیشرفت :
اگر جامعه را به انسان تشبیه کنیم، بدون هیچ گونه تأملی باید مساجد را محوریت عقلانی یا مغز این انسان را در نظر بگیریم. بدیهی است در این صورت، اخذ هرگونه تصمیم در راستای ایجاد تغییر و دگرگونی باید از مساجد آغاز شود و به سایر بخش های جامعه تسری یابد. مساجد در هر جامعه ی اسلامی، مرکز تجمع نخبگان آن جامعه است. مساجد با پرورش این نخبگان و تزریق آنان به جامعه، امکان انجام تغییرات لازم، مطابق اهداف از پیش تعیین شده را فراهم می سازد. ((دانشگاه برای آزاد کردن روح انسانی، پیشرفت و پیشرفت معارف و آزادگی فکر از راه آزمایش و تحقیق در دانش، وقف شده و باید صرف مساعی کنند. )) (شایگان، 1389،199).
از سال 1372 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با تشکیل دبیرخانه کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور، توجه خاصی به برنامه های فرهنگی مساجد کرد. مطالعات و برنامه های فرهنگی مساجد مبنایی برای جبران کم تحرکی ذاتی نظام آموزش و ارتقای کمی و کیفی نظام علمی و فرهنگی مساجد و جامعه است. به اعتقاد محقق، عناوین ذیل می تواند تا حد زیادی بیانگر ارزش و هدف توجه به فعالیت های فرهنگی مساجد باشد :
1. افزایش نقش مساجد در عمق بخشیدن و اعتلای فرهنگ و تقویت هویت فرهنگی؛
2. نوآوری و نوسازی در فرهنگ و مناسبات اجتماعی جامعه؛
3. پرورش خلاقیت ها و استعدادهای فرهنگی آمار جامعه؛
4. زمینه سازی برای پیشرفت مهارت ها و توانایی های فکری و فرهنگی جامعه؛
5. کمک به برنامه ریزان آموزشی و پژوهشی در تربیت نیروهای خلاق، کارآفرین و مسولیت پذیر در جامعه؛
6. ایجاد پویایی؛ تحرک و انعطاف در نظام فرهنگی جامعه؛
مساجد به عنوان زیر مجموعه های نظام فرهنگی کشورها در فرآیند پیشرفت یک کشور مطرحند و به عنوان مراکزی که به تربیت و آماده ساختن نیروی انسانی کارآمد شایسته و ماهر برای پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه در زمینه های مختلف می پردازند. نقش های حیاتی و کلیدی برعهده دارند؛ چرا که مساجد برون دادهای خود به جامعه عملاً در راه پیشرفت گام برمی دارند.
مساجد نهادی هستند که در رأس هرم نهادهای فرهنگی یک جامعه ی اسلامی قرار دارند. عملکرد صحیح مساجد از یک طرف، توسعه و پیشرفت را برای جامعه به ارمغان می آورد، و از طرف دیگر، روند پیشرفت جامعه را به عنوان بازخوردی مثبت، به مکانی رفیع تر و مسئول تر انتقال می دهد. مفهوم مساجد در گذشته، بیشتر طبقه ی خاص یا نخبگان دینی و مذهبی  و نظیر آن را دربر می گرفت ، اما امروزه با پیشرفت روزافزون جوامع، مساجد نیز نسبت به گذشته تا حد زیادی از نظر مفهوم و کارکرد تغییر کرده اند؛ بدین معنی که با تخصصی شدن فرهنگ و ضرورت به کارگیری آنها برای دست یافتن به پیشرفت در عصر جدید، بیشتر شده است و همزمان، مساجد نیز به عنوان یک ضرورت از نظر کمی و کیفی ناگزیر به گسترش بوده اند. اهتمام به فرهنگ و مساجد امروزه به این دلیل در اولویت قرار گرفته که با بهره گیری از فرهنگ آکادمیک که پایه گذار دستیابی به فناوری است، می توان بسیاری از راه حل های لازم برای از میان برداشتن موانع و مشکلات جامعه را به منظور رسیدن به پیشرفت همه جانبه پیدا کرد. در جهان امروز، تمام جوامع اسلامی یا توسعه یافته اند یا در تلاش برای رسیدن به پیشرفت و در این میان؛ مساجد به دلایل انکارناپذیری به عنوان موتور محرک تأثیرگذار و تأثیرپذیر بوده اند. (نوذری، 247،1380).

ب- نقش مساجد در پیشرفت فرهنگی جامعه:
مساجد در سده های میانه، نقش تک بعدی داشته و صرفاً وظیفه انتقال مفاهیم دینی را به عهده داشته است. با گذشت زمان، در قرون اخیر مساجد علاوه بر انتقال مفاهیم دینی وظیفه ی تولید فرهنگ را نیز عهده دار شد. (( در این دوران مساجد تقریباً در همه ی جوامع نوین، نقش محوری داشته و این نقش همچنان رو به فزونی است. )) (صدوقی، 325،2)
انجام امورات فرهنگی و دینی و مذهبی و..... وظیفه ای بود که جامعه، انجام آن را از مساجد طلب می کرد: (( مساجد از قدیم مدعی استقلال ارزشمند خود بوده اند. در طرح سنتی اداره ی مساجد، بر استقلال تأکید شده و مساجد سعی بر آن داشته اند که خود را از نظارت مستقیم نهادهای خارج از مساجد  مصون نگه دارند. با این وجود، از آن زمان که مساجد گسترش یافته اند و به طور عمده دولت ها وارد شده و مسولیت پذیری مساجد مطرح شد. تعارض بین استقلال و مسولیت پذیری، یکی از حساس ترین مباحث در سال های اخیر بوده است. )) (همان:15)
از این زمان به بعد مساجد به عنوان ((محور عقلانیت)) جامعه، نقش موثر و بلامنازعی در تغییرات جامعه(درهرشکل آن) پیدا کرد. مساجد، مرکز تجمع انیشمندان، نخبگان و تحصیل کردگان جامعه و مهم ترین مرکز پرورش خلاقیت ها و استعدادها و تخصص ها و نیز مرکز تجمع جوانان پرشور و با استعداد اجتماع شد و این همه باعث شد تا نگاه اجتماع به مساجد نگاهی حساس و توأم با مسولیت خواهی شود. جوانانی که به مساجد می روند هرچند دارای سلسله مراتب اجتماعی و اندیشه های اجتماعی و سیاسی متفاوتند، ولی مهم این است که آنها دارای زبان خاص احساس همدردی مشترک، احساس فشار مشترک و هدف های مشترک اند. جوان می خواهد در حیات جامعه از بعد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دخالت کند و مشارکت موثر داشته باشد.
(( نیروی جوان که بنا به مقتضیات سنی، سرشار از شور و هیجان و تکاپو و ماجراجویی است و مساجد نیز بنا به ماهیت خود که ساختی مختص دانش، فرهنگ و فکر انتقادی است، جوان را به فردی پرسشگر، کنجکاو، با ذهنی علمی و منتقد بدل می کند. )) (اسماعیلی، 141:1374)
حساسیت و توجه به نسل جوان، زمانی خود را بیشتر نشان می دهد که به تحقیق فرانسوا ژاکوب فرانسوی، زیست شناس و دانشمند برجسته ی تشریح توجه کنیم. وی در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که هر موجود انسانی از سن25 سالگی به بعد، هر روز 300000 تا عصبی از دست می دهد. از25 سالگی به بعد، قدرت و ظرفیت خلق و ابداع و کشف در انسان ضعیف تر می شود.
وظیفه به ما حکم می کند که تا آنجا که می توانیم به شکوفایی هرچه بیشتر شخصیت و استعداد و توانایی نسل جوان تحت آموزش خدمت کنیم و آن را در صدر جدول مسائل اساسی قرار دهیم؛ چراکه (دنیای فردا، دنیای آنها است). باید هرگونه برنامه ریزی و اعمال تصمیم در مورد قشر جوان با حساسیت های شدید صورت پذیرد و از اعمال سلیقه هایی که به هر نحو به روحیه  و توانایی آنان لطمه وارد می کند، خوداری شود. بررسی و تحلیل رابطه ی میان مساجد و پیشرفت فرهنگی، از دو بعد حائز اهمیت است: از یک طرف میان، فرهنگ و جامعه، رابطه ی مستقیم وجود دارد؛ تا وقتی فرهنگ مناسب و مساعد پیشرفت ی در جامعه ایجاد نشود، علم، دانش، امنیت و.... بازار در خور نخواهت یافت و هیچگاه راهگشای مشکلات بنیادی و اساسی جامعه نخواهد بود. ساخت های موجود در جامعه و ساخت های فرهنگی، دو نظام کاملا مرتبط اند، هیچ یک بدون دیگری نمی توانند کارآمدی داشته باشند. (الویری، 1387،100-93)

