تاریخ انتشار۱۵ شهريور ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۴۷
کد مطلب : 25284
//معرفي طلايه داران تقريب(۵)//

علامه شرف‏الدین عاملى؛ وحدت‏گراى مبارز

«فَرَّقَتْهُما السیاسة، فَلْتَجْمَعْهما السیاسة» «شیعه و سنى را، از روز نخست، سیاست از هم دور كرد و اكنون باید سیاست (و مصالح سیاسى اسلام)، آنان را كنار هم گردآورد»
علامه شرف‏الدین عاملى؛ وحدت‏گراى مبارز
چكیده:

شرف‏الدین عاملى در دوران ضد استعمارى، كه تفرقه و اختلافات فزونى یافته بود، در وحدت مذاهب اسلامى به ویژه شیعه و سنى فعالیت‏هاى ارزنده‏اى داشت.

در این مقاله تلاش شده بعد از بیان زندگى‏نامه‏ى شرف‏الدین عاملى، فعالیت‏هاى وى در عرصه‏ى وحدت اسلامى بررسى گردد. سپس آثار وى، به ویژه دو اثر مشهور او المراجعات و الفصول المهمّة كه داراى دست‏مایه‏هاى وحدت‏گرایانه است، تحلیل مى‏شود.

علامه سیدعبدالحسین شرف‏الدین به سال ۱۲۹۰ قمرى در كاظمین به دنیا آمد. پدر و مادرش هر دو از سادات بودند. پدرش «سید یوسف شرف‏الدین» و مادرش بانو «زهرا» دختر «آیت‏الله سیدهادى صدر» بود. از طرف پدر نسبش به امام هفتم شیعیان «حضرت موسى بن جعفر (ع)» مى‏رسد. او تا هشت سالگى در عراق ماند؛ سپس به دلیل اتمام تحصیلات پدر در عراق و مراجعت او به زادگاهش، همراه خانواده به «جبل عامل» وطن اجدادى‏اش بازگشت.

تحصیلات مقدماتى خود را در جبل عامل گذراند و نزد پدر صرف، نحو، منطق، معانى و بیان و سطوح فقه و اصول را فرا گرفت. سپس در هفده سالگى راهى نجف شد و سال‏ها در حوزه‏ى علمیه‏ى نجف به تحصیل پرداخت. در فقه و اصول، حكمت، تفسیر و حدیث به مداومت و تلاش روزگار گذراند و از محضر علماى برجسته‏ى زمان خود كسب فیض كرد. از جمله علماى بزرگى كه سید عبدالحسین نزد آنان تلمذ كرده مى‏توان از «شیخ حسین كربلایى»، «شیخ محمد طه نجف»، «آخوند ملامحمد كاظم خراسانى»، «سیدمحمدكاظم یزدى»، «سیداسماعیل صدر»، «شیخ‏الشریعه اصفهانى» و «سیدحسن صدر» نام برد. او نه تنها در حوزه‏ى نجف به تحصیل اشتغال داشت بلكه به كربلا و كاظمین و سامرا نیز سفر كرد تا از علما و استادان حوزه‏ى آن شهرها نیز كسب فیض كند و با آنان به مناظره و مباحثه پردازد.

بعد از پانزده سال تحصیل در حوزه‏ى نجف و سایر شهرهاى عراق به درجه‏ى اجتهاد رسید و در همان جا به نوشتن مباحث فقهى پرداخت. در سى دو دو سالگى از نجف به سوى جبل عامل رهسپار شد؛ در این هنگام او صاحب اجتهاد بود و اجتهاد او مورد قبول همگان قرار گرفت، زیرا علماى حقیقى هیچ‏گاه پس از تحصیل علوم متداول و مدارج علمى متوقف نمى‏شوند و اصولاً رسیدن به این مدارج را غایت و اصل نمى‏دانند، بلكه به دنبال سرچشمه‏هاى علم و معرفت هستند. شرف‏الدین نیز همین راه را پیش گرفت و با استفاده از علومى كه اندوخته بود در صدد روشن كردن ابعاد مختلف حكمت امامت و فلسفه‏ى سیاسى و مبانى اختلافى تشیع و تسنن برآمد چنان كه «شیخ‏آقا بزرگ تهرانى» درباره‏ى او مى‏گوید:

