یکی از تأثیرگذارترین رهبران وحدتطلب و پیشوایان اصلاحگرای معاصر، امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی است. او از برجستهترین منادیان همبستگی و انسجام اسلامی به شمار میرود. اندیشههای این مرد بزرگ الهی در مرحله نظر باقی نمانده، بلکه غالباً جامه عمل پوشیده است. در زمینه وحدت نیز راهکارهای اساسی و کاربردی برای تحقق این هدف بزرگ ارائه نموده است که در ذیل به مهمترین آنها اشاره میگردد.
اشتراک گذاری :
۱. رهبری واحد برای وحدت یک جامعه، رهبری واحد و اطاعت و پیروی از او، سخن نخست است. یعنی قبل از هر راهکار دیگر و انجام فعالیت در مسیر همبستگی، شناسایی یک رهبر واحد، گرد آمدن در کنار او و حرفشنوی از اوامر و دستورهای وی، از اهم راهکارهای وحدت به شمار میرود. این مسئله در دین امری پذیرفته شده و حتی مورد تأکید است. رسول خدا(ص) میفرمایند:
إسمعوا و أطیعوا لمن ولاه الله الأمر، فإنه نظام الإسلام.
از حاکمان الهی اطاعت کنید و گوش به فرمان باشید، زیرا اطاعت از رهبری مایه «وحدت امت اسلام» است.
امام(ره) خود یک رهبر استثنایی و کاریزماتیک در این زمینه بود که محور وحدت و همبستگی جامعه اسلامی ایران گردید و انقلاب شکوهمندش را به ثمر نشاند. نقش رهبری واحد در اینجا جای هیچ حرف و حدیثی را باقی نمیگذارد. چنان که مقام معظم رهبری میفرماید: «این انقلاب در دنیا بدون نام امام خمینی(ره) شناخته شده نیست.»
حضرت امام(ره) خود در زمینه رهبری واحد نیز بسیار مصر بود. ایشان تلاش بسیار زیادی در جهت انتقال مرحوم آیت الله بروجردی(ره) به قم و مرجعیت ایشان انجام دادند و نقش ایشان در جهت ایجاد رهبریت واحد در حوزه قم پس از رحلت مرحوم آیت الله حائری(ره) مورد اعتراف همه کسانی که در آن عصر در حوزه قم می زیسته اند، بوده است.
همچنین امام در نجف اشرف کوشش بلیغی در جهت حفظ شأن و مرتبه حضرت آیت الله حکیم انجام می دهند و از هرگونه عملی که کوچکترین اثری در جهت تضعیف ریاست عامه ایشان داشته باشد خودداری می کنند. مثلاً وقتی برای اولینبار کتاب تحریر الوسیلة ایشان، در نجف به چاپ می رسد، امام متوجه می شوند بر روی جلد این کتاب عبارت «زعیم الحوزات العلمیة» نقش بسته است. لذا بلافاصله دستور می دهند این عبارت پاک شود و میگویند: «والا کلیه این کتابها را به دجله می ریزم.» اصرار یاران ایشان به جایی نمی رسد و بالاخره با مشکلات بسیاری این عبارت را پاک می کنند.
امروزه اگر رهبری واحد سیاسی در تمام ممالک و جوامع اسلامی به خاطر تفکیک و تقسیم جغرافیایی ممکن نیست، دو راه حل دیگر وجود دارد:
۱. همه کشورها و جوامع اسلامی، شورایی متشکل از دانشمندان، فقها و مفتیان اعظمی که با اندیشه تقریبی هستند، تشکیل دهند و این شورا برای تقریب و همبستگی جوامع اسلامی بکوشد و در مسائل بزرگ و مبتلابه، فتوای دینی و مذهبی که متناسب با مصالح امت اسلامی است صادر کند.
۲. جوامع اسلامی ـ همچون سران کشورها که گاهی جلسه دارند ـ به صورت اصولی و اساسی شورایی تشکیل دهند و اعضای این شورا در مسائل مهم بینالمللی و منطقهای به شور و مشورت بپردازند و در سیاست خارجیشان موضع مشترک و واحدی اتخاذ کنند.