فصل سوم: کارکرد فعالیتهای فرهنگی مساجد

در این قسمت به انواع کارکرد فعالیتهای فرهنگی مساجد که بازخورد آن در جامعه می تواند موثر ثمر باشد را بیان می نماییم:

فصل اول: کارکرد فعالیتهای فرهنگی مساجد
اصولاً فعالیت های اجتماعی و سیاسی مردم از یک طرف، روی خود آن ها و ابعاد شخصیتی شان و از طرف دیگر، روی هم نوعان، جامعه ی مسجدی و حتی جامعه بزرگ کشور و بعضاً در سطح بین المللی تأثیر ارزشی و محتوایی می تواند داشته باشد و دارد. در این  قسمت از تحقیق به بعضی از کارکرد های مساجد به صورت عمده می پردازیم که این شاخص ها عبارتند از:
1.شاخص های علمی- تخصصی؛
2. توانمندی تبادل نظر حرفه ای و منطقی و قدرت انتقال موثر فکر و مقصود به دیگران از طریق نوشتار، گفتار و خطابه؛
3. توانمندی تلفیق ایده ها و شیوه ها، سنتز کردن، یکپارچه سازی، تجمیع و به انجام رساندن امور فرهنگی؛
4. توانمندی برقراری ارتباطات اجتماعی در رده های تخصصی، مدیریتی، سازمانی و اجتماعی و امور فرهنگی؛
5. توانمندی برنامه ریزی، سازماندهی، مدیریت و رهبری فرهنگی، در مقیاس ها و ابعاد متفاوت؛
6. شناخت کامل از عناصر اصیل فرهنگی و رفتارهای اجتماعی؛
7. توانمندی تجزیه و تحلیل مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در ابعاد اجتماعی؛
8. توانمندی تجزیه و تحلیل مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در ابعاد متفاوت؛
9. توانمندی در ارتباطات فرهنگی بین المللی؛
10. شناخت و بینش و حساسیت در مسائل هنری اسلامی.
تحقیقات نشان می دهد که مساجد در جهت افزایش بلوغ و شایستگی اجتماعی عمل می کنند. افراد را از پیش داوری ها آزاد می نمایند، کمک می کنند تا جامعه ارزش های زیبایی شناختی زندگی را بهتر بشناسند، دیدگاه های دینی آن ها تنوع پیدا کند، جزم گرایی سیاسی شان کاهش یابد و اعتماد به نفس و حس موفقیت در آن ها ایجاد شود. ( همان: 19-17)
بدیهی است فعالیت های آموزشی، پژوهشی، رایج در مساجد و انتظاراتی که در این قالبها از مردم وجود دارد، نمی تواند راهگشای ما برای دستیابی به تمامی جنبه های رشد باشد، بلکه در کنار اینها، یک فعالیت، نگرش و بعد دیگر لازم می آید که به طور قطع، همان فعالیت های فرهنگی مردم است.
برخی صاحب نظران معتقدند که با وجود تمامی یافته های پیش گفته، ((رویکرد مساجد های ایران در سال های اخیر، بیشتر آموزشی بوده است تا پژوهشی و بالطبع فرهنگی، کارفرهنگی، کار اوقات فراغت و بیکاری تلقی جهانی در مورد کارکرد مساجد، بیانگر پیوستگی و درهم آمیختگی عناصر فرهنگی، آموزش و پژوهشی است. در نگاه امروز، مساجد جامعه ی اسلامی معنا می شود. مساجد جامعه ی مسلمانان است و به اضافه ی نقش ها و کارکردهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی. (حبیبی فهیم، 10:1378)
اگر مساجد بخواهند همچنان ایفا کننده ی نقش اصلی در جهان اسلام فردا بمانند، نمی توانند مواضع سنتی خود را حفظ کنند و در انتظار روزهای بهتر باشند. از مساجد انتظار تغییر وتحول می رود و این امر مهم را خود باید به انجام برسانند. بنابراین، این مساجد باید به نوسازی خود دست نزنند تا بتوانند با کمترین منابع، بیشترین بازدهی را داشته باشند. (همان:14)
عده ای از صاحب نظران، فعالیت های فرهنگی مساجد را ابزاری می دانند برای بهبود شرایط فعالیت های فرهنگی مردم و از حاشیه به متن آمدن فعالیت های جمعی جامعه است. فعالیت های فرهنگی به عنوان زیربنا و بستر طبیعی و ضروری کارآمدی نظام امروزی حال و آینده است. (مشاطیان،3،1379)
به طور کلی فعالیت های فرهنگی مساجد را ابزاری می دانند برای تشکیل سازمانهای مردم نهاد (سمن) و تبدیل فعالیت های جامعه به سازمان های غیر دولتی که کانون های فرهنگی هنری مساجد نمونه ای از این سمن ها می باشند.
این سازمانها از سه جنبه اهمیت دارند:
1.نسبت به دولت ارتباط بیشتر و نزدیکتری با جامعه دارند و نیازهای آن را بیشتر درک می کنند.
2. فعالیت را صرفاً بر اساس مصالح دولتی انجام نمی دهند بلکه بر اساس مصالح عمومی حرکت می کنند.
3. از آنجا که با تغییر روش ها در عرصه ی برنامه ریزی و فعالیت فرهنگی شاهد تغییر در نگرش ها و بینش ها و سیاست ها هستیم که این امر آسیب جدی به مسائل فرهنگی کلان کشور وارد می کند با واگذاری این امور به سازمان های مردم نهاد تلاش می شود تا به وضعیت پایداری در سیاست ها وبرنامه های فرهنگی دست یابیم.