«شرف‏الدین، احادیثى كه از پیامبر و صحابه و اهل بیت روایت شده است همه را خواند، چه از مأخذ سنى و چه شیعه، آن هم به صورتى دقیق و توأم با تحقیق؛ تا جایى كه مى‏توان گفت او همه‏ى احادیث را فرا گرفت. و از این جا بود كه به نشان دادن مسائلى و روشن كردن حقایقى توفیق یافت، كه بسیارى از عالمان نیز، تا پیش از آن كه قلم آزاد و منزه او آن‏ها را بپراكند، اطلاعى از آن مسائل و حقایق نداشتند.»(۲)

یكى از مهم‏ترین محورهایى كه شرف‏الدین حول آن به تحقیق و تنبع مى‏پردازد تاریخ اسلام است. او اسناد و مدارك و نوشته‏هاى تاریخ اسلام را به دقت مى‏خواند تا معتبر را از نامعتبر بشناسد و اوهام و خیالات را از حقایق جدا كند.

وى علاوه بر احاطه بر علم حدیث متكلمى توانا نیز هست؛ با توجه به آثار شرف‏الدین درمى‏یابیم كه او مسائل اعتقادى را با استدلال عقلى عرضه مى‏كند.

در عرصه‏ى خطابه و شعر و نثر نیز حضورى توانا دارد. سخنرانى‏ها و خطابه‏هاى بلیغ و مؤثرش او را به عنوان خطیبى زبردست معرفى مى‏كند. او معانى بلند را در لباس الفاظى زیبا اداء مى‏نماید. سخنان فصیح و شیرین او گویاى تسلط وى بر نكته‏هاى ادبى و ظرافت‏هاى بلاغى است. گفته‏اند در اجتماعى در مصر هنگامى كه شرف‏الدین یكى از خطابه‏هاى غرّایش را بیان مى‏كرد، بانوى نویسنده مشهور مصرى «مَىْ زیاده»(۳) در آن جمع حضور داشته است، وقتى كه مى‏بیند شرف‏الدین به هنگام اداى خطابه با انگشترى خویش بازى مى‏كند مى‏گوید: «نمى‏دانم انگشترى بیشتر رام انگشت اوست یا سخن و الفاظ رام زبان او».(۴)

نثر او نیز چنان است كه خواننده‏ى آگاه به ادب مى‏تواند سبك خاص شرف‏الدین را در آن تشخیص دهد. او در شعر نیز دستى داشت و اشعار او از احساسى عمیق ریشه مى‏گرفت. شعرهاى او بیشتر یادگار زمان جوانى اوست.(۵)

شرف‏الدین بعد از بازگشت به لبنان در دو جبهه به مبارزه پرداخت. یكى مبارزه علیه فئودالیسم و دیگر مبارزه علیه استعمار. شرف‏الدین را مى‏توان به حق از جمله علماى پیش گام در مبارزه با استعمار دانست. او هنگام اشغال لبنان و سوریه به دست فرانسه در مقابل استعمار ایستاد و فتواى جهاد داد و به همین دلیل نیز محكوم به اعدام شد.

او دوبار به مصر سفر كرد، یك بار پیش از اعلام حكم اعدام و بار دوم بعد از آن كه فرانسویان وجود او را در لبنان براى مصالح سیاسى و اهداف استعمارى خود خطرناك دانستند به مصر پناه برد. در آن جا همه را به وحدت در مقابل بیگانگان دعوت كرد و همان جا بود كه جمله‏ى معروف خود را بیان كرد:

«فَرَّقَتْهُما السیاسة، فَلْتَجْمَعْهُما السیاسة» یعنى شیعه و سنى را سیاست و اهداف سیاسى از هم جدا كرد و باید سیاست آن‏ها را با هم جمع كند». سخنان او را «رشید رضا» نویسنده‏ى مشهور مصرى در مجله «المنار» چاپ كرد.(۶)

سید بعد از بازگشت از سفر اول مصر هم‏چنان به مبارزات ضد استعمارى خود ادامه مى‏داد تا آن جا كه فرانسویان شخصى را مأمور كردند تا به خانه او برود و سید را دستگیر كند و مدارك و طومارهایى را كه او علیه استعمار فرانسه جمع كرده بود با خود بیاورد؛ اما آن شخص ناكام بازگشت. بار دیگر نیز خانه‏ى شرف‏الدین به دست عمال استعمار به آتش كشیده شد و كتابخانه‏ى او كه محتواى تألیفات گران‏بها و چاپ نشده‏ى او بود طعمه‏ى حریق گشت.