۲. شناسایی کانون فساد و منشأ اختلاف یکی از دقتها و موشکافیهای حضرت امام(ره) در باب راهکارهای وحدت، شناسایی کانون فساد و منشأ اختلاف است. از دیدگاه ایشان میتوان استفاده کرد که ما نباید خود را درگیر مسائل ظاهری و سطحی اختلافها کنیم، باید ریشههای اصلی را پیدا کنیم و بخشکانیم. ایشان با هرگونه حرکتی که باعث انحراف افکار ملت از مجرم اصلی شود به مقابله برمی خیزند و به روشنگری و ارائه مسیر صحیح مبارزه می پردازند. نمونههای فراوانی از عملکرد امام نشان میدهد که به جای پرداختن به امور سطحی و اصلاح انحرافهای ظاهری، به اصل و منشأ آنها هجوم میبرد. مثلاً هنگام طرح کتاب شهید جاوید در مجامع علمی و طرفداری عده ای از محتوای کتاب و مخالفت برخی دیگر با آن، می فرمایند:
قضیه مرحوم شمس آبادی شما خیال کردید یک چیز عادی بود، این همه جزء همانها بود که با طریقهای مختلف اینها می آمدند و درست می کردند. یک وقت شهید جاوید را پیش می آوردند، از این طرف و از آن طرف و یک ماه محرم و صفر و بیشتر منبرها همه خرج این می شد که شهید جاوید چی. از این طرف یک دسته ای تایید از آن طرف یک دسته ای تکذیب. یک قدری که این سست می شد، باز یک چیز دیگری درست می کردند. مرحوم شمس آبادی هم از این امور بود که شاید هم خودشان این کار را کردند (من نمی دانم) که یکی کسی را بکشند و صدا دربیاورند یک دسته از آن طرف و یک دسته از این طرف و بساط درست کنند و یک قدری که این کمتر می شد آن وقت یک کس دیگر را به میدان می آوردند که این کتابهایش چطور است. او می گفت کافر است، این می گفت مسلمان است. آن دیگری می گفت کافری است از ابوجهل بدتر. اما نقشه توی کار است. آنهایی که اینها را درست می کنند نه به اسلام عقیده دارند و نه به روحانیت عقیده دارند و نه به هیچ چیز.
مبارزات حضرت امام(ره) با شاه فاسد و نقشههای اختلاف برانگیز او، نیز بر همین مبنا استوار بود. مبارزه با ابرقدرتهایی مثل آمریکا که همواره به اختلاف و تفرقه در جوامع اسلامی دامن میزنند نیز از همین قبیل بود.
۳. پرداختن نویسندگان به وحدت از راهکارهای اساسی دیگر، توجه و پرداختن نویسندگان و فرهنگیان و دانشمندان به وحدت و تولید کتابها و دیگر آثاری است که در زمینه وحدت و همبستگی باشند و جامعه اسلامی را به همدلی فرا بخوانند. حضرت امام(ره) در یکی از سخنان خود میفرمایند:
ای آقای محترمی که این صفحات را جمع آوری نمودید و به نظر علمای بلاد و گویندگان رساندید خوب است یک کتابی فراهم آورید که جمع تفرقه آنان را کند و همه آنان را در مقاصد اسلامی همراه کرده از همه امضا می گرفتید که اگر در یک گوشه مملکت به دین جساراتی می شد همه یک دل و یک جهت از تمام کشور قیام می کردند.
۴. برنامهریزی و انجام کارهای تشکیلاتی یکی از تأثیرگذارترین راهکارهای وحدت، برنامهریزی، ایجاد انجمنها و انجام کارهای تشکیلاتی در مسیر همبستگی است. تلاشهای فردی هرچند هم مصرانه و با جدیت باشد، مثمر نیست. وحدت اسلامی و قدرت و شکوفایی جامعه اسلامی را با سیاست و برنامهریزیهای بلند مدت از بین بردهاند، لذا برای بازگشت اقتدار و همبستگی اسلامی نیز باید با برنامه و انجام کارهای تشکیلاتی و اساسی پیش رفت.