فصل دوم: نقش فعالیتهای فرهنگی مساجد در تحقق پیشرفت فرهنگی
به طور کلی در زمینه ی روابط متقابل مساجد و پیشرفت فرهنگی دو پرسش عمده مطرح می شود:
پرسش نخست به تأثیر و نقش مساجد در فرآیند پیشرفت فرهنگی باز میگردد و پرسش دوم به آثار فرآیند پیشرفت فرهنگی بر ساختار مساجد توجه دارد در این نوشتار پاسخ به پرسش اول مد نظر است.
مساجد از گران بها و بهترین ذخایری شناخته می شوند که جامعه برای پیشرفت فرهنگی در اختیار دارد امروزه این مراکز در سطح جهان به لحاظ دارا بودن دانش و فن از اعتبار زیادی برخوردارند و از عوامل عمده دگرگونی اجتماعی به شمار می آیند. نهادهای دینی باید جوانان را برای تغییرات و دگرگونی های مداوم در جهان سراسر متحول امروزی آماده کنند به همین دلیل مساجد باید رسالت فرهنگی خود را با توجه به ساخت اجتماعی و فرهنگ بومی شان به انجام رسانند مساجد بزرگ جهان فرهنگ ساز بوده و در برهه هایی از زمان تأثیری ژرف بر تحولات فرهنگی سیاسی و اجتماعی داشته اند.
مساجد به عنوان (محورعقلانیت) جامعه نقش موثر و بلامنازعی را در تغییرات جامعه در هر شکل آن دارد. مساجد مرکز تجمع اندیشمندان نخبگان و تحصیل کردگان جامعه و مهم ترین مرکز پرورش خلاقیت ها استعدادها و تخصص ها است. مساجد مرکز تجمع جوانان پرشور و با استعداد اجتماع است و این همه با عث می شود تا نگاه اجتماع به مساجد نگاهی حساس و توأم با مسولیت خواهی باشد. جوانانی که به مساجد می روند وبه عنوان مأمور مطرح می شوند هرچند دارای سلسله مراتب اجتماعی و اندیشه های اجتماعی و سیاسی متفاوتی اند ولی مهم این است که آنها دارای زبان خاص احساس همدردی مشترک احساس فشارهای مشترک و هدف های مشترک می باشند جوان می خواهد در حیات جامعه از ابعاد سیاسی اجتماعی فرهنگی و اقتصادی دخالت و مشارکت موثر داشته باشد. نیروی جوان است که بنا به مقتضیات سنی سرشار از شور و هیجان و تکاپو و ماجراجویی است و مساجد نیز بنا به ماهیت خود که ساختی مختص دانش و فکر انتقادی است جوان را به فردی پرسش گر، کنجکاو با ذهنی علمی و منتقد بدل می کند.
جوانان به علت وضعیت سنی و اجتماعی از قدرت فعالیت بالایی برخوردارند و دارای جنبه های متعدد خلاقیتی اند یا با آن روبه رو می شوند. از زمان آغاز به کار کانون های فرهنگی هنری مساجد در ایران همواره شاهد حضور تعیین کننده و تأثیرگذار جوانان در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی و علمی کشور بوده ایم. نظر به اینکه در همه ی زمان ها و مکانها مساجد را محوریت عقلانی و مرکز تجمع اندیشمندان و نخبگان جامعه می دانند لذا نقش موثر مساجد در بسط فرهنگ جامعه ضروری می نماید. جوانان به عنوان مخاطبان اصلی مساجد گروهی فعال، پرتحرک و برخوردار از انرژی و توانایی های قابل ملاحظه اند که می توانند در جریان فعالیتهای جامعه برای نیل به پیشرفت و ترقی روزافزون در کلیه حوزه ها به ویژه حوزه های فرهنگی نقش مهمی را بر عهده گیرند.
با توجه به زمینه های اجتماعی موجود در جامعه مردم باید مجموعه ای از مهارتها و توانایی ها از قبیل جمع آوری، سازماندهی و تجزیه و تحلیل اطلاعات توانایی برنامه ریزی و سازماندهی فعالیتها فهم فرهنگی قابلیت انجام کار گروهی قابلیت استفاده از فناوری توانایی بهره گیری از زبان خارجی توانایی برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات و .... را در خود درونی کنند فعالیتهای فرهنگی در مساجد در شکل درست آن به علت دارا بودن ویژگی هایی از قبیل موارد ذیل زمینه مناسب را برای پیشرفت فرهنگی و به طبع آن پیشرفت همه جانبه برای فرد مسجد و جامعه فراهم می کنند:
1. ایجاد زمینه برای پرورش استعدادها و توانایی های بالقوه جامعه
2. ایجاد علاقه به محیط مسجد
3. ایجاد زمینه برای تجربه ی مشارکت و کار گروهی
4. ایجاد زمینه برای تمرین مسولیت پذیری و پسخ گو بودن در قبال وظایف محوله
5. ایجاد زمینه برای ایجاد آشنایی با معضلات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و.... جامعه از نزدیک
6. ایجاد علاقه در مردم برای حل مسائل و معضلات مسجد و جامعه
7. تمرین برنامه ریزی و مدیریت فعالیت ها
8. تقویت آزاد اندیشی و پرهیز از مطلق انگاری در جامعه
9. تقویت روحیه نظم و احترام به حقوق دیگران
10. بالا بردن قدرت تحمل در برخورد با ناملایمات
11. بالا بردن قدرت ابتکار و خلاقیت در برخورد با موقعیت های پیش بینی نشده و غیر منتظره
بدیهی است جامعه ما در حال حاضر درگیر بحرانهایی از جمله بحران اقتصادی سیاسی مدیریت و بحران فرهنگی است که این بحران ها دارای تأثیر متقابل بر یکدیگرند. ولی به نظر می رسد بحران فرهنگی موجود در جامعه، نقش پایدارتری ایفاء می کند. تعدادی از مشکلات فرهنگی مبتلا به جامعه ما عبارتند از نبود فرهنگ کار گروهی و ناصحیح بودن الگوهای مصرف منفی نگری نبود فرهنگ کار به عنوان ارزش، عدم توجه به برنامه ریزی، توجه نداشتن به عامل زمان و...  از سوی دیگر مساجد با توجه به نقش و مسولیت خود در جامعه و همه ی توانایی ها و منابع بالقوه ای که در اختیار دارند به علت عدم استفاده صحیح از این نیروها و به دلایلی هم چون:
- عدم تلقی صحیح مدیران ارشد فرهنگی از فعالیتهای فرهنگی جامعه چراکه بسیاری از مدیران این فعالیتها را در قالب فعالیتهای فوق برنامه خلاصه کرده بسیار سطحی به آن می نگرند. همین أمر موجب عدم پیشرفت بهینه این فهالیتها و نگاه توأم با کوته بینی نسبت به آنها شده در نتیجه در تخصیص بودجه ها نهایت خساست را به خرج می دهند.
- عدم مشارکت اعضای هیئت امناء مساجد در فعالیتهای فرهنگی جامعه و عدم همکاری آنان ضربات سختی چه به لحاظ کیفی و چه به لحاظ کمی بر فعالیت فرهنگی مساجد وارد آورده است.
- سیاسی زدگی فعالیت های مردم در مساجد ایران .
- مشکلات ساختاری و شکاف بین نسل ها و همچنین بالا رفتن امید به زندگی افزایش سرعت تغییر و اختراعات و... مسائلی است که روز به روز شکاف نسل ها را تشدید می کند . عدم استقلال مساجد و عدم وجود آزادی های آکادمیک و استقلال و عدم تأثیر پذیری صرف و صددردصد از حاکمان جامعه و سیاست بازی های رایج استوار است .
- فاصله میان حرف و عمل متأسفانه جامعه ایران جامعه ای شعار زده شده است . در تمامی سطوح مدیرتی کشور از رأس هرم قدرت هیئت اجرایی تا سطوح پایین استفاده از شعارهای عوام پسند یک ارزش و هنجار رایج شده است . پیشخوان مدیر پر است از طرح ها و برنامه های شعار گونه و از این بدتر این که در بسیاری از مواقع جامعه و به خصوص جوانان شاهد اند که این مدیران نه تنها به آنچه می گویند عمل نمی کنند بلکه اعتقادی نیز به آن نداشته در پشت پرده به کارشکنی می پردازند .
- عدم پویایی مدیران فرهنگی مساجد از مسائل مبتلا به مساجد مسئله مدیریت فرهنگی است در حال حاضر یکی از گرفتاری های شایع جامعه مدیریت ضعیف است به این معنی که منفعلانه تنها واکنش نشان می دهیم. منتظریم ببینیم مردم به چه چیزی تمایل دارند تا به طرف آن برویم در حالی که مدیریت فرهنگی باید فعال باشد و از فعالیت خود هدف داشته باشد در مساجد باید سه نوع فعالیت در حوزه مدیریت فرهنگی صورت بگیرد : زمینه سازی ، بهسازی و بازسازی به خصوص زمینه سازی برای عده ای که پیام خاصی ندارند باید زمینه های رشد را مهیا کنیم و برخی پیام های مثبت را مثبت تر کنیم و برخی پیام های منفی را متذکر شویم تا اصلاح شوند .
علاوه بر مباحث پیش گفته برخی دیدگاه های دیگر نیز در زمینه این موانع و چالش ها وجود دارد . برای نمونه در جایی می خوانیم که ( بحث مهمی که در حوزه فرهنگ و نقش مساجد در این خصوص باید به آن توجه کرد بحث فرهنگیدن به معنای بزرگ شدن بر اساس یک فرهنگ است . در مقابل این بحث بحث پاد فرهنگ مطرح می شود کارهایی که صورت می گیرد آیا موجب می شود  که جامعه از بودن در این فضای فرهنگی احساس رضایت کنند. آیا ضرورت گریز در چارچوب فرهنگی را احساس می کند آیا نظام آموزش رسمی با تمام امکانات فوق برنامه و فرهنگی و اجتماعی و نهادهای فرهنگی موجود در مساجد و... می تواند مردم را در این مجموعه فرهنگی بار بیاورد یا برعکس تمامی این تلاش ها پادفرهنگ می شود و خالف با این فرهنگ برای مردم به یک ارزش تبدیل می شود.
در نهایت باید گفت که در خصوص نقش مساجد در پیشرفت فرهنگی جامعه دو مسئله عمده وجود دارد یکی بحث خلاقیت و دیگری بحث دسترسی به فرهنگ در مورد بحث اول یعنی خلاقیت این پرسش ها را می توان مطرح کرد که آیا محیط مساجد امکانات و سازمانها و اداره ها و پرسنل و... به خود شکوفایی مردم و مدد می رسانند. اگر می رسانند چقدر؟؟ و چطور می توان آن را افزایش داد. به عبارت دیگر مردم در طول مراجعه خود به مسجد می تواند استعداد های خود را به شکوفایی برساند یاخیر؟؟ درمورد بحث دوم دسترسی به فرهنگ نیز پرسشهای ذیل را می توان طرح کرد :
- مردم چقدر به محصولات فرهنگی و استانداردهای مختلف در محصولات فرهنگی و در سطوح مختلف دسترسی دارند؟
- محصولات تا چه حد با نیازها تناسب دارند؟
- آیا بین نیازها و سلایق مردم مناطق مختلف کشور تفاوتی وجود دارد؟
- بحث د مورد محصولات فرهنگی بحث رابطه ی عرضه و تقاضاست. آیا تناسبی میان نیاز و عرضه و تولید و توزیع محصولات فرهنگی وجود دارد؟مسجد کانون‌ مؤثری است که علاوه بر این که نقش خود را به‌عنوان یک نهاد موفق اجتماعی در طول حیات ارزشمند خویش به‌خوبی ایفا نموده‌ بلکه به‌صورت فردی نیز زمینه تمسک و بهره‌مندی از رفتارهای اجتماعی، شخصی و خانوادگی و همچنین بهره‌مندی از سبک و سیاق زندگی معنوی و اسلامی در این امور را از طریق مبلغان، روحانیون و عالمان وارسته دینی در قالب سخنرانی، وعظ و خطابه در منابر مساجد که یکی از عناصر و اجزای مهم مساجد در انتقال پیام‌ها محسوب می‌شوند فراهم کرده است.
 