او در اواخر سال ۱۳۳۸ هجرى از مصر خارج شد و براى این كه به وطن خود نزدیك باشد به فلسطین آمد در فلسطین و سوریه نیز به فعالیت‏هاى اجتماعى مى‏پرداخت و به حال تبعیدیان لبنانى رسیدگى مى‏كرد. در آن هنگام فلسطین در اشغال انگلیسى‏ها بود. از آن جایى كه پسر دایى شرف‏الدین تحت تعقیب انگلیسى‏ها بود و به همین دلیل مورد احترام فرانسوى‏ها، توانست وساطت كند و حكم اعدام او لغو شود، همین امر سبب شد تا شرف‏الدین بتواند به وطن باز گردد.

در سال ۱۳۴۰ هجرى قمرى آماده‏ى سفر حج شد و از بیروت با یك كشتى همراه با تنى چند از یارانش به سوى خانه‏ى خدا
رهسپار گردید. در عربستان با استقبال باشكوهى از طرف مقامات دولتى و نماینده‏ى پادشاه وقت عربستان «شریف حسین» روبه‏رو شد. حج آن سال به خاطر حضور شرف‏الدین یكى از باشكوه‏ترین مراسم حجى بود كه تا آن روزگار مكه به یاد داشت. او در غبار روبى و عطر افشانى خانه‏ى كعبه همراه شریف حسین شركت كرد و به خواست او نماز جماعت را در مسجد الحرام اقامه نمود. این اولین نماز جماعتى بود كه در مسجد الحرام به امامت یك عالم شیعى برگزار مى‏شد و همه‏ى مسلمانان اعم از شیعه و سنى پشت سر او نماز خواندند. این مهم از افتخارات شرف‏الدین هم چنین از آرزوهاى دیرین او بود كه شیعه و سنى در یك صف و در قبله‏ى مسلمین جهان، بدون تقیه و واهمه از یك‏دیگر، برادرانه نماز جماعت را به طریق اهل بیت (ع) بخوانند.(۷)

یكى از كارهاى علامه شرف‏الدین در راه وحدت اهل تسنن و تشیع گرامى داشت روز میلاد پیامبر (ص) بود او میلاد را در دوازدهم ربیع‏الاول(۸) جشن مى‏گرفت و هنگامى كه مراسم جشن در مسجد و خانه‏ى خودش پایان مى‏یافت به جشن اهل سنت مى‏رفت و با آنان در برگزارى این جشن بود كه مشاركت مى‏كرد.

از بزرگ‏ترین كارهاى اصلاحى سیدعبدالحسین شرف‏الدین در لبنان كه در راستاى مبارزات ضد استعمارى او صورت مى‏گرفت بنیاد نهادن مدارس اسلامى بود كه در آن‏ها به رایگان به دختران و پسران مسلمان دروس جدید و معارف اسلامى مى‏آموختند. این مدارس را به خاطر رویارویى با مدارس تبشیرى(۹) و مدارس دولتى كه به روش غربى اداره مى‏شد بنا نهاد.

علامه سیدعبدالحسین شرف‏الدین در مقام مصلح مسلمان و رهبر سیاسى ـ عقیدتى شیعیان و بهتر بگوییم مسلمانان لبنان نمى‏توانست نسبت به مسائل سیاسى كه در سایر كشورهاى اسلامى مى‏گذشت بى‏اعتنا باشد، از این جهت، او همواره مؤید جنبش‏هاى آزادى بخش و حركت‏هاى انقلابى در سرزمین‏هاى اسلامى بود. او از جمله مشوقین و تأیید گران جنبش عربى، مصر و ملى شدن كانال سوئز در سال ۱۹۵۶ میلادى بود.