حضرت امام(ره) این مهم را به خوبی دریافته بود و تمام فعالیتهای ایشان در طول مبارزه ضد استعماری خارجی و ضد استثماری داخلی، نشان از برنامهریزی، سیاستگذاری و انجام فعالیتهای تشکیلاتی است. مثلاً پس از رحلت مرحوم آیتالله بروجردی، شاه تلگرامی به نجف فرستاد و وانمود کرد که در ایران مرجع متشخص و شخص مطرحی وجود ندارد و سپس به غائله لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی پرداخت. امام که نقشه شاه را خوانده بودند، قبل از اینکه خود اعلامیه بدهند یا عملکرد فردی دیگری انجام دهند، همه علمای مطرح آن روز را دعوت می کنند و در منزل مرحوم حاج شیخ مرتضی حائری برای برنامهریزی اساسی و مقابله جمعی و تشکیلاتی با این مسئله جلسه ای تشکیل می دهند. از طرف دیگر، نامه های بسیاری به بلاد و شهرهای مختلف مینویسند از علما و روحانیون هر شهر می خواهند هفته ای یک شب تشکیل جلسه داده و با مشورت و برنامهریزی و سیاستگذاری اصولی، برای مقابله با حوادث پیش آمده موضع واحدی اتخاذ کنند.
۵. جلوگیری از اهانت یکی از عوامل خطرناک تفرقه و اختلاف، توهین و افترا به افراد، جامعه و یا مذهب و اعتقاد دیگران است. راهکار اصولی در این زمینه نیز از بین بردن این عامل است. امام(ره) پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۴۳ وقتی متوجه می شوند در بین طلاب جوان صحبتهایی در هجو و بدگویی از بعضی از مراجعی که با امام همراهی نکرده اند رایج شده است، به شدت بر آشفته میشوند و می فرمایند:
آقایان متوجه باشید اگر چنانچه شطر کلمه ای به یک نفر از مراجع اسلام، شطر کلمه ای اهانت بکند کسی به یک نفر از مراجع اسلام، بین او و خدای تبارک و تعالی ولایت منقطع می شود. کوچک فرض می کنند فحش دادن به مراجع بزرگ ما را کوچک فرض می کنید؟ اگر به واسطه بعضی از جهالتها لطمه ای بر این نهضت بزرگ وارد بشود معاقبید پیش خدای تبارک و تعالی. توبه تان مشکل است قبول بشود چون به حیثیت اسلام لطمه وارد می شود. اگر کسی به من اهانت کرد سیلی به صورت من زد، سیلی به صورت اولاد من زد، والله تعالی راضی نیستم در مقابل او کسی بایستد دفاع کند، راضی نیستم.
امام با این از خود گذشتگی مانع ایجاد تفرقه در صفوف مبارزان و شکاف بین جمع مراجع می شوند و توطئه عواملی که به شکستن وحدت میان طلاب و روحانیون و مراجع امید بسته بودند خنثا می گردد. این عامل در سطح کلان جهان اسلام نیز راهکاری بسیار مؤثر برای وحدت و انسجام به شمار میرود. اگر اهانتها در تعابیر گفتاری و نوشتاری کاسته و یا به صورت کلی حذف گردد، احترام به همدیگر جایگزین میشود و زمینه گفتوگو و وحدت و اخوت حاصل میگردد.