بخش چهارم:مصادیق پیشرفت های فرهنگی مسجد در جامعه اسلامی مبتنی برمنظومه فکری مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
 
مسجد کانون‌ مؤثری است که علاوه بر این که نقش خود را به‌عنوان یک نهاد موفق اجتماعی در طول حیات ارزشمند خویش به‌خوبی ایفا نموده‌ بلکه به‌صورت فردی نیز زمینه تمسک و بهره‌مندی از رفتارهای اجتماعی، شخصی و خانوادگی و همچنین بهره‌مندی از سبک و سیاق زندگی معنوی و اسلامی در این امور را از طریق مبلغان، روحانیون و عالمان وارسته دینی در قالب سخنرانی، وعظ و خطابه در منابر مساجد که یکی از عناصر و اجزای مهم مساجد در انتقال پیام‌ها محسوب می‌شوند فراهم کرده است
علاوه بر آن، عمده محتوای متون و منابعی که توسط آنان مورد بهره برداری قرار می‌گرفت آیات، احادیث و روایات برگرفته از سخنان گهربار پیشوایان، بزرگان و عالمان دینی است و بسیاری از این مباحث به امور مربوط به سبک و شیوه زندگی یک فرد مسلمان و چگونگی برگزیدن رفتاری مناسب و شایسته برای زندگی در یک جامعه اسلامی است.
مسجد، نه‌فقط در زمان ما و نه‌فقط در کشور عزیز اسلامى ما، بلکه در نقاط مختلف عالم و در طول تاریخ، منشأ آثار بزرگ و نهضت‌ها و حرکت‌هاى اسلامى بزرگى شده است، مثلاً قیام مردم کشورهاى شمال آفریقا که مسلمان هستند ــ مثل الجزایر و دیگر کشورهایى که سال‌ها زیر سلطه نظامى استعمار فرانسوی‌ها بودند ــ از مساجد شروع شد، که به پیروزى هم رسید و کشورها استقلال پیدا کردند. انقلاب در این کشورها هم، آن روزى رو به شکست رفت و دوباره ملّت‌ها استقلال خودشان را از دست دادند که رابطه خود را با مساجد و با دین و ایمانِ مساجد قطع کردند.بابیان مقدمه فوق دراین بخش به بیان فرمایشات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در مورد نقش مساجد ومصادیق پیشرفت درجامعه اسلامی می پردازیم

فصل اول:مصادیق معنوی وقدرت نرم مساجد
دراین فصل از مقاله به بیان مصادیقی می پردازیم که از زبان مبارک مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بوده و به بحث توانایی ها،قدرت نرم افزاری وقدرت نرم مساجد درتشکیل وارتقای جامعه اسلامی پرداخته است.

1-مسجد به‌عنوان پایگاه دین و عبودیت منشأ برکات ماندگار است
در صدر اسلام هم، در زمان نبىّ مکرّم اسلام(ص) و همچنین در زمان حکومت بابرکت امیرالمؤمنین(ع)، مسجد مرکز همه تصمیم‌گیری‌هاى مهم و کارهاى بزرگ بود. نمى‌خواهیم از لحاظ وضع زمان، مسجد امروز را به مسجد کوفه زمان امیرالمؤمنین تشبیه کنیم؛ زیرا اقتضاهاى هرزمان متفاوت است. به‌طور کلّى مسجد به‌عنوان یک پایگاه دین، عبودیت و معرفت، مى‌تواند براى جوامع اسلامى منشأ و سرآغاز حرکات بزرگ و برکات ماندگار باشد..

2-مسجد؛ مرکز افشای زمام‌داران فاسد و خودفروخته طاغوت
یکى از علل پیروزى این انقلاب مبارک در ایران اسلامى ــ و یا لااقل سهولت این پیروزى ــ این بود که مردم به مساجد اقبال پیدا کردند؛ جوانان مساجد را پر کردند و علماى اعلام، مساجد را به‌عنوان مرکزى براى تعلیم، تربیت، روشنگرى افکار و اذهان، مورد استفاده قرار دادند و مسجد، مرکزى براى حرکت، آگاهى، نهضت و افشاى اسرار زمامداران فاسد و خودفروخته رژیم طاغوت شد. در دوره مشروطیت هم همین‌طور بوده است؛ در دوره ملى شدن صنعت نفت هم تا حدودى همین‌طور بود؛ در زمان انقلاب هم که این مسأله، به حدّاعلى‌ رسید.