صنعت نفت ایران در سال ۱۳۲۹ شمسى (۱۳۷۰ ه ق) ملى شد. شرف‏الدین از این جنبش و مقاصد و اهداف رهبران این حركت در ایران آگاهى كامل داشت و مردم لبنان را نیز در جریان این حركت ملى قرار داده بود. تا آن جا كه به هنگام سفر «آیت‏الله كاشانى» به لبنان (۱۳۳۱ ه ش) و دیدار با علامه شرف‏الدین مردم لبنان نیز از او استقبال شایانى كردند و آیت‏ا... كاشانى از آگاهى مردم لبنان نسبت به مسائل ایران اظهار شگفتى كرد.

«شهید نواب صفوى» نیز در سال ۱۳۳۲ شمسى در اوج مبارزات «فدائیان اسلام» سفرى به كشورهاى عربى كرد و در سر راه خود براى شركت در كنفرانس قدس، شبى مهمان علامه شرف‏الدین شد و با او درباره‏ى مسائل مهم سیاسى و اجتماعى كشورهاى اسلامى به گفت‏وگو نشست.

سیدعبدالحسین شرف‏الدین بعد از گذراندن عمرى تلاش در راه اتحاد مسلمین و مبارزه با استعمار و به جاى نهادن آثارى متعدد در شناخت مذهب شیعه و دعوت به وحدت مسلمین به سال ۱۳۷۷ ه ق در لبنان درگذشت و پیكرش در نجف اشرف در جوار جد بزرگوارش حضرت على (ع) به خاك سپرده شد.

پس از یك نگاه اجمالى به زندگى پر بار علامه سیدعبدالحسین شرف‏الدین به آثار و اندیشه‏هاى او مى‏پردازیم. همان گونه كه قبلاً اشاره شد همه‏ى تلاش علامه در راستاى وحدت اسلامى(۱۰) براى مقابله با استعمار و عظمت جهان اسلام بود. به همین دلیل، او براى روشن شدن حقایق به تحریر كتاب «الفصول المهمة» پرداخت. این كتاب یكى از نخستین كتاب‏هاى شرف‏الدین و در واقع منشور وحدت اسلامى است. او در ضمن فصول این كتاب به بیان مطالبى كه براى آگاه كردن مسلمانان اهل سنت و شیعه سودمند است مى‏پردازد و معتقد است كه آگاهى به این مسائل در بهبود روابط اهل تسنن و تشیع و الفت میان آنان بسیار مؤثر است. شرف‏الدین خود در سرآغاز كتاب مى‏گوید: «تنها و تنها با وحدت اسلامى است كه اقدامات عمرانى هماهنگ مى‏گردد، وسائل ترقى فراهم مى‏شود، روح تمدن جلوه مى‏كند، فروغ آسایش در آفاق زندگى مى‏تابد و یوغ بردگى از گردن همه برداشته مى‏شود.»(۱۱)

این كتاب به سال ۱۳۲۷ هجرى قمرى تألیف شده است. یكى دیگر از آثار ارزشمند شرف‏الدین كتاب «المراجعات» است. المراجعات یادگار اولین سفر پر بار علامه شرف‏الدین به مصر است. شرف‏الدین دریافته بود كه بهترین نقطه‏ى حركت به سوى هدف دانشگاه الازهر بزرگ‏ترین مركز علمى و دینى مسلمانان اهل سنت است. او به دانشگاه الازهر رفت و باب بحث و گفت‏وگو را با «شیخ‏سلیم بشرى» از عالمان و استادان بزرگ اهل تسنن آن دانشگاه گشود. شیخ سلیم، از دل و جان به شرف‏الدین علاقه‏مند شد و از دانش و معرفت و قدرت استدلالش آگاه گشت. شرف‏الدین نیز شیخ‏سلیم را مردى عالم و با فضیلت یافت. آنان كه هر دو شیوه و اخلاق بحث علمى و مناظره را به خوبى مى‏دانستند، مباحثى را آغاز كردند كه در قالب ۱۱۲ نامه در كتاب مراجعات آمده است. نامه‏هاى شیخ‏سلیم امضاى «س» داشت كه نماینده اسم سلیم و همچنین «سنى» بود و نامه‏هاى شرف‏الدین با امضاى «ش» نوشته مى‏شد كه هم به لقبش «شرف‏الدین» و هم مذهبش «شیعه» اشاره داشت.(۱۲)

این دو عالم اسلامى در این نامه‏ها حقایق بسیارى را مورد بحث قرار داده‏اند این كتاب گامى بلند در راه اتحاد و تفاهم اسلامى و تفهیم و توضیح حقایق مسلم است.