۶. احترام متقابل یکی از مهمترین راهکارهای همبستگی و همدلی، احترام متقابل به همدیگر است. دو فرد و یا دو جامعه و یا دو مذهب و اعتقاد ممکن است تفاوتها و تمایزاتی داشته باشند. راه مسالمتزیستی و همبستگی این است که نسبت به هم روابط احترامآمیز متقابل داشته باشند. این مسئله در بین گروههای مختلف یک جامعه و حتی افراد یک خانواده نیز صادق است. احترام متقابل موجب همدلی و وحدت میگردد. حضرت امام(ره) درباره احترام متقابل گروههای مختلف جامعه به خصوص روحانیان و روشنفکران و دانشگاهیان میفرمایند:
لازم است طبقات محترم روحانی و دانشگاهی، با هم احترام متقابل داشته باشند. جوانان روشنفکر دانشگاهها به روحانیت و روحانیون احترام بگذارند خداوند تعالی آنها را محترم شمرده و اهلبیت وحی سفارش آنها را به ملت فرموده است. روحانیت قدرت بزرگی است که با از دست دادن آن خدای نخواسته پایه های اسلام فرو می ریزد و قدرت جبار دشمن بی معارض می شود.
متأسفانه در جوامع اسلامی دستهایی دست به هم دادهاند که نگذارند آنها به همبستگی و همدلی برسند و همواره در بین گروههای مختلف جوامع اسلامی تفرقه و اختلاف به وجود میآورند. روحانیان را به روشنفکران و جوانان و دانشمندان دانشگاهی و روشنفکر را به دین و یا روحانیون بدبین میکنند. توصیه حضرت امام این است که این دو قشر با دیده احترام به هم بنگرند و علیرغم حمله عمال اجانب به همدیگر احترام بگذارند و از تبلیغات سوئی که بر ضد آنها انجام میگیرد، احتراز کنند و هشیار و بیدار باشند که از سر غفلت یا جهالت به دام تبلیغات سو گرفتار نشوند.
۷. تمسک به مشترکات مسلمانها و مذاهب مختلف اسلامی و همینطور اسلام با دیگر ادیان توحیدی مشترکات بسیاری دارند که تمسک به این مشترکات میتواند یکی از راهکارهای اساسی وحدت و همبستگی جوامع انسانی یا اسلامی باشد.
امام(ره) نیز بارها با تکیه و تمسک به وجوه مشترک در جهت ایجاد وحدت بین مسلمانان و حتی غیرمسلمانان همه را دعوت به وحدت می کردند. ایشان در پیامی که به مناسبت عید میلاد مسیح برای مسیحیان جهان فرستاد، با استناد به آیاتی از انجیل به مشترکاتی از مسیحیت و اسلام تمسک کرد و آنها را به وحدت دعوت نمود:
یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط ولا یجرمنکم شنئان قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی واتقوالله ان الله خبیر بما تعملون
خوشا به حال آنان که گرسنه و تشنه عدالتاند، از آن رو که سیر نخواهند شد (انجیل متی).
خوشا به حال آنان که از بهر عدالت زحمت می کشند، به سبب آنکه مملکت آسمانی از آنهاست (انجیل متی).
عید سعید میلاد مسیح پیامبر عظیم الشان که برای طرفداری مظلومان و برقراری عدل و رحمت مبعوث و با گفتار آسمانی و کردار ملکوتی خود، ظالمان و ستمکاران را محکوم و مظلومان و مستضعفان را پشتیبانی فرمود، بر ملتهای مستضعف جهان و ملت مسیح و مسیحیان هم میهن مبارک باد. هان ای پدران کلیسا و روحانیان تابع حضرت عیسی، به پاخیزید و از مظلومان جهان و مستضعفان گرفتار در چنگال مستکبران پشتیبانی کنید و برای رضای خدا و پیروی دستور حضرت مسیح یک بار ناقوسها را در معابدتان به نفع مظلومان ایران و محکوم نمودن ستمگران به صدا درآورید.
حضرت امام در این پیام، مسیحیان را به طرفداری مظلومان و مستضعفان و برقراری عدل و رحمت و دوری و بیزاری از ظالمان و ستمکاران که مشترکات آموزههای دین اسلام و دین مسیحیت است، فرا میخواند. ایشان در دیدار با کلیمیان و زرتشتیان و مسیحیان ایران، با استناد به رسالت انبیای الهی در نفی ظلم و رفع تبعیض و بر افراشتن پرچم توحید و عدالت و تهذیب اخلاق مردم، آنها را به این مشترکات دعوت مینماید.