ملت ایران باید مساجد را مغتنم بشمارد و پایگاه معرفت و روشن‌بینى و روشنگرى و استقامت ملى به حساب آورند. اگر کسى خیال کند که در مسجد، فقط چند رکعت نماز مى‌خوانند و بیرون مى‌آیند و این چه تأثیرى دارد، خطاست. این‌طور نیست. اوّلاً اگر همان چند رکعت نماز هم با چشم بصیرت نگاه شود، خودِ نماز که به‌زبان مُشرِّع مقدّس نماز و اذان، خیرالعمل و فلاح است، مایه برکات زیادى مى‌شود. نماز یک ملت را به قیامِ للَّه وادار مى‌کند. نماز انسان‌ها را از فساد دور و به خلوص و فداکارى نزدیک مى‌کند.

علاوه بر آن، مسجد فقط براى نماز نیست؛ در مسجد انواع عبادات هست. از جمله آن عبادات، تفکّر است که «تفکّر ساعة خیر مِن عبادة سنة»، یا در بعضى از روایات است که «من عبادة اربعین سنة»، یا «سبعین سنة» ــ البته فکر کردن درست ــ افراد مسجد برو، این فکر را به‌وسیله شنیدن سخنان عالم دین و فقیه به دست مى‌آورند.

3-مسجد؛ مرکز تفکّر، تأمل و تصفیه روح
بنابراین مسجد، هم مدرسه است، هم دانشگاه، هم مرکز تفکّر و تأمل، هم مرکز تصفیه روح، هم مرکز خلوص و مرکز اتّصال بنده به خداست. ارتباط زمین و آسمان است. جایى است که انسان خود را به منبع لایزال فیض و قدرت وصل مى‌کند. انسان در مسجد، خود را به خدا متصّل مى‌کند.

بنابراین باید قدر مساجد را دانست. باید در مساجد حضور پیدا کرد. بحمداللّه به‌برکت انقلاب در این سالهاى اخیر، این معنا زیاد شده و کیفیت پیدا کرده است. همه شنیدید که امسال در ایام اعتکاف در ماه مبارک رجب، در بسیارى از مساجد سراسر کشور، جوانان ما، زنان و مردان از قشرها و سنین مختلف، رفتند و در مسجد ماندند؛ سه روز روزه گرفتند و با خدا مأنوس شدند. بعد از آن هم با گریه و اشک و آه، مسجد را وداع گفتند و بیرون آمدند، تا براى سال آینده آماده شوند.

عزیزان من! این براى یک جامعه، علامت خوبى است. «الّذین انّ مکّناهم فى‌الارض اقاموا الصلوة»، علامت یک حکومت الهى، علامت یک حرکت صحیح و داراى جهت‌گیرى صحیح است. این را جدّى بگیرید و تقویت کنید. بحمداللّه مسأله تنظیف و تطهیر و پاکسازى و غبارروبى و عطرافشان مساجد ــ کارهایى که این روزها انجام مى‌گیرد ــ همه جزو کارهاى خوبى است که بحمداللّه انجام هم مى‌گیرد و خوب است که انجام دهید. (بیانات در دیدار مردم قم ـ19/10/1375)

4-ظرفیت شوق‌آوری و شورآفرینی مساجد را تقویت کنید
مساجد، جایگاه ارتباط انسان با پروردگار و از جمله مراکز تصمیم‌گیری‌های اجتماعی و سیاسی جوامع اسلامی است باید با برنامه‌ریزی صحیح و استفاده از ابزارهای فرهنگی، هنری، عمران معنوی مساجد را تقویت کرد و از ظرفیت شوق‌آوری و شورآفرینی مساجد برای جذب قشرهای مختلف مردم و تبلیغ مفاهیم و معارف اسلامی، بهره‌گیری کامل کرد.

ارتباط بین مساجد کشورهای اسلامی ضروری است، حادثه آتش زدن مسجدالاقصی نشان‌دهنده جهت‌گیری همیشگی دنیای استکبار بر ضد مظاهر و جلوه‌های هویت مسلمانان است و به همین علت، باید در ذهن ملت‌های مسلمان زنده بماند.

سیاست‌ها و تلاش‌های آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها برای خنثی‌کردن جذابیت و قدرت نفوذ اسلام میان ملت‌ها با شکست مواجه شده است، دشمنان اسلام مقابل روش‌های نشأت‌گرفته از ایمان اسلامی مردم منطقه حقیقتاً درمانده‌اند و اگر این روند با امید و ایمان و ابتکار بیشتر ملت‌های مسلمان ادامه یابد یقیناً نصرت و یاری پروردگار بیش از پیش شامل حال مسلمانان خواهد شد. (دیدار شرکت‌کنندگان در همایش گرامی‌داشت مساجد با رهبر انقلاب ــ1384/5/30))

مساجد تبلیغ است. ما با مساجد و مجالس تبلیغ چه کرده‌ایم و چه مى‌خواهیم بکنیم؟ این سؤالى است که ما باید از خودمان بکنیم. در همه مراحلِ این تاریخ پُرافتخار، مساجد همیشه پایگاه دیندارى و حرکت مردم در جهت دین بوده است. شما خودتان یادتان است که انقلاب از مساجد شروع شد؛ امروز هم در هنگامى که حرکت و بسیج مردم مطرح مى‌شود ــ چه سیاسى و چه نظامى ــ باز مساجد کانونند؛ این برکت مساجد است؛ لیکن مساجد که فقط در و دیوار نیست. این سؤال واجبى است که ما باید از خودمان بکنیم، و اگر نکنیم، دیگران از ما سؤال مى‌کنند که شما براى تحول بخشیدن و پیشرفت دادن به مساجد چه‌کارهایى مى‌خواهید بکنید و چه برنامه‌هایى در پیش دارید.

در دوره‌هاى پیش از انقلاب، عالمى به مسجد مى‌رفت، نمازى مى‌خواند و مسأله‌اى مى‌گفت؛ در ایام مخصوص هم یک منبرى دعوت مى‌شد و سخنرانى مى‌کرد. اگر امروز ــ که روز حاکمیت اسلام و ارزش‌هاى اسلامى است ــ مساجد به همان شکل، بلکه در مواردى با افت کیفى و کمى اداره بشود، آیا این مقتضاى حق و مصلحت است؟ آیا این پیشرفت است؟ پس «من استوى یوماه فهو مغبون»یعنى چه؟

ما باید براى مساجد برنامه‌ریزى کنیم. غیر از خود علما و روحانیون و ائمه جماعات، چه‌کسى باید برنامه‌ریزى کند؟ من نمى‌گویم حتماً بیاییم در مساجد از وسایل و دستگاه‌هاى تبلیغاتىِ جدید مثل فیلم و این‌طور چیزها استفاده کنیم ــ حالا اگر در موردى امام جماعتى مصلحت دانست، بحث دیگرى است ــ اما من عرض مى‌کنم که همان شیوه‌ گذشته را هم مى‌توان با محتواى بهتر ادامه داد؛ این کار را باید بکنیم.

چرا بنده باید بشنوم که در تهران با این عظمت، براى نماز صبح در اول اذان، چندان مسجدى باز نیست و چندان نماز جماعتى برقرار نمى‌شود؟! ما باید صبح‌ها و ظهرها و شب‌ها برویم و با مردم نماز بخوانیم؛ این اوّلى‌ترین و ضرورى‌ترین کار ما در مساجد است. چرا باید در این شهر با این عظمت، با این‌همه هیاهوهاى گوناگون از اطراف و اکناف، نغمه‌ اذان در همه‌جاى شهر شنیده نشود؟! اذان، علامت مسلمانى است. چه‌کسى گفته باید در پشت بام مساجد یا در مساجد بزرگ و عمده، حتّى در سحرها ــ ظهر و شب که جاى خود را دارد ــ از طریق بلندگو اذان نگویند؟ وقت اذان که مى‌شود، باید تهران یک‌سره صداى اذان باشد. مگر این‌جا قبةالاسلام نیست؟ مگر ما این حرف را نمى‌گوییم؟ این‌که ظهر بشود، از ظهر یک ساعت هم بگذرد، کسى در خیابان راه برود، اما احساس نکند که ظهر شده است، آیا این قضیه با آن ادعا مى‌سازد؟! اگر ما مساجد را گرم نگه نداریم، در مساجد حضور نداشته باشیم و در حد توان و امکانِ یک روحانى و پیش‌نماز به مسجد نرسیم، چطور مى‌توانیم توقع کنیم که به‌هنگام اذان ظهر مردم دکان‌های‌شان را ببندند و بیایند پشت سر ما نماز بخوانند؟! ما باید آن‌جا باشیم تا زمینه براى آمدن مردم فراهم بشود. البته آمدن مردم هم تبلیغات و گفتن مى‌خواهد؛ اما زمینه و مقتضى آن، عبارت از حضور ما در آن‌جاست، که متأسفانه ضعیف شده است؛ ما باید اینها را علاج کنیم.