«المراجعات» بارها در كشورهاى مختلف به چاپ رسیده و به انگلیسى و اردو نیز ترجمه شده است.

علامه شرف‏الدین درباره‏ى پیدایش اندیشه‏ى وحدت اسلامى در فكر خود در مقدمه‏ى مراجعات مى‏نویسد: «... فكر نگارش این كتاب خیلى پیش از نوشته‏هاى آن (نامه‏ها) در من به وجود آمده بود و سابقه‏ى طولانى‏ترى دارد. این فكر از همان آغاز جوانى در ذهنم پیدا شده بود و همیشه و همه جا با من حركت مى‏كرد، همچون برقى كه در میان ابرها بدرخشد در جانم جرقه مى‏زد و خونم را به جوش مى‏آورد. ... همیشه متوجه راه مستقیمى بود كه بتواند، بدى‏ها و فتنه‏ها را در بین مسلمانان از بین ببرد و ریشه‏ى آن را قطع كند، پرده‏هاى جهل و دشمنى را از برابر چشمانشان كنار بزند تا به زندگى، از دریچه‏ى حقیقى آن بنگرند. به آن اصل دینى و مذهبى خود كه مراعات آن بر همه‏ى مسلمانان واجب است بازگردند و همگى به ریسمان وحدت دینى چنگ زنند و در زیر پرچم حق، به سوى علم و عمل بشتابند و برادرانى نیك و نمونه باشند كه هر كدام پشتیبان و یار یكدیگر گردند... از مشاهده‏ى وضع رقت بار مسلمانان (شیعه و سنى) و اختلافات بیهوده‏اى كه در میان این برادران جدایى انداخته بود، بار سنگینى از غم و اندوه بر دوش جانم نشسته بود تا این كه در سال ۱۳۲۹ (ه ق) به مصر رفتم به این امید كه به آرزوى دیرینم برسم و بتوانم راهى براى اتحاد و هم‏بستگى مسلمانان پیدا كنم و قلم‏هایشان را در این راه به كار اندازم... به من الهام شده بود كه به برخى از خواسته‏هایم مى‏رسم، با كسى ملاقات مى‏كنم كه نظرم را با او در میان بگذارم و راه درستى براى نیل به این مقصود (وحدت اسلامى) پیدا مى‏كنیم ...»(۱۳)

یكى از پژوهشگران مصرى دكتر «حامد
حنفى داوود» از استادان دانشگاه «عین شمس» قاهره در مقدمه‏اى كه بر كتاب «المراجعات» نوشته مى‏گوید:

«اهمیت كتاب «المراجعات» وقتى به خوبى روشن مى‏شود كه ما به زمان انتشار آن رجوع كنیم و به وقتى كه در دسترس سنى و شیعه قرار گرفت تا آن را بخوانند. مؤلف این كتاب را در اوایل قرن چهاردهم، در خلال دهه سوم و چهارم این سده منتشر ساخت، در فترتى بحرانى و خطرناك كه ایادى استعمار با سرنوشت مسلمین بازى مى‏كردند و براى رسیدن به مقاصد پست خویش هیچ وسیله‏اى بهتر از تفرقه افكنى در میان مسلمین و بهره‏گیرى از اختلافات مذهبى نداشتند آنان مى‏كوشیدند تا بدین وسیله عظمت جهان عرب و اسلام را پایمال كنند و این شكاف افكنى در اوایل این قرن به اوج خود رسیده بود».(۱۴)

اثر مشهور دیگر علامه شرف‏الدین كتاب «النص و الاجتهاد» است كه با نام «اجتهاد در مقابل نص» به زبان فارسى ترجمه شده است. این اثر نتیجه‏ى اعتقاد راسخ علامه شرف‏الدین به الزام‏آور بودن متون اسلامى و نص (قرآن و احادیث معتبر از پیامبر) است. كتاب «اجتهاد در مقابل نص» مشتمل بر اعمال و احكام و فتاوایى است كه از بعضى بزرگان صحابه در زمان حیات رسول اكرم (ص) و بعد از آن حضرت صادر شده؛ بعضى از آن‏ها صریحاً مخالف نصوص كتاب و سنت است.(۱۵)

این مسئله یعنى تقابل اجتهاد و نص و اعتقاد شرف‏الدین به این كه نباید از آیات و احادیث غافل شد و منبع اصلى فهم دین همان «قرآن» و «حدیث» است، از منظر بحث‏هاى امامت و سیاست اسلامى اهمیت ویژه‏اى دارد. در شرح فلسفه سیاسى اسلام و بیان مبانى و اصول امامت هیچ استدلال عقلى و تمهید فلسفى و كلامى الزام‏آورى از آیه‏اى از قرآن یا حدیثى معتبر از پیامبر نیست.