۸. پرهیز از مسائل تفرقهافکن از راهکارهای مهم همبستگی، پرداختن به مسائل و پرهیز از امور تفرقهافکن است. امام(ره) به مصالح امت اسلامی همواره توجه میکرد و از حرکاتی که فایده ای جز ایجاد تفرقه در صفوف مسلمانان ندارد به شدت پرهیز مینمود. یکی از اموری که امروزه برخی از عوامل تفرقهافکن خارجی در جوامع اسلامی دامن میزنند و عدهای از بیخبران داخلی نیز آن را تکرار میکنند، مسئله خلافت و ولایت امیرالمومنین(ع) است. امام در یکی از سخنانشان میفرمایند: «امروز سر خلافت امیرالمومنین(ع) اختلاف کردن، خیانت به اسلام است.»
و همچنین در پیامهایی که برای حجاج ایرانی می فرستند، می فرمایند:
لازم است برادران ایرانی و شیعیان سایر کشورها از اعمال جاهلانه که موجب تفرقه صفوف مسلمین است احتراز کنند و لازم است در جماعات اهلسنت حاضر شوند و از انعقاد و تشکیل نماز جماعت در منازل و گذاشتن بلندگوهایی مخالف رویه اجتناب نمایند.
در وقتی که در مسجدالحرام یا مسجدالنبی نماز جماعت منعقد شد مؤمنین نباید از آنجا خارج شوند و باید از جماعت تخلف نکنند و با سایر مسلمین به جماعت نماز بخوانند.
از نظر حضرت امام(ره)، پرهیز از اختلاف و تمسک به وحدت و همبستگی مسلمانان به قدری اهمیت دارد که در فتوایی میفرمایند: «در وقوفین متابعت از حکم قضات اهلسنت لازم و مجزی است اگرچه قطع به خلاف داشته باشید.»
۹. ایجاد حکومت اسلامی از کاربردیترین راهکارهای وحدت، اقدام عملی در جهت ایجاد وحدت و همبستگی است. وحدت با آرزو و تخیل انجام نمیپذیرد. اگر واقعاً میخواهیم به وحدت حقیقت دست یابیم، باید بکوشیم در عمل وارد صحنه شویم و گامهای عملی و کاربردی در این زمینه برداریم. تشکیل حکومت اسلامی یکی از این اقدامات عملی است. حضرت امام(ره) میفرمایند:
ما برای اینکه وحدت امت اسلام را تامین کنیم، برای اینکه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهای دست نشانده آنها خارج و آزاد کنیم، راهی نداریم جز اینکه تشکیل حکومت بدهیم. چون به منظور تحقق وحدت و آزادی ملتهای مسلمان بایستی حکومتهای ظالم و دست نشانده را سرنگون کنیم و پس از آن، حکومت عادلانه اسلامی را که در خدمت مردم است بوجود آوریم. تشکیل حکومت برای حفظ نظام و وحدت مسلمانان است، چنان که حضرت زهراJ در خطبه خود می فرماید که امامت برای حفظ نظام و تبدیل افتراق مسلمانان به اتحاد است.
۱۰. اهتمام به امور مسلمانان در جهان مسلمانان باید به سرنوشت همدیگر حساس باشند و به مصائب و مشکلاتشان ابراز احساسات نمایند. مسلمانان خارج از حوزه جغرافیای خاص خودشان، به امور مشترک دینی و باورهای ایمانی خود اهتمام به خرج دهند. حضرت امام با تعیین آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز «جهانی قدس» و «روز اسلام»، اهتمام خاص خود به امور مسلمانان را نشان دادند و نقطه عطفی در اتحاد میان مسلمانان جهان ایجاد کردند که هر روز و هر سال بر عظمت و ابهت این روز افزوده می شود. امام در این باره می فرمایند:
روز قدس، روز اسلام است. روز قدس، روزی است که اسلام را باید احیا کرد و احیا بکنیم و قوانین اسلام در ممالک اسلامی اجرا بشود. روز قدس، روزی است که باید به همه ابرقدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطره به واسطه عمال خبیث شما واقع نخواهد شد.