در خصوص منبر و مطالبى هم که در آن مطرح مى‌شود، باید یک فکر اساسى کرد. امروز، روز بیدارى ذهن‌هاست. انقلاب ذهن‌ها را بیدار کرد و در ذهن‌ها سؤال به‌وجود آورد. طول دوران استبداد موجب خمودگى ذهنها شده بود. قبل از انقلاب جوانان ما سرشان پایین بود؛ مى‌آمدند و مى‌رفتند و کارى به کار کسى نداشتند؛ مگر آن‌که یک نفر انقلابى مى‌رفت و آنها را با مفاهیم انقلابى آشنا مى‌کرد؛ اما امروز این‌طور نیست؛ امروز رادیو، تلویزیون، اخبار، سخنرانی‌ها و چهره باز حکومت و دولت‌مردان در برخورد با مردم، آنها را متوجه قضایا کرده است. خود انقلاب اساساً مردم را بیدار کرده، اما سؤال در ذهنها هست. مگر مى‌شود در آن منبرى که ما مى‌رویم، به این سؤال‌ها پاسخ داده نشود؟ (بیانات در دیدار جمعى از روحانیون ــ 14/12/1370)

نمازهای‌ جماعت‌ و مساجد باید کاملاً جدی‌ گرفته‌ شود و مردم‌ با مسجد و نمازهای‌ جماعت‌ روز به‌ روز انس‌ بیشتری‌ پیدا کنند و برای‌ این‌ منظور روحانیون‌ باید منبر، تبلیغ‌ و تبیین‌ را به‌‌عنوان‌ یک‌ کار ضروری‌ در نظر بگیرند. روحانیون‌ باید با استفاده‌ از منابر و مساجد، سؤالات‌ موجود در ذهن‌ مردم‌ را بیابند و با دادن‌ پاسخ‌ مستدل‌ و منطقی‌ به‌ آنها خلأ ذهنی‌ زنان‌ و مردان‌ و به‌ویژه‌ جوانان‌ را پر کنند، زیرا اگر غفلت‌ شود این‌ خلأ را دشمنان‌ اسلام‌ آن‌گونه‌ که‌ خود می‌خواهند پر خواهند کرد.

دعوت‌ مردم‌ به‌ عبودیت‌ خداوند در تمامی‌ عرصه‌ها، ضروری‌ و مفید است دعا و تضرع‌، راز و نیاز با معبود و ذکر خدا از صمیم‌ قلب‌، متعلق‌ به‌ شجاع‌ترین‌، سیاسی‌ترین‌، روشنفکرترین‌، عاقل‌ترین‌ و اندیشمندترین‌ انسان‌های‌ روزگار یعنی‌ امیرالمؤمنین‌ علی، حسین‌‌بن‌ علی‌ و امام‌ سجاد(ع) است‌ و جامعه‌ای‌ که‌ از این‌ نظر خلأ داشته‌ باشد، ضربه‌ خواهد خورد، بنابراین‌ روحانیون‌ پیوسته‌ باید مردم‌ را به‌ عبودیت‌ خدا توجه‌ دهند.

همیشه‌ و در همه‌‌جا مردم‌ باید به‌ اخلاق‌ صحیح‌، گذشت‌، محبت‌ و مهربانی‌ با یکدیگر، صبر و استقامت‌ در کارها، اجتناب‌ از خیانت‌ و پرهیز از بدخواهی‌ و بدگویی‌ دعوت‌ شوند زیرا اگر جامعه‌ای‌ تزکیه‌ و تهذیب‌ اخلاقی‌ نشده‌ باشد، حتی‌ اگر در اوج‌ ترقی‌ هم‌ قرار بگیرد، قابل‌ تحمل‌ نخواهد بود. آگاهی‌های‌ سیاسی‌ از جمله‌ مواردی‌ است‌ که‌ همه‌ مردم‌ به‌ آن‌ احتیاج‌ دارند، زیرا ملتی‌ که‌ قدرت‌ تحلیل‌ صحیح‌ داشته‌ باشد می‌تواند توطئه‌ دشمن‌ را دریابد و خود را از نیرنگ‌ و فریب‌ او در امان‌ نگه‌ دارد.

روحانیت‌ باید به‌‌معنای‌ حقیقی‌ کلمه‌ وحدت‌ داشته‌ باشد زیرا بدون‌ تردید در سایه‌ این‌ اتحاد و همسویی، بزرگترین‌ و خطرناکترین‌ دشمنان‌ نیز نمی‌توانند علیه‌ ملت، کشور و نظام‌ اسلامی‌ ایران‌ کاری‌ از پیش‌ ببرند. (دیدار جمع کثیری از روحانیون و ائمه جماعات مساجد با رهبر انقلاب ـ5/11/1370)
 
من سفارش می‌کنم که کانونهاى فرهنگى - هنرى مساجد را فراموش نکنید؛ البته با همکارى بسیج. بد است که بین روحانى مسجد و بسیج مسجد، اختلاف به وجود بیاید. نه، با همکارى بسیج، این کانون‌هاى فرهنگى - هنرى مساجد را مؤثر کنید، برایش کار کنید. بنشینید فکر کنید، مطالعه کنید و سخنى که متناسب با نیاز آن جوانى است که آنجا حضور پیدا می‌کند، فراهم کنید. مطالعه کنید. کتاب‌هائى وجود دارد که می‌شود از این کتاب‌ها استفاده کرد. کتاب‌هائى هست؛ بروید بپرسید، تحقیق کنید از کسانى که اهلش هستند. خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهاى فرهنگى - هنرى بروید و پذیراى جوان‌ها باشید. با روى خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زننده‌اى داشته باشد؛ داشته باشد. بعضى از همین‌هائى که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقاى مهمان‌نواز، هم بقیه‌ى آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانم‌هائى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ به این اهداف و آرمان‌هاست. او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقص‌هاى این حقیر باطن است؛ نمى‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم / آیا تو چنان که مینمائى هستى؟».  ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. بنابراین با قشر دانشجو ارتباط پیدا کنید.

آنهائى که درسشان یک قدرى پیش رفته، لباس روحانیت بپوشند؛ اما بدانند لباس طلبگى پوشیدن، بار سنگینى است. این عمامه‌ چند سیرى که شما روى سرت میگذارى، خیلى سنگین است. بمجردى که دیدند شما عمامه دارى، سیل سؤال و اشکال و اینها وارد می‌شود. اگر آنچه که نمیدانى، گفتى نمیدانم، بعد رفتى آن را تحقیق کردى و دانستى و احیاناً آمدى به او گفتى، این خوب است؛ اما اگر آنچه که نمیدانى، به شکل غلط جواب دادى، یا چون نمیدانستى، عصبانى شدى که چرا این را از من سؤال کرد، این دیگر خوب نیست. اگر بناست آدم اینجور باشد، نبودن بهتر است.