همین اعتقاد، خود یكى از راه‏هاى اتحاد مسلمانان است؛ چه به عقیده‏ى صاحب كتاب «النص و الاجتهاد»، مسلمانان همه پیرو یك كتاب و یك پیامبرند و درباره‏ى مسائل مورد اختلاف باید به قرآن و حدیث مراجعه كنند و ببینند آیا اشاره‏اى به موضوع مورد بحث در قرآن و حدیث آمده یا نه، این اشاره و بیان آیات و احادیث را باید حجت قرار دهند تا اختلاف از میان برخیزد.(۱۶)

دیگر آثار به جا مانده از علامه سید عبدالحسین شرف‏الدین عبارت‏اند از:

ـ الكلمة الغرّاء فی تفصیل الزهراء: در فضیلت حضرت فاطمه زهرا (س).

ـ أبو هریرة: كتابى تحقیقى در شرح حال و شناخت ابوهریره و اعتبار احادیث منقول از او.

ـ المجالس الفاخرة فی مأتم العترة الطاهرة: مقدمه‏اى بر كتابى به همین نام در چهار جلد كه از بین رفته و فقط همین مقدمه مانده است و شرحى است بر حركت عاشورا و تأثیر آن در بقاى اسلام و فلسفه سیاسى و اجتماعى شعائر حسینى.

ـ فلسفه المیثاق والولایة: درباره‏ى میثاق ازلى الهى و شرح آیه‏ى «ألستُ بِرَبّكم» و بیانى از ولایت.

ـ أجوبة مسائل جارالله: پاسخى علمى و مستند به بیست سؤال كه «موسى جاراله» از علماى شیعه كرده است. مؤلف در مقدمه این كتاب نیز مسلمانان را به اتحاد دعوت كرده و در آخر نیز نشان داده كه موسى جاراله و برخى نویسندگان دیگر اهل سنت، از كتب و منابع شیعه بى‏اطلاعند.

ـ مسائل فقهیة: شامل بحث‏هایى دقیق در موضوع فقه تطبیقى كه در طى این بحث‏ها مسائلى را بر اساس فقه پنج مذهب اسلامى مطرح كرده است.

ـ كلمة حول الرؤیة: رساله‏اى شامل بحث‏هاى علمى و دقیق اعتقادى.

ـ إلى المجمع العلمی العربی بدمشق: بحثى پیرامون تهمت پراكنى‏هاى مجمع علمى دمشق كه در آن ایام نسبت به شیعه روا داشته بود و او دعوت به اتحاد اسلامى را گوشزد كرد.

ـ ثبت الإثبات فی سلسلة الرواة: ذكر استادان و شیوخ مؤلف از علماى مذاهب اسلامى.

ـ مؤلفوا الشیعة فی صدر الإسلام: كتابى درباره‏ى نخستین نویسندگان و مؤلفان شیعه در صدر اسلام تا عصر امام هادى (ع) (بیشتر مطالب این كتاب از مدارك اهل سنت گرفته شده است).

ـ زینب الكبرى: رساله‏اى در باب پیام‏آور انقلاب كربلا حضرت زینب (س).

ـ بُغیة الراغبین فی أحوال آل شرف‏الدین: كتابى ادبى، تاریخى، رجالى در شرح حال علماى خاندان شرف‏الدین و خاندان صدر و ذكر آثار، احوال و استادان و شاگردان.(۱۷)


------------------------------------------------------------------------------1 . «نقباء البشر» شیخ‏آقا بزرگ تهرانى، ج ۳، ص. ۱۰۸۳ به نقل از شرف‏الدین، محمدرضا حكیمى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى چاپ دهم، ۱۳۷۵ ـ ص ۵۵.

۲ . همان

۳ . نویسنده و ادیب لبنانى، صاحب آثارى چند از جمله: «باحثة البادیة»، «المساواة» و «سوانج فَتاةٍ».

۴ . به نقل از شرف‏الدین، محمدرضا حكیمى، صص ۷۳ ـ ۷۲.

۵ . مقدمه اجتهاد در مقابل نص، ترجمه‏ى على دوانى ـ ص ۱۱.

۶ . مقدمه النص و الاجتهاد ص ۱۴ به نقل از شرف‏الدین، محمدرضا حكیمى، ص ۲۰۰.

۷ . به نقل از: شرف‏الدین چاووش وحدت، مصطفى قلى‏زاده، مركز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامى، چاپ اول، ۱۳۷۲، ص ۱۴۴.

۸ . به عقیده شیعیان میلاد پیامبر (ص) ۱۷ ربیع‏الاول است و ۱۲ ربیع‏الاول میلاد پیامبر به روایت اهل سنت است كه روزهاى ۱۲ تا ۱۷ ربیع‏الاول به عنوان هفته‏ى وحدت شناخته شده است.

۹ . مدارس تبشیرى: مدارس تبلیغاتى مسیحى.

۱۰ . مقصود از وحدت اسلامى چیست؟ آیا مقصود این است كه از میان مذاهب اسلامى یكى انتخاب شود و سایر مذاهب كنار گذاشته شوند؟ یا مقصود این است كه مشتركات همه‏ى مذاهب گرفته شود، مفترقات همه آن‏ها كنار گذاشته شود و مذهب جدیدى بدین نحو اختراع شود، كه عین هیچ یك از مذاهب موجود نباشد؟ یا این كه وحدت اسلامى به هیچ وجه ربطى به وحدت مذاهب ندارد و مقصود از اتحاد مسلمین اتحاد پیروان مذاهب مختلف، در عین اختلافات مذهبى در برابر بیگانگان است؟

شهید مطهرى، «یادنامه‏ى علامه امینى»، مقاله‏ى الغدیر و وحدت اسلامى صص ۲۴۲ ـ ۲۳۱ به نقل از شرف‏الدین، محمدرضا حكیمى، ص ۱۲۸.

۱۱ . شرف‏الدین، محمدرضا حكیمى، ص ۱۲۳.

۱۲ . ر. ك علامه شرف‏الدین چاووش وحدت، مصطفى قلى‏زاده، صص ۸۵ ـ ۸۰ و شرف‏الدین، محمدرضا حكیمى، صص ۱۳۸ ـ ۱۳۶.

۱۳ . المراجعات، مقدمه ص ۲۵ به نقل از شرف‏الدین چاووش وحدت، مصطفى قلى‏زاده صص ۸۵ و ۸۴ .

۱۴ . المراجعات مقدمه صص ۷ ـ ۸ به نقل از شرف‏الدین، محمدرضا حكیمى، ص ۲۰۸.

۱۵ . مقدمه سیدمحمدتقى حكیم بر اجتهاد در مقابل نص، ترجمه‏ى شیخ‏على دوانى ص ۳۰.

۱۶ . لازم به ذكر است كه براى مراجعه به این متون شروطى لازم است تا آنچه از آیات و احادیث استنباط مى‏شود مورد قبول واقع شود: یكى استناد و دیگرى تفقه. یعنى مراجعه كنندگان به متون اعم از قرآن و حدیث باید از معلومات كافى براى مراجعه برخوردار باشند و از علومى چون علم رجال، درایة الحدیث و فقه الحدیث بهره‏ى كافى داشته باشند دیگر این كه باید فهم دقیق، همه جانبه و غیر التقاطى از آیات و احادیث وجود داشته باشد. (ر. ك شرف‏الدین، محمدرضا حكیمى، صص ۱۵۲ ـ ۱۵۱).

۱۷ . براى آشنایى بیشتر با آثار علامه شرف‏الدین ر. ك شرف‏الدین چاووش وحدت، مصطفى قلى‏زاده صص ۱۹۲ ـ ۱۸۹ و شرف‏الدین، محمدرضا حكیمى.
https://taghribnews.com/vdcayunu.49nma15kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی

باتشكر