۱۱. بیداری و قاطعیت در برابر دشمنان و تفرقهافکنان از نظر حضرت امام(ره) بیداری در مقابل دشمن، آگاهی از توطئهها و برنامههای تفرقهافکنانه آنان و برخورد قاطع و دندانشکن با آنها، موجب اتحاد و همبستگی مسلمانان میگردد. موضع بسیار به حق امام با فتوای تاریخی و برخورد قاطع مبنی بر حکم ارتداد و اعلام حکم قتل سلمان رشدی که مورد اتفاق همه فرق مسلمانان است ، باعث احیای اسلام و اتحاد مسلمانان در برابر دشمنان شد. پرداختن به این گونه امور از مسائلی است که مسلمانان را میتواند گردهم آورد و ریشه اختلاف و پایه توطئه دشمنان را از بن برکَند.
۱۲. ایمان به هدف و بیداری امت اسلامی یکی از راهکارهای وحدت این است که ما به هدف امیدوار باشیم، ایجاد وحدت امت اسلامی و بیداری جوامع مسلمان از خواب غفلتی که آنان را فرا گرفته است، برای ما خواب و خیال نباشد، بلکه آن را هدف تحقق یافتنی و در دسترس بدانیم.
امام با تمام وجود و با الهام و اعتقاد به وعده اجتنابناپذیر الهی مبنی بر پیروزی مستضعفان بر مستکبران و امامت و رهبری آنان بر روی زمین، اولاً خود ایمان راسخ به آینده و تحقق وعده الهی و پیروزی و بیداری ملل مستضعف دارند، ثانیاً، با تکیه بر ایمان و اعتقاد محکم خویش، همواره ملل اسلامی و مستضعف جهان را امید به پیروزی و آیندهنگری میدهد و همیشه از «آینده روشن» و «بیداری امت اسلامی» و همبستگی و اقتدار آنان به عنوان قاعدهای تخلفناپذیر و امید بزرگ یاد مینماید و مکرر به این حقیقت اشاره میکند. ایشان در سخنانی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی میفرماید: «خداوند پیروزی مستضعفین بر مستکبرین را وعده کرده و آنها را امامان روی زمین قرار خواهد داد و این وعده الهی نزدیک است و امیدواریم ما شاهد آن باشیم.»
ایشان همچنین در مناسبتهای مختلف و در دیدار با گروهها و اصناف مختلف جامعه، به این حقیقت اشاره مینماید. در دیدار اعضای جنبش امل، اواخر سال ۱۹۸۰، در پاسخ به نامه گروهی از دانشجویان مسلمان در اروپا، در دیدار با افسران پاکستانی، اوایل سال ۱۹۷۹، در جمع خانوادههای شهدا، در پیامی به انجمن اسلامی دانشجویان در کانادا و آمریکا، در پاسخ به پیام دهمین نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، و...، از قیام همگانی مستضعفان جهان، بیداری ملل اسلامی، پیروزی مستضعفان بر مستکبران، زمینهسازی حکومت جهانی مهدی آخرالزمان(عج)، تحقق وعده تخلفناپذیر الهی و به انزوا کشیده شدن قدرتهای شیطانی، یاد میکند.
برآمد با عنایت به آموزههای دینی و آثار عملی وحدت و انسجام اسلامی، ضرورت این امر روشن و بدیهی است و به نظر میرسد لزوم تلاش برای تحقق عملی وحدت و دوری از تفرقه، جای هیچ گونه شک و تردیدی ندارد و محل هیچ نوع تأمل و بحثی نیست. اما به دلیل برخی از زمینههای تفاوت، چه در عقاید و اصول و چه در احکام فرعی، این سؤال به ذهن متبادر میشود که وحدت بر چه محور و مبنایی و چگونه انجام شود و راهکارهای تحقق وحدت چیست. اندیشمندان و نخبگان فکری جهان اسلام بسیار کوشیدهاند که راهکارهای مؤثری در این زمینه ارائه دهند و راه عملی وحدت را هموار سازند. بدون شک از جمله برجستهترین فرهیختگان علمی و عملی این میدان، دو دانشمند مبارز، امام خمینی(ره) و سیدجمالالدین(ره) هستند که هر دو تلاشهای بیشماری برای تقریب امت اسلامی و برقراری مجد و عظمت اسلام، انجام دادند و سعی بلیغی برای رفع تفرقه کردند و راهکارهای عملی و مؤثری برای تحقق وحدت و انسجام اسلامی ارائه نمودند.
اگر بخواهیم راهکارهای سیدجمالالدین را به صورت خلاصه ترسیم کنیم، میتوانیم بگوییم ایشان طرح بسیار جامع و فراگیری را در دستور کار علمی و عملی خویش قرار داد. از یک طرف با دولتها ارتباط برقرار نمود و طرح ایجاد «وحدت از بالا» را سر مشق فعالیتهای خود قرار داد. او در این عرصه «طرح ائتلاف و تقریب دولتهای مسلمان» و«ایجاد حکومت واحد اسلامی» را ارائه داد و برای تحقق عملی آن پیگیریهای بسیار فعال و مصرانه را با دستگاه خلافت عثمانی نیز آغاز نمود. از طرف دیگر، به ملت رو آورد و به طرح ایجاد «وحدت از پایین» دلخوش کرد و به نخبگان علمی و دانشمندان چشم دوخت و راهکارهایی همچون «همبستگی و ارتباط عالمان دینی و متفکران اسلامی»، «ایجاد مرکزیت دینی و گفتمانی» و «سازماندهی درجات علمی و وظایف علما» را برای این قشر ارائه نمود و از زاویه دیگر تنها به اسلام اندیشید و راهکارهای «اتحاد بر محور قرآن» و «بازگشت به اسلام راستین» را مطرح نمود. چون هیچ نوع فعالیت اجتماعی بدون تشکیلات به سامان نمیرسد، لذا راهکارهای «ایجاد تشکیلات» و «ایجاد کنگره و مؤتمر اسلامی» را نیز ضمیمه راهکارهای خود نمود تا طرح جامع ایشان به طور کامل فراگیری خود را حفظ کند. از این لحاظ که رسیدن به هدف، مستلزم رفع موانع است، ایشان راهکار دیگری با عنوان «شناسایی عوامل تفرقه و طرد و نفی آنها» را نیز به راهکارهایش افزود.
حتی اگر سید در اجرای تمام طرحها و راهکارهای خود به موفقیت کامل دست نیافته باشد، میتوان گفت حرکت و راهکارهای بسیار مؤثر وی سه نتیجه روشن و قابل توجه را برای جامعه اسلامی به ارمغان آورد: ۱. باعث تقویت روح اتحاد و اخوت مسلمانان جهان اسلام گردید؛ ۲. موجب رشد و شکوفایی حرکتها و جنبشهای طرفدار اتحاد اسلامی شد و ۳. از همه مهمتر پیروانی برجستهای چون کواکبی، رؤسای الازهر، شیخ عبدالقادر مغربی، اقبال لاهوری و... پیدا کرد که هر یک طلایهدار اتحاد اسلامی شدند و راه و آرمان سید را پس از وی دنبال کردند.
گرچه تمام راهکارهای حضرت امام(ره) برای تحقق وحدت و همگرایی اسلامی در یک مقاله مختصر نمیگنجد، اما کلیت آن را میتوان به صورت خلاصه ارائه داد. ایشان ، یکی از راهکارهای اساسی وحدت اسلامی را «ایجاد حکومت اسلامی» میدانست. حضرت امام برای تحقق این راهکار دست به دامن و آستان حاکمان همعصر خود نگردید، بلکه در یک حرکت استثنایی و بینظیر، حکومت غیراسلامی، ظالم و غاصب دوران خودش را سرنگون ساخت و به دست خود حکومت اسلامی تأسیس نمود و اصل «ولایت فقیه» را پشتوانه نظری آن قرار داد که ولایت عام، مشروعیت سیاسی و متصدی بودن خود در امور را به ولیّ مطلق و حاکم یگانه پیوند میزند. این حکومت اگر میخواست به وحدت اسلامی برسد، «رهبری واحد» میطلبید؛ لذا حضرت امام، نخستین و مهمترین راهکار خود برای تحقق همگرایی اسلامی را «رهبری واحد» معرفی نمود. در سایه رهبر واحد است که راهکارهای دیگر روح میگیرد و کارایی خود را حفظ میکند.
امام خمینی(ره) به کارهای تشکیلاتی عنایتی خاصی داشت و «برنامهریزی و انجام کارهای تشکیلاتی» را جز راهکارهای مؤثر همگرایی میشمرد. تمام فعالیتهای عملی ایشان در براندازی حکومت چند صدساله طاغوت، نشان از برنامهریزی دقیق و انجام کارهای پیشرفته تشکیلاتی است. یک دسته از راهکارهای امام(ره) با توجه به دشمن و منشأ اختلاف است. نگاه ژرفبین امام خمینی(ره) از سطح و ظاهر عبور میکند و عمق مطلب را میکاود و بدینسان راهکار «شناسایی کانون فساد و منشأ اختلاف» را مطرح میسازد و از «مسائل تفرقهافکن» بر حذر میدارد و درباره «دشمنان و تفرقهافکنان» هشدار میدهد و «بیداری و قاطعیت در برابر آنان» را یادآوری مینماید. به صورت کلی، به «ایمان به هدف و بیداری امت اسلامی» تأکید میکند و «اهتمام به امور مسلمانان در جهان» را از دیگر راهکارهای وحدت بر میشمارد و به مسلمانان توصیه میکند که برای تحقق وحدت و همگرایی «احترام متقابل» داشته باشند و « از اهانت» به همدیگر خودداری نمایند و به جای طرح مسائل تفرقه برافکن «تمسک به مشترکات» داشته باشند. حضرت امام(ره) نقش نخبگان و فرهیختگان را برجسته میداند و از نویسندگان دعوت مینماید که برای تحقق وحدت و همگرایی دست به قلم شوند و جامعه اسلامی را به وحدت و همدلی فرا بخوانند.
به طور کلی میتوان گفت، حضرت امام(ره) درد و ضعف ملت اسلامی را در تفرقه میداند و مجد و عظمت را در وحدت و همدلی. بدین سان راهکارهای مؤثری برای تحقق همگرایی و همدلی ملت اسلامی ارائه میدهد و خود نیز پای در میدان مینهد و بسیاری از آن راهکارها را تحقق میبخشد و جامه عمل میپوشاند. راهکارهای حضرت امام نیز، چنان که بیان شد، راهکارهایی فراگیر است و از دولت گرفته تا تکتک افراد را در بر میگیرد و برای آنها وظیفه معیّن میکند. در این سازکار، نخبگان، فرهنگیان و اهل قلم باید به بیداری ملت بپردازند، سیاستمداران به تشکیل حکومت اسلامی بیندیشند و تکتک افراد جامعه با چشم باز و با دقت و ژرفاندیشی دشمنان و دوستان خود را بشناسند و با ایمان به هدف و تحقق بیداری امت اسلامی حرکت و جوشش همگرایی را آغاز نمایند. در این ساختار و این راهکار تفاوتها نادیده گرفته نمیشود. مسلمانان میتوانند با زبان و بیان نرم و احترام متقابل تفاوتها را مطرح کنند و از اهانت به دیگری به شدت پرهیز نمایند، تا زمینه گفتوگو و در نتیجه اخوت و همدلی مهیا گردد. در این صورت است که امت واحده اسلامی تحقق خواهد یافت.