امامت جماعت در مساجد را محترم بشمارید، مهم بشمارید. کسانى که شایستگى دارند، امامت مساجد خیلى مهم است. در هر وعده‌ى نماز، یا لااقل در هر شبانه‌روزى یک وعده‌ى نماز، با مردم حرف بزنید و افکار را باز کنید. با ذکر حقایق دین و مناقب ائمه(ع) دل‌ها را روشن کنید؛ دل‌ها روشن می‌شود. (بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالى - 19/7/1391)

ما بارها، مکرر به آقایان ائمه‌ جمعه، ائمه‌ جماعت و روحانیون محترم در شهرستان‌ها، در تهران توصیه کردیم که مساجد باید آباد باشد؛ صداى اذان باید از مساجد بلند شود. باید همه نشانه‌هاى توجه به نماز و اقامه‌ نماز را در شهر اسلامى - بخصوص در شهرهایى مثل تهران و شهرهاى بزرگ کشور - ببینند، باید احساس کنند؛ هم مردم خودمان، هم کسانى که وارد این شهرها می‌شوند. نشانه‌هاى اسلامى باید واضح و آشکار باشد؛ کما اینکه در مهندسى‌هاى ما باید نشانه‌هاى اسلامى آشکار باشد. صهیونیست‌ها هر نقطه‌ى دنیا که خواستند یک ساختمانى بسازند، آن علامت نحس ستاره‌ داوود را سعى کردند یک جورى رویش تثبیت کنند. کار سیاسى‌شان اینجورى است. ما مسلمان‌ها نشانه‌هاى اسلامى و مهندسى اسلامى را باید در همه‌ى کارهایمان، از جمله در باب مهندسى بایستى مراعات کنیم. 1387/08/29

فصل دوم:مصادیق ظاهری وفیزیک وقدرت سخت مساجد
دراین فصل از مقاله به بیان مصادیقی می پردازیم که از زبان مبارک مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بوده و به بحث توانایی ها،قدرت سخت افزاری وقدرت سخت مساجد همچون کاردهای فیزیکی وظاهری درتشکیل وارتقای جامعه اسلامی پرداخته است.

روحانی پرهیزگار مایه حیات مسجد است
روحانی پرهیزگار، خردمند، کارشناس و دلسوز در مسجد، همچون پزشک و پرستار در بیمارستان، روح و مایه‌ حیات مسجد است. امامان جماعت باید آماده‌سازی خویش برای طبابت معنوی را وظیفه حتمی خود بدانند و مراکز رسیدگی به امور مساجد و حوزه‌های علمیه در همه ‌جا آنان را یاری دهند. مساجد باید مَدرَسِ تفسیر و حدیث و منبرِ معارف اجتماعی و سیاسی و کانون موعظه و پرورش اخلاق باشد. زمزمه‌ محبت متولیان، مدیران و امنای مساجد، باید دل‌های پاک جوانان را مجذوب و مشتاق کند. حضور جوانان و روحیه‌های بسیجی باید محیط مسجد را زنده و پرنشاط و آینده‌پو و لبریز از امید سازد.

میان مسجد و مراکز آموزشی پیوند شایسته‌ای برقرار شود
میان مسجد و مراکز آموزشی در هر محل، همکاری و پیوند تعریف شده و شایسته‌‌ای برقرار شود. چه نیکوست که دانش آموزان برجسته و ممتاز در هر محل، در مسجد و در برابر چشم مردم و از سوی امام جماعت، تشویق شوند. مسجد باید رابطه‌ خود را با جوانانی که ازدواج می‌کنند، با کسانی که به موفقیت‌های علمی و اجتماعی و هنری و ورزشی دست می‌یابند، با صاحب همّتانی که کمک به دیگران را وجهه‌ همت میسازند، با غمدیدگانی که غمگساری می‌جویند، و حتی با نوزادانی که متولد می‌شوند، برقرار و مستحکم کند. مسجد باید در هر منطقه و محل؛ مأمن و مایه‌ خیر و برکت باشد و به طریق اولی، وسیله‌ زحمت و آزار مجاوران نگردد. پخش صداهای آزاردهنده بویژه در شب و هنگام آسایش مردم، کاری ناروا و در مواردی خلاف شرع است. تنها صدائی که باید از مسجد در فضا طنین بیفکند بانگ اذان با صوت خوش و دلنواز است. (پیام به نوزدهمین اجلاس سراسری نماز - 1389/07/20))

نشانه‌ دیگر، آبادى مساجد و افزایش نمازهاى جماعت است، و این به معناى بروز برکات نماز در سطح همکارى و همدلى اجتماعى است. بى‌شک این فریضه نیز با همه‌ى اتکالش به عامل درونى یعنى توجه و ذکر و حضور، همچون دیگر واجبات دینى، ناظر به همه‌ى عرصه‌ى زندگى انسان است و نه به بخشى از آن یعنى زندگى فردى و شخصى هر کس. و آن‌جا که پاى فعالیّت و نشاط دستجمعى افراد جامعه به میان مى‌آید، نماز همچون گرم‌ترین و پرشورترین عبادت دستجمعى، نقش بزرگى را بر عهده مى‌گیرد. مظهر این خصوصیت، همین نمازهاى جماعت پنجگانه و نماز جمعه و نمازهاى عید است. (1373/06/10 - پیام به مناسبت گردهمایى سالیانه‌ى نماز در شیراز)

مساجد بهترین مکان برای نیروی مقاومت بسیج است
خودسازى باید بکنید. مساجد را رها نکنید. نیروى مقاومت بسیج، بهترین جایى که دارد، همین مساجد است. منتها مساجد را مسجد نگه دارید. با امام جماعت مسجد، با عبادت کنندگان مسجد و با مؤمنینى که در مسجدند، برادرانه صمیمى باشید - که بحمداللَّه هستید - و آن را حفظ کنید و بیشتر کنید. اوّل وقت، نماز را به جماعت، پشت سر پیشنماز هر مسجدى که در آن هستید، بخوانید. در مراسم دینى مسجد و تبلیغات آن شرکت کنید. در مراسم دعا و قرآن و مراسم مذهبى شرکت کنید. شما و امام جماعت آن مسجد - هر کس که هست - مشترکاً مسجد را حفظ کنید. براى مسجد، جاذبه درست کنید تا بچه‌ها، جوانان و زن و مرد محله، مجذوب مسجدى شوند که شما در آن هستید و بیایند. مسجد، پایگاه بسیار مهمّى است. (بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان بسیج - 1371/08/27)
  
- نتیجه گیری:

امروزه کمتر کشوری است که به پیشرفت نیندیشد و رسیدن بدان را جزئی از اهداف خود قرار ندهد پیشرفت چنان اهمیت یافته که دیرگاهی است ذهن اندیشمندان اجتماعی و انسانی را به خود مشغول کرده است و در این میان پیشرفت فرهنگی یکی از اساسی ترین ابعادپیشرفت و زیر بنای پیشرفت اقتصادی و اجتماعی اهمیتی روز افزون یافته است. به عبارت دیگر یکی از پیش شرط های ضروری برای پیشرفت کشور حاکمیت نگرش علمی بر فرهنگ جامعه است و مساجد از عمده ترین مراکزی است که قادر است چنین نگرشی را به جامعه منتقل کند. مساجد به عنوان رأس هرم نهادهای فرهنگی یک جامعه اسلامی در فرآیند و پیشرفت کشور مطرحند و به عنوان مراکزی که به تربیت و آماده ساختن نیروی انسانی کارآمد شایسته و دارای مهارت برای پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه در زمینه های مختلف می پردازند. نقش حیاتی و کلیدی برعهده دارند، چراکه مساجد با برون داد های خود به جامعه عملاً در راه پیشرفت گام بر می دارند. به عبارتی دیگر عملکرد صحیح مساجد از یک سو پیشرفت را برای جامعه به ارمغان می آورد و از سوی دیگر روند پیشرفت جامعه را به عنوان بازخوردی مثبت به مکانی رفیع تر انتقال می هد.
مساجد مانند سایر سازمانهای اجتماعی کارکردهای خاص خود را دارد که از مهم ترین آنها کارکرد فرهنگی است. پیشرفت فرهنگی جوامع پیشرفته نتیجه ی حرکت مساجد آن جوامع در مسیر فرهنگ بومی شان است. رشد، غنا سازی، پویایی، تحرک و پیشرفت فرهنگی جامعه تأثیر خود را به غنا و پویایی و کارآمدی تحرک و دگرگونی ساختار مساجد برجای خواهد گذاشت. جامعه نیازمند نیروهای متخصص و کارآمدی است که علاوه بر توانایی علمی و پژوهشی توانایی برقراری ارتباطی فعال و خلاق را با فرهنگ جامعه خویش داشته باشند. مساجدی که منطبق بر ساخت اجتماعی فرهنگی جامعه باشد اولاً توانایی پاسخ گویی به نیازهای اجتماعی، فرهنگی، علمی، و اقتصادی و سیاسی جامعه را خواهد داشت ثانیاً مردم به آن اعتماد می کنند چراکه نیازهای آنها را برآورده می سازد و ثالثاً در فرآیند پیشرفت کشور سهیم خواهد بود. به دلیل اینکه با جستجو و شناسایی نیازهای ملی جامعه ساختار فرهنگ بومی شکل می گیرد و تشکیل این ساختار فرهنگی در مراحل بعدی أمر پیشرفت را سرعت می بخشد. در غیر این صورت مساجد نقشی حاشیه ای خواهد بود و به جای بازیگری و ایفای نقش تماشاگری منفعل و غیر کارآمد می شود. نتیجه چنین أمری تقلید از غرب، مصرف صرف علم (به جای تولید علم) و فرار مغزها از کشور خواهد بود. از این نظر اعتماد متقابل میان مسجد و جامعه از شروط بسیار مهم پیشرفت کشور شناخته می شود.
برای قدم نهادن در راه پیشرفت و ترقی نهادهای فرهنگی مثل مساجد باید جوانان را برای تغییرات و دگرگونی های فرهنگی در جهان سراسر متحول و امروزی آماده کنند اما آنان نمی توانند صرفاً به صلاحیت علمی و فنی فوق بسنده کنند بلکه باید رسالت فرهنگی خود را به توجه به ساخت اجتماعی و فرهنگی بومی شان سامان دهند. مسجدی که قادر نباشد در جهت پالایش غنا سازی هویت فرهنگی جامعه نقشی را ایفا کند به طور حتم توانایی آموزش و پرورش نیروهای متخصص مورد نیاز را نخواهد داشت.
ناگزیر مساجدی باید باورهای علمی را در فرهنگ جامعه ایجاد کنند و میراث کهن ایرانی اسلامی را ضمن بازاندیشی و نقادی آن در کنار آموزش و پژوهش به نسل جوان انتقال دهند و پیوندی راهگشا میان فرهنگ سنتی و فرهنگ جدید ایجاد کنند از طرف دیگر لازم است روحیه ی علمی نظم پذیری و جمعی مسولیت پذیری، آزاد اندیشی و انتقاد پذیری در مساجد ایران آموخته شود. مسجدی که وظایف مذکور را خردمندانه، منطقی و بایستی انجام دهد. نقش درخور خود را در پیشرفت و اعتلای فرهنگی کشور ایفا خواهد کرد. با ایمان به نقش تعیین کننده مسجد در پیشرفت فرهنگی امید است با بهره گیری از تخصص تحصیل کردگان و نیروی خلاق، جوان زمینه های سربلندی ایران و ایرانی در جهان فرآهم شود
 
منابع و مأخذ:
قرآن کریم
1. احمدی، حسن، روش برنامه ریزی در بخش فرهنگ، تهران، سازمان برنامه و بودجه. 1370 هـ . ش
2. طباطبایی اسماعیلی، محسن، گزیده ی مقالات و سخنرانی های سمینار دانشجو، دانشگاه و سیاست. تهران، 1374 هـ .ش
3. اشنایدر سوزان سی وژان لوئی بارسو مدیریت در پهنه فرهنگ ها. ترجمه ی سید محمد اعرابی و داوود یزدی، تهران، دفتر پژوهش های فرهنگی. 1379 هـ . ش
4. الیوت تی اس، درباره ی فرهنگ. ترجمه ی حمید شاهرخ. تهران، سعدی. 1375 هـ . ش
5. بشیریه، حسین، میزگرد توسعه و فرهنگ. نامه فرهنگ سال 2 ش2. 1370 هـ . ش
6. پیروز مند، علی رضا و شده صادقی، چیستی فرهنگ و چگونگی تغییرات آن، بی جا، 1385 هـ . ش
7. تام پسون، جان بی، ایدئو لوژی و فرهنگ مدرن. ترجمه مسعود اوحدی، تهران، آینده. 1380 هـ . ش
8. جعفری محمدتقی، فرهنگ پیشرو. تهران، علمی و فرهنگی، 1373 هـ . ش
9. دوپویی، گزاویه، فرهنگ و توسعه. ترجمه فاطمه فراهانی و عبدالحمید زرین قلم. تهران، کمیسیون ملی یونسکو. 1374 هـ . ش
10. روح الامینی، محمد، زمینه فرهنگ شناسی، تهران، تابش. 1372 هـ . ش
11. ستاری، جلال، در قلمرو فرهنگ. تهران: ویس. 1366 هـ . ش
12. طباطبایی، جواد، ابن خلدون و علوم اجتماعی (وضعیت علوم اجتماعی در تمدن اسلامی. تهران: طرح نو. 1374 هـ . ش
13. گروه نویسندگان، گزارش جهانی فرهنگ. ترجمه ی گروه مترجمان. تهران، کمیسیون ملی یونسکو.. 1379 هـ . ش
14. محمدی، مجید، درآمدی بر جامعه شناسی و اقتصاد فرهنگ در ایران امروز. تهران، قطره. 1377 هـ . ش
15. مهدی و سوسن کشاورز، ناظمی اردکانی، مبانی نظری مدیریت تحول فرهنگی در ایران، 1385 هـ . ش
16. وثوقی منصور و علی اکبر نیک خلق، مبانی جامعه شناسی. تهران، کسری. 1370 هـ . ش
17. فاضلی، نعمت اله و محمد فاضلی، فرهنگ و توسعه (رهیافت مردم شناختی توسعه).تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. یونسکو1376 هـ . ش
18. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفا،  1403 ه.ق
19. عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، تهران، اسلامیه، 1403 ه.ق
20. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین بیجا، بیتا
21. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح فی اللغه، بیروت، دارالعلم، بی تا
22. ابن منظور، محمد ابن مدکور، لسان العرب، بیروت، دارالاحیا، بی تا
23. ابن کثیرال دمشقی، اسماعیل بن عمر،سیره ابن کثیر، بیروت، دارالاحیا، بی تا
24. طبری، جریر بن محمد، تاریخ طبری، بی جا و بی تا
25. شایگان، فریبا، تبین جامعه شناختی مشارکت مردم در مساجد، تهران، انتشارات جامعه شناسان، 1389 هـ . ش
26. نوذری، عزت اله، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، خجسته، 1380 هـ . ش
27. صدوق، ابی جعفر محمد، علل الشرایع، نجف، المکتبیه، بی تا
28. الویری، محسن، رسانه مسجد الگوی توسعه پایدار، تهران، فصل نامه صادق ش، 31 بهار- تابستان، 1387 هـ . ش
29.سایت امام خامنه ایی وفرمایشات ومنویات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در دیداربا اقشارمختلف مردم
https://taghribnews.com/vdcdxk0koyt0fn6.2a2y